هنرمان را پس بگیرید!

1394/8/24 ۱۰:۵۹

هنرمان را پس بگیرید!

نمایشگاه بزرگ میلان در حالی برگزار می‌شود كه «نگارگری ایرانی» از سوی جمهوری آذربایجان مصادره شده، «خط نستعلیق» در غرفه امارات متحده‌عربی و «فرش تبریز» در غرفه‌های کشورهای ترکمنستان و جمهوری آذربایجان و... عرضه می‌شود

 

نمایشگاه بزرگ میلان در حالی برگزار می‌شود كه «نگارگری ایرانی» از سوی جمهوری آذربایجان مصادره شده، «خط نستعلیق» در غرفه امارات متحده‌عربی و «فرش تبریز» در غرفه‌های کشورهای ترکمنستان و جمهوری آذربایجان و... عرضه می‌شود

یاسر نوروزی:  وقتی تركیه مولانا را به‌عنوان شاعری تُرك معرفی ‌كرد، ابوریحان بیرونی و ابن‌سینا متفكرانی عرب‌تبار شدند، نظامی به نفع جمهوری آذربایجان مصادره شد و اماراتی‌ها هم به جای خلیج همیشه فارس به اسم جعلی در «خلیج عرب» توپ زدند. البته سكوت دیپلماسی ایران در قبال تمام این تاخت‌وتازها، ماجرای تازه‌ای نیست. معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دولت قبل، در اظهاراتی عجیب، ثبت سازِ «تار» را به نام جمهوری آذربایجان به فال نیك گرفت. فاجعه برمی‌گردد به گزارشی كه «ایسنا» چند روز است درحال پیگیری آن است اما فعلا كه خبری مبنی بر اعتراض مسئولان نمی‌رسد‌. جمهوری آذربایجان در اكسپو ٢٠١٥ میلان، غرفه‌ای ساخته كه فرش تبریز را هم به‌عنوان یكی از صنایع دستی خود به بازدیدكنندگان عرضه می‌كند. قصه البته به همین‌جا ختم نمی‌شود. رفقای كشور همسایه،‌كتابی نفیس هم تهیه كرده‌اند به نام «مینیاتور» كه هنر ایرانی را به نام خودشان در این كتاب سند زده‌اند. در این كتاب نامی از «ایران» به میان نیامده و هرآنچه موسوم به هنر ایرانی است، به نام جمهوری آذربایجان مصادره شده. حتی شهرهای اردبیل، تبریز، ارومیه و مراغه (در استان‌های اردبیل و آذربایجان‌شرقی و غربی ایران) تا ایروان (پایتخت جمهوری ارمنستان) و باکو (پایتخت جمهوری آذربایجان)، قلمرو هنر این کشور توصیف شده است. عجیب‌تر اینكه نمونه‌هایی از تصاویر نگارگری ایرانی در شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، خمسه‌نظامی، گرشاسب‌نامه، کلیله و دمنه، همای همایون، خاورنامه، جامع‌التواریخ، هفت اورنگ و... در این كتاب آمده كه به زبان لاتین، به‌عنوان میراث این كشور معرفی شده است. البته این اقدام دور از ذهن نبود. یادتان هست تمام كاشی‌نوشته‌های مقبره‌«نظامی» را به بهانه‌بازسازی تخریب كردند؟ ‌سال ٩٢ بود كه اشعار فارسی داخل آرامگاه را كندند و جای آن، ترجمه لاتین شعر این شاعر فارسی‌زبان را نصب كردند. جمهوری آذربایجان حالا خیز برداشته برای سرقت و ثبت هنر نگارگری ایرانی به نام خود. در این میان رئیس انجمن نگارگری، محمدباقر آقامیری، از نمایش مینیاتورهای دوره صفویه از كانال جمهوری آذربایجان هم خبر می‌دهد و می‌گوید: «من نمی‌دانم چرا مسئولان این كشور عقده دارند که همه‌چیز را به اسم خودشان بزنند. اگر کانال جمهوری آذربایجان را نگاه کنید، در برنامه فرهنگی- هنری‌شان یک مینیاتور بزرگ از دوره صفویه می‌گذارند و شعار می‌دهند که این هنر برای ما است. درحالی‌که این اقدام بسیار مضحک است، چون همه‌اشعار آنها به زبان فارسی است... البته هر کاری که بخواهند بکنند برای خودشان بد است، چون در همه کتاب‌هایی که در ٧٠‌سال گذشته در لندن و نیویورک و کشورهای غربی چاپ شده، عبارت نقاشی یا نگارگری ایرانی آمده است.... کسی نمی‌تواند تاریخ را خدشه‌دار کند. بنابراین باید قاطعانه با این نوع رفتارها برخورد کرد. به نظر من، همه این کارها ناشی از کم‌کاری و سوءمدیریت در وزارت ارشاد است. سازمان میراث فرهنگی هم هیچ حرکت و کار مفیدی در این زمینه انجام نمی‌دهد و هرچه انتقاد در رسانه‌ها منتشر می‌شود، انگار گوش‌ها کر و چشم‌ها بسته است.»  دولت قبلی دست روی دست گذاشت و كشورهای همسایه برای مصادره‌هنر، شعر و ادبیات ایران تاختند. یادمان نمی‌رود كه معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دولت قبلی در اظهاراتی عجیب نه‌تنها ثبت «تارِ» ایرانی به نام کشور جمهوری آذربایجان را پذیرفت بلکه آن را اتفاقی نیک قلمداد كرد! استادان موسیقی مقامی در همان زمان اعتراض كردند و مقصر را نماینده‌یونسكو در ایران ‌دانستند... اما در این میان، حكایت حكیم الیاس‌بن‌یوسف‌بن‌زكی، معروف به نظامی گنجوی، از مصادره‌مولوی به نفع تركیه هم غم‌انگیزتر بود. مولانا در كل اشعار خود ٦٠ بیت شعر تُركی دارد حال‌‌آنكه نظامی در كل آثار خود حتی یك بیت شعر تُركی هم ندارد! فقط مسأله اینجاست كه این شاعر بلندآوازه‌ایرانی در گنجه خاك است و دست دولت جمهوری آذربایجان برای دخل و تصرف در تاریخ، باز.

رئیس انجمن نگارگری ایران در ادامه گفته: «متأسفانه کسانی در مدیریت فرهنگی کشور هستند که برای ارزش‌های این مملکت قدم برنمی‌دارند. کسانی که دلسوز نیستند و تا به حال قدمی برنداشته‌اند.» البته باید این نكته را به اظهار نظرهای آقامیری اضافه كرد كه قدم‌هایی هم كه برداشتند، موثر نبوده است. تركیه در ‌سال ٨٦، مقارن با برگزاری هشتصدمین سالگرد مولانا، مراسمی بزرگ برپا كرد و چنان تبلیغی انجام داد كه توانست قریب به یک‌میلیون گردشگر را جذب خود كند. ایران نیز در همان سال، مراسمی در شهرهای مختلف در بزرگداشت مولانا برپا كرد كه برخلاف تركیه، ملال‌آور و كم‌رمق بود. بزرگداشتی كه در ایران برپا شد، منحصر بود به سخنرانی‌ها و كنفرانس‌هایی كه پشتِ هم، از جانب مولوی‌شناسان برجسته‌كشور ارایه می‌شد و خب، همه می‌دانیم كه بزرگداشت آن‌سوی مرزها (در تركیه)، برای هر رهگذری جذابیت داشت؛ از پخش موسیقی‌های مختلف گرفته تا برگزاری مراسم مربوط به جلسات مولوی‌خوانی و.... اگر دست مسئولان در آن سال‌ها دور از معركه‌تركیه در بزرگداشت مولانا بود، دست‌كم ایران در اكسپو میلان حضور دارد. «خط نستعلیق» در غرفه امارات متحده‌عربی درحال عرضه است و «فرش تبریز» در پاویون‌های کشورهای جمهوری آذربایجان و ترکمنستان! در این میان، جمهوری آذربایجان نیز یكسره دست به مصادره‌هنر ایرانی زده است. دیر نیست دیوان‌های نظامی را نیز از جمهوری آذربایجان جمع‌آوری كنند و جای آن ترجمه‌خود را به خورد مردم دنیا بدهند (همان كاری كه با اشعار مولوی در تركیه كرده‌اند). یادمان نمی‌رود زمانی كه دولت تركیه در مسافرت وزیر امورخارجه ژاپن به این كشور، دیوان تُركی مولانا را به او تقدیم كردند. دیری نمی‌گذرد دیوان آذری نظامی هم تقدیم شود به دولت‌های دیگر. با این خواب زمستانی مسئولان، هیچ بعید نیست فردا فرش تبریز را هم از زیر پای‌مان جمع كنند و ببرند تركمنستان. در این میان فقط می‌ماند فریادی خفته كه در سكوت مسئولان، بین اتاق‌های تحریریه ما خبرنگاران می‌پیچد. فریادی كه پژواكش همین‌جا می‌پیچد و همین‌جا می‌ماند. فریادی ناامیدانه رو به مسئولان كه:  «هنرمان ما را پس بگیرید!»

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: