1394/9/23 ۱۰:۰۸
خیرخواهی و نیکوکاری در فرهنگ گیلان همچون دیگر نقاط ایران ریشهدار است؛ به قدمت تاریخ. مردم گیلان گویی همچون طبیعتشان مهربان و بخشندهاند. آنها با وجود سختیها با بهرهگیری از این خوی بخشندگی و بزرگواری، نبض زندگی را به تپش واداشتهاند؛ جنبشی خاموشناشدنی که در گذر سدهها، بخشندگی و یاریگری این مردم را زبانزد و گاه شگفتیآور کرده است. ساخت موسسات درمانی و بهداشتی و معالجه بیماران، یک سویه مهم یاریگریها و خیرخواهیهایی است که در تاریخ رشت نمودی ویژه دارد. خاطرههای این کنشهای اجتماعی با هدف کمک به همنوعان، نمودی روشن در حافظه بزرگان و کهنسالان منطقه داشته و دارد.
مردمان گیلان در گذر روزگار چه کارنامهای در انساندوستی و یاریگری به جای گذاردهاند
آمنه ابراهیمی: خیرخواهی و نیکوکاری در فرهنگ گیلان همچون دیگر نقاط ایران ریشهدار است؛ به قدمت تاریخ. مردم گیلان گویی همچون طبیعتشان مهربان و بخشندهاند. آنها با وجود سختیها با بهرهگیری از این خوی بخشندگی و بزرگواری، نبض زندگی را به تپش واداشتهاند؛ جنبشی خاموشناشدنی که در گذر سدهها، بخشندگی و یاریگری این مردم را زبانزد و گاه شگفتیآور کرده است. ساخت موسسات درمانی و بهداشتی و معالجه بیماران، یک سویه مهم یاریگریها و خیرخواهیهایی است که در تاریخ رشت نمودی ویژه دارد. خاطرههای این کنشهای اجتماعی با هدف کمک به همنوعان، نمودی روشن در حافظه بزرگان و کهنسالان منطقه داشته و دارد.
جلال ستاری، پژوهشگر فرهنگ و اسطوره در تاریخ ایران در گفتوگویی ارزشمند که در قالب کتاب خاطرات منتشر شده، با ناصر فکوهی از دوران کودکی و خاطرههای آن روزگار سخن رانده است. ستاری در شهر رشت زاده شده و کودکیاش در این شهر با خاطرههایی جذاب گره خورده است. بازخوانی این خاطرهها برای تاریخ فرهنگی ما اهمیتی فراوان دارد. ستاری درباره دختری بلیتفروش در تماشاخانه این شهر میگوید: «روزی شنیدم که این دختر در زمستان شیشه لاکش را میگذارد کنار آتش تا آب شود و ناخنهایش را لاک بزند. شیشه میترکد و یک چشم این دختر کور میشود و من یادم است که جوانهای آنجا چه نکردند تا پول جمع کنند، بلکه دختر بتواند به تهران برود یا به فرنگستان برای معالجه. این کار را کردند و این دختر به فرنگ نرفت ولی به تهران رفت و چشمش را عمل کرد، البته یک چمشش کور شد و وقتی که به رشت برگشت، یادم است که استقبال شایانی از او شد. تا زمانی که در ایران بودم چنین چیزی را جای دیگر ندیده بودم». ریشه این خیرخواهی و توجه به زن را میتوان در فرهنگ این مردم جست؛ همانگونه که ستاری نیز در گوشهای از سخنانش بدان اشاره میکند.
از اینکه بگذریم، نیاز به پزشکان کارآمد و انجام جراحیهای سخت و ظریف، در زمانهای پیش از این که همه چیز در دامن سنتها نفس میکشید، نیازی بود که گاه حتی درک نمیشد. نیاز به پزشک و مراکز بهداشتی اما خواستهای است که پس از دگرگونی اساس اندیشه و زندگی سنتی و سپس شکلگیری مشروطه در ایران بسیار مورد توجه قرار میگیرد. هوای مرطوب رشت و گسترش بیماریهای گوناگون، این نیاز را بیش از پیش مهم جلوه میداد. همزمان با دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، طاعونی در رشت شیوع یافت که جان بسیاری را گرفت. مادام کارلاسرنا، جهانگرد ایتالیایی در این زمان در رشت به سر میبرد. او گزارشهایی در اینباره از آن روزها در سفرنامهاش ارایه کرده است. وی مینویسد: «در مدت ٨، ٧ ماه که طاعون دوام داشت بیش از ٤هزار نفر را در شهر رشت و دهات اطراف آن از پا درآورد و تعداد بیمارانی که معالجه شده بودند، تقریبا ١٠ برابر کشتهشدگان بود». همه جسدها در یک مکان دفن نمیشد، از اینرو میزان کشتار این بیماری مشخص نبود. کارلاسرنا درباره راهکاری برای جلوگیری از انتشار بیماری نیز خبرهایی به ما میدهد: «برای آنکه ویروس بیماری از گور به بیرون پراکنده نشود، گور طاعونزدگان را با قشری کلفت از آهک یا مواد شیمیایی دیگر پوشانیدند. عمال دولت از اجابت درخواست بستگان اموات برای بیرون آوردن اجساد از گور و فرستادن آنها به اعتاب مقدسه جلوگیری کردند. نتیجتا تعداد زیادی از مردگان در وسط شهر دفن شدند».
سیدحسن تائب در کتاب «تاریخ بیمارستانهای رشت» درباره وضع پزشکی در این شهر در آستانه ساخت نخستین بیمارستان، از حضور حکیمان و پزشکانی خبر میدهد که دستهبندی آنها قابل توجه است؛ یک، حکیمباشیهایی که میان مردم با طبابت گیاهی خود جایگاهی بالا داشتند، دو، طبیبان مهاجر آذری و ارمنی که از روسیه و ترکیه به ایران آمده بودند، سه، پزشکان فرنگی که از غرب به ایران وارد شده و درواقع با کاروانهای رجال و بازرگانان شرکتهای خارجی همراه بودند و چهار، پزشکان دانشآموخته دارالفنون و سرانجام پنج، پزشکانی که در زمره گروههای مذهبی به شمار آمده، با انگیزههای معنوی و سیاسی خدمات بهداشتی ارایه میکردند. در میان این جمعیت پزشکان همواره اختلاف عقاید وجود داشت؛ اختلافاتی که نوع و گرایش علمی آنها زمینه اصلی بروزشان بود.
ساخت بیمارستانهای خیریه در رشت
بعد از رخداد مشروطه و دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی آن در شمال ایران، گسترش و همهگیری بیماریهای واگیر، مشکلات مردم را دوچندان کرد. دستهای از خیرخواهان رشت بدین ترتیب با فعالکردن انجمن خیریه شهر به داد مردم مستمند و بیمار رسیدند. حضور پزشکان در این فعالیتها قابل توجه است؛ کسانی که از روی نیت نیک، بدون چشمداشت به معالجه بیماران همت گماشتند. فردی نیکوکار به نام آقا سیدعلیآقا نخستین بیمارستان خیریه در رشت را بنیان گذارد. او برای این منظور بخشی از منزل خود را برای ساخت بیمارستان اختصاص داد. این موسسه درمانی به کوشش نیکوکارانی دیگر نیازهای خود را تأمین میکرد. بیماران بدینترتیب مداوا میشدند. در این روزگار هنوز حضور زنان در چنین مراکزی متداول نبود و پذیرفته نمیشد. مردان، از اینرو بیماران این بیمارستان را دربرمیگرفتند. با پیدایش اندیشههای تازه و دگرگونیهایی که دستاورد جنبش مشروطه بهشمار میآمد، زمینه حضور زنان بیمار نیز در این بیمارستان آهستهآهسته فراهم شد. الهام ملکزاده، پژوهشگر تاریخ، در یکی از پژوهشهای خود با نام «نگاهی به وضع امور خیریه رشت در دوران قاجاریه» خاطرنشان میکند که با افزایش تعداد بیماران، بنای بیمارستانی بزرگتر به نام بیمارستان ملی مورد توجه نیکوکاران رشت قرار گرفت. این بیمارستان در ٢ طبقه با ٢٤تخت برای مردان و ٢ تخت برای زنان گشایش یافت. بودجه بیمارستان با عوارض برنج صادراتی، زیاد شد اما یک آتشسوزی این مرکز را ویران کرد.
بنا به نوشته سیدحسن تائب در کتاب «تاریخ بیمارستانهای رشت»، اعضای نهضت جنگل با وجود اینکه بیمارستانهایی صحرایی در گوراب زرمیخ، فومن و صومعهسرا داشت، در زمان نیاز از این بیمارستان و امکانات آن بهره میبرد. اعضای پزشک نهضت جنگل همچون دکتر علی خان شفا، دکتر ابوالقاسم فرید و دکتر منصور باور نیز در برابر، برای معالجه بیماران این بیمارستان یاری میرساندند. پرستارانی از مرد و زن نیز به نامهای حسن فرنود، رضا خراسانی، حکیمی اشکوری، عباس کمائی و خانم نابت نیز با دستمزدهایی پایین در این بیمارستان خدمت میکردند.
بنیانگذاران این مرکز با همراهی دیگر نیکوکاران که در فضای سیاسی آن روزگار، اهداف بلند فرهنگی نیز در نظر داشتند، دست در دست هم دادند و بیمارستانی دیگر به راه انداختند که پورسینا نام گرفت. بیمارستان ملی درواقع با این بیمارستان نوبنیاد جابهجا شد. تائب در متن تقدیمی کتاب خود، نکتههایی درباره چگونگی راهاندازی بیمارستان پورسینا مینویسد: «این بخش از کتاب را تقدیم مىکنم به آن انسانهاى نیکوکارى که نامشان در هیچ کتابى نیامده و هیچ نویسندهاى درباره آنها قلمى نزده و حال آنکه با کمک مستمر آنها بود که بیمارستان پورسینا ساخته شد. همچنین به آن استادکاران و کارگرانى که ماهها رایگان و یا با مزدى اندک خشت روى خشت نهادند تا بیمارستانى نمونه در رشت به وجود آورند که دردمندان و نیازمندان را به کار آید».
دکتر فریم که بود
همه نیکوکاریهای رخ داده در این سرزمین در زمینه پزشکی، تنها به ایرانیان و ساکنان رشت محدود نمیشد. تائب در مقالهای در فصلنامه «گیلان ما» از بیمارستانی آمریکایی در رشت نیز خبر میدهد. بسیاری از کهنسالان منطقه، آن بیمارستان را به نام بنیانگذارش، دکتر فریم هنوز در یاد دارند. این بیمارستان در سال١٢٨٦ خورشیدی گشایش یافت. دکتر فریم که همراه گروهی از مسیحیان پروتستان به رشت وارد شده بود، در محله اسکندرآباد نزدیک کلیسا خانهای را با ٣ اتاق و یک ایوان اجاره و کار خود را آغاز کرد. او آنگونه که منابع و اسناد نشان میدهد به اندازهای مهربان و انساندوست بود که توانست خود را در تاریخ مردمان این منطقه ماندگار سازد و در یادها بماند. ٣٥ سال از زندگی این پزشک به یاریرسانی به مردم نیازمند و بیمار منطقه گذشت. فریم، حتی روزهایی در هفته بیمارستان خود را برای کمک به بیماران رها کرده، پیاده به اطراف رشت میرفت تا به درمان بیماران برآید. تخصص او در جراحی و رویآوردن مردم به وی موجب شد بتواند در ایران مجوز ساختن بیمارستان و مدرسهای پرستاری را بگیرد. سیمای درخشان مردم رشت، بدینسان در کنار دیگر نیکوکارانی که بدان خطه تعلقی نداشته و تنها از سر انساندوستی، کارهای نیک انجام میدادند، رخسارهای در خور توجه و تامل در تاریخ معاصر ایران بهشمار میآید. هر خوانندهای بیگمان به مطالعه چنین سرگذشتی و تاریخی مباهات میکند؛ افتخاری که گسترهاش فرصتهایی را به دست محققانی چند داده است تا در این عرصه قلم بزنند و درنگ کنند.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید