ایرانشهر، نام عام سرزمینهای ایرانزمین است که در اساطیر ایرانی و متون پهلوی، به سرزمین روشنایی و قلمرو اهورهمزدا شناخته شده است؛ همین نگرش در کتابهای جغرافیایی دورۀ اسلامی و متون ادب فارسی تکرار شده که نتیجۀ چنین نگرشی، ایرانشهر را همچون یک مرکز برای جهان کهن میانگارد که تقدّس دارد و باید از دستاندازی اهریمنان مصون ماند.
گمان می رود نگارش متون عرفانی در ادب فارسی از نیمه دوم قرن پنجم هجری آغاز شده است. در این آثار بسیاری از آیات قرآن كریم و احادیث به طور پراكنده شرح و تفسیر می شود؛ البته اطلاعات دقیقی از نخستین تفسیرهای عرفانی قرآن كریم و احادیث به زبان فارسی و شیوه بیان آنها در جمع های علمی و عرفانی در دست نیست.
سنت فکری فلسفی غرب از روزگار افلاطون و ارسطو، و حتی پیش تر از آن، تا قرن بیستم و در اندیشه و آرای فردینان دو سوسور، زبان شناس سوئیسی، تحت تأثیر رویکردی دوقطبی، گفتار را بر نوشتار ترجیح می داده است. در این نگره، انتقال کامل معنا از طریق «گفتار» امکان پذیر می نمود. حال آنکه نوشتار تنها فرع و جانشین گفتار قلمداد می شد و این انمکان دست نایافتنی به نظر می رسید.
این مقاله می کوشد کوه در فرهنگ باستانی ایران را به روش توصیفی و شیوه تحلیل محتوا،مورد بررسی قرار داده و باورهای اساطیری و افسانه های ایرانیان در باره کوه را تبیین و تحلیل کند و به آثار بزرگانی بپردازد که باورها و اعتقادات خود را با بهره بردن از این جلوه بی مانند هستی بیان داشته اند.
در باب افسانه های بزرگان ادب فارسی، علی رغم تحقیقات پراکنده ای که صورت گرفته است، هنوزکار جدی و قابل توجهی یافت نمی شود. از آنجا که هر افسانه ای در دامان فرهنگ و اجتماع دوران خود پرورش می یابد، بی شک کاکردهای مردم شناختی آن از اهمیت بالایی برخوردار است.
جان یا حیات مظهر دیگر وجود است و آنچه آن را از ماده متمایز می سازد حس و حرکت و غایت است. اعمال حیاتی موجودات زنده بستگی به ساختمان اندام های آنها دارد و بدین جهت در بحث از حقیقت جان مهمترین موضوع عبارتست از بررسی آن اندامها، یعنی تحقیق در چگونگی ساختمان و عمل بدن جانداران. این اعمال حیاتی جمعاً به لفظ جان تعبیر می شود.
آمیختگی هنر و عرفان در دامن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی از مباحث مهمی است که حتی بدون فهم آن، فرهنگ ایرانی اسلامی توصیف ناپذیر است. فرهنگ و جهان بینی حاکم بر جامعه ایران به هنر نیز مثل بسیاری از مقولات دیگر، رنگ قداست بخشیده و از این جهت آن را دیوار به دیوار و حتی همسان با آمیزه ها و تعالیم عرفانی قرار داده است.
در ایران باستان جشن های باشکوهی چون سده، نوروز، مهرگان، تیرگان، اردیبهشتگان و ... برگزار می شده که هر یک به زمانی خاص اختصاص داشته است. این مقاله به معرفی جشن مهرگان، شیوه برگزاری و بازتاب آن در ادب پارسی می پردازد
ادبیات، گستردهترین افق فرهنگی است که در خلال گزارشهای آن، می توان، مؤلفه های اصلی هویت را از سرنوشت انسان در اجتماع که همچون کارکردهای معین به ظهور می رسد، بازشناخت. مؤلفه های پر بسامد هویت ایرانی، خصایص اصلی و بن مایه های فرهنگی ایرانی، در انواع ادبی با ساختارهای متفاوت، ظهوری مشابه دارند.
درمیان دانشمندان ایران پس از اسلام، ابوریحان بیرونی به جهات مختلف، منحصربه فرد است. او نخستین عالمی است که با قطعیت تمام، هرگونه خرافه ای را در ساحت علم محکوم میکند و آن را نتیجة مستقیم جهل میداند و جز به تجربه و استقرا ـ آن هم تجربه و استقرای شخص خود ـ به هیچ چیز دیگر توجه ندارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید