نه گیلگمش خواندهام، نه مهابهاراتا، نه افسانههای شاه آرتور، نه شاهنامه، و نه هزار و یک شب که البته باعثِ افتخار که نیست، شاید سببِ سرافکندگی هم باشد آدم تا یک سنِ خاص برسد و کتابهای برجستهی تاریخِ ادبیات را نخوانده باشد؛ حالا در این مقاله، معطوف به یک ژانرِ خاص مثلِ فانتزی. اما ایلیاد و اودیسهی هومر را چرا، خواندهام. دورانِ کودکی و نوجوانیام در میانِ کتابهایی گذشت که از میزانِ فهم و درکم، بسی فراتر بودند. ایلیاد و اودیسهی هومر را میخواندم و نثر برایم چنان ثقیل بود که جُز تلاش برای حداقل تلفظِ صحیحِ اسامی، کارِ دیگری از دستم ساخته نبود. بعدش اما در میانِ سطور، یک جمله مییافتم که قابلِ درک باشد و با همان جمله شروع به خیالپردازی میکردم برای شخصیتهایی که اسمشان را بالاخره یاد گرفته بودم.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید