آثارايرانى در مصر

1385/10/2 ۰۳:۳۰

آثارايرانى در مصر

نسخه هاى مصور خطى بوستان سعدى درمصر
استاد سيدمحمدباقر نجفى در كتاب نفيس «آثار ايرانى در مصر» مى نويسد:

ازسقوط امپراتورى عثمانى تا به امروز

محسن ميرزايى
نسخه هاى مصور خطى بوستان سعدى درمصر
استاد سيدمحمدباقر نجفى در كتاب نفيس «آثار ايرانى در مصر» مى نويسد:
«جست و جو در مخازن خطى در «دارالكتب» و «الوثاق» و«القيومه» مصر مؤلف را به شناخت 23 نسخه خطى با ارزش از بوستان سعدى هدايت كرد.در اين ميان، دو نسخه كه از لحاظ دارا بودن تصاوير و تذهيب نسخه منحصر به فردى به شمار مى آيند توجه مرا به خود جلب كرد.يكى از اين دو اثر خطى اثرى است از قرن نهم هـ. ق و نسخه ديگر اثرى است به خط كمال الدين بهزاد.
نسخه بوستان سعدى - قرن نهم هـ. ق مكتوبات، هنرپردازى هاى مصور و مذهب نسخه مذكور حاكى از آن است كه تاريخ تقريبى كتابت اين نسخه مربوط مى شود به اواخر قرن نهم هجرى قمرى.جلد كتاب برخوردار از نقوش هندسى ظريف و مزين به خطوط مذهب است كه اوج هنر تجليد ايرانيان را در عصر تيموريان به ياد مى آورد.اين هنرپردازى به صفحات نخست كتاب منحصر نيست و تمامى اوراق 180 صفحه اى اين كتاب به خط بسيارخوش «تعليق» و به رنگ طلايى بهره مند از حواشى مزين به گل و برگ و پرندگان و درختان كه با جوهر لاجوردى و قرمز مذهب شده است.از اين رو اين اثر را مى توان از نمونه هاى بسيارمهم و زيباى نقاش هاى عصر تيمورى دانست.
نسخه كمال الدين بهزاد به استناد نوشته استاد سيدمحمدباقر نجفى اين نسخه بوستان سعدى نه تنها باارزش ترين و مهمترين نسخه خطى در مصر است بلكه از لحاظ خط و تذهيب و تصوير، پرشكوه ترين و جالب ترين آثار عصر تيمورى در جهان است.درمورد چگونگى پديدآمدن اين اثر بايد گفت كه:
«سلطان ميرزاحسين بايقرا» سه نفر از بزرگترين هنرمندان خط و نقش قلمروى حكومتش را به نگارش بوستان سعدى دعوت كرده بود:
براى نوشتن: از «سلطان على كاتب»
براى تذهيب: از بزرگترين مذهبين «يارى»
براى نقاشى: از مشهورترين و هنرمندترين نقاش تاريخ هنر مينياتورى «كمال الدين بهزاد»
نسخه هاى مصور خطى گلستان سعدى در مصر
به استناد نوشته «استاد محمدباقر نجفى» در «دارالكتب مصر» در ميان 24 نسخه خطى نفيس گلستان سعدى كه در «دارالكتب» مصر نگهدارى مى شود تنها سه نسخه مزين به تصاوير ملونى است كه در عين حال از لحاظ قدمت و نسخه شناسى از اهميت خاصى برخوردارند.علاوه بر سه نسخه خطى مذكور، يك نسخه بسيارنفيس ديگرى به قلم «شاه محمود نيشابورى» وجوددارد كه در «متحف الفن الاسلامى» نگهدارى مى شود و اين نسخه به اعتبار دارا بودن تصاوير و صفحات مزين به تذهيب، از حيثيت كاملى برخوردار است. كاتب اين اثر بى نظير متأسفانه نام خود را در كتاب ثبت ننموده و تنها به ثبت پايان كتابت اشاره كرده كه ربيع الاول سنه 944 هـ. ق است.
نسخه هاى مصور خطى ديوان لسان الغيب حافظ شيرازى
استاد سيدمحمدباقر نجفى درمورد نسخه هاى خطى ديوان حافظ در مصر مى نويسد:«مى توانيم به يك اعتبار نسخه هاى خطى ديوان حافظ در «دارالكتب» مصر را به دو گروه تقسيم كنيم:
۱- متن ديوان
۲- ديوان با شرح تركى آن
مجموعاً از دو گروه مذكور بيست مجلد در «دارالكتب» مصر ديدم كه بعضى از آنها از نظر قدمت و فن كتابت مقام برجسته اى در ميان نسخ متعدد ديوان حافظ در كتابخانه هاى جهان دارد.در اين ميان تنها 8 نسخه از نسخ مذكور، به تصاويرى بديع از جنبه هاى مختلف اشعار حافظ آراسته است.از سوى ديگر نسخه اى مصور از ديوان حافظ در «متحف الفن الاسلامى» قاهره نگهدارى مى شود كه مربوط به قرن 11 هـ. ق است و از لحاظ تصوير و تذهيب از زمره نسخه باارزش ديوان حافظ است.»
نسخه هاى مصور خطى يوسف و زليخاى جامى
مؤلف كتاب آثار ايران درمصر مى نويسد: «از 11 نسخه كامل متن يوسف و زليخاى عبدالرحمن جامى كه در «دارالكتب» مصر نگهدارى مى شود تنها 6 نسخه از فن تذهيب و تصاوير هنرى برخوردار است.از سوى ديگر بايد خاطرنشان ساخت كه نسخه هاى مصور يوسف و زليخا در «دارالكتب» مصر مى تواند نمايشگر آثار نقاشى ايران در عصر تيمورى و صفوى باشد.غير از «دارالكتب مصر» دو نسخه مصور ديگر از «يوسف و زليخا» در «متحف الفن الاسلامى» وجوددارد كه به اعتبار قدمت و از لحاظ تذهيب و تصوير درميان نسخه هاى خطى ديگر، از اهميت خاصى برخوردار است.»
نسخه خطى ليلى و مجنون عبدالرحمن جامى
در ميان تك نسخه هاى مصور خطى ايرانى در مصر نسخه بسيار پرارزش «ليلى و مجنون» جامى جلب نظر مى كند.كتابت اين اثر از «شجاع الدين محمدشيرازى» است كه در سال 988 هـ. ق به پايان رسيده است.اين نسخه جلدى بسيار زيبا دارد و مزين به نقوش طلايى است و حواشى ورق اول و دوم كتاب به نقش هاى هندسى هنرمندانه طلااندازى شده است و صفحات كتاب تماماً مذهب است و با رنگ هاى آبى و قرمز ترصيع گرديده است.
تك نسخه خطى «خردنامه اسكندرى» عبدالرحمن جامى
اين اثر در حقيقت مثنوى هفتم از كتاب «هفت اورنگ» جامى است.اين نسخه را يكى از بزرگ ترين خطاطان تاريخ ايران يعنى «محمد حسين حسينى بايقرا» كتابت كرده است.در ورق نخست اين كتاب، مجموعه اى ارزنده از چيره دستى هنرمند در فن تذهيب ارائه شده كه چشم هر بيننده اى را خيره مى كند.تمامى صفحات مذهب كتاب، با حواشى مزين به نقش گل و سنبله ها؛ سرفصل هاى مشخص شده با اشكال هندسى بديعى آثار نفيس است كه متن كتاب بدان آراسته شده است.از تصاوير جالبى كه در اين كتاب ديده مى شود تصوير اسكندر است در مكانى احاطه شده از گلها كه بر تختى نشسته است و سه نفر با لباس هاى خراسانى عصر صفوى در حضور او ايستاده اند.تصوير ديگر ارسطو فيلسوف يونانى است در مكانى پر از گل و شكوفه ها. جالب آن كه طرح لباس اسكندر و ارسطو به شيوه مردم خراسان است و عباو عمامه خراسانى دارند. تصوير ديگر نقشى از اسكندر است كه بر اسبى سوار است و دراويش و فقراى هند او را احاطه كرده اند و نشانه هاى فقر و فلاكت در آنها ديده مى شود.
يك كتاب خطى نفيس در مورد علم تشريح در «متحف الفن الاسلامى» قاهره كتابى وجود دارد كه از مهم ترين نسخ خطى باارزش «طب اسلامى» و علم تشريح است و نام اين كتاب «تشريح المنصورى» است تاريخ كتابت آن قرن 11هجرى قمرى است. متن اين كتاب با مركب سياه و سرفصل هاى آن با مركب قرمز نوشته شده است. استاد محمد باقر نجفى در مورد اين اثر نفيس مى نويسند: «جهت استحضار بيشتر خصوصاً براى پژوهندگان تاريخ طب ايرانى، لازم ديدم كه از اهميت خاص علمى برخوردار است به اطلاع برسانم: تصاوير به شرح زير است:
جمجمه - فك اعلى- فك اسطل - فقرات غيق- فقرات ظهر - فقرات قطن- فقرات عجز- فقرات غصر- كتف- دست مرفق- رسمغ- كف- مشط- اصابع- عصم عافر- ساق - عقب- كعب- رسمغ پا- مشط- اظفاروتر- رباط- غضروف- لحم - شحم...
بخش دوم اين كتاب، شامل شرح اعضا و تقسيمات آن است از جمله عصب و عضله و رگ ها و كيفيت تولد جنين. در اين بخش تصويرى از اندام انسان ترسيم گرديده و تمامى موارد و اجزا با خطوط ظريف نشان داده شده است. در بخش سوم اين كتاب تصويرى بديع از شيخ الرئيس ابوعلى سينا وجود دارد كه به صفحه اى مصور از هيكل انسان كه در مقابلش قرار دارد مى نگرد تا ويژگى هاى آن را براى شاگردانش تشريح كند.در صفحه۳۶ اين كتاب رگ هاى بدن نشان داده شده و در بخش پايانى كتاب كه عنوان آن «الخاتمه فى ذكر الاعضا المركبه» است در مورد ساير اعضاى بدن به شرح زير توضيحاتى داده شده است.ريه - آلات حلق- حنجره- لوزتين - زبان - لب- مرى- معده- امعاء- كليه- طحال- مثانه- جگر- آلات شعور- دماغ- نخاع- چشم در 7طبقه- گوش- رحم- كيفيت تولد جنين و چگونگى قرار گرفتن نوزاد در رحم.»
كتابشناسى نسخه هاى خطى پارسى در «دارالكتب مصر»
استاد سيدمحمدباقر نجفى در كتاب نفيس خود به نام «آثار ايران در مصر» افزون بر آنچه تاكنون نوشته شد، پيرامون نسخه هاى خطى فارسى در فلسفه اسلامى كه در «دارالكتب مصر» وجود دارد، مى نويسد: «در زمينه فلسفه اسلامى، سه رساله خطى فارسى از شهاب الدين سهروردى در دارالكتب مصر جلب نظر مى كند.»استاد نجفى در ادامه تحقيقات خود مى نويسد: «علاوه بر رسالات ياد شده، رساله اى در ۶۶ ورق به نام «سرمايه ايمان» از «عبدالرزاق لاهيجى» و رساله ديگرى به نام «رساله وجوديه» از «عبدالرحمن جامى» مورد بررسى قرار گرفت كه متأسفانه تاريخ كتابت آن معلوم نيست.»
نسخه هاى خطى فارسى در منطق
استاد نجفى در بخش نسخه هاى خطى فارسى در مورد منطق به كتاب هاى زير كه در «دارالكتب مصر» وجود دارد، اشاره مى كند:
- رساله اى به نام «الكبرى» از ابى الحسن جرجانى (سيدشريف)
- رساله الصغرى به قلم «محمود بن عبدالوهاب» مورخ ۱۰۲۸ هـ .ق
- كتاب «شمسيه» از نجم الدين قزوينى كاتبى، شاگرد خواجه نصيرالدين طوسى
- نسخه خطى كتاب «اساس الاقتباس» از خواجه نصيرالدين طوسى
- كتاب «تعليم المبتدى و ارشاد المقتدى» نوشته «جارالله ابى القاسم محمود زمخشرى» مورخ به سال ۵۳۸ هـ . ق
- «جام گيتى نما» تأليف «حسين بن معين ميبدى منطقى» بدون ذكر تاريخ كتابت
- مجموعه مباحث حكمت و منطق به نام «درة التاج لغرة الديباج» در ۲۰۸ ورق
آثار خطى در فلسفه عملى

«استاد نجفى» آثار خطى فلسفه عملى را به اين شرح فهرست كرده اند:
- كتاب اخلاق محسنى - از «كاشفى هروى واعظ» متوفى به سال ۹۱۰ هـ .ق - به تاريخ ۱۵ رمضان سال ۹۵۸ هـ .ق در ۲۳۲ ورق ايضاً، كتاب «انيس العارفين» كاشفى واعظ كه ترجمه تركى و انتخاب آزادى است از كتاب «اخلاق محسنى» دو نسخه بديع و قديمى از كتاب «اخلاق ناصرى» خواجه نصيرالدين طوسى:
كتاب تصوف فارسى به تاريخ پنجم رمضان ۷۳۴ هـ. ق
كتاب «اخلاق الاشراف» خواجه نصيرالدين طوسى تاريخ كتابت اين نسخه ۷۳۶ هجرى قمرى است.كتاب «اوصاف الاشراف» خواجه نصيرالدين طوسى، تاريخ كتابت آن ۸۶۹ هجرى قمرى است.كتاب «نصيحت الملوك» حجت الاسلام غزالى و نسخه هاى خطى گرانبهاى ديگرى كه فهرست آنها به تنهايى يك كتاب مى شود در كتابخانه هاى مصر نگهدارى مى شود كه خود نشانه توجه مردم مصر و شاهان و رجال آن كشور در طول قرن ها به فرهنگ و تمدن فارسى است.علاوه بر آنچه گفته شد رسايل زيادى در زمينه علوم دينى، تجويد و قرائات قرآن، تفسير قرآن، حديث، شرح احاديث، علم كلام، عرفان اسلامى، اصطلاحات عرفانى، فقه و اصول، تاريخ و سيره نبوى، تاريخ انبياء، ائمه اسلام، صحابه پيامبر(ص)، خلفا، بزرگان معارف اسلامى، فرق و مذاهب، اخلاق اسلامى، علوم غريبه، رمل، جفر، خواص اسماء و حروف، تبخيم به فال و فراست و تعبير، در كتابخانه هاى مصر وجود دارد كه ذكر تمامى آنها در اين مجموعه امكان پذير نيست و آنچه نوشته شد مشتى است از خروار و نمونه هايى از ذخاير نفيس فرهنگى ايران كه در سال هاى دراز به دور از دستبرد حوادث زمان در مصر حفظ و نگهدارى شده است.
آثار ايرانى و كتاب خطى مربوط به علوم
از آثار خطى ايران كه مربوط به علوم تجربى است مى توان به كتاب هاى زير اشاره كرد:«تحفة الصدور» محمدبن عبدالكريم غزنوى - به زبان فارسى در ۱۱۱ ورق - تاريخ نگارش ۷۷۰ هـ. ق.
«دستور الحساب جلالى» از «عمر عبدالعزيز» به قلم محسن ابن صوفى تبريزى - ذى الحجه ۱۰۷۰ هجرى قمرى.
كتاب «خلاصه الحساب» بهاءالدين محمد جبل عاملى متوفى به سال ۱۰۴۰ هـ. ق.
رساله «جعفريه» در حساب به زبان فارسى در ۳۴ ورق.
كتاب «المايه و المعشرين على طريق جداول الستين» از نويسنده ناشناس در ۶۸ ورق.
رساله «الجبر و المقابله» از «علاءالدين على بن محمد سمرقندى قوشچى» متوفى به سال ۸۷۹ هـ. ق.
كتاب هاى خطى ايرانى در علم نجوم
رساله «خلاصه الهيه» در ۳۶ ورق.
ترجمه فارسى كتاب «صور الكواكب»، عبدالرحمن ابن عمر مشهور به حسين صوفى با تصاويرى از موقعيت ستارگان در آسمان.
رساله اى از علامه محمدباقر مجلسى متوفى به سال ۱۱۱۱ هـ. ق به نام «فى اثبات حركت الشمس و سكون الارض».
رساله «معينيه» خواجه نصيرالدين طوسى در ۷۷ ورق كه تاريخ نگارش آن ۸۶۹ هـ. ق است در اسطرلاب و زيج و تقويم (ميقات).
در كتابخانه هاى مصر آثار زيادى در معرفت «اسطرلاب» وجود دارد كه در اينجا اشاره اى به اختصار به فهرست آنها مى شود:
رساله «معرفة ربع الاسطرلاب»
رساله «ارشاد»
رساله «فن اسطرلاب»
«رساله النصيريه»
«معرفت اسطرلاب» در ۲۰ باب
رساله «فى النحو و الاسطرلاب»
علاوه بر آنچه فهرست وار از آثار ايرانى در مورد اسطرلاب نوشته شد، آثارى درخصوص «زيج ها» رسالات متعددى از تأليفات فارسى منجمان ايرانى و ترجمه هايى از متون عربى در اين فن وجود دارد كه از هرجهت درخور توجه است.
طبيعيات و معدن شناسى
در «دارالكتب مصر» آثار خطى متعددى پيرامون علوم طبيعى و معدن شناسى وجود دارد كه فهرست وار بدانها اشاره مى كنيم:
رساله «جوهرنامه نادرى» در ۲۰ صفحه كه تاريخ كتابت آن ربيع الآخر سال ۱۱۴۰ هـ .ق است
رساله «فى معرفة الجواهر والمعادن» خواجه نصيرالدين طوسى كه براى هلاكوخان مغول تأليف و به او اهدا شده است. اين رساله ۱۷ ورق است ولى تاريخ كتابت آن روشن نيست.
رساله «معرفة المعدن» تأليف ملامحمد حسن محمدباقر در ۹۰ ورق كه تاريخ پايان كتابت آن ۱۲۹۸ هـ.ق است.
از كتاب «فى بيان الاحجارالكريمه» ترجمه اى وجود دارد و به فارسى و تركى كه نام آن «جوهرنامه» است در ۳۰ ورق كه در تاريخ ۱۱۹۸ كتابت شده است و از آثار قابل استفاده در اين متن به شمار مى آيد.
طب داخلى و داروها
در رشته طب و دارو آثار خطى فراوانى در «دارالكتب مصر» وجود دارد كه به اسامى چند اثر به اختصار اشاره مى شود.
نسخه اى نفيس از «ذخيره خوارزمشاهى» در ۴۴۷ ورق كه تاريخ كتابت آن ۱۰۱۹ هـ.ق است.
كتاب «دستورالعلاج» نوشته «سلطان على طبيب خراسانى جنابدى» از پزشكان قرن هشتم هجرى كه اين كتاب نفيس را به «ابى غازى سلطان ابوسعيد بهادرخان» تقديم كرده است.
رساله «زادالمسافرين فى الطب» در طب و ادويه در ۷۴ ورق كه تاريخ كتابت آن ۱۲۳۸ هجرى قمرى است.
كتاب «بحرالجواهر» تأليف «محمدبن يوسف هروى» كه مجموعه اى است مفيد در شرح دواها و غذاها و امراض مختلف و علل آنها.
تاريخ كتابت اين اثر ۱۱۲۱ هـ . ق است.
كتاب «فوائدالحكمه» به خط «سليمان بن
سليمان بن محمدابن محمد كريم بن ولى بن حاجى همت قاجار ايروانى، در ۱۱۹ ورق به قلم «حسين شيرازى» كه متأسفانه مؤلف آن ناشناس است.كتاب «مرآت الصحته» در شرح طب نظرى به كتابت «نرگس زاده» در ۲۶۶ ورق كه تاريخ كتابت آن ۱۱۵۳ هـ.ق است.رساله اى خطى درباره مرض «اسهال» در ۶۰ ورق كه از روى حدس و قرائن مى توان گفت كه مؤلف آن «قاضى بن كاشف الدين محمد» است.كتاب «تخته المؤمنين» تأليف «محمد تنكابنى ديلمى» متوفى به سال ۱۱۱۰ هـ. ق كه به شاه سليمان صفوى تقديم داشته است، نسخه موجود در مصر به قلم «قطب الدين» است كه كتابت آن در ۲۹ رمضان ۱۲۰۳ هـ .ق به پايان رسيد.
جراحى و تشريح
از ميان آثار خطى مربوط به جراحى و تشريح در كتابخانه هاى مصر به آثار زير مشاهده مى شود:كتاب «علم التشريح» ابراهيم بن عثمان همدانى حكيم در ۲۶۷ ورق به قلم «ملا محمدعلى» كه تاريخ كتابت آن ۱۲۹۷ هـ. ق است.كتاب «فى طب و الاقرباذين» تأليف «ميرزا سيد احمد حسنى» از علماى قرن ۱۳ هـ.ق در ۱۷۴ ورق كه كتابت آن در جمادى الاخر سال ۱۲۷۳ هـ .ق پايان گرفته است. منبع: خبر گزاری ایران


خان احمدی
نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: