شهيد مطهري در تعريف عدالت اجتماعي نوشتهاند: «ايجاد شرايط براي همه به طور يكسان، و رفع موانع براي همه بهطور يكسان».1 هرچند تعريف استاد موجز و مختصر و بسيار كلي است، اما به روشني نشان ميدهد كه عدالت اجتماعي، برابري و مساوات همگان نيست، جامعه هم به تعبير ايشان شبيه «پيكر» نيست كه اجزاي آن ارادة استقلالي نداشته باشد، بلكه عدالت اجتماعي بيشتر رعايت «استحقاق»هاست
مسعودي در جلد نخست تاريخ خود1 ارقام خيرهكنندهاي از ثروت امثال طلحه و زبير و عبدالرحمن بن عوف ميدهد. در همين زمينه، زندهياد استاد سيدجعفر شهيدي مينويسد: «روزي كاروان عبدالرحمن بن عوف به مدينه رسيد. اين كاروان چندان بزرگ بود كه ولوله در شهر افكند. عايشه پرسيد: چه خبر است؟ گفتند: شتران عبدالرحمن رسيده است. گفت: از پيامبر(ص) شنيدم: عبدالرحمن بن عوف بر صراط افتان و خيزان ميرود؛ چنان كه گويد به دوزخ خواهد افتاد!»
عدالت را «دادن حق به صاحب حق»1 تعريف كردهاند. به گفته شهيد صدر، زماني كه همين عدالت وارد عرصه اجتماع ميشود، «عدالت اجتماعي» نام ميگيرد و در همين عرصه است كه دشواريها و پيچيدگيهاي افزونتري چهره مينمايد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید