آنچه در پى خواهد آمد، شرح کوتاهى از یکى از ارکان و اصول مهم عرفان، یعنى وصف«عشق و عشق ورزىهاى»بزرگانى است که مستانه به همه آیات الهى و در عین حال به یک مبدأ عشق مىورزیدند.آنان که بدین پایه از محبّت دست یازیدند، در حقیقت«اصطرلابى»براى مکاشفه و تبیین اسرار و رموز ماوراء طبیعت، به دست آوردند که به وسیله آن توانستند به شرح و تفسیر اسرار قرب خداوندى بپردازند و با استمداد از این ابزار، به اسرار عالم هستى پى ببرند.البته، پر واضح است که عشق براى ایشان در حکم ابزارى معنوى بود که دوگانگىهاى صورى ناشى از وهم و جهل و حجاب را مىزدود و آینه قلبشان را چنان جلا مىداد که در اوج عشق ورزى، با پر عشق به پرواز درآمده و فارغ از همه چیز7 حلاجوار، مستانه، سرود عاشقانه«انا الحق»سر داده و پایکوبان براى ترسیم معاشقه میان عبد و ربّ، به سوى مسلخ شتافته و یا از فرط محبّت، همچون ابو یزید بسطامى«لیس فى جبّتى سوى اللّه»را به بهاى اتمام ارتداد و زندقه، در حال وجد و خلسه بر زبان مى راندند:این همه در پرتو حبّ الهى میسّرشان گردید و به حقّ مصداق«والّذین آمنوا أشدّ حبّا للّه»\} (1) واقع شدند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید