آریاییان از دیرباز به دو مبدا خیر و شر قائل بودند. در یک سو اهورامزدا و در سوی دیگر اهریمن قرار داشت. امور نیک و خیر مانند روشنایی و باران و همه نیکی ها را به اهورامزدا نسبت می دادند و امور بد و شر همچون تاریکی و خشک سالی را به اهریمن. به طور اهورامزدا بانی و حامی روشنی، گرما و زندگانی اوست و اهریمن سبب مرگ و نیستی، تاریکی یا خشکی و نیروهای این دو همواره در مبارزه هستند.
بسیاری از باورها و آیین های باستانی ملل مختلف در حکایت ها و افسانه های کهن آنان تجلّی یافته اند. هدف پژوهش حاضر بررسی بن مایه های اسطوره ای حکایت خیر و شرّ در هفت پیکر نظامی گنجه ای و پیوند آن با شاهنامه فردوسی است. در این راستا، با روش توصیفی و کتابخانه ای و تحلیل محتوا، ارتباط حکایت خیر و شرّ در هفت پیکر با داستان کاوه و ضحاک در شاهنامه و پیوند این دو با یکی از باورهای بنیادین آریاییان، یعنی باور به اصل خوبی و بدی که برخاسته ازنبرد اهریمن وهرمزد دراسطوره آفرینش است بررسی شده است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید