زیر سقف این خانه چه خبر است؟

1394/10/21 ۰۸:۰۲

زیر سقف این خانه چه خبر است؟

چند روزی است که بحث بر سر عملکرد خانه موسیقی، به عنوان یگانه نهاد صنفی حامی هنرمندان این حوزه، در میان مدافعان و منتقدانش بالا گرفته و هر روز افکار عمومی از یک سو و مخاطبان خاص حوزه موسیقی از سوی دیگر، شاهد تحولی تازه در این زمینه هستند.


مدافعان و منتقدان عملکرد «خانه موسیقی» در گفت‌و‌گو با «ایران» از این نهاد صنفی می‌گویند
 

ندا سیجانی: چند روزی است که بحث بر سر عملکرد خانه موسیقی، به عنوان یگانه نهاد صنفی حامی هنرمندان این حوزه، در میان مدافعان و منتقدانش بالا گرفته و هر روز افکار عمومی از یک سو و مخاطبان خاص حوزه موسیقی از سوی دیگر، شاهد تحولی تازه در این زمینه هستند. البته موضوع اختلاف برخی اعضا در خانه موسیقی بحثی چندان جدید هم نیست و چند ماهی می‌شود که این موضوع، چاشنی محافل و نشست‌های اهالی موسیقی ایران است؛ آنچه این بحث را در طول روزهای گذشته دوباره بر صدر خبر‌ها آورده است، دعوت شورای عالی خانه موسیقی از حسین علیزاده برای شرکت در جلسات آن و انتقاد مصطفی کمال پورتراب از نحوه کنش و رفتار حسین علیزاده در برابر خانه موسیقی است؛ دعوت و انتقادی که نه تنها پاسخی از سوی او نیافت که علیزاده ترجیح داد با نگارش نامه‌ای سرگشاده، عطای بودن در این خانه را به لقایش ببخشد و رسماً از عضویت در شورای عالی خانه موسیقی  با ترجیع بند انتقادی«شورایی که در 18 ماه گذشته یک یا دو نوبت تشکیل جلسه داده (البته بدون حضور این جانب) می‌تواند شورای مؤثری در حل موضوعات، بخصوص این دوره خانه موسیقی باشد؟» کناره‌گیری نماید. اما ریشه این مشکل به کجا و چه زمانی بر می‌گردد؟ زمانی که خانه موسیقی راه‌اندازی شد، شاید زیاد نبودند تعداد هنرمندانی که از چند و چون این خانه با خبر بودند اما وقتی به مرور، خانه موسیقی شکل رسمی‌تری به خود گرفت، هنرمندان زیادی از اهالی موسیقی به مانند یک هرم به آن پیوستند. در همان ابتدای کار هم اهالی هنر به کمک‌ مسئولان خانه موسیقی که همه از یک جنس بودند اهداف فعالیت و حضور خود در خانه را تعریف کردند. آنها به این شرط  به زیر یک سقف آمدند که میراث هنری ایران در بخش موسیقی حفظ گردد،  ارزش‌های معنوی موسیقی ایرانی مبتنی بر فرهنگ ملی رشد و ارتقای کیفی یابد، حقوق قانونی و معنوی موسیقیدانان در نقاط مختلف ایران در زمینه‌های مختلف موسیقی حمایت شود، فعالیت‌ موسیقیدانان و هنر‌جویان ایرانی به منظور تداوم حضور سنن ملی موسیقی در جامعه هدفمند گردد، استعدادهای هنری به منظور رشد کیفی موسیقی ایرانی شناسایی و باروری شود، موسیقی ایران به ملت‌های دیگر معرفی و عرضه شود،در امر پژوهش موسیقی قدیم و نوین ایران جهت شناخت ظرفیت‌های موسیقی ملی تلاش جدی صورت گیرد، در جشنواره‌های مختلف موسیقی در خارج از کشور به منظور معرفی و شناساندن موسیقی و موسیقیدانان ایرانی و آشنایی با تحولات موسیقی در جهان حضور فعال یابد و جهت اجرا و نشر آثار موسیقیدانان ایرانی در خارج از کشور  و انتشار نشریه موسیقی در چارچوب توسعه فرهنگ ملی  و همچنین به منظور تأمین امور رفاهی اعضا با حمایت مسئولان دولتی و بخش خصوصی تلاش جدی صورت گیرد. امروز اما منتقدین این خانه، براین نظر هستند که بسیاری از این اهداف مغفول مانده و بسیاری از آنها هنوز رنگ واقعیت هم به خود نگرفته اند؛ هستند البته افراد و اعضایی که تحقق تمامی این اصول و هدف‌ها را مستلزم طی شدن زمانی دیگر و فعالیتی بیشتر از جانب خانه موسیقی می‌دانند. تا به امروز و در طول این سال ها، حسین علیزاده (سال 79)، سعید شریفیان (سال 80-81)، فریدون ناصری (سال 81-84)، کامبیز روشن‌روان (سال 84-86)، داوودگنجه‌ای ‌(سال86)، حمید‌رضا نوربخش (سال‌ 86-87)، محمد سریر (سال 87-89) و حمید‌رضا نوربخش‌(سال 90-94)‌ عهده دار مسئولیت سنگین خانه موسیقی در کنار سایر اعضای هیأت مدیره و اعضا بوده‌اند؛ سال هایی که هر کدام آبستن تحولاتی خاص بود و کارنامه‌ای ویژه را در حوزه موسیقی ایران به ثبت رسانده است. اینک که موسیقی ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند وحدت در میان اعضا و در کنار هم بودن بزرگان این حوزه است، ریشه این اختلافات به واقع به کجا بر می‌گردد؟ چه کسی می‌تواند در این میان حکمیت کند و سرنوشت این اختلاف، خانه موسیقی را به کدام سمت و سو خواهد برد؟ این‌ها پرسش‌هایی است که آن را با کارشناسان و اهالی موسیقی ایران به امید یافتن پاسخ هایی در خور، در میان گذاشته ایم که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.

حسن ریاحی(آهنگساز و دبیر جشنواره موسیقی فجر): به خانه موسیقی زمان بدهید
ریاحی درباره عملکرد خانه موسیقی و انتقادهای مطرح شده به عملکرد آن، می‌گوید: نظر من در مورد نهادهای مدنی همواره مثبت بوده است و معتقدم نباید به جایی مثل خانه موسیقی خیلی فشار آورد، به هرحال هر مجموعه‌ای اشکالات و نقایصی دارد ‌که برای بهتر شدن اوضاع نیازمند توجه و زمان بیشتری است و درست نیست برخی از اعضا به قول معروف یک طرفه به قاضی بروند. البته من معتقدم تا به امروز خانه موسیقی و هیأت مدیره آن با تمام مشکلات و محدودیت‌ها، در حد توان و ظرفیت‌شان گام برداشته‌اند و از چیزی دریغ نکرده‌اند.

 

امین‌الله رشیدی (خواننده پیشکسوت و آهنگساز): در خانه موسیقی اتفاق مثبت و قابل دفاعی رخ نمی‌دهد
رشیدی که از ابتدای تشکیل خانه موسیقی به عضویت آن در آمده، ضمن انتقاد به عملکرد خانه موسیقی تصریح می‌کند: متأسفانه در این خانه به غیر از تغییر اعضای هیأت مدیره و در راستای آن تغییرات بسیار نامحسوس این تشکیلات، اتفاق مثبت و قابل دفاعی رخ نمی‌دهد.
وقتی کاری در آن به نفع اهالی موسیقی و هنرمندان این عرصه صورت نمی‌گیرد، به واقع خاصیت خانه موسیقی چیست؟! پیدا نکردن پاسخی برای این سؤال بسیار مهم من را بر آن داشت تا پس از سه سال عضویت از این سیستم استعفا دهم.
وی در ادامه می‌گوید: این خانه حدود پانزده هزار نفر عضو دارد، اما از یکایک آنها بپرسید که خانه موسیقی تا به امروز چه منفعت و استفاده‌ای برای‌شان داشته است؟! در صورتی که خانه موسیقی برای تولید آثار موسیقی باید تلاش بیشتری داشته باشد و هنرمندان زیرمجموعه‌اش را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهد.
این خواننده، با انتقاد از خانه موسیقی درباره بی‌توجهی به هنرمندان پیشکسوت اظهار می‌کند: بارها گفته‌ام تنها کسی که از نسل دهه سی و چهل باقی مانده من هستم‌ و در حال حاضر حداقل 60-50 آهنگ دارم که تا به امروز اجرا نشده است.
 اما متأسفانه تا به این لحظه کار مثبتی برایم انجام نشده است. به هرحال خانه موسیقی باید از آهنگسازان و خوانندگان دعوت کند و در اجرای آثار هنرمندان، همراه و همیارشان باشد.
وی در خصوص نقد‌های مطرح شده اخیر به خانه موسیقی، تأکید می‌کند: آنهایی که مدعی هستند می‌توانند گام‌های مثبتی برای خانه موسیقی بردارند، چرا حرکتی نمی‌کنند، خب بیایند و برای این خانه کاری انجام دهند تا این خانه به وضعیت خوب و مثبتی برسد. اما بعید‌ می‌دانم صرفاً با تغییر هیأت مدیره و جانشینی افراد دیگر کار مثبتی انجام شود، با اینکه من همیشه اظهار امیدواری می‌کنم و اصولاً انسان امیدواری هستم.

 

مصطفی کمال پورتراب (نایب رئیس شورای عالی خانه موسیقی): خانه موسیقی بانک نیست
پورتراب نیز در خصوص اخبار منتشر شده و وضعیت جناح‌بندی شده رفتارها و اعمال اعضای خانه موسیقی اظهار می‌کند: منتقدانی چون جناب روشن‌روان در دوره‌ای مدیرعامل خانه موسیقی بودند و از مشکلات این مجموعه به‌خوبی آگاه هستند اما در حال حاضر برایم این سؤال پیش آمده که چرا این اشخاص در مقابل هم ایستاده‌اند.
به نظر من کسانی که ادعایی دارند و فکر می‌کنند می‌توانند راهکارهای مناسب تر برای برون رفت از مشکلات این خانه ارائه کنند، نباید یک‌طرفه حرف بزنند و فضا را ناآرام کنند، بهتر آن است که اعضای محترم - چه موافق و چه مخالف - رو در روی یکدیگر مشکلات مشترک  این عرصه را حل و فصل کنند. وی درباره این مسأله که چرا برخی هنرمندان نسبت به ضعف حمایت مالی خانه موسیقی انتقاد دارند، خاطرنشان می‌کند: خانه موسیقی بانک نیست که نیاز مالی ما هنرمندان را برطرف کند بلکه یک بودجه‌ای دارد که تا حدودی می‌تواند کمک هزینه هنرمندان باشد. بنابراین نباید خیلی انتظار داشته باشیم که این مجموعه با دست‌باز بتواند مشکلات مالی و اقتصادی هنرمندان عرصه موسیقی را برطرف کند.

 

پیروز ارجمند(آهنگساز و مدیر سابق دفتر موسیقی): خانه موسیقی حیاط خلوت شده است  
پیروز ارجمند‌ اظهار می‌کند: به‌طور کلی در مجموعه نهادهایی که به صورت مردم‌نهاد‌(NGO) فعالیت می‌کنند با دو گروه نهاد کاملاً صنفی و باشگاه فرهنگی هنری، روبه‌رو هستیم و به نظر من خانه موسیقی پیش از آنکه یک نهاد صنفی باشد یک باشگاه فرهنگی است. یعنی عملکرد و هدف‌گیری استراتژیک خانه موسیقی به این صورت نشان داده شده است.
وی می‌افزاید: انجمن صنفی موسیقی ایران، یک نهاد صنفی است که دو سال پیش از خانه موسیقی به ثبت رسید و یک صنف موجه‌تراست که به نوعی قانونی‌تر از خانه موسیقی عمل می‌کند و در اصل نهاد صنفی است. این انجمن در سازمان جهانی کار - ژنو - و نیز در انجمن بین‌المللی موسیقیدانان جهان به ثبت رسیده است و با آنکه در دوران مختلف  روش و عملکرد آن مورد نقد بود اما رسمی‌تر و قانونی‌تر است. اما در خانه موسیقی عموماً کارها حول محور جلسات دورهمی و تعارف و تعریف می‌چرخد، از این رو هیچگاه شاهد تصمیم‌ها‌ و موضعگیری‌های مؤثر، قانونی و برنده نیستیم و اگر در مورد موضوعی تصمیمی می‌گیرند، حداکثر در حد یک باشگاه فرهنگی است نه یک‌ نهاد صنفی که مطالباتش را از طریق قانون می‌تواند پیگیری کند.
به عنوان مثال اگر هنرمندی از کارافتاده شود و مشکلی برای او پیش بیاید در شکل کنونی، خانه موسیقی هیچ محل قانونی برای پیگیری حقوق قانونی او وجود ندارد حتی درمورد قیمت‌گذاری محصولات فرهنگی، کنسرت‌ها‌، داوری‌‌ جشنواره‌ها، پیگیری مطالبات حقوقی و قانونی هنرمندان هیچ نقشی ندارد. البته شاید انتظار ما از این خانه زیاد بوده چون در اصل این خانه اشکال‌های اساسی و بنیادین وجود دارد.
ارجمند ادامه می‌دهد: بیراه نگفته‌ام اگر بگویم که نهایت کاری که از این مجموعه برمی‌آید آن است که می‌توانند یک باغ را برای برگزاری مجالس جشن هنرمندان یا فرزندانشان رزرو کنند یا در مراسم ترحیم‌ و کفن و دفن اهالی موسیقی نقشی داشته باشند.
مدیرکل اسبق دفتر موسیقی در خصوص مبلغی که سالیانه از اعضای خانه جمع‌آوری می‌شود، اظهار می‌کند: در تمامی این سال‌ها هیچ اتفاق مثبتی نیفتاده است به‌طور مثال رقم چند میلیاردی که سال 93 شهرداری تهران به خانه موسیقی کمک کرده بود صرف خرید چند واحد اداری در خیابان فاطمی شده است و هیچ حمایتی از اعضا صورت نگرفته است.
به نظر شما خرید ساختمان چه کمکی به صنف می‌کند؟ یا اینکه  دارایی خانه موسیقی به ده‌ها میلیارد تومان ارتقا پیدا کند چه نقشی در حمایت از هنرمندان خواهد داشت؟ اگر امروز هنرمند موسیقی نواحی در یکی از شهرهای ایران دچار بیماری یا مشکلات مالی شود،‌ به واقع خانه موسیقی تا چه حدی می‌تواند کمک کند؟ آیا چند میلیارد تومانی که شهرداری واگذار کرده در جهت حمایت از هنرمندان بیکار صرف شده است؟‌ در صورتی که علاوه بر اینکه سالیانه 50 هزار تومان از 15 هزار نفر اعضا خود دریافت می‌کنند.
وی تصریح می‌کند:‌ در سال 93 تعدادی از ‌هنرمندان موسیقی دچار بیماری یا مشکلات صعب‌العلاج  شدند از جمله خانم شیدا جاهد که شدیداً نیازمند کمک مالی بود و با وجود تماس‌های مکرر با خانه موسیقی به هیچ جایی نرسید حتی عیادت ایشان هم نرفتند.
در مورد بیمه خانه موسیقی نیز باید بگویم بیمه درواقع پولی است که دولت سالیانه به صندوق اعتباری هنرمندان واریز می‌کند تا بیمه هنرمندان انجام ‌شود درواقع یک نهاد کارگزار مانند انجمن صنفی هنرمندان یا خانه موسیقی یا هرجای دیگرانتخاب می‌شود  که فقط کارگزار آن مجموعه باشد که کارهای اجرایی بیمه را انجام دهند، وگرنه خود خانه موسیقی نقشی در رابطه با بحث بیمه هنرمندان ندارد. ‌از دیگر ضعف های بارز و مشهود خانه موسیقی آن است که از زمان واگذاری مسکن مهر به اصناف مختلف سال هاست که می‌گذرد اما تا به امروز در این مسأله خانه موسیقی چقدر توانسته برای هنرمندان قدم بردارد؟ حتی در مواردی چند صد واحد را به شخص پیگیری و پیشنهاد کردم اما از سوی خانه موسیقی مخالفت کردند‌ و به نظر من ‌خانه موسیقی در هیچ دوره‌ نتوانسته درجهت تأمین منافع صنفی هنر موسیقی حرکت مثبتی داشته باشد و صراحتاً باید گفت حتی در حد یک باشگاه فرهنگی هم خوب ظاهر نشده است.
پیروز ارجمند در خصوص فعالیت و عملکرد خانه در مقابل خانه موسیقی خاطر‌نشان می‌کند:‌ 16 سال است که عضو ‌خانه سینما هستم و حتی در دوره‌ای نایب رئیس و عضو شورای مرکزی کانون آهنگسازان بوده‌ و ‌هستم، بنابراین تجربه صنفی را در خانه سینما داشته‌ام. به عنوان مثال اگر اختلافی بین اهالی سینما به‌وجود آید به خانه سینما رجوع می‌کنند و در آنجا شورایعالی به مسائل داخلی صنف رسیدگی می‌کند درحالی که در مدتی که در دفتر موسیقی بودم این کار بر عهده دفتر موسیقی بود که به نظر من این کار را باید یک نهاد صنفی انجام بدهد.
ضمن اینکه خانه بیشتر از آنکه باعث اتحاد و همبستگی هنرمندان شود باعث دوقطبی شدن جامعه موسیقی شده است و این خطر بسیار بزرگی است که جامعه موسیقی در یک جامعه دوقطبی قرار گرفته است.
حتی در بعضی موارد براساس اسنادی که در دست دارم، هنرمندی را در یک جایگاه خاص تخریب می‌کنند به‌گونه‌ای که بعضی از هنرمندان این اصطلاح را به‌کار می‌برند که ما از خانه موسیقی می‌ترسیم. این نشان می‌دهد که این نهاد از فعالیت صنفی خود دور و تبدیل به یک حیاط خلوت شده است  که هنرمندان از انتقاد و گلایه به این مجموعه هراس دارند.
وی ادامه می‌دهد: یکی از طرفداران خانه موسیقی بخشنامه‌ای را که مبنی بر ممنوعیت اجرای کنسرت در تالارهای ورزشی بود و در خردادماه 93 ارائه کرد بودم با لابی‌گری و فشار خانه موسیقی من را مجبور کردند که این بخشنامه را به‌طور موقت لغو کنم به این علت که کنسرت آقایان در سالن‌های ورزشی برگزار می‌شود حتی از طرف مدیرعامل خانه موسیقی با تهدید روبه‌رو شدم.
ارجمند در خصوص نقد‌هایی که به خانه موسیقی شده، اظهار می‌کند: کسانی که در مورد خانه موسیقی نقد می‌کنند به دنبال پست و مقام نیستند و پیش از این مدیریت خانه را برعهده داشتند‌ و آسیب را بخوبی می‌شناسند و به دنبال هیچ منافع و تقاضایی نیستند.نکته دیگر اینکه هیأت مدیره موسیقی در سایه شورایعالی خانه  که استادان سرشناس در آنجا حضور دارند کارهای خود ‌را انجام می‌دهد که به نظر من ترکیب شورایعالی به این دوستان این امکان را می‌دهد که با آن مرجعیت حرکت کنند، در حالی که شکی ندارم اعضای شورایعالی افراد آزاده و متفاوت با رویکردهای هیأت مدیره و مدیرعامل آن سیستم هستند.
در واقع  دوست داشتم صدای ضبط شده جلساتی که با هیأت مدیره خانه موسیقی‌(که همیشه هم ضبط می‌کردم) منتشر کنم تا متوجه صحبت‌های من می‌شدند که ذاتاً هیأت مدیره کنونی تنها دغدغه‌ای که ندارد صنف و فعالیت‌های صنفی است بلکه بیشتر منافع شخصی است البته استاد گنجه‌ای مستثنی هستند و بارها دیده‌ام که ایشان برای تک‌تک هنرمندان دل سوزانده‌اند و بدون هیچ چشمداشتی به افراد کمک کرده‌اند. من به استاد بودن اعضای هیأت مدیره احترام می‌گذارم اما به نظر من این افراد برای هیأت مدیره ‌خانه موسیقی صلاحیت لازم را ندارند و باید جایشان را به ترکیبی از نسل جوان و استادان پیشکسوتی  که هم انگیزه و هم تجربه لازم را برای مدیریت این نهاد دارند، بدهند.

 

لوریس چکناواریان‌(رهبر ارکستر): اگر انتقاد می‌کنید، راهکار هم بدهید
چکناواریان نیز با اشاره به تشکیل خانه موسیقی می‌گوید: راه‌اندازی‌ خانه موسیقی برای هنرمندان این عرصه بسیار مثبت و بجا بوده است، به این علت که هنرمندان در یک محفلی خودمانی دورهم جمع می‌شوند و مشکلات، معضلات و مسائل حوزه موسیقی را با هم در میان می‌گذارند. علاوه بر آن باید این مسأله را هم مدنظر داشته باشیم که در حال حاضر 99 درصد هنرمندان در تنهایی زندگی می‌کنند و‌ همین که خانه‌ای داشته باشند و دور‌هم جمع شوند برایشان یک دلگرمی محسوب می‌شود. وی در خصوص کمک‌های خانه موسیقی به اعضا تصریح می‌کند: من به‌شخصه کمک‌های این خانه را تنها محدود به نیازهای مالی نمی‌دانم و فکر می‌کنم تا به امروز خانه موسیقی‌ توانسته مشکلات بیمه و اداری ‌هنرمندانی که چندان به‌ کارهای اداری وارد نیستند را برطرف کند و مشکلات‌شان را به‌عنوان پشتیبان حل و فصل کند. امیدوارم این اتفاق خوب روز به روز تداوم داشته باشد.
چکناواریان در مورد منتقدانی که نقد‌ها‌یی به خانه موسیقی داشته‌اند می‌گوید: همیشه به منتقدین گفته‌ام که اگر می‌توانید بهترعمل کنید و راهکار درست‌تری دارید، آستین‌هایتان را بالا بزنید و به جای نقد کردن، کمک کنید. چراکه انتقاد و انتقاد کردن، کار سختی نیست و هرکسی می‌تواند از موضوعی انتقاد کند، حتی می‌توان گفت انتقاد صرف، یکی از آسان‌ترین روش‌های مقابله با یک کار یا یک مجموعه در دنیا است، اما زمانی انتقاد سخت می‌شود که برای هرکدام از مسائل مورد نقد راهکار یا برنامه‌ای ارائه شود تا افراد مسئول بدانند که اگر حرف منتقد را جدی بگیرند وضعیت بهتری نصیب مجموعه‌شان خواهد شد. من معتقدم خانه موسیقی خانه یک هنرمند است و نباید هنرمندان در این باره انتقاد کنند بلکه باید در تلاش و مبارزه برای درست کردن این خانه باشند.

مسعود شعاری(‌نوازنده‌ سه‌تار): عملکرد خانه موسیقی تا امروز خوب بوده است
مسعود شعاری می‌گوید: انتقادی نسبت به خانه موسیقی ندارم و معتقدم عملکرد آن تا به امروز خوب بوده است‌. این خانه یک صنف است و ارزیابی، نظرات و آسیب‌شناسی آن به درون نهاد بر‌می‌گردد‌ و بیان شدن آن  در رسانه عمومی به نظر من کار درستی نیست به این دلیل که بیان کردن خود کلمه موسیقی که کوچه‌های بن‌بست بسیاری دارد،‌ مشکل است، چه برسد به خانه موسیقی و فکر می‌کنم همین اندازه که در خانه موسیقی باز مانده و فعالیت می‌کند، شاهکار است.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: