در مبحث زن به عنوان ناظر اثر هنری، بهرغم تحقیقات و مطالعات وسیع انسانشناختی و روانشناختی که اذعان به تفویق نسبی نیمکرۀ راست مغز در زنان دارد (و این خود موقعیتی برتر و مناسبتر در نقد و نظر بهویژه در جنبههای ادراک زیباییشناسانه آثار هنری بدانها میبخشد)، لیکن در این عرصه نیز نگاه مردانه مسلط است.
هنر در تمامی ابعاد از جمله شعر، ادب، معماری، در قالب فرمهایی انتزاعی چون مأذنه، گنبد، محراب… و نقوش هنری با تکیه بر ریاضیات و هندسه که در مراتب علوم دارای مرتبتی واسط میان معانی مجرد و مفاهیم مجسم عالم ماده بودند، اعجازها آفرید. معراج پیامبر(ص) در کنار تصویرگریهای بیمثال قرآن از بهشت و عوالم سماوی، زمزم هماره جوشندۀ خیال هنرمندان مسلمان شد تا آثاری را به تقلید از تصویر بهشت در قرآن خلق نمایند.
هنر در عامترین تعریف خود، ظهور و تجلی استعدادهای فطری و زیبایی طلب انسان در قالب آثار هنری است. در این نوشتار که از کتاب «نگرشهای اسلامی در مطالعات زنان» برگرفته شده، تلاش میشود تا به پرسشهایی از این قبیل پاسخ داده شود: آیا میتوان هنر را با جنسیت، که یک عرَض محسوب میشود، مرتبط دانست؟ آیا میتوان جنسیت را عاملی در ایجاد تمایز میان مفهوم و مصادیق هنر برشمرد؟ و یا میتوان با استناد به جنسیت، به تمایز میان هنرها قائل شد و هنر را به هنر مردان و هنر زنان تقسیم کرد؟
سومین همایش «رشد و تحول علوم طبیعی در پرتو اندیشه اسلامی» به همت دانشگاه امام حسین(ع) می شود. آخرین زمان ارسال چکیده مقالات برای شرکت در این همایش ۱۵ آبان است.
«نگرشی بر نگارشهای کلامی» عنوان کلّیِ مجموعه یادداشتهائی است سلسلهوار، که به توفیق الهی، در راستای تعریف و بازشناسی میراث کلامی اسلامی منتشر خواهد شد. در این گفتارها کوشش میشود متون کلامی مهمّ فرقههای مختلف اسلامی بویژه مکتب شریف تشیّع معرّفی شود و ابعاد گونهگون آنها بررسی گردد. روشن است که شناسائی منابع و مآخذ کلامی و آشنائی با ویژگیهای یکایک آنها، از مقدّمات بسیار مهمّ هرگونه تحقیق کلامی است.
روابط میان عقل، عقلجزئی و شهود در نظرگاههای متنوع اندیشه اسلامی نقش و جایگاه معرفت و علم و بررسی اطوار و اصناف آن در پهنه اندیشه اسلامی دلمشغولی تازه ای نیست. تمامی کسانی که به تأمل در سیر تطور مکاتب مختلف فکری عالم اسلامی پرداخته اند به وجوه و ویژگیهای مختلف معرفت شناسی هر یک از این مکاتب اشاره کرده اند و کوشیده اند نسبت سلسله مراتب معرفت را با جهانشناسی اسلامی در نظر اندیشمندان مسلمان به دست دهند.
پورحسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی گفت: به طور کلی فهم درستی از دیگری در اندیشه اسلامی ترسیم نشده ، اما این انحراف در نگاه سلفی در مواجه با دیگری حد اکثری است.
محمد أرکون و عبدالجبار الرفاعی دو اندیشمند برجستهی حوزهی اندیشهی اسلامی معاصر هستند؛ هریک از این دو شخصیت دارای بینشی جهانبینانه و ادراکی هستند، بین نظریهی این دو تفاوتهایی گاه تا مرز تناقض وجود دارد، ولی بااینحال، نقاط مشترکی نیز مشاهده میکنیم، چهبسا مهمترین نقاط مشترک میان این دو موضع آنان در قبال دفاع از انسانگرایی عربی و اسلامی است؛ این دو شخصیت بخش عظیمی از زندگی و فعالیتهای فکری خود را معطوف به جستوجوی ریشههای انسانگرایی عربی و اسلامی در فرهنگ و تمدن نمودهاند و به دنبال راهی برای یافتن دلایل افول و راههای بازآفرینی آنان بودهاند، بهطوریکه محدود به یک دغدغهی دانشگاهی نشده و عمیقتر جلوه نموده است، تا اینکه به مسئلهی وجود و مأموریت انسان فرهنگی مبدل گشت،
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید