به هنگام سخن از خوارج، آنچه نخست بر ذهن پیشی می جوید، آن گروه از یاران حضرت علی علیه السّلام است که در جریان تحکیم حکمین در صفین، از آن حضرت روی برتافتند و به زودی در جریان نهروان در برابر او صف آراستند. اینان که آن حضرت را در تحکیم، بر خطا می پنداشتند و شعار«لا حکم الا الله» سر می دادند، در طبقه بندی فرق اسلامی به «محکّمۀ نخستین» شناخته می شوند.
عصیان علیه وضع موجود ۱ـ دوران خلافت امام علی ابن ابیطالب(ع) یکی از پیچیدهترین دورانهای صدر اسلام است. حضرتش در سختترین زمان به خلافت برداشته شد و مجبور به تحمل مصائب و مشکلات فراوانی گردید که اصولا ریشه در دورانهای گذشته داشت. عموماً چنین میاندیشند که مشکلات فرا روی امام، به دلیل سیاستهای سختگیرانه و عدالتمحورانه ایشان بود؛ اما این بخش کوچکی از داستان است. مشکلات اساسی از نیمه دوران خلافت خلیفه دوم آغاز شده و رشدی فزاینده مییابد و در دوران خلیفه سوم و بهویژه در نیمه دوم آن، تشدید و بلکه نهادینه میشود و با کشته شدن او به اوج خود میرسد. در چنین شرایطی است که مردم به سوی امام هجوم میبرند تا خلافت را بپذیرد. واقعیت این است که هر کس دیگری هم به جای امام بود، با چنان مشکلاتی مواجه میشد.
یکی از پیامدهای جنگ صفین و بر سر نیزه کردن قرآن ها، به وجود آمدن گروهی بود که خوارج نامیده شدند. خوارج که نخستین حزب سیاسی و فرقهٔ دینی در میان مسلمانان بودند، پس از مدتی خود به گروه های مختلف تقسیم شده و در مناطق مختلف سرزمین اسلامی پراکنده شدند.
پس از اینکه با حیله عمرو بن عاص و به فرمان معاویه، قرآن ها در جنگ صفین بر سر نیزه ها رفت و سپاه عراق به حکمیت قرآن فرا خوانده شدند، اختلاف میان سپاه علی(ع) آشکار گردید. کسانی که با طرح شعار «لا حکم الالله» به مخالفت با طرح حکمیت برخاستند به سرعت به جریانی سیاسی ـ فکری به نام خوارج تبدیل شدند.
نبرد با خوارج، متفاوت با جَمَل و صفیّن بود، اما نتیجه آن و تأثیری که در ایجاد اختلاف در دنیای اسلام داشت، کم از آنها نبود. جمل و صفین ناشی از نوعی قدرتطلبی و انحراف بود؛ اما ماجرای خوارج، برخاسته از نوعی انحراف فکری، کجروی دینی و البته برخی از زمینههای اجتماعی و تربیتی بود.
ظهور داعش در جهان اسلام و بهویژه عملیات تروریستی اخیرشان در تهران، فارغ از منظر سیاست و امنیت، بار دیگر ضرورت پرداختن به زمینههای فکری نگرش خوارج را یادآوری میکند و در این زمینه سخنان چه کسی بهتر و گویاتر از کسی که خون مطهرش به دست همفکران این رسم و راه به زمین ریخت؟ این مطلب از کتاب ارجمندی برگرفته شده است که جا دارد مکرر خوانده شود: «جاذبه و دافعۀ علی(ع)» .
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید