سارتر در جایگاه فیلسوف

1394/11/4 ۱۰:۴۰

 سارتر در جایگاه فیلسوف

ژان پل سارتر (١٩٨٠- ١٩٠٥) در ایران نامی آشناست. طیف وسیعی از علاقه‌مندان به شاخه‌های مختلف فرهنگ مثل فلسفه و ادبیات و تئاتر و سیاست او را می‌شناسند. احتمالا نخستین ترجمه‌ها از او كار نسل روشنفكران ایرانی دهه‌های ١٣١٠ و ١٣٢٠ است، یعنی صادق هدایت كه داستان معروف دیوار او را ترجمه كرد یا عبدالحسین نوشین كه نمایشنامه روسپی بزرگوار را در سال ١٣٢٥ به فارسی ترجمه كرد. این آشنایی نیز غریب نبود، زبان روشنفكری (و حتی دانشگاهی) ایرانی در این دوره فرانسوی بود و طبیعی است كه آنها كه فرانسوی می‌دانستند یا به فرانسه سفر می‌كردند، نام سارتر را می‌شنیدند و به نفوذ غیر قابل انكار او در فضای روشنفكری فرانسه و بلكه جهان آگاه می‌شدند.

 محسن آزموده : ژان پل سارتر (١٩٨٠- ١٩٠٥) در ایران نامی آشناست. طیف وسیعی از علاقه‌مندان به شاخه‌های مختلف فرهنگ مثل فلسفه و ادبیات و تئاتر و سیاست او را می‌شناسند. احتمالا نخستین ترجمه‌ها از او كار نسل روشنفكران ایرانی دهه‌های ١٣١٠ و ١٣٢٠ است، یعنی صادق هدایت كه داستان معروف دیوار او را ترجمه كرد یا عبدالحسین نوشین كه نمایشنامه روسپی بزرگوار را در سال ١٣٢٥ به فارسی ترجمه كرد. این آشنایی نیز غریب نبود، زبان روشنفكری (و حتی دانشگاهی) ایرانی در این دوره فرانسوی بود و طبیعی است كه آنها كه فرانسوی می‌دانستند یا به فرانسه سفر می‌كردند، نام سارتر را می‌شنیدند و به نفوذ غیر قابل انكار او در فضای روشنفكری فرانسه و بلكه جهان آگاه می‌شدند.

این توجه در سال‌های بعدی بیشتر شد، برای مثال نمایشنامه مگس‌ها در سال ١٣٣٩ خورشیدی توسط صدیق آذر به فارسی ترجمه شد. از همان زمان هم تقریبا عموم كسانی كه نام این روشنفكر پرسر و صدا را می‌دانستند، به این نكته نیز واقف بودند كه او پیش از هر چیز فیلسوفی صاحب سبك و یكی از چهره‌های مهم جریان فكری «اگزیستانسیالیسم» در روایت فرانسوی آن است. ترجمه معروف مصطفی رحیمی از متن اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر در سال ١٣٤٤ نیز تا سال‌ها به عنوان یكی از نخستین مدخل‌ها برای آشنایی با این نحله فكری تلقی می‌شد كه به واسطه مباحثی كه از میانه دهه ١٣٤٠ چهره‌هایی چون احمد فردید و دیگران مطرح می‌كردند، روز به روز طرفداران بیشتری پیدا می‌كرد. هم سو با این تحول آثار بیشتری از سارتر ترجمه شد. مصطفی رحیمی (١٣٨١- ١٣٠٥) حقوقدان و مترجم و ابوالحسن نجفی (١٣٩٤-١٣٠٨) زبان‌شناس و مترجم در این میان نقش موثری داشتند. رحیمی كه در فرانسه تحصیل كرده بود، غیر از متن مذكور، آثار مهم‌تری از سارتر مثل ادبیات چیست (به همراه ابوالحسن نجفی، ١٣٤٨)، ارفه سیاه (١٣٥١)، ادبیات و اندیشه (١٣٥٦)، آنچه من هستم (١٣٥٧) را نیز ترجمه كرد. نجفی نیز غیر از همكاری در ترجمه ادبیات چیست با رحیمی (او قبلا بخش‌هایی از این كتاب را در جنگ اصفهان در ١٣٤٣ ترجمه و منتشر كرده بود)، نمایشنامه‌هایی چون شیطان و خدا و گوشه‌نشینان آلتونا را از سارتر ترجمه كرده بود و غیر از ترجمه كتابی از هنری پیر درباره ساتر (با همین عنوان، ١٣٥٦) كتابی با عنوان درباره نمایش را نیز از او ترجمه كرد.

در این میان باید از مترجمان دیگری نیز یاد كرد: امیرجلال‌الدین اعلم كه آثار مهمی چون تهوع و كلمات (زندگینامه خودنوشت سارتر كه ناهید فروغان نیز آن را ترجمه كرده است) را ترجمه كرد یا قاسم صنعوی كه دو نمایشنامه خلوتكده و نكراسوف را از زبان فرانسوی ترجمه كرد. البته بد نیست در این فهرست به ترجمه نمایشنامه معروف دست‌های آلوده توسط جلال آل احمد (١٣٣١) نیز اشاره شود. این اثر بعدا توسط قاسم صنعوی نیز ترجمه شد. اشاره‌ای به دو كتاب پرمخاطب دیگر از سارتر در ایران یعنی در دفاع از روشنفكران با ترجمه رضا سید حسینی و دیگری بازپسین گفت‌وگو (مصاحبه با سارتر) با ترجمه جلال ستاری نیز ضروری است.

تا اینجا چنان كه فهرست بالا نشان می‌دهد، عمده توجه‌ها به سارتر نویسنده یا نهایتا روشنفكر یعنی نویسنده آثاری چون جنگ شكر در كوبا (ترجمه جهانگیر افكاری) است و با وجود اینكه تمام آن مترجمان متوجه اهمیت فلسفی سارتر هستند، كمتر به آثار فلسفی او توجه كرده‌اند. عمده آگاهی فارسی‌زبانان از سارتر فیلسوف هم محدود است به همان نوشتار اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر و اشاره‌های گذرایی كه در مقدمه آثار مذكور آمده یا در تاریخ فلسفه‌ها به آن اشاره شده است. البته در آثاری كه درباره سارتر ترجمه و تالیف شده، بحث‌های مفصل‌تری درباره سویه فلسفی او می‌توان یافت. در میان آثاری كه درباره سارتر ترجمه شده‌اند، كتاب ژان پل سارتر نوشته موریس كرنستن با ترجمه منوچهر بزرگمهر كه در واقع دومین كتاب از مجموعه پیشروان اندیشه‌های نو در انتشارات خوارزمی بود، احتمالا نخستین اثر درباره او بود كه در سال ١٣٥٤ منتشر شد. كتاب بعدی شصت و یكمین جلد از مجموعه نسل قلم بود، نوشته جودیت باتلر با عنوان ژان پل سارتر كه خشایار دیهیمی آن را ترجمه كرده بود. این اثر در سال ١٣٨١ توسط نشر ماهی بازنشر یافت و در آن اشاره‌های قابل توجهی به اندیشه‌های فلسفی سارتر و وجه فلسفی اندیشه او می‌توان یافت، اگرچه بسیار خلاصه و گذرا.

كتاب چهارم از مجموعه كتاب زمان نیز ویژه ژان پل سارتر بود كه در میانه دهه ١٣٨٠ به همت مصطفی رحیمی منتشر شد و شامل مقالات و نوشته‌هایی از سارتر و درباره او بود. اما تاكنون مفصل‌ترین و جامع‌ترین اثر درباره ژان پل سارتر را بابك احمدی نوشته است. كتاب سارتر كه می‌نوشت (١٣٨٤) كه در صدمین سالگرد فیلسوف به فارسی منتشر شد، به تعبیر یكی از منتقدان «چشمگیرترین اثری است كه یك ایرانی درباره فیلسوف و نویسنده پرآوازه سده بیستم فرانسه نگاشته است». احمدی در این كتاب بعد از فصلی مفصل درباره زندگی سارتر، وجوه گوناگون اندیشه و آثار او را باز می‌نمایاند، عمدتا با اتكا بر آثار سارتر به زبان اصلی (فرانسوی) و البته شروحی كه در زبان انگلیسی درباره او نوشته شده است. احمدی همچنین در این كتاب به سیاق آثاری كه درباره برخی دیگر از فیلسوفان معاصر (مثل ماركس و هایدگر) نوشته كوشیده به جنبه‌های فلسفی اندیشه سارتر نیز بپردازد و شرحی ساده و روان و قابل فهم از آنها ارایه كند. دیگر پژوهشگر ایرانی كه به جنبه‌های فلسفی اندیشه سارتر پرداخته هدایت علوی‌تبار، استاد دانشگاه علامه طباطبایی است كه مقالات علمی-پژوهشی متعددی درباره سارتر نوشته است.

جای ترجمه آثار فلسفی سارتر در فارسی اما سخت خالی است. تا سال‌ها تنها ترجمه از مهم‌ترین كتاب او یعنی هستی و نیستی (١٩٤٣) توسط عنایت‌الله شكیباپور (١٣٦٣- ١٢٨٦) مترجم آثار عامه پسند صورت گرفته بود كه تقریبا غیرقابل استفاده است. خوشبختانه در سال جدید اما از این اثر ترجمه‌ای جدید توسط مهستی بحرینی از متن فرانسوی منتشر شده است. نویسنده این كتاب آثار كلاسیك مهمی چون اعترافات ژان ژاك روسو، عصیانگر آلبر كامو و مائده‌های زمینی و مائده‌های تازه از آندره ژید را به فارسی ترجمه كرده است. مترجم كتاب در گفت‌وگویی با یكی از نشریات بر اهمیت سارتر در سنت پدیدارشناسی (یا پدیده‌شناسی چنان كه دكتر عبدالكریم رشیدیان تاكید دارند) اشاره دارد و می‌گوید: «در این كتاب سارتر دایم از هوسرل و هایدگر و پدیدارشناسی بحث یا نكات جدیدی را مطرح می‌كند و به آنها پاسخ می‌دهد، یا نظرات آنها را بسط و گسترش می‌دهد. درست است كه پدیدارشناسی با هوسرل شناخته می‌شود اما نقش امثال سارتر را هم در نضج این اندیشه و شكوفایی پدیدارشناسی نمی‌توان انكار كرد. به هرحال اگر هوسرل در ایران با پدیدارشناسی شناخته می‌شود، دلیل نمی‌شود كه سارتر در این عرصه شناخته نشود. هر دو هستند و در كنار هم هستند.»

كتاب دیگری كه وجه پدیده شناسانه سارتر را بهتر و دقیق‌تر می‌نمایاند، تعالی اگو است؛ كتابی كوچك از این فیلسوف كه به انضمام مقدمه هستی و نیستی به تازگی توسط عادل مشایخی به فارسی منتشر شده است. عادل مشایخی برای اهالی فلسفه به خصوص علاقه‌مندان به جریان‌های جدید فلسفی در فرانسه نامی آشناست. او را بیش از همه به واسطه ترجمه‌های دقیقش از آثار دشوار و پیچیده ژیل دلوز  

(١٩٩٥- ١٩٢٥) و درسگفتارهایش درباره او می‌شناسند. تعالی اگو را می‌توان درآمدی قابل توجه به سارتر فیلسوف خواند، به خصوص كه مشایخی در مقدمه‌ای ٤٠ صفحه‌ای كوشیده پروژه سارتر و دیدگاه او درباره پدیده‌شناسی را نیز تبیین كند. اهمیت این كتاب در آن است كه برای نخستین‌بار وجه فلسفی اندیشه سارتر به شكل جدی و دقیق تبیین شده و مشایخی در آن نخواسته همچون آثار پیشین تفكر سارتر را ساده‌سازی كند. مقدمه او به وضوح گواه این مدعاست. او در این مقدمه به ادای سهم و مشاركت (contribution) سارتر در سنت پدیده‌شناسی می‌پردازد و نشان می‌دهد كه سارتر چنان كه دلوز می‌گوید «گونه‌ای پراگماتیك را به طور كامل وارد پدیده‌شناسی كرد و پدیده‌شناسی را به این پراگماتیك تبدیل كرد». بر این اساس می‌توان امیدوار بود كه تعالی اگو به مثابه مقدمه‌ای برای ورود به متن فلسفی هستی و نیستی آغازگاه گام نهادن جدی فارسی‌زبانان به میدان فلسفه پدیده‌شناختی سارتر باشد؛ امری كه تاكنون و با وجود آن همه آثار به نحو اساسی مغفول مانده بود.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: