1394/8/18 ۱۰:۱۹
ساخت شفاخانه یا بیمارستان در تاریخ ایران، در زمره موقوفات مهم و امور نیکوکارانه رایج در این سرزمین به شمار میآمده است. در زمانهای که مردم برای رفع درد و گرفتن درمان خود به طبیبان و حکیمان محلی مراجعه میکردند، لزوم ساخت چنین مراکزی که حضور پزشکان و امکانات را متمرکز و همیشگی میکرد، بسیار مهم مینمود زیرا تقریبا گاه تنها راه درمان دردها بود.
سایه وقف بیمارستان بر سر مردم تنگدست، از گذشته تا امروز
آمنه ابراهیمی تاریخپژوه: ساخت شفاخانه یا بیمارستان در تاریخ ایران، در زمره موقوفات مهم و امور نیکوکارانه رایج در این سرزمین به شمار میآمده است. در زمانهای که مردم برای رفع درد و گرفتن درمان خود به طبیبان و حکیمان محلی مراجعه میکردند، لزوم ساخت چنین مراکزی که حضور پزشکان و امکانات را متمرکز و همیشگی میکرد، بسیار مهم مینمود زیرا تقریبا گاه تنها راه درمان دردها بود. بر اساس تحقیقات سیریل الگود، پژوهشگر تاریخ ایران «در دوره صفویه مردم ترجیح میدادند که در صورت بیماری در منزل مورد مداوا قرار بگیرند زیر اینکار نوعی تشخص محسوب میگشت و فرد ثروتمند پزشک را به خانه خود میآورد. اما اگر بیماری آنقدر بینوا بود که نمیتوانست پزشکی را به بالین خود فرا بخواند به بیمارستان برده میشد». با این وجود تاریخ ایران گواه است که از گذشتههای دور توجه به وضع بهداشتی و درمانی مردم، همراستا در نگاه حکومتها و نیکوکاران و واقفان، جایگاهی ویژه داشته است. وزیرانی را در دورههایی از تاریخ سراغ داریم که برای پرداختن به کارهای نیک عامالمنفعه، بیمارستان ساختهاند. خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی معروفترین چهره در این میانه است که در دوران ایلخانی با ساخت ربع رشیدی، در این مجموعه بنای بیمارستانی را نیز پی میگیرد. پس از سقوط ایلخانان با وقفهای، تیمور چنین مهمی را در پیش میگیرد. او بر اساس طرحی که برای شهرسازی در نظر میدارد افزون بر ساخت مسجد و مدرسه، بنای بیمارستان را نیز از موارد مهم زندگی در شهر میداند. ساخت بیمارستان به گونه وقفی در دوران صفویه به صورت انفرادی، بسیار دیده میشود. فردی به نام امیر فضلالله حسینی در این دوران در نزدیکی منزل خود بیمارستانی وقفی میسازد. او در وقفنامهاش درباره هزینه غذا و نوشیدنی و نیز بهکارگیری طبیبی ماهر، مواردی را اشاره میکند.
در این دوران است که در همسایگی مرقد امام رضا(ع) نیز بیمارستانی برپا میشود تا زایران و بیماران بیبضاعت بتوانند از آن بهره بگیرند. وضع بیمارستانها در شهر اصفهان در این زمان اما چندان مطلوب نیست و این نهادها کارکرد اصلی خود را ندارند. با گذار از این دوران و ورود به دوران مدرن و ایجاد دگرگونی در علم پزشکی، بنای بیمارستان به عنوان یکی از ملزومات اساسی جامعه و رفاه آن مطرح میشود. آموزش طب در دارالفنون، ایجاد مجلس حفظالصحه، برپایی مدرسه طب و استخدام پزشکان خارجی در دوران ناصرالدین شاه قاجار نشانی روشن از نواختن ضربآهنگی دیگر برای آینده علم پزشکی و درمان بیماران به شمار میآید. ساخت بیمارستان، چه از سوی حکومت به عنوان وظیفهای مهم در برابر مردم، چه از سوی نیکوکاران، از این پس، بیش از گذشته مورد توجه قرار میگیرد. افرادی که سرمایه کافی برای این کار داشتند، از اینرو خود بیمارستان میساختند؛ آنها نیز که توانشان کمتر بود، کمکهایی در سطح پایینتر میکردند. همچنین یکی از مسائل مهم که در کنار بیمارستانسازی مورد توجه قرار میگیرد، ایجاد آموزشگاههایی برای ارائه آموزههای پزشکی به عنوان علمی جدید و متفاوت با طبابت سنتی در گذشته است. سیدرضا فیروزآبادی کشاورززادهای به سال ١٢٥٣ خورشیدی در فیروزآباد شهر ری بود. بستر خانواده وی با قناعت و سلوک نیک با مردم درهمآمیخته بود. او به علوم دینی عشق میورزید و در پی دستیابی علم به اجتهاد رسید و از سوی مردم شهر ری برای چند دوره به عنوان نماینده به مجلس راهی شد. او از جمله نمایندگان مجلس در تاریخ معاصر ایران است که هیچ حقوقی از مجلس نگرفت تا زمانی که برآن شد نیت خود را برای ساخت بیمارستانی در شهر ری عملی کند. وی در این زمان با دریافت حقوق خود، آن را برای مخارج بیمارستان هزینه کرد.
از خدمت مریضخانه کوتاهی نکنید
این نیکمرد، باغ حرمتالدوله را که ٦٢ هزار متر مربع گستره داشت، از مالکاناش خرید و بیمارستانی را با ٦٤٠ تختخواب بنا کرد. عملیات ساخت بیمارستان در پاییز ١٣١٣ خورشیدی به پایان رسید و در همان سال گشایش یافت. آیتالله فیروزآبادی یک زایشگاه و مسجد نیز کنار بیمارستان بنا گذارد. اقدام بعدی وی ساخت پرورشگاهی بود که به این مجموعه افزود. این روحانی، از یاران مدرس در مجلس شورای ملی بود و بر این باور پای میفشرد که راه اصلاحات کشور از توجه به مردم و انجام امور عامالمنفعه میگذرد؛ از اینرو در مجلس با لایحههای افزایش حقوق و استخدام متخصصان خارجی مخالفت میکرد. سیدرضا در بنیان جمعیت شیر و خورشید نیز نقش داشت. او زمانی که برای کمک به مردم بوشهر از تهران دور بود نامهای به فرزنداناش برای گرداندن امور بیمارستان نوشت که بیانگر عمق احساسات برای خدمترسانی به مردم تنگدست بود «شما همه وقت به امورات مریضخانه آن چه متعلق به من میباشد رسیدگی بنمایید. شبها و روزها به مرضای مریضخانه رسیدگی نمایید. از خدمت مریضخانه کوتاهی نکنید. هر چه ممکنتان میشود به مریضها خدمت نمایید. مریضهایی که مرخص میشوند، اگر مختصر خرجی را خواستند بدهید. در هر صورت خلق خدا را دوست داشته باشید و آسایش آنها را از خدا بخواهید. اگر مریضی در مریضخانه دوایش نبود و خودش قدرت تهیه آن را نداشت شما تهیه نمایید که مریض برای دوای جزئی تلف نشود که اگر از طرف آقای یونسی خرجی جزئی جهت مریضهای مرخص شده حواله شد بدهید تا من انشاءالله برگردم. خداوند به شما عوض بدهد».
بیمارستان نمازی شیراز؛ نمادی از نیکخواهی
امروزه کسی در شیراز نیست که از موقوفات حاج محمدحسن تاجر نمازی بیخبر باشد؛ مردی که در مکان موقوفهاش یعنی بیمارستان نمازی به خاک سپرده شده است. بیمارستان نمازی، در میدان نمازی شیراز، از یادگارهای این مرد نیکوکار به شمار میآید. او در شهر بمبئی هند در خاندانی تاجر و نیکوکار زاده شده بود که از دوران زندیه بدینسو آوازه یافتهاند. حاج محمدحسن زندگی خود را در شیراز و تهران و نیز در آمریکا سپری کرده بود. او پس از جنگ دوم جهانی به شیراز بازگشت و با دیدن وضع وخیم مردم که در اثر جنگ و بحرانهای آن به گرفتاریها و دردهای بسیار دچار شده بودند، برآن شد مرکزی درمانی برای مردم تنگدست بنا کند. او در اینباره تحقیقاتی میکرد و دریافت، بیشتر بیماریها همچون وبا و حصبه به دلیل دسترسی نداشتن مردم به آب سالم است. نمازی بدینترتیب بنای تصفیهخانه و ایجاد لولهکشی آب شهری را پی گرفت؛ سپس با خرید باغ کفشگر، بنای بیمارستان نمازی را به انجام رساند. او همچنین برای گسترش بیمارستان، بنیادی پدید آورد تا با بهرهگیری از علم روز پزشکی، فعالیت بیمارستان را تنظیم کند. در بخشی از وقفنامه او آمده است «نظر به این که ثروت و دارایی افراد، اگرچه شرعا شخصی میباشد ولیکن اخلاقا ودیعه است که به صاحبان ثروت سپرده شده تا با کمال امانت و دوربینی برای ترقی نوع خود صرف نماید، اینجانب تصمیم گرفتم قسمت عمده دارایی خود را در حیات خود، وقف امور خیریه و عامالمنفعه نموده و بدینوسیله به گذشتگان تاسی کرده و دین خود را به نیاکان ادا و وظیفه اجتماعی و اخلاقی را نسبت به آیندگان به جا آورم. هدف و منظور از ایجاد مرکز طبی و بهداشتی مزبور این نبوده و نیست که مانند بیمارستانهای معمولی دیگر، فقط محلی برای آسایش بیماران باشد که چند روز یا چند ماه در آنجا بخوابند و استراحت کنند بلکه منظور اصلی آن است که این مرکز، مکانی برای دستیابی به پیشرفتهترین علوم پزشکی رایج در جهان و تعلیم و آموزش پزشکانی مجرب برای معالجه بیماران در این شهر و میهن عزیزمان باشد». حاج محمدحسن نمازی در کنار ساخت این بیمارستان، آموزش طب جدید را نیز با ایجاد آموزشگاه عالی پرستاری، در شیراز تحقق بخشید. او همچنین پرورشگاه و هنرستانی در شیراز بنیان گذارده است. نیت نیکوی کسانی چون فیروزآبادی و نمازی تاکنون دستاوردهایی قابل توجه، از درمان مردم تنگدست و بیماران نیازمند تا آموزش علم پزشکی به بار آورده است. بیمارستانهایی که آنها بنا نهادهاند تا امروز در حال فعالیتاند و نیز با کمکهای دریافتی مردمی به نیازمندان خدمت میرسانند. گام بزرگ آنان در بنای بیمارستان در واقع، موجب اقدامات خیرخواهانه دیگرانی شده است که میخواهند به همنوع خویش کمک کنند. از اینرو است که دو گام مهم آنها امروزه به درخت کهنسال فرهنگ نوعدوستی و نیکوکاری شاخسارهایی میبخشد و سایهای گسترده میدهد.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید