فلسفه در بحران

1394/9/4 ۱۰:۰۹

فلسفه در بحران

حال فلسفه در ایران دست‌كم در دانشگاه‌ها خوب نیست. این را لازم نیست كسی بگوید، شواهد و مدارك اظهرمن‌الشمس است، ماجرای انتحال‌های گسترده چند استاد درجه یك دانشگاه در سال گذشته تنها یكی از شواهد است. اینكه در ایران آثار فلسفی تولیدی، نوشته و منتشر نمی‌شوند و كل ماجرا به ترجمه خلاصه شده است، اینكه فارغ‌التحصیلان فلسفه با معضل بیكاری مواجهند، اینكه میان مباحث فلسفی انتزاعی در دانشگاه‌ها با آنچه در جامعه رخ می‌دهد هیچ ربط و نسبتی برقرار نمی‌شود، اینكه در ژورنال‌های بین‌المللی فلسفی یا در دایر\‌المعارف‌های معتبر فلسفی حتی وقتی به مباحث فلسفه اسلامی برمی‌خوریم، نشانی از ایرانیان نیست، به خوبی نشان‌دهنده وضع اسفبار فلسفه در ایران هستند. امسال در سال روز جهانی فلسفه انجمن علمی دانشجویی دانشجویان فلسفه دانشگاه تهران با همكاری جهاد دانشگاهی كوشیدند به این پرسش‌ها پاسخ دهند.

 

 میزگرد دانشگاه تهران درباره روز جهانی فلسفه

 حال فلسفه در ایران دست‌كم در دانشگاه‌ها خوب نیست. این را لازم نیست كسی بگوید، شواهد و مدارك اظهرمن‌الشمس است، ماجرای انتحال‌های گسترده چند استاد درجه یك دانشگاه در سال گذشته تنها یكی از شواهد است. اینكه در ایران آثار فلسفی تولیدی، نوشته و منتشر نمی‌شوند و كل ماجرا به ترجمه خلاصه شده است، اینكه فارغ‌التحصیلان فلسفه با معضل بیكاری مواجهند، اینكه میان مباحث فلسفی انتزاعی در دانشگاه‌ها با آنچه در جامعه رخ می‌دهد هیچ ربط و نسبتی برقرار نمی‌شود، اینكه در ژورنال‌های بین‌المللی فلسفی یا در دایرالمعارف‌های معتبر فلسفی حتی وقتی به مباحث فلسفه اسلامی برمی‌خوریم، نشانی از ایرانیان نیست، به خوبی نشان‌دهنده وضع اسفبار فلسفه در ایران هستند. امسال در سال روز جهانی فلسفه انجمن علمی دانشجویی دانشجویان فلسفه دانشگاه تهران با همكاری جهاد دانشگاهی كوشیدند به این پرسش‌ها پاسخ دهند. به همین مناسبت موضوع روز جهانی را به بررسی وضعیت فلسفه در دانشگاه‌ها اختصاص دادند و از استادان فلسفه در دانشگاه‌های مختلفی چون تهران، شریف، پژوهشكده فلسفه تحلیلی، انجمن حكمت و فلسفه ایران، تربیت مدرس، پژوهشگاه علوم انسانی و... دعوت كردند تا به این پرسش اساسی دانشجویان پاسخ دهند كه چرا وضع فلسفه در دانشگاه‌های ما اینچنین ناگوار است؟ در روز نخست این همایش شركت‌كنندگان در این میزگرد عبارت بودند از: حمید طالب‌زاده، رییس گروه فلسفه دانشگاه تهران، محمد سعیدی مهر عضو گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس، امیر صائمی عضو هیات علمی پژوهشكده فلسفه تحلیلی و ابراهیم آزادگان عضو هیات علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف. البته در این نشست چهره‌های دیگری چون احسان شریعتی، محسن زمانی، حسین مصباحیان و... نیز حضور داشتند:

 

كمیت‌گرایی مدیران

محمد سعیدی‌مهر از دانشگاه تربیت مدرس نخستین سخنران این میزگرد بود كه در اشاره به موضوع ناكارآمدی پژوهش‌های فلسفی گفت: متاسفانه تفاوت و تمایز محسوسی بین رشته ما و سایر رشته‌های فنی وجود دارد كه این تفاوت بسیار دردآور است حتی از لحاظ تجهیزات هم تجهیزات رشته‌های ما پایین‌تر و كم‌كیفیت‌تر است. وقتی از مسوولان دلایل این تفاوت و تمایزها را می‌پرسیم آنها استدلال‌هایی ارایه می‌دهند كه اكثرا قابل قبول نیست. مثلا یكی از استدلال‌های آنها این است كه معتقدند رشته‌های فنی، ثروت آورند ولی در علوم انسانی این طور نیست. آنها از ما می‌پرسند آورده شما برای دانشگاه‌ها چیست و چه درآمدی برای دانشگاه‌ها دارید. با این وضعیت وقتی در سطح كلان این تبعیض و تمایزها وجود دارد توقعی نیست كه در بخش‌های جزیی تمایزات بیشتر شود. مشكل دیگری كه خیلی برجسته است اصرار مدیران كلان در جهت كمیت‌گرایی و دور شدن از كیفیت است، یعنی وقتی شما آیین‌نامه‌ها را نگاه می‌كنید می‌بینید كه همه توضیحات كمی و پر از عدد و رقم است. مثلا اینكه فلان استاد باید فلان تعداد كتاب و مقاله داشته باشد و خب این كمیت‌گرایی افراطی حواشی ناشایستی مثل كتاب‌سازی، مستندسازی و... را به وجود می‌آورد. به نظر من اختلاف نگاه اصلی ما درباره ماهیت فلسفه است. به عقیده من اگر فلسفه بخواهد وضعیت سنتی خودش را حفظ كند دیگر نباید وارد حوزه دانشگاه، دپارتمان و دیسیپلین شود ولی اگر وارد این بازی‌ها شدیم باید به اینها تن بدهیم. یكی از مشكلاتی كه در حال حاضر وجود دارد این است كه تعریف موجود از فلسفه با تعاریفی كه ما در قدیم داشته‌ایم فرق دارد، علاوه بر این ما در گذشته فقط یك تعریف از فلسفه داشتیم اما امروزه تعاریف متفاوتی از فلسفه وجود دارد.

 

اول باید بدانیم از دانشگاه چه می‌خواهیم

سید حمید طالب‌زاده، مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران سخنران بعدی این میزگرد بود كه بر لزوم ایضاح مفاهیم اساسی تاكید داشت و گفت: ما وقتی می‌توانیم به مساله پژوهش فلسفی در دانشگاه‌ها بپردازیم كه یك نظریه درباره دانشگاه داشته باشیم، بنابراین خوب است كه از خودمان بپرسیم دانشگاه برای ما چه معنایی دارد. یك زمانی دانشگاه بر اساس حقیقت عمل می‌كرد و بنا بود حقیقت پایه و اساس آن باشد ولی الان شرایط فرق كرده است بنابراین ما اول باید تكلیف‌مان با دانشگاه روشن شود. وی افزود: اگر قرار باشد به دانشگاه به چشم ماركتینگ نگاه كنیم پس فلسفه به چه درد ما می‌خورد و در این صورت باید فلسفه را كنار بگذاریم. این در حالی است كه اگر فلسفه نباشد صلاح كار از دست می‌رود و سیاست، اقتصاد و منفعت مختل می‌شود. بنابراین اگر می‌بینید كه دانشگاهی در ماركتینگ موفق است حتما یك پشتوانه فلسفی دارد. این پژوهشگر و استاد فلسفه در بخش دیگری از این میزگرد به تلقی‌ای كه از فلسفه باید داشته باشیم اشاره و تاكید كرد: تلقی بنده از فلسفه همان تلقی افلاطون، ابن سینا و شیخ اشراق است. من اینها را الگو قرار می‌دهم و مثل آنها فكر می‌كنم. آنها معتقد بودند فلسفه علم زندگی است. افلاطون می‌گفت تمام مساله فلسفه انسان و زندگی است. به عقیده افلاطون زندگی دنیوی مقدمه زندگی معنوی است. یا مثلا نیچه می‌گوید همه مساله فلسفه زندگی است. بنابراین اساس فلسفه، رسیدن به زندگی به عنوان یك جریان متحرك و دایمی است. به همین دلیل خود فلسفه هم باید جریان و حیات داشته باشد. نكته مهم اینكه فلسفه وقتی حیات دارد كه ریشه در سنت داشته باشد.

 

مشكل اصلی كم‌خوانی است

ابراهیم آزادگان از گروه فلسفه دانشگاه شریف سومین سخنران این میزگرد بود كه به تعدادی از مشكلاتی كه رشته فلسفه در دانشگاه‌ها دارند اشاره كرد و افزود: به نظر من اصلی‌ترین مشكل دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها كم مطالعه كردن است یعنی درست است كه ما وضعیت دانشگاهی و ساختاری خوبی نداریم ولی واقعیت این است كه خودمان هم كم كار هستیم. این در حالی است كه سنت مطالعه در بین علمای ما رایج بوده است. علاوه بر این مشكل كم خواندن، ارتباط ما با آكادمی‌های جهانی خیلی كم است و به نوعی ارتباط ما با دنیا قطع است. این مشكل در رشته‌های فنی كمتر دیده می‌شود و مثلا ما می‌بینیم كه دانشگاه شریف یا دانشكده فنی دانشگاه تهران هر ساله تعدادی همایش مشترك با آكادمی‌های مختلف دنیا برگزار می‌كند. مزیت این ارتباط این است كه پروژه مشترك ما را وارد سوالاتی می‌كند كه در دنیا روی آنها مطالعه می‌شود. بنابراین ما از تازه‌ترین اخبار كشورهای دیگر مطلع می‌شویم. سومین مشكل جدی رشته فلسفه در دانشگاه‌های ایران این است كه كلاس‌های درس فلسفه ما بر اساس متون و مقالات امروزی نیستند و این موضوع باعث می‌شود كه دانشجویان مقاطع مختلف ما علی‌‌الخصوص دانشجویان مقطع دكتری سوال نداشته باشند یا اگر هم داشته باشند سوالات‌شان قدیمی است.

 

مشكلات ساختاری است

امیر صائمی از پژوهشكده فلسفه تحلیلی دیگر سخنران این همایش بود كه انتقادهای جدی به وضع فلسفه در دانشگاه‌های ایران داشت و گفت: به نظر من اصلی‌ترین مشكل ما این است كه ما نمی‌توانیم خودمان و داشته‌های‌مان را به خوبی ارایه و نمایش دهیم. ما فلسفه غرب بلد نیستیم، زبان فلسفه معاصر هم بلد نیستیم لاجرم نمی‌توانیم سنت فلسفی‌مان را هم ارایه دهیم. برای موفقیت در فلسفه باید زبان فلسفه علم امروزی را درك و حرف متخصصان فلسفه اسلامی را كه داریم، منتشر كنیم. به عقیده من برخلاف نظر دكتر آزادگان و دكتر طالب‌زاده مشكل ما فقط با خواندن حل نمی‌شود، ما مشكلات ساختاری بسیار زیادی هم داریم كه در بدشدن اوضاع‌مان موثر است. عضو هیات علمی پژوهشگاه دانش‌های بنیادین با اشاره به انتقاد از اینكه در جریان موضوعات دنیا نیستیم، ادامه داد: وقتی در ژورنال‌ها و همایش‌های بزرگ نگاه می‌كنیم اكثر كسانی كه درباره فلسفه اسلامی صحبت می‌كنند مسلمان نیستند و من سوالم این است كه ما چرا متخصص فلسفه اسلامی نداریم؟ چرا وضعیت ما در سطح بین‌المللی آن قدر بد است؟ چرا ما نباید درباره پژوهش‌ها و تحقیقاتی كه درباره كانت شده است بدانیم و توجه كنیم؟ به طور خلاصه چرا ما متوجه مسائل جهانی و نگران پژوهش نیستیم. برخلاف نظری كه جناب سعیدی مهر در خصوص كمی‌گرایی داشتند من معتقدم كه ما در رشته‌های فلسفه حتی دچار كمی‌گرایی هم نشده‌ایم و در چاپ مقاله در ‌آی اس‌آی و مراجع دیگر بسیار ضعیف عمل كرده‌ایم.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: