تبیین و تفهم آرای فکری و سیاسی کانت و بررسی نسبت بین این آرا و فلسفه عملی موضوعی است که به تأمل و تدقیق جدی نیاز دارد،با این وصف، در این مقال اهتمام بر آن است تا تصویری از منظومه نظری و عملی کانت و نسبت آن با امر سیاسی به دست داده شود.از این حیث، نظام سیاسی کانت نتیجه مطالعه و تفکر فلسفی او در باب امر سیاسی است.کانت بر آن است که طبیعت دارای طرح پنهانی است که غایت طبیعت ومعنای کلی تاریخ را شکل میدهد. انسانشناسی فلسفی و سیاسی کانت و اعمال و پراکسیس نوع انسان را میبایستی بر این اساس فهمید. امر سیاسی مستلزم رویکرد عقلانی-اخلاقی و الزامات آن در زندگی عمومی و گستره جامعه است.
کدام عنوان برای فلسفهای که در جهان اسلام وجود داشته، مناسب است؟ در پاسخ به این پرسش اختلاف نظرهایی رخ داده است، البته سخن در امر اعتباری تسمیه نیست. نامگذاری برای اشیاء خاص عینی است، نه امور کلی و مفاهیم انتزاعی، بلکه سخن در توصیف است که باید با واقع متناسبت داشته باشد و ویژگیای از آنرا بیان کند. کسانی که از این سنت به فلسفه عربی تعبیر کردهاند؛ چنانکه راسل نیز آنرا بدین عنوان خوانده است.
شكی نیست كه وضعیت فلسفه در نظام آموزشی ما اسفبار است؛ نكتهای كه مراد فرهادپور بحث خود را با آن آغاز میكند. این البته ربطی به وضعیت فلسفه در سایر جاها ندارد. معضل اساسیتری كه در گفتار پیش رو فرهادپور به آن اشاره میكند، بحرانی است كه از یك سو ناشی از قدرت گرفتن علم و گفتار علمی (scientific) است؛ امری كه موجب شده فلسفه تا سرحد خادم علم و توضیحدهنده پسینی روند علمی تقلیل پیدا كند و از ادعای اساسیاش در جستوجوی حقیقتی عام و مطلق دست بكشد، از سوی دیگر مواجهه عوامانه و كلی با فلسفه مورد بحث است؛ امری كه یك سوی آن سادهسازیهای خام از مسائل فلسفی و فروكاستن آن به اطلاعاتی مبهم و بیمعناست و سوی دیگرش تحقیر فلسفه به عنوان سخنانی مبهم و پیچیده و بیفایده است.
ایران در طول تاریخ، همواره از مراکز معنویت و عرفان بوده است. پس از ورود اسلام به ایران، این سرزمین مهد رویش تصوف و عرفان اسلامی گردید. بسیاری از بزرگان صوفیه، هم چون حلاج و بایزید و خرقانی و غزالی و عطار و شمس تبریزی و مولوی، به این فرهنگ تعلق داشته اند. بیش از هزار سال است که زنجیره ی متصل عارفان و صوفیان در این سرزمین استمرار دارد و این میراث از نسلی به نسلی منتقل می شود.
«آنیسیوس مانلیوس سورینوس بوئتیوس» (تولد: ۴۷۷–۴۷۵ میلادی، فوت: ۵۲۶ میلادی) بهعنوان یکی از واسطههای مابین فلسفهی باستان و فلسفهی لاتین قرون میانه شناخته شده است و کتاب «تسلای فلسفه» (Consolation of Philosophy) وی را بهعنوان نویسندهای دارای ذوق سرشار ادبی که توانایی مطرح کردن مفاهیم فلسفی را در قالب دراماتیک -با وجهی عامهفهم - دارا است، میشناساند.
در سال ۱۹۶۲ که کتاب شیء چیستِ؟ هایدگر در آلمان منتشر شـد و مـا در اول مـقاله بخشی از آن را شرح دادیم کتابی دیگر نیز انـتشار یـافت: سـاختار انـقلابهای عـلمی نـوشته تاماس کوون (کوون ۱۹۷۰/۱۳۶۹). این کتاب از بدو انتشار تا به حال یکی از مناقشهبرانگیزترین کتابها نه فقط در حیطه علوم طبیعی بلکه در حیطه علوم انسانی نیز بوده است. (در مورد گـزارشی جامع و مانع از مناقشاتی که این کتاب در حیطه علوم طبیعی و انسانی برانگیخت رجوع کنید به برنشتاین ۱۹۸۹ بخش دوم.) کوون در این کتاب با استفاده از فلسفه دوره دوم ویتگنشتاین و با اتکا به مفهوم پارادایم (paradigm) عـملاً حـملهای را که سایر فلاسفه علم به پوزیتیویسم کرده بودند ادامه داد. آنچه در کتاب کوون امری بارز است رفتن به طرف فلسفه بینالاذهانی (inter-subjective) و در نتیجه وارد کردن عنصر تفسیر و تأویل در کنش علمی بود. سـابقه ایـن امر به تلاشهای خود اصحاب حلقه وین یا مکتب پوزیتیویسم منطقی بازمیگردد. این گروه از فلاسفه با استفاده از فلسفه دوره اول ویتگنشتاین درصدد مرزبندی میان عـلم و مـتافیزیک بودند
داستان حی ابن یقظان ابوبکر محمد ابن طفیل را مقدمه ای بر فلسفه یا "حکمت" که توسط نام دارترین فیلسوف اسلام، شیخ و استاد، ابو علی سینا عرضه شده است، توصیف می کنند. این داستان برای مقابله با آنچه ابن طفیل تاثیر مخرب شبه- فلسفه در اسپانیای مسلمان می دانست نوشته شده است. حی ابن یقظان از اینرو، در یک سطح، نوعی کتاب مقدماتی برای فلسفه ی اسلامی است. کتاب، پیش از آنکه چهارچوبۀ روایت پسری با منشاء نامعلوم را که بدست غزالی در جزیرۀ متروکی بزرگ می شود را بنیان گذارد، استخوان بندی ارجاعیش را با نقدی کوتاه و گزیده از فلسفۀ اسلامی بنا می نهد.
لئو اشتراوس از آن دست فیلسوفانی است که در تاریخ اندیشه و فلسفه مغرب زمین جایگاه ویژهای دارد. از یک سو او را بهعنوان یک فیلسوف شناختهاند و از سوی دیگر بحق میتوان اشتراوس را مورخ فلسفه سیاسی نامید.
این مقاله از سه بخش تشکیل شده است. در بخش اول گزارشی از بخشی از کتاب شیء چیست؟ نوشته هایدگر داده شد که مدخلی برای ورود به بـحثهای مـقاله «عصرِ تصویرِ جهان» بود. در بخش دوم، مقاله «عصرِ تصویرِ جهان» شرح داده میشود. این بخش را باید در کنار اصل مقاله خواند. در این شرح از گفتههای هایدگر در باره علوم انسانی ذکری بـه مـیان نـیامده است. در بخش سوم مقایسهای مـیان آراء هـایدگر بـا آراء تاماس کوون به عمل آمده است تا نسبت آراء هایدگر با فلسفه جدید علم روشن شود.
برای بیشتر مردم، فلسفه خواندن به منزله قدمگذاشتن به جهانی دیگر است؛ جهانی جذاب و شگفتانگیز که در آن با زبانی خاص سخن گفته میشود. خواه از بیرون به این جهان نگاه کنید و خواه از درون، عظمت آن انکارناپذیر است. اما به هر اندازه که جذاب است، نزدیک شدن به فلسفه دشوار هم هست؛ آن هم در احاطه نامهایی که در ورای هریک از آنها دنیایی از آرا و نظریات و جنبشهای تاریخ تفکر نهفته است. نامهایی چون گادامر، لویناس، هایدگر، فوکو، فیشته، کانت و بسیاری مانند اینها. این روزها فلسفه مترادف شناخت است، شناختی عمیق اما دیریاب از هستی و این امر به خصوص باعث میشود کسانی که علاقهمند به علوم انسانی هستند یا کسانی که صرفا دوست دارند با سیر تحول اندیشه آشنا شوند، خود را از مطالعه فلسفه بینیاز نبینند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید