ایستگاهی برای عبور

1394/9/18 ۰۹:۳۱

ایستگاهی برای عبور

شار گاهنامة فرهنگ و هنر کرمان با عنوان «جنگ مس» بهانه‌ای است برای نگارش و تنظیم این یادداشت. موسسه فرهنگی ـ هنری مفرغ، وابسته به شرکت مس کرمان، در اقدامی فرهنگی اقدام به انتشار مجله‌ای ارزشمند نموده است با زمینه‌های متعدد و قلمروی کاملاً متنوع که شامل موارد زیر می‌شود: فرهنگ، شعر، ادبیات داستانی، هنرهای نمایشی، هنرهای تصویری، موسیقی، هنرهای تجسمی و…

 

 تولد نشریه پر بار «‌جُنگ مس» گاهنامه فرهنگ و هنر کرمان

شار گاهنامة فرهنگ و هنر کرمان با عنوان «جنگ مس» بهانه‌ای است برای نگارش و تنظیم این یادداشت. موسسه فرهنگی ـ هنری مفرغ، وابسته به شرکت مس کرمان، در اقدامی فرهنگی اقدام به انتشار مجله‌ای ارزشمند نموده است با زمینه‌های متعدد و قلمروی کاملاً متنوع که شامل موارد زیر می‌شود: فرهنگ، شعر، ادبیات داستانی، هنرهای نمایشی، هنرهای تصویری، موسیقی، هنرهای تجسمی و…

تأملی در مقالات مندرج در این نشریه نشان‌دهندة تنوع مطالب است و مروری بر گفتگوهای انجام شده، نشان از همتی در خور می‌کند که می‌تواند «جُنگ مس» را به نشریه‌ای وزین، آبرومند و قابل اعتنا تبدیل کند. رسیدن به مرحله‌ای این چنین، محتاج گذشت زمان است و رسیدن به مرتبه‌ای به نام «مانایی» برای این گردانندگان، دست‌اندرکاران و نویسندگان این نشریه نوپا آرزوی توفیق داریم و امید می‌بریم که جُنگ مس، مانند شروع خوشحال‌کننده‌اش تداومی استوار و شادمان‌کننده باشد و تبدیل شود به محلی برای شناخت و معرفی و پاسداشت فرهنگ کرمان و مفاخر و بزرگان و بلندآوازگان آن خطه زرخیر. برای پاسداشت تولد این نشریه و معرفی آن بخش‌هایی از آن را می‌خوانید.

مجتبی احمدی، سردبیر در مطلبی با عنوان«فتحِ یک کوچه به دستِ دو سلام…» سخن را چنین آغاز می کند:

یک. این، یکی از اندک دفعاتی است که پیش از نوشتنِ یک یادداشت، تیترش را نوشته‌ام. معمول این است که تیتر متن را پس از نوشتنِ متن، می‌زنند و به ندرت پیش می‌آید که انتخاب تیتر، از نوشتنِ متن پیش بیفتد.

دو. حالا نوشته‌ام «فتح این کوچه به دست دو سلام» و دارم به این فکر می‌کنم که اصل مطلبی که می‌خواهم بنویسم، در همین تیتر هست.(و شعر، چه قدرتی دارد!)

سه. زیرِ عنوان نشریه نوشته شده، «گاه‌نامه فرهنگ و هنر استان کرمان». خوب است درباره همین پنج کلمه، چند کلمه‌ای بنویسم. نوشته‌ایم «گاه‌نامه»، اما دل‌مان می‌خواهد بخوانیم: «فصل‌نامه»‌و امیدواریم ـ به شرط حیات ـ بتوانیم در آغاز هر فصل، «جُنگ مس» را منتشر کنیم. «فرهنگ و هنر»، همه دغدغه‌ ما در این نشریه است؛ از آن می‌شنویم و از آن می‌گوییم، و فرهنگ و هنر «استان کرمان»‌یعنی: درِ این خانه کاغذی، باز است به روی همه آن‌‌ها که در این گستره گسترده، صادقانه کار می‌کنند.

چهار. توضیحات روشن‌تر درباره راه و رسمِ «جُنگ مس»، به شیوه‌ای عالمانه در نوشته مدیر مسئول ارجمند آمده است. من فقط همین اشاره را بیفزایم که این نشریه، مجالی است برای گفتگو؛ فرصتی است برای روبه‌رو در کنارِ هم نشستن ‌اهالیِ دغدغه‌مندِ فرهنگ و هنر استان کرمان، و خلاصه؛ محملی است برای فتحِ یک کوچه به دستِ دو سلام….

پنج. هرچه گفتیم جز حکایتِ دوست

در همه عمر از آن پشیمانیم.

*

سید علی میر افضلی مدیر مسئول نشریه در مقاله ای باعنوان «ایستگاهی برای عبور» سخن را از واکاوی معنا و مفهوم «جُنگ» شروع می کند که:«جُنگ» کلمه‌ای چینی و به روایتی هندی است، به معنی کشتی؛ معادل «سفینه» در عربی. هر دوی این کلمات از قدیم برای گزیده‌های ادبی اعم از نثر و نظم به کار می‌رفتند. واژة «سفینه» از قرن پنجم هجری رایج بوده و حافظ در اشعارش از «سفینة غزل» یاد کرده است:

درین زمانه رفیقی که خالی از خلل است

صراحی می ناب و سفینة غزل است

واژة «جُنگ» از قرن نهم به مفهومی که می‌شناسیم وارد حوزة ادبیات شده و شرف‌الدین علی یزدی در بیتی که در توصیف جلد جُنگی خطی گفته، به هر دو معنی آن اشاره کرده است:

جُنگ‌ها در بحر باشد و اندرین جُنگ شریف

بحرها بینی گهرزا، و آن گهرها بس لطیف

«بیاض» در اصل به معنی دفتر سفید و کاغذ نانوشته است. بعضی از دست‌نویس‌ها را که از عرض صحافی می‌شدند و حالت جیبی داشتند، «بیاض» می‌نامیدند. کم کم این کلمه معنای عام پیدا کرد و به منتخبات ادبی به ویژه شعر اطلاق شد. حافظ گوید:

سوادنامة موی سیاه چون طی شد

بیاض کم نشود گر صد انتخاب رود

خود کلمة «مجموعه» هم به دفترهایی گفته می‌شود که شامل چندین دیوان و رساله باشد. «مجموعة گل» در این بیت حافظ، معادل دفتری از مطالب مرتبط است:

قدر مجموعة گل، مرغ سحر داند و بس

که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست

گاهی اوقات گزیده‌های ادبی را نیز مجموعه نامیده‌اند؛ نامی که تا امروز باقی است، تا آن جا که دفترهای شعر را عموماً «مجموعه شعر» می‌گویند.

همة این نام‌ها، بر کتاب‌هایی اطلاق می‌شود که دربردارندة گزیده‌ای از اشعار چند شاعر یا رسایل نویسندگان مختلف بوده است. این گزیده‌ها را یا اهل ادب برای دل خود ترتیب می‌دادند و شعرها و نوشته‌های جالب را در دفتری واحد گرد می‌آوردند تا عنداللزوم بدان رجوع کنند، یا تألیف آن به منظور تحفه‌کردن به اشخاص مهم و دریافت پاداشی در ازای آن بوده است. این قبیل جُنگ‌ها را اغلب نام‌گذاری هم می‌کردند؛ مثل: مونس‌الاحرار فی دقایق‌الاشعار (محمد جاجرمیر۷۴۱ق)، روضه‌الناظر و نزهه‌الخاطر (عزیز کاشانیر سده هشتم ق) و انیس الخلوه و جلیس السلوه (ناصر ملطیویر۸۰۰ق).

جُنگ‌های ادبی یکی از منابع ارزشمند شناخت شاعران قدیم فارسی محسوب می‌شوند؛ مخصوصاً شاعران فاقد دیوان یا آن‌ها که دیوان‌شان بر اثر حوادث زمانه از بین رفته است. محمود منور کرمانی از غزل‌سرایان گم‌نام قرن هشتم هجری است و میراث به جا مانده از او، پنجاه غزلی است که در سال ۷۴۲ق در مجموعة اشعار و رسایل (موجود در کتاب خانة لالااسماعیل ترکیه) گرد آمده است.

به جهت اهمیت این قبیل جُنگ‌‌ها و مجموعه‌‌ها، جُنگ‌پژوهی هم‌اکنون به یکی از گرایش‌های پُرطرفدار حوزه تحقیق در متون کهن فارسی تبدیل شده است.

جُنگ ادبی، هم‌‌چون کشتی ای که در بردارنده مسافران گوناگون از اقلیم‌های مختلف است، بازتاب‌دهنده گونه‌‌های متفاوت ادبی یک جامعه است که تحت سلیقه‌ای مشخص گردآمده است. جُنگ‌های قدیم تا حدود زیادی کارکرد مجلات ادبی امروزی را داشته‌اند، و به عبارتی، بسیاری از مجلات ادبی امروز، همان سنت جُنگ‌نویسی را با امکانات گسترده‌تر ادامه می‌دهند. جُنگ‌های ادبی کهن، اغلب تک‌نسخه‌ای هستند؛ مگر آن‌‌ها که به بزرگی اهدا می‌شدند و از روی آن‌‌ها نسخه‌های متعدد نوشته می‌شود. امروز به برکت صنعت چاپ و از آن مهم‌تر، ابزارهای دیجیتالی و امکانات اینترنت، مجلات به تعداد کثیر منتشر و به صورت چاپی و دیجیتالی در دسترس خواهندگان قرار می‌گیرد.

در دهه چهل شمسی، در گوشه و کنار کشور، جُنگ‌های ادبی زیادی ظهور کرد که از میان آن‌‌ها، «جُنگ اصفهان» نام و آوازه بیش‌تری یافت. این جُنگ‌‌ها، در بردارنده شعر و داستان و مقالات ادبی و گفتگو و نقد و معرفی کتاب‌های منتشر شده و انعکاس رویدادهای ادبی و ترجمه آثار شاعران و نویسندگان خارجی بودند. فرق این جُنگ‌‌ها با سایر مجلات ادبی، دوره انتشار آن‌‌ها بود. مجلات ادبی، معمولاً به صورت هفتگی، ماهانه و فصلی منتشر می‌شوند، اما جُنگ‌های ادبی به شکل نامنظم درمی‌آمدند و در واقع گاه‌نامه بودند. جُنگ طرفه، جُنگ‌بازار، جُنگ فلک‌الافلاک، جُنگ سهند و جُنگ هنر و ادبیات جنوب، از معروف‌ترین جُنگ‌های ادبی دهه چهل و پنجاه محسوب می‌شوند.

«جُنگ مس» با نگاهی به این سنت ادبی و به منظور گردآوردن آثار ارزشمند ادبی و هنری در حوزه جغرافیایی کرمان شکل گرفته است. ادب و هنر کرمان، با همه غنا و گستردگی‌اش، بازتاب روشنی در فضای ادبی ایران امروز ندارد؛ جز آن‌‌ها که به همت خود در سطح ملی نامی برآورده‌اند و مشغول فعالیت هستند. بنابراین، هدف اول ما ضبط و ثبت صداهایی است که کم‌تر انعکاس پیدا کرده است. همراه این هدف، مستندسازی فعالیت‌های فرهنگی اهل فرهنگ و ادب کرمان نیز حاصل می‌شود و برای کسانی که می‌خواهند این حوزه را رصد کنند یا بشناسند و بشناسانند، منبعی خواهد بود در دسترس٫ از جناب محبی کرمانی که از این ایده استقبال کردند و آن را زیر بال گرفتند و پروراندند و به سامان رساندند، و همکاران بزرگوارشان در مؤسسه مفرغ، سپاس‌گزاری می‌کنم. امیدواریم «جُنگ مس» در گام نخست متوقف نماند و استمرار یابد و بتواند به آرزوی خود، در اعتلای فرهنگ و ادب و هنر دیار کریمان، جامه عمل بپوشاند.

در ادامه مرتضی دلاوری پاریزی در مطلبی با عنوان : مسئولیت اجتماعی شرکت مس می‌نویسد:

یکی از مسائلی که شرکت مس در حال حاضر با آن روبه‌روست، گذار از دوران دولتی بودن به شرایط حاضر است. زمانی که شرکت مس دولتی بود توقعات و انتظارات زیادی از طرف مسئولان محلی، دولت و قانون به این شرکت تحمیل شده و عملاً این شرکت متولی بسیاری از کارها در مناطق پیرامون خودش بوده است.

در واقع، نگاه ما این است که اگر مسئولیت اجتماعی بخواهد در یک جامعة محلی درست عمل کند باید جامعة محلی هم‌پای صنعت توسعه پیدا کند. ما انتظار داریم مردم و مسئولان متوجه باشند که شرکت مس در منطقه چه فعالیت‌هایی انجام می‌دهد و در حال تولید ارزش افزوده در شهرستان‌های ذی‌نفع است. خوش‌بختانه مسئولان در حد قابل قبولی متوجه این نکته هستند و ما شاهد اعتراض‌هایی که در گذشته وجود داشته، نیستیم.

«مروری بر چهار دهه انتشار نشریه در مس» مطلبی است که مهدی محبی کرمانی به قلم آورده است با این تیتر: همة نشریات مس٫

محبی می‌نویسد: کار اطلاع‌رسانی در مس تقریباً هم‌زمان با شروع فعالیت‌های شرکت ملی صنایع مس ایران آغاز شد. چهل سال قبل، اطلاع‌رسانی‌های رسمی بیشتر از طریق بولتن‌ها و بروشورها صورت می‌گرفت. اطلاع‌رسانی مس هم از این قاعده مستثنا نبود. اولین بولتن رسمی مس در زمستان سال ۱۳۵۴ منتشر شد؛‌ بولتنی با نام «نشریه ماهانه بولتن مس» کاری سطحی، ابتدایی و به‌شدت شتاب‌زده!…

فضای سیاسی تند سال ۵۷ و شکل‌گیری انقلاب اسلامی و مهم‌تر از همه، سرعت حرکت انقلاب، به‌گونه‌ای بود که نشریات منظم و سازمان‌یافته هم قادر به همراهی با سرعت حرکت انقلاب نبودند. شب‌نامه‌ها، اعلامیه‌ها و پیام‌های امام، جای هر نشریه‌ای را گرفته بود.

اطلاع‌رسانی‌ها در همه جای ایران با مضامین انقلابی و افشاگرانه در قالب‌های جدیدی شکل می‌گرفت و در مس نیز٫ سرچشمه در جریان انقلاب، بیش‌ترین نقش را در تکثیر اعلامیه‌ها و پیام‌های امام در منطقه داشت. علی‌رغم تمام کنترل و نظارت‌های پلیسی و امنیتی سنگینی که در کار دستگاه‌ها می‌شد، کار تکثیر اعلامیه‌ها بی‌انقطاع ادامه داشت. فراموش نکنیم که در آن سال‌ها بیش‌ترین دستگاه‌های تکثیر منطقه و مدرن‌ترین آن‌ها در سرچشمه بود. نقش مرحوم احمد ساردینی (توحیدی) در این بین، نقشی منحصربه‌فرد و استثنایی بود. شجاعت او و دوستان دیگری در این زمینه فراموش نشدنی است.

در فاصله سال‌های ۵۳ تا زمستان ۵۷ و فرار آمریکایی‌ها از سرچشمه،‌ خارجی‌ها هم دو نشریه داخلی برای اطلاع‌رسانی درونی خود داشتند. تشکیلات مرموز و پیچیده‌ای با عنوان Town site Assamboll تحت مدیریت C.P.MASS مدیر امور انبارها و خلبان آمریکایی جنگ ویتنام، نشریه‌ای با عنوان S.C.NEWS منتشر می‌کرد. این نشریه با دقت خاصی توزیع می‌شد و ظاهراً توزیع آن به‌گونه‌ای بود که ایرانی‌ها کم‌تر به آن دسترسی پیدا می‌کردند.

مدرسه آمریکایی‌ها (Sarcheshmeh, American International School) هم یک نشریه درون سازمانی داشت که یک مسلمان آمریکایی به‌نام David Zakim در مقام مدیریت مدرسه، آن را منتشر می‌کرد. این نشریه نیز یک اطلاع‌رسانی درونی و بیش‌تر، خبری بود. در تیرماه ۱۳۵۸ «نشریه توحید» به‌عنوان اولین نشریه بعد از انقلاب اسلامی در سرچشمه منتشر شد. این نشریه بیش‌تر فضایی انقلابی و مذهبی داشت و عملاً ارگان انجمن اسلامی کارکنان مس بود. نشریه حدود دو سال مرتباً چاپ و منتشر شد. تیراژ آن حدود ۵۰۰ نسخه و کیفیت چاپ، هم‌چنان تکثیری و غیر‌حرفه‌ای بود. اما نقش اطلاع‌رسانی وسیع و موثری داشت.

* * *

از دیگر مطالب گاهنامه « جنگ مس» می توانیم به شعر هایی از احمد رضا احمدی ، نگاهی گذرا به ادبیات داستانی کرمان و پوشه داستان رفسنجان اشاره کرد. گفتگو با علیرضاهاشمی نژاد درباره خط و خطاطی ، گفتگو با علی خسروی درباره گرافیک ، گفتگو با محمد میرزایی در باره موسیقی ایرانی و گفتگو با چهار سینماگر کرما نی و گفتگو با عبدالرضا قراری و بابک دقیقی درباره تئاتر کرما ن بخش هایی دیگر از این نشریه است. امیدواریم این حرکت ارزشمند فرهنگی برقرار و مستمر باشد.

منبع: روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: