پیدایش مناره در اسلام / محمود فاضل

1394/10/26 ۱۲:۳۹

پیدایش مناره در اسلام /  محمود فاضل

هنگامی ما به فن معماری اسلام پی خواهیم برد كه در ساختمانها و آثار اسلامی بررسی و تحقیق كرده باشیم. یكی از عناصر اصلی این فن كه در اسلام جلوه‌گر شده و زیبائی خاصی به خود گرفته ، ساختمان گلدسته‌ها می‌باشد. گلدسته یا مؤذنه عبارتست از محلی كه مؤذن در آنجا اذان می‌گوید و مردم را به نماز دعوت می‌كند1 . مؤذنه دارای نامهای دیگری نیز هست از قبیل: مناره ، منار و صومعه ، عساس و گلدسته. بطوركلی ، مؤذن از همان آغاز اسلام جایگاه مخصوصی داشته ، همچنانكه بلال در زمان پیغمبر اكرم (ص) بر بلندترین بامهای منازل یا بر روی استوانه‌ای می‌رفت و اذان می‌گفت2 .

    

خلاصه: عملكرد مناره ، معماری مساجد اولیه ، تاریخچة مناره ، فهرستی از مناره‌های تاریخی ایران از قرن پنجم تا سیزده هجری ـ شیوة ساختمانی مناره و عناصر معماری گوناگون آن ، موقعیت موذنه ، ‌مصالح مورد نیاز درساختمان مناره ، ‌شكل مناره‌ها ، نحوه تزئین گلدسته‌ها ، منابع دیگر.

هنگامی ما به فن معماری اسلام پی خواهیم برد كه در ساختمانها و آثار اسلامی بررسی و تحقیق كرده باشیم. یكی از عناصر اصلی این فن كه در اسلام جلوه‌گر شده و زیبائی خاصی به خود گرفته ، ساختمان گلدسته‌ها می‌باشد. گلدسته یا مؤذنه عبارتست از محلی كه مؤذن در آنجا اذان می‌گوید و مردم را به نماز دعوت می‌كند1 . مؤذنه دارای نامهای دیگری نیز هست از قبیل: مناره ، منار و صومعه ، عساس و گلدسته. بطوركلی ، مؤذن از همان آغاز اسلام جایگاه مخصوصی داشته ، همچنانكه بلال در زمان پیغمبر اكرم (ص) بر بلندترین بامهای منازل یا بر روی استوانه‌ای می‌رفت و اذان می‌گفت2 . سمهودی نیز به همین موضوع اشاره كرده و می‌گوید:

« قال بن زیاد حدثنی محمد بن اسماعیل و غیره قال . . . كان فی دار عبدالله به عمر استوان فی قبله المسجد- ای مسجد‌الرسول (ص) مؤذن علیها بلال. یوتی الهیا مأقتاب و الاستوان مربعه یقال لها «المطمار» و اسند یحیی من طریق عبدالعزیز بن عمران عن قداقه بن نافع ابن عمرقال . . كان بلال یؤذن علی مناره فی دار حفصه ابنه عمرالتی تلی المسجد و كان یوتی علی اقتاب فیها»3 . در اوائل اسلام گاه بود كه مؤذن برروی باره شهر می‌رفت و اذان می گفت وبیشتر این رسم در شهر دمشق معمول بود. اشعار فرزدق شاعر كه در عهد اموی میزیسته بهمین موضوع اشاره می‌كند:

علی الذین حتی شاع كل مكان

رجال علی الاسلام اذا ماتجالدوا

منادٍ ینادی فوقها باذان4

و حتی دعا فی سور كل مدینه

خلاصه فكر اینكه مؤذن در محل مرتفعی اذان بگوید مسلمین را بر این داشت تا برای مؤذن جایگاه مخصوصی كه بلندتر از مسجد و متصل یا نزدیك به آن باشد بسازند تا همیشه در آنجا اذان گفته شود. و چون دولت اسلام توسعه یافت و مسلمین با كشورهای متمدن آنروز تماس پیدا كردند ، ضرورت ایجاب كرد تا در هر شهر مسجدی و جهت هر مسجدی مؤذنه‌ای بسازند و در ایران نحوه ساختمان مساجد عربی بصورت و شكل بناهای مذهبی ایرانیان درآمد. چه از همان ابتدای اسلام در[52] ایران غربی مساجد و مؤذنه‌هائی ساخته شد به سبك ساختمان محلی و شبیه به چهارطاقها و برجهای ساسانی و بطوریكه از تواریخ بر می‌آید خلفای عباسی از این قبیل مساجد تعداد زیادی در شهرهای مهم خربی بنا كرده‌اند5 .

 علت این امر واضح است زیرا هنگامیكه ایرانیان به آئین اسلام گرویدند و شروع به ساختن مساجد كردند ، دیدند كه طرز ساختمان معابد عربی خیلی ساده است و این امر با ذوق و سلیقه ایرانیان سازش نداشت و از این‌رو مساجد اسلامی را به سبك بناهای دوره ساسانی برپا نمودند و از همان روشی كه در ساختن ستونها و بنای طاق در بناهای مذهبی و قصور سلطنتی ساسانی معمول بود در بنای مساجد و مناره‌های اسلامی پیروی كردند6 . ناگفته نماند كه مؤذنه در آغاز صورت ساده‌ای داشته و تدریجاً تكامل یافته یعنی در اول مؤذنه دیواری بلند یا برج‌مانند بود كه مؤذن بر روی آن می‌رفت و اذان می‌گفت. كم‌كم به اطراف آن برج دیوار یا نرده ای كشیدند بروی آنها سایه بانی قرار دادند و پس از مدتی این فكر پیدا شد كه بهنگام مغرب چراغی در مؤذنه روشن سازند تا هم علامت فرارسیدن وقت نماز باشد و هم مردم بدانند كه مسجد در چه نقطه‌ای قرار گرفته و تدریجاً روشن نگهداشتن مؤذنه سنتی شد بطوریكه در سرتاسر بلاد اسلامی در مواقع اعیاد در مؤذنه چراغ‌های فراوانی روشن می‌كرد و در مغرب‌زمین از مساجد هنگام غروب آفتاب پرچمی در مناره برمی‌افراشتند.

                             

تاریخ بنای مناره

ظاهراً مناره كمی پس از ظهور مسجد بوجود آمد و می‌توان دوران ظهور آنرا از عصر اموی دانست. و بطوریكه از متون تاریخی برمی‌آید ، ظاهراً اولین مؤذنه‌ایكه به شكل مناره‌های فعلی ساخته شد ، مؤذنه مسجد جامع بصره بود كه آنرا زیاد بن ابیه در سال 44 یا 45 هجری در موقعیكه از طرف معاویه والی آنجا بود بنا نمود7 . دومین مؤذنه‌ایكه در سرزمین‌هائیكه مسلمین آنرا فتح كردند ساخته شد مناره جامع عمرو در خطاط است كه معاویه در سال 53 هجری به والی خود مصر- مسلمه بن مخله- دستور داد تا برای مسجد مزبور چهار گلدسته بسازد. مقریزی در این مورد چنین مینویسد: معاویه دستور داد تا صومعه‌هائی برای اذان گفتن بسازند والی او-مسلمه- در چهارگوشه مسجد جامع چهار صومعه ساخت و از جاده‌ایكه در خارج مسجد بود پلكانی قرارداد تا مؤذن از آنجا بالا رود و اذان بگوید. این پلكان به همین‌حال باقی بود تا زمان خالدبن سعید كه راه را عوض كرد و از داخل مسجد پله‌ها را قرار داد8 .

سومین مؤذنه‌ایكه ساخته شد ، مناره‌ای بود كه به سال 86 یا 88 هجری ولید بن عبدالملك آنرا جهت مسجد جامع دمشق وقتیكه می‌خواست مسجد مزبور را توسعه دهد بنا نمود9. چهارمین مؤذنه‌ایكه ساخته شد ، مناره مسجد پیغمبر اكرم (ص) در مدینه است كه آنرا عمر بن عبدالعزیز در سال 88 هجری هنگامیكه از طرف ولیدبن عبدالملك عامل مدینه و مكه بود بنا نمود10 . مؤذنه پنجم در جامع قصبه در رمله كه از آبادیهای فلسطین است ساخته شده ، این مناره‌ها را هشام بن عبدالملك بنا نمود كه خراب شد و مجدداً در سال 100 هجری بنا گردید11 . مؤذنه ششم ، مؤذنه جامع قیروان در تونس است كه آنرا هشام بن عبدالملك در سال 105 هجری به وسیله عاملش- بشربن صفوان - بنا نمود12 .

مؤذنه هفتم ، مؤذنه مسجدالحرام در مكه است كه به سال 130 هجری آنرا منصور دوانیقی بنا نمود13 . هشتمین مؤذنه مناره‌های باب اسلام و باب علی و مناره ضروره در مسجدالحرام در مكه می‌باشد كه به امر مهدی عباسی در سال 167 هجری ساخته شد14 . مؤذنه نهم مناره جامع قرطبه می‌باشد كه آنرا هشام بن عبدالرحمن در سال 180 هجری ساخته و در سال 340 هجری ناصربن عبدالرحمن آنرا خراب كرد و صومعه دیگری به جای آن بنا نمود15 . مؤذنه دهم ، مؤذنه باب الزیاره مسجدالحرام در مكه است كه به سال 384 هجری به دستور معتصم عباسی ساخته شد16 . از بناهای فوق كه بگذریم قدیمی‌ترین مناره‌هائی كه ساخته شده در ایران و هند و آناتولی بوده در ایران مناره‌ایكه شبیه به مؤذنه‌های فعلی باشد در همان قرون اولیه اسلامی ساخته شده و در آناتولی از قرن پنجم هجری به بعد و در هندوستان از قرن هفتم هجری به بعد. اكنون به ذكر برخی از مناره‌های ایران می‌پردازیم:

 1-  مناره مسجد ساوه ،در ساوه- 453 هجری.[53]

2-  مناره مسجد پامنار ، در زواره اصفهان-461 هجری.

 3- مناره مسجد جمعه ، دركاشان - 466 هجری.

 4-  مناره مسجد برسیان ، در اصفهان - 491 هجری.

 5-  مناره چهل دختران ، دراصفهان - 501 هجری.

6-  مناره گار ، در اصفهان - 515 هجری.

 7-  مناره مسجد گز ، در اصفهان - ربع اول قرن ششم.

 8-  مناره مسجد سین ، در اصفهان - 526 هجری.

 9-  مناره مسجد علی ، در اصفهان - اواخر قرن پنجم و اوائل قرن ششم.

10- مناره زیار ، در اصفهان - 550 تا 688 هجری.

11- مناره راهروان ، در اصفهان - بین سالهای 525 تا 688 هجری.

12- مناره مسجد اردستان ، در اصفهان - عهد سلجوقی.

13- مناره مسجد امام حسن ، در اردستان اصفهان- عهد سلجوقی.

14- مناره مسجد جامع زواره ، زواره اصفهان- 530 هجری- عهد سلجوقی.

15- مناره مسجد جامع اشترجان ، اشترجان اصفهان- حدود 716 هجری.

16- مناره جنبان ، در اصفهان - 716 هجری.

17- دو مناره دارالضیافه ، در اصفهان - قرن هشتم.

18- مناره باغ قوشخانه ، در اصفهان - قرن هشتم.

19- دو مناره دردشت ، در دردشت اصفهان - نیمه دوم قرن هشتم.

20- دو مناره سردر مسجد شاه ، در اصفهان - 1025 هجری.

21- دو مناره سردر مدرسه چهارباغ ، در اصفهان - قرن دوازدهم هجری.

22- مناره خانقاه نطنز ، 725 هجری.

23- مناره نزدیك شهر در خرم‌آباد- قرن ششم هجری.

24- مناره مسجد تاریخانه ، در دامغان - قرن ششم هجری.

25- مناره مسجد جامع ، در دامغان - قرن ششم هجری.

26- مناره مجاور مسجد جمعه ، در ساوه- 503 هجری.

27- مناره خسرو گرد ، در خسروگرد سبزوار - 505 هجری.

28- مناره حدود ، در خسروگرد - 700 هجری.

29- مناره سمنان - عهد سلجوقی.

30- مقبره و مناره عهد غزنوی ، در سنگ بست خراسان -  قرن 4 هجری.

31- مناره واقع در محله پامنار ، طهران- قرن 13 هجری.

32- مناره فیروزآباد ، در خراسان - عهد سلجوقی.

33- مناره كاشان ، در كاشان - قرن پنجم هجری.

34- مناره گلپایگان -  قرن ششم هجری.

35- مناره مدرسه ، در گلشن خراسان -  عهد سلجوقی.

36- مناره‌های مدرسه سپهسالار جدید ، در تهران - قرن 13 هجری.

37- دو مناره مسجد جامع گوهرشاد ، در مشهد - 821 هجری.

38- دو مناره مسجد دارالاحسان ، در سنندج - كردستان - 1227 هجری.

39- دو مناره بقعه مباركه حضرت رضا (ع) ، در مشهد بین 479- 551 (در زمان سلجوقی).

40- مناره‌های گنبد حضرت معصومه علیها سلام ، در قم (526 هجری به دستور شاه بیگم)

41- مناره‌های حضرت عبدالعظیم ، در ری ، تهران - عهد سلجوقی.

42- مناره مسجد شاه تهران. 

 

طرز ساختمان و موقعیت مؤذنه

به طور كلی مناره از چهار جزء تشكیل شده بدین شرح:

1-    پایه

2-    ساقه

3-    سرپوش

4-    رأس.

           

پایه مناره به صورتهای چهار ، هفت ، هشت ، و یا دوازده گوشه ساخته می‌شود . پایه در جائی ساخته می‌شود كه آنقدر حفر شده‌باشد تا به زمین سخت برسد و بتواند ساقه و پیكر بنا را نگهداری كند. ساقه مؤذنه بر روی چنین پایه‌ای كه بصورت مربع یا هشت گوشه است به شكل استوانه‌ای و یا مخروطی ساخته می‌شود.

سرپوش: پس از اینكه پایه و بدنه مناره ساخته شد جایگاهی برای مؤذن بنا می‌شود ، شكل سرپوش و جایگاه مؤذن مطابق ساختمان بدنه و ساقه است اگر بدنه مناره مربع و یا هشت‌گوشه باشد سرپوش نیز به همان شكل ساخته می‌شود. مهمترین نقطه مناره همان سرپوش و یا جایگاهی است كه مؤذن در آنجا اذان می‌گوید و مردم را به نماز دعوت می‌كند. معمولاً در اطراف سرپوش دیوار كوتاه و یا نرده‌ای می‌كشند و بالای آن سقف و یا سایبانی می‌سازند تا مؤذن از برف و باران و غیره محفوظ بماند. به علاوه مناره دارای پلكانی هست كه انسان بتواند بر روی آن برود. این پله‌ها یا از روی زمین و یا از بالای بام مسجد[54] و یا از داخل مؤذنه شروع می‌شود.

معمولاً پله‌های مزبور به شكل حلزونی ساخته می‌شود و پله بندیهایش یا از داخل متكی به دیوار مؤذنه است و یا به اطراف بدنه مؤذنه از بیرون پیچ خورده تا به محل سرپوش برسد. همچنانكه پله‌های مؤذنه ملویه و مناره جامع ابی دلف در سامراء در عراق اینطور می‌باشد بطوریكه در بعضی از شهر‌های اسلامی مشاهده شده برخی از مناره‌ها دارای دو پله بوده كه از یكی بالا می‌روند و از دیگری فرود می‌آیند. نخستین مؤذنه‌ایكه با این شكل ساخته شده مناره جامع قرطبه در اندلس است و سه مؤذنه دیگر نیز به همین شكل در مصر موجود است به نامهای قوصون ، ازبك یوسفی و غوری در الازهر در عراق در موصل و دیگر مؤذنه سوق‌الغزل در بغداد. معمولاً در دیوار ساقه مناره سوراخهائی جهت روشنائی پلكان می‌گذارند. رأس: در سرمناره قبه یا سایبانی به اشكال مختلف ساخته  می‌شود ( و ندرتاً برای یك مؤذنه دو رأس مزدوج ساخته می‌شود).

مناره در چه نقطه‌ای ساخته میشود؟

قاعده و قانون خاصی برای محل ساختمان مناره نیست. گاه هست كه در چهارگوشه مسجد مناره می‌سازند مثل- جامع عمرو- در خطاط مصر و مسجد پیغمبر (ص) در مدینه. و گاه مؤذنه را در قسمت غربی و یا شمالی مسجد و یا در نیمه آخر دیوار مسجد بنا می‌كنند مانند مناره‌های جامع قیروان در تونس. گاهی مؤذنه را در خارج از مسجد می‌سازند مثل مؤذنه جامع سامراء در عراق. و بالاخره گاهی هم در ضلع جنوبی مسجد مانند مؤذنه جامع ابن طولون. گاه مؤذنه چسبیده به درب ورودی مسجد است و زمانی جدا از آن مانند بسیاری از مناره‌های ایران.

مصالح و لوازمیكه در ساختمان مناره بكار می‌رود:

ساختمان مساجد و مناره‌های هر شهر و كشوری چه از نظر فن معماری و تزیینات و چه از نظر مواد و مصالح ساختمانی به سبب زمان و مكان فرق می‌كند. مثلاً در عراق چون از قدیم‌الایام بتن آجر و گچ معمول بوده برای ساختمان مؤذنه‌ها از آن استفاده می‌كرده‌اند و سنگ را فقط در پایه بنا بكار می‌برده اند. مانند مؤذنه جامع نوری كه به سال 567 هجری در موصل ساخته شده. در عراق خیلی كم دیده شده كه از پایه تا رأس مؤذنه تماماً سنگ و گچ بكار رفته باشد. در بلاد شام ، الجزیره و مصر و مغرب و آسیای صغیر مصالح ساختمانی مؤذنه اغلب سنگ و گاهی هم سنگ و آجر است. درایران و افغانستان بنای مؤذنه‌ها فقط از آجر و گچ و در هندوستان سنگ و آجر است.

 

شكل مناره‌ها

در این مورد محققین و باستانشناسان دارای آراء مختلفی هستند خاصه مستشرقین كه چون عرب قبل از اسلام فاقد تمدن بوده لذا از فن معماری اطلاعی نداشته و برای ساختمانها به ویژه بناهای مذهبی خود ازمعماریها و نقشه‌های ایران و دیگر كشورها استفاده كرده‌است.

كریستول گوید: صوامع یا مؤذنه‌های جامع عمرو درخطاط مصر از روی نقشه برجهای بتخانه دمشق كه آنرا مسلمین پس از فتح تصرف كرده بودند و در مواقع از آن استفاده می‌كردند ساخته شده.

كوربیت گوید: مؤذنه‌های اسلامی خیلی به سایه‌بانها و بادگیرهائیكه روی بامهای منازل ساخته می‌شده شبیه است.

 دیز گوید: مؤذنه‌هائیكه در ایران و هند است از روی [55] شكل برجهائی ساخته شده كه برای دیده‌بانها و نگهبانان هر شهری می‌ساخته اند.

گودار گوید: مساجد عربی به صورت بنای مذهبی ایرانیان ساخته شده است. در هرحال اگر به آنچه مستشرقین دراین زمینه گفته‌اند بتوان اعتماد كرد و مناسبت و مشابهتی میان مناره‌های عربی اسلامی و بناهای مذهبی ایران و دیگركشورها قائل شد این را نمی‌توان انكار كرد كه فن معماری مساجد و مناره‌های هر كشوری دارای مشخصات و اوصاف خاصی است كه در نظر اهل فن روشن است. مثلاً مؤذنه‌های مصر و شام و لبنان و فلسطین چه از نظر فن معماری و تزیینات و چه از نظر مواد و مصالح ساختمانی شباهت كامل به یكدیگر دارند. مساجد ایران خود دارای جهات ممتاز زیادی است كه از جمله كاشی‌كاریهای بسیار ظریف و مقرنس‌كاریهای زیبا است كه در بعضی از مناره‌های ایران از قبیل مسجد گوهرشاد در مشهد این صنایع به حد كمال است.

شكل مناره‌ها و جفت و قرینه بودن آنها و تزیینات كاشیكاری و یا تذهیب آن نیز از مختصات مناره‌های ایران است همانطوركه گوستاولوبون گوید:  معماری ایرانی استقلال خود را هیچوقت از دست نداده و كاملاً شیوه مخصوص خود را همیشه حائز است.

 

طرز زینت مؤذنه‌ها:

كیفیت زینت مؤذنه‌های اولیه اسلام معلوم نیست ، زیرا اثری از آنها باقی نمانده و كتیبه و سند زنده ایكه بیان این موضوع را بنماید در دست نیست. در مناره‌هائی كه آثار آنها موجود است عمده زینت مربوط به قسمت سرپوش مؤذنه یعنی همان جائی است كه مؤذنه درآن اذان می‌گوید ، مثل مؤذنه جامع قیروان در تونس. ظاهراً زینت دادن و زیبا و منقش و رنگین نمودن مناره‌ها از نیمه قرن سوم هجری به بعد معمول گردیده و از این دوره به بعد بدنه و كلیه قسمتهای خارج مناره را با آجر یا گچ و یا كاشی‌های رنگی با استفاده ازآیات و احادیث نبوی (ص) زینت می‌داده‌اند. البته این امر را كه بی اندازه مورد توجه خاص مسلمین قرار گرفته می‌توان از شاهكارهای صنعت ایرانی دانست.

           

منابع:

1-  لسان‌العرب ج 16. 

2-  سیره ابن هشام ج 2.

3-  وفاه الوفاه به اخبار دارالمصطفی ، تألیف سمهودی ج 1.

4-  تاریخ طبری ج 2.

5- تمدن ایرانی نوشته چند تن از دانشوران ایران‌شناس اروپا ، ترجمه جواد محبی.

6- گنجینه آثار تاریخی اصفهان ، تألیف دكتر لطف‌الله هنرفر.

7-  آثار ایران ، تألیف آ. گدار ، ترجمه سید محمد تقی مصطفوی مدیر كل سابق باستانشناسی ایران.

8-  مقاله مایرون بمنت سمیث ضمیمه كتاب فوق ج 2.

9-  فتوح البلدان بلاذری.

10- المعارف ابن قتیبه.

11- خطاط مقریزی.

12- البلدان ابن فقیه.

13- حسن التقاسیم فی معرفته الاقاسیم مقدسی.

14- میراث اسلام ،ترجمه مصطفی علم.

15- تاریخ تمدن اسلام و عرب ،گوستاولوبن ،ترجمه فخرداعی.

16- ایرانشهر ج 2 ، نشریه یونسكو در ایران. [56]

 

“پاورقی‌ها“

1-  لسان‌العرب . ج  16. ماده – اذن ی  149. چاپ مصر . 1303 هجری.

2-  سیره ابن هشام . ج 2. ص 130. چاپ مصر. 125 هجری.

3- ر.ك وفاه الوفاه باخبار دارالمصطفی. تألیف سمهودی. ج1. ص 375.

4-  تاریخ طبری . ج 2. حوادث سال 96. ص 1302. چاپ بریل.

5- تمدن ایرانی مقاله آ. گدار. ص 275و310.

6- گنجینه آثار تاریخی اصفهان. ص 61.

7-  فتوح البلدان بلاذری. ص 343. المعارف ابن قتیبه. ص 563.

8-  خطاط مقریزی. ج 4. ص 7و8.

9-  البلدان ابن فقیه. ص 108. المعارف ابن قتیبه. ص 565.

10- وفاء الوفاء سمهودی . ج 1. ص375.

11- احسن التقاسیم فی معرفته الاقاسیم. ص 165.

12- المغرب. ص 23.

13- المعارف ابن قتیبه. ص 560.

14- المعارف 560.

15- نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب. ج 2. ص 98.

16- كتاب میراث اسلام. ترجمه مصطفی عالم. فصل معماری و ساختمان.

منبع: مجله هنر و مردم، دوره 7، ش 77و78 (اسفند47 وفروردین48): ص  52-56

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: