سازهایی که برای دل قحطی‌زدگان نواخته شدند

1394/8/18 ۱۰:۲۷

سازهایی که برای دل قحطی‌زدگان نواخته شدند

هنوز خورشید در آسمان سر بر نیاورده بود که زمین‌لرزه‌ای شدید در شهر قیر و کارزین در منطقه فارس رخ داد. آنها که بیدار بودند جان به در بردند و آنها که در خواب بودند اما بیدار شدند، زنده ماندند؛ عده‌ای دیگر هم هرگز بیدار نشدند. بیست‌ویکم فروردین سال ١٣٥١ خورشیدی، آنگاه که بهار آغوش خود را روی مردم گشوده و عطر خوش شکوفه‌های درختان، فضا را پر کرده بود و مردم با رویاهای ‌سال نو در خواب بودند، زمین لرزید. آبادی‌ها ویران شد و تخریب پنجاه کیلومتر قنات با صدوهشتاد چاه، زندگی را از کف مردمان شهر ربود.

 

 

روزهای سخت قحطی با نوای نخستین کنسرت موسیقی در ایران

 ماه‌چهره تهرانی: هنوز خورشید در آسمان سر بر نیاورده بود که زمین‌لرزه‌ای شدید در شهر قیر و کارزین در منطقه فارس رخ داد. آنها که بیدار بودند جان به در بردند و آنها که در خواب بودند اما بیدار شدند، زنده ماندند؛ عده‌ای دیگر هم هرگز بیدار نشدند. بیست‌ویکم فروردین سال ١٣٥١ خورشیدی، آنگاه که بهار آغوش خود را روی مردم گشوده و عطر خوش شکوفه‌های درختان، فضا را پر کرده بود و مردم با رویاهای ‌سال نو در خواب بودند، زمین لرزید. آبادی‌ها ویران شد و تخریب پنجاه کیلومتر قنات با صدوهشتاد چاه، زندگی را از کف مردمان شهر ربود.

قحطی پنجه خود را بر گلوی زندگی مردم می‌فشرد. آسمان مدت‌ها نباریده و رودها خشک شده بود. نان، قوت غالب مردم، نایاب شده و اگر هم بود، با بهای گزاف و با کاه و خاکستر پخته می‌شد. قحطی جان مردم را می‌گرفت و زن و مرد، کودک و پیر، دسته‌دسته از میان می‌رفتند. جز خشکسالی و نباریدن آسمان، پدیده‌هایی چون سردی هوا، احتکار، دزدی و سوءاستفاده و فساد حکومتیان نیز بر شدت بحران قحطی می‌افزود. میرزا جواد همدانی کاتب در یادداشت‌های خود در این روزهای قحطی‌زده در روزگار ناصرالدین شاه قاجار، می‌نویسد «چندین تن نفس از گرسنگی تلف شد از جمله در مقابل خانه خود من بود از ١٩ رمضان تا عید فطر در ١٢ روز دو هزار و سیصد و سی نفر اموات دفن شد».

گزارش یکی از علمای اصفهان به نام محمدخلیل نیز وخامت وضعیت اصفهان و آدم‌خواری در این شهر و نقاط پیرامون‌اش را تایید می‌کند. وی می‌نویسد «بسیاری مردم مردند و قمشه اصفهان هشتصد نفری بحساب، بلکه هزار متجاوز، از گرسنگی مردند. طول کشید تا حین تحریر که اندک تنزل کرده و اصفهان نان یکمن دو قران شده؛ یک سال و دو ماه است شده، و منشأ آن خشکیدن آبها شد و بارش نیامد.

عده‌ای که در این میانه بر جای مانده، جان به در برده بودند، برای خرید نان گران، اثاث خانه خود را می‌فروختند. برخی به مناطق آباد پناه می‌بردند. بسیاری به تهران آمدند و حکومت برای پناه دادن به آنها تمهیداتی اندیشید. میرزاحسین خان سپه‌سالار، صدراعظم نیک‌اندیش زمانه، افزون بر اختصاص مقداری پول به فقیران کوشید نان به دست مردم برساند. او شخصا در میان مردم حاضر می‌شد و نان میان‌شان پخش می‌کرد و به آنها مهر می‌ورزید. سپه‌سالار حتی از اموال شخصی خود برای کمک به قحطی‌زدگان بهره می‌برد. او خانه‌هایی برای مردم تدارک دید تا مرگ‌ومیر بیشتر آنها را بگیرد. صدراعظم که از دگراندیشان روزگار خود به شمار می‌رفت و درصدد اصلاحات بود، برای مبارزه با بحران پیش‌آمده، مجلس اعانت دارالخلافه را راه انداخت؛ مجلسی که با ارایه گزارش‌ها و اعلاناتی درصدد بود کمک خارجیان را جلب کند. در چنین روزهایی بود که برای کمک به قحطی‌زدگان انجمن موزیکان نیز به حرکت درآمد.

نخستین بار بود که تهران چنین شبی را به خود می‌دید. انجمن موزیکان برای کمک به قحطی‌زدگان سازها نواختند و بازی‌هایی به رسم فرنگستان اجرا کردند. انجمنی که توسط ژان باتیست لومر فرانسوی بنا نهاده شده بود تا شب‌های دراز زمستانی را برای فرنگیان پایتخت که کم‌تعداد هم نبودند، با خاطره‌ای خوش گره بزند، اینک برای گرسنگان پناهجو می‌نواخت. روزنامه ایران به تاریخ پانزدهم ذیقعده ١٢٨٨ قمری گزارشی از این مراسم می‌دهد «اجزای انجمن ماهی یک دفعه مجلس مخصوص منعقد ساخته تا در مطالبی که تعلق به غرض از احداث انجمن دارند، مذاکره نمایند. این اوقات که به علت غلا تعداد فقرا کثرتی یافته، اجزای این مجلس هم خواستند اعانتی به مجلس اعانت فقرای دارالخلافه نمایند؛ در انعقاد مجلس مسطور اهتمام نمودند تا بلکه جمعی از اعیان ایران و فرنگ حضور به هم رسانده از ایشان تنخواهی به رسم «امداد به فقرا و ضعفا» اخذ و دریافت شود. الحق، خوب به مقصود رسیدند، به این معنی که عده‌ای از بزرگان و اغلب فرنگی‌های ساکن پایتخت، به انضمام ایلچی دولت روس و اجزای سفارتخانه‌های خارجه، در مجلس حضور یافتند».

این روزنامه در ادامه از اقدام صدراعظم نیز خبر می‌دهد «جناب مستطاب صدراعظم هم، که به واسطه صفات حمیده طالب آسودگی غربای تبعه خارجه در خاک ایران هستند، به سهم خود تنخواهی به توسط «مخبرالدوله» ارسال داشتند که اجزای این مجلس به فقرا تقسیم نمایند». نویسنده گزارش در پایان، تداوم این امور خیر را آرزو می‌کند « امیدواریم که اجزای انجمن موزیکان این شیوه پسندیده را ترک ننموده، در آن مداومت نمایند و چنانچه ایشان را از نتیجه نیک مجلس منعقده فوق‌الذکر تهنیت گوئیم، سزاوار است. تنخواه ماخوذی در این مجلس تقریبا سیصد تومان شده است که موافق دستورالعمل مجلس اعانت به ارباب استحقاق بذل خواهد شد».

نخستین نواهای همدلانه بدین‌سان برای جلب کمک به قحطی‌زدگان به نتیجه رسید. انجمن موزیکان در کار خود تجربه‌ای متفاوت از سر گذراند؛ تجربه‌ای که شاید با قطره‌ای اشک در گوشه چشم موزیکانچیان همراه بود و موجی از شادی را در دل آنها و صدراعظم دلسوز به راه می‌انداخت؛ خاطره و تجربه‌ای که دهان به دهان می‌گشت و می‌توانست تعلل‌های قاجاری را در کمک به مردم نیازمند، تا اندازه‌ای کم‌رنگ کند.

منبع: روزنامه شهروند

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: