هشت دهه علوم اجتماعی در دانشگاه تهران، فراخوانی به تامل در این پیشینه است. این هشت دهه چه دستاوردهایی داشته است؟ آیا این دستاوردها را میتوان در درون دانشگاه محصور كرد؟ آیا میتوان از این دستاوردها خارج از دانشگاه نیز سخن گفت؟ «در- خارج» از دانشگاه چگونه موقعیتی است؟ علوم اجتماعی در این موقعیت، چه بیانهایی مییابد؟ نگاهی به تجربه شریعتی (مرحوم دكتر علی شریعتی)، در و خارج از دانشگاه میتواند طرح پاسخی باشد.
امروزه توزیع امکانات فرهنگی و هنری به یکی از دغدغههای سیاستگذاران و تحلیلگران فرهنگی بدل شدهاست تا آنجا که با رویکردی انتقادی از «پایتختنشین» شدن آن حرف میزنند. اخیراً دکتر سارا شریعتی، استاد جامعهشناسی هنر دانشگاه تهران، در این زمینه یادداشتی با عنوان «موانع پنهان آموزش جامعهشناسی هنر در ایران» به رشته تحریر درآوردهاست و در آن بر توزیع نابرابر امکانات فرهنگی تأکید میکند. وی جمله بوردیو را آنجا که میگوید: «فرهنگ نه یک میراث و ابزاری برای سلطه یا تشخص، بلکه همچون راهی آزادیبخش است» به عنوان کادر نظری خود برمیگزیند و میکوشد به فقدان این توزیع در جامعه اشاره کند و دراین زمینه بر نقش نهادهای آموزشی و رسانهها برای رسیدن به توازن تأکید میگذارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید