اخبار

نتیجه جستجو برای

شما از مسئله‌مند بودن سخن گفتید و نداشتن مسئله را مهم‌ترین مانع تاریخ‌نگاری مدرن عنوان کردید. فرض کنید ما مورخانی داشتیم که مسائلی ناظر به وضعیت اکنون برای آن‌ها وجود داشت، این‌ طیف مورخان ناچارند که به یک معنا گذشته را از منظر مسئله‌ی حال ببینند، نوعی معاصر بودن گذشته که در جمله‌ی معروف کروچه که «همه‌ی تاریخ، تاریخ معاصر است» بازنمایی شده است. در اینجا نیز ممکن است لغزشی به وجود بیاید به این معنا که مورخان به جای «تبیین تغییر» برای «ایجاد تغییر» به تاریخ‌ورزی روی آورند که به این معنا تاریخ‌نگاری به‌غایت ایدئولوژیک به نظر می‌رسد.

( ادامه مطلب )

تاریخ‌نگاری شبه‌آکادمیک قادر نیست مکتب تاریخی تولید کند سیاوش سوهانی / * فرمودید که چیزی که اتفاق می‌افتد نوعی شبه‌مدرنیزاسیون است که چون کودک ناقص‌الخلقه‌ای به حیات خود ادامه می‌دهد و اصطلاحی را به کار بردید با عنوان شبه‌تاریخ‌نگاری آکادمیک. می‌خواهم بگویم این چیزی که اینجا رخ می‌دهد -در مورد مدرنیته هم قطعاً صادق است- به‌هرحال در مقایسه‌ی فقدان رخداد، وضعیت متفاوتی دارد، مثلاً با وضعیت تاریخ‌نگاری در کشورهای حوزه‌ی خلیج فارس که به ظاهر مدرنند اما سنتی از تاریخ‌نگاری و سایر علوم انسانی در آن‌ها غایب است. پرسشم این است که این شبه‌تاریخ‌نگاری آکادمیک در مقایسه با تاریخ‌نگاری که بیرون از حوزه‌ی آکادمی رخ می‌دهد (شقوق مختلف تاریخ‌نگاری مستقل از دانشگاه) چه کار ویژه‌ای دارد؟ اصلاً ویژگی‌هایش چیست؟

( ادامه مطلب )

به‌عنوان مقدمه و ورود به بحث، توضیح مختصری درباره‌ی زمینه‌های شكل‌گیری و برآمدن تاریخ‌نگاری آكادمیك در ایران، بفرمایید چه اتفاقی رخ داد كه با آغاز سده‌ی چهاردهم خورشیدی و یك دهه پیش از تأسیس دانشگاه در ایران با نوعی پژوهش تاریخی اصطلاحاً آكادمیك در آثار حسن پیرنیا و عباس اقبال و احمد كسروی مواجه می‌شویم؟

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: