محمدرضا شفیعی کدکنی گفت: در آستانه ۹۰ سالگی دانشکده ادبیات و یکی از بزرگترین نهادهای ایران در دوران جدید قرار داریم و شما همه بهتر از من میدانید که این دانشکده تقریبا بخش اعظم مفاخر ایران را به عنوان استاد یا دانشجو در خود جای داد که ایران همیشه به آنها افتخار خواهد کرد.
محمدرضا شفیعی کدکنی، از برجستهترین چهرههای ادبیات معاصر ایران، با نگاهی عمیق به شعر، ادبیات و فرهنگ ایرانزمین، جایگاهی ویژه در میان شاعران و پژوهشگران فارسی زبان یافته است. آثار و دیدگاههای او نه تنها در حوزه شعر بلکه در مطالعات زبانشناسی و نقد ادبی تأثیری پایدار داشته و به بازتاب فرهنگ غنی ایرانی پرداخته است.
موضوع صدور مجوز انتشار برای كتاب شعر محمدرضا شفیعیكدكنی در روزهای اخیر بسیار خبرساز شد. موضوع از آنجا آغاز شد كه مدیركل دفتر توسعه كتاب و كتابخوانی ارشاد در اظهارنظری عجیب به ایسنا گفت: «...كتاب دارد خوانده میشود. به چند نفر از اهالی شعر نیز كتاب را دادهایم تا بخوانند و نظرشان را بگویند [تا] انشاءالله در مورد كتاب تصمیمگیری شود...»
آقای دکتر شفیعی کدکنی در کمترین توصیف از «مفاخر ادبی ایران» هستند.اگر بخواهند با فرهنگ برخورد خشن کنند، نتیجه معکوس میشود. من مطمئنم آقای شفیعی کدکنی در کشور ما دوستدارانی دارند که باورشان نمیشود کتابشان با چنین مشکلاتی مواجه شود و یک مقام مسوول چنین حرفهایی در مورد بررسی کتاب ایشان بزند!
در ادبیات جهان برای هر مؤلفی میتوان فرمهای خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرمها طبقهبندی کرد الّا مثنوی که مثل جریانِ رودخانه، هر لحظه به شکلی درمیآید.
۲۵ مهر سالروز درگذشت محمد فرخی یزدی (۱۲۶۸ ـ ۱۳۱۸) شاعر و روزنامهنگار است. به نوشته حسین مکی، فرخی در آلمان بود که در ملاقاتی با تیمورتاش، فریب وعده او را خورد و به کشور بازگشت و بلافاصله تحت نظر قرار گرفت. اندکی بعد به زندان شهربانی افتاد و به جرم اسائه ادب به مقام سلطنت، به سی ماه زندان محکوم شد و به زندان قصر منتقل گردید و در همان جا درگذشت.
چرا حافظ را دوست داریم؟ دلیل آن را باید حالت آینهگی داشتن برشمرد؛ علت آینهگیِ شعر او در انواع مختلفِ حالاتِ انسانِ ایرانی و هر که فارسی بداند در هر کجای این کره، این است که فرم و پیام را با هم دارد. شعرِ او تنها مسئله فرم نیست. او فرم و صورت را، در بهترین و عالیترین شکلِ ممکن عرضه کرد.
نوزدهم مهر زادروز محمدرضا شفیعی کدکنی است، از چهرههای مطرح شعر معاصر و استاد ممتاز دانشگاه تهران.
محمدرضا شفیعیکدکنی نامی است که زبان و ادبیات فارسی گرهی ناگسستنی با آن خورده است. تقریبا ناممکن است که شما در وادی ادبیات فارسی قدمی بنهید، اما به گونهای به آثار ایشان محتاج نشوید. تقریبا تمام کسانی که بعد از شفیعی در این راه قدم نهادهاند، یا به شکل مستقیم از محضر او بهرهمند شدهاند یا از آثار او استفاده کردهاند.
میتوان در مثنوی شریف بر بلاغت شگفتآور مولانا آفرین گفت که چگونه فضای داستان را میآراید. از عطار و ابوسعید ابوالخیر که بگذریم، سومین حوزه پژوهشی محمدرضا شفیعی کدکنی را میتوان «مثنوی» و بیش از آن «غزلیات شمس» و در یک کلام، منظومه شخصیت و اندیشه مردی به نام مولانا دانست. دکتر شفیعی کدکنی به یک اعتبار مولانا را بزرگترین چهره تاریخ و فرهنگ اسلام و ایران میداند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید