سعید اقبالکتابچی در شانزدهمین نشست تاریخ شفاهی کتاب گفت: پدربزرگم، محمدحسین اقبال برای فراهم آوردن جشن ازدواج دو پسرش در یک شب، تصمصم گرفت برای هزینه مالی آن چند نسخ خطی را بفروشد؛ حاج حسین پیشنهاد داد که به جای دریافت پول، زمینهای باغصبا را بردارند. اما پدربزرگم خاطرهانگیز شدن شب عروسی پسرانش را ترجیح داد!
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید