ما ایرانیان از مواجهه با تاریخ گریزانیم

1394/8/10 ۱۰:۱۳

ما ایرانیان از مواجهه با تاریخ گریزانیم

تاریخ به هر دو معنایی كه مایكل استنفورد از آن یاد می‌كند، یعنی رویدادهای حیات بشری در طول زمان و روایت آنها، امری روان‌شناختی است و به همین معنا در واكاوی و فهم آن می‌توان از مفاهیم، روش‌ها و دستاوردهای دانش روانشناسی در شاخه‌های گوناگون آن بهره گرفت. البته در نشستی كه عصر چهارشنبه ششم آبان‌ماه به همت پژوهشكده تاریخ اسلام و با همكاری مركز علمی سیاوشان برگزار شد، بیشتر به روانكاوی و نسبت آن با تاریخ پرداخته شد.

 

نمیخواهیم با واقعیت تاریخی خودمان مواجه شویم

محسن آزموده: تاریخ به هر دو معنایی كه مایكل استنفورد از آن یاد میكند، یعنی رویدادهای حیات بشری در طول زمان و روایت آنها، امری روانشناختی است و به همین معنا در واكاوی و فهم آن میتوان از مفاهیم، روشها و دستاوردهای دانش روانشناسی در شاخههای گوناگون آن بهره گرفت. البته در نشستی كه عصر چهارشنبه ششم آبانماه به همت پژوهشكده تاریخ اسلام و با همكاری مركز علمی سیاوشان برگزار شد، بیشتر به روانكاوی و نسبت آن با تاریخ پرداخته شد. در این نشست حسین پاینده، استاد دانشگاه علامه طباطبایی مقدماتی درباره شباهت كار روانكاو و مورخ بیان كرد، حسن مكارمی از پاریس به مصایب تاریخنگاری ایرانی از منظری روانشناختی اشاره كرد و حسین مجتهدی روانكاو به نزدیكیها و شباهتهای مفهومی و روشی میان این دو دیسیپلین اشاره كرد. وحید میهنپرست، فارغالتحصیل باستانشناسی نیز در مطالعهای موردی كاربست روانكاوی در مطالعات باستانشناسی را نشان داد. در ادامه گزارشی از این نشست از نظر میگذرد.

 

تاریخنگاری به مثابه درمان

در آغاز نشست حسین پاینده، استاد نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبایی بحث را با اشاره به توجه فروید، بنیانگذار روانكاوی، به گذشته آغاز كرد و گفت: درمان در روانكاوی فرویدی عبارت است از بازیابی تاریخ فردی. مقصودم از تاریخ فردی یك گذشته سپری شده است، گذشتهای كه با وجود سپری شدن نشانههای روان رنجوری در زمان حال همچنان استمرار دارد و بیمار را آزار میدهد. فروید در دوره دیگری از پژوهشها و نظریههایش با طرح مفهوم انتقال استدلال كرد كه بیمار در زمان درمان شدن، رویدادهای مهم و اثر گذار دوره كودكی خودش را یك بار دیگر و اینبار در ارتباط خودش با روانكاو احیا و تكرار میكند. در روانكاوی فرویدی باور بر این است كه تشخیص درست وسواس یا تمایل مبرم بیمار به تكرار وقایع كودكی برای روانكاو میسر نمیشود، مگر اینكه روانكاو تاریخچهای از زندگی تحلیل شونده را از كودكی تا زمان واپسرانی آن خاطرات و تجربیات بتواند بشناسد.

 

در جستوجوی گذشته

وی تاكید كرد: در همین توضیح كوتاه شاهدید كه كلیدواژه گذشته مدام تكرار میشد. به عبارتی تمام روانكاوی درباره گذشته است و اینكه سایه سنگین گذشته چگونه در تمام مراحل بعدی زندگی هر یك از ما باقی میماند. نحلههای دیگر روانكاوی نیز به طریق اولی به گذشته بسیار نظر دارند و درمان را از طریق پرتو انداختن بر گذشته دنبال میكنند. كما اینكه برای مثال ژاك لاكان به تاسی از فروید اعتقاد دارد كه درمان روانكاوانه عبارت است از بازسازی تاریخچهای از تحولات روانی بیمار. از نظر لاكان چنین درمانی میسر نمیشود مگر اینكه روانكاو بتواند برهه حال (مقطعی در زمان حال) را به مقطعی از گذشته در زندگی بیمار ربط دهد. پس از منظری میشود گفت این تقریر لاكانی نیز در امتداد یا بسط دیدگاهی است كه فروید در تك نگاری خودش به عنوان موسی و یكتاپرستی دربارهاش ایدهپردازی كرده بود.

 

رفتارهای ملت متاثر از گذشته تاریخی

این استاد دانشگاه طباطبایی سپس به شباهت میان تاریخ و روانكاوی به مثابه دو رشته علمی اشاره كرد و گفت: تاریخ و روانكاوی به یكدیگر شباهت دارند زیرا هر دو دیسیپلین در پی بازیابی گذشته هستند. تاریخدان میخواهد گذشته تاریخی یك ملت را بازسازی كند تا از آن طریق پرتو روشنی بر حال و روز فعلی آن ملت بیندازد، به طریق اولی روانكاو نیز با معلوم كردن زوایای تاریك ضمیر ناخودآگاه انسان پرتو روشنی بر وضعیت كنونی او بیندازد. در هر دو رشته گذشته شالودهای برای فهماكنون است. رفتارهای كنونی یك ملت را میتوان نشات گرفته از تاریخی دانست كه فراتر از میل یا انتخاب آگاهانه شكل گرفته است و تاثیرات عمیقش بر روان جمعی آحاد ملت باقی مانده است، همانطور كه روانكاوی نیز اعتقاد دارد كه خاستگاه رفتارها و حالات روحی و روانی هر فردی را در گذشتهای باید جستوجو كرد كه به ناخودآگاه بیمار واپس رانده شده و اثرات ماندگار و تعیینكنندهاش در زندگی او باقی مانده است.

 

تاریخ و باستانشناسی

پاینده سپس به شباهت روانكاوی و باستانشناسی اشاره كرد و گفت: به یك عبارت روانكاوی نوعی باستانشناسی است. باستان شناس سطح پیدای خاك را آرام آرام و با مشقت در یك فرآیند طولانی كنار میزند تا به خرابههایی كه آن زیر باقی مانده و در نگاه اول دیده نمیشود، دست بیابد. فرآیند درمان روانكاوانه نیز همین است، كنار زدن مقاومتها و راه بردن به ضمیر ناخودآگاه و پی بردن به رویدادهایی كه حالا اثرات و نشانهها و بقایایش در اعماق روان ما جای گرفته است.

باستان شناس نیز با گذشته سر و كار دارد و میخواهد آن گذشته را بازسازی كند. هدف باستان شناس نیز آن است كه چیزی را كه امروز در مورد گذشته نمیدانستیم برای ما روشن كند. بنابراین تاریخ، باستانشناسی و روانكاوی با یك حلقه مشترك به یكدیگر ارتباط مییابند.

پاینده همچنین در بخش پایانی نشست در پاسخ به یكی از حضار به نكات مهمی اشاره كرد و گفت: خیلیها در كشور ما میان تاریخ به عنوان یك رشته آكادمیك و تاریخ به منزله وقایع نگاری تمایزی نمیگذارند و چه بسا از حوزههای دیگر علمی به قلمرو تاریخنگاری وارد میشوند. بارها به عنوان عضوی از مجموعه دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی گفتهام كه جای تاسف است دانشگاهی كه به طور اختصاصی به علوم انسانی اختصاص داشته رشته تاریخ نداشته است. ما ایرانیان از مواجهه با تاریخ گریزانیم و نمیخواهیم با واقعیت تاریخی خودمان مواجه شویم. درست مثل تحلیل شوندهای كه ممكن است در فرآیند درمان وقتی میبیند انتقالهایش با ضد انتقال مناسب از سوی روانكاو مواجه نمیشود، به درگیری عاطفی و حتی جسمانی با روان درمانگر میانجامد.

 

خستهدلی روان آدمی

حسن مكارمی، استاد دانشگاه سوربن دیگر سخنران این نشست بود كه درباره مصایب و موانعی كه سر راه نگارش تاریخ ایران وجود دارد، بحث كرد و وضع تاریخنگاری ایرانی را با بیماری مشابه خواند كه نمیخواهد با مشكلات خودش مواجه شود و تا زمانی كه این مقاومتها را كنار نگذارد و با امر مسكوت و خاموش مواجه نشود، هرگز فرآیند درمان نیز موثر نمیشود.

وی بحث را با توضیح مختصری درباره روانكاوی و پیدایش روانكاوی كاربردی آغاز كرد و گفت: روانكاوی یعنی دیدن آدمی چونان سخن گو، چون نمادپرداز و چون خواهشمند. از این جاست كه انسان سخن گوی خواهشمند را دو پاره میبینیم، یعنی در هر انسان بزرگسالی كودكی را میبینیم كه میتوان نامش را ضمیر ناآگاه گذاشت. در ادبیات ما از این معنا با این تعبیر یاد شده كه در اندرون من خسته دل ندانم كیست/ كه من خموشم او در فغان و در غوغاست. این خستهدلی مسالهای مهمی است. به همین دلیل وقتی روانكاوی كاربردی را فروید با بررسی آثار لئوناردو داوینچی بنا گذاشته شد، روانكاوی زنده شد و خوشبختانه امروز در دنیا روانكاوی كاربردی بسیار رواج دارد. روانكاوی كاربردی یعنی دوباره نگاری خود، بررسی پیرامون خود و دیگری و هستی و گذشتهها با این مبنا كه انسان دو گانه است.

وی سپس به توجه روانكاوی كاربردی به دو حوزه خواب و ادبیات اشاره كرد و گفت: میدانیم كه فروید تاكید میكند كه دو راه موثر فهم پیچیدگیهای ناخودآگاه شعر و رویاست. علت آن نیز آن است كه هر دوی این حوزهها غیرارادی است، یعنی فرد نمیتواند آگاهانه اراده كند كه چه خوابی ببیند یا چه شعری را بسراید. من هم با توجه به علایق ادبی خودم كوشیدم با استفاده از روانكاوی كاربردی به چهار شاعر بزرگ ایران یعنی حافظ، فردوسی، خیام و عطار توجه كنم.

 

تاریخنگاری ایرانی مشكل دارد

مكارمی سپس به توجهش به تاریخ پرداخت و گفت: در نتیجه پژوهشهای بعدی متوجه شدم آن تاریخی را كه من آموختهام چندان صحیح نیست و لازم دیدم در این زمینه تحقیق مفصلی صورت دهم و به نتایجی متفاوت رسیدم. بحث من این است كه تاریخنگار ایرانی اگر به مردم و جایگاه (زمان و مكان) ایران توجه كند و نتایج پژوهشش را با اسناد و دلایل و دیگر تاریخنگاران مقایسه كند، متوجه میشود كه در ایران تاریخنگاران نتوانستهاند حقیقت درونی خودشان را نشان دهند. مثلا در

تذكره الاولیای عطار شاهد انسانهای فرهیختهای هستیم كه مطالب فراوانی از خواب و خیال و رویا میگویند، اما این انسانها از واقعیت قابل لمس بسیار دور هستند. وی گفت: در حالی كه تاریخنگاران جدید پیوستگی حوادث تاریخی و فرهنگی را به واژههای كاربردی و رشد و دگرگونی این واژهها همساز كردند و از روشهایی مثل حفاریهای باستانی، سندپردازی و اسطوره خوانی

بهره گرفتهاند. از سوی دیگر موشكافی گفتار تاریخنگاران ما را به چگونگی رشد گروهی و مردمی و زخمهای مردم آشنا میكند. این رویكردهای جدید ضرورت نگاه دوباره به تاریخ ایران را آشكار میكند. به خصوص در طول تاریخ كهن ایران حوادث و رویدادهای فراوانی رخ داده و شاهد درهمآمیزی فرهنگها و اسطورهها بودهایم.

 

مورخ به مثابه روانكاو بالینی

مكارمی سپس به شباهت كار تاریخدان و روانكاو اشاره كرد و گفت: كار مورخ شبیه كاری كه روانكاوی بالینی انجام میدهد، بررسی همان خاطرات و رفتارهای تلنبار شده آدمی است كه در خلال زبان خود را نشان میدهد. گوش فرادادن به تاریخنگاران آنان كه از نزدیك به تلاش یك سرزمین نگریستهاند و حركت اینان را در نظر گرفتهاند، پلی است در گشایش رازهای پنهانی كه در خاطرات قومی مردمان این سرزمین نهفته است. وی سپس به نظریات میشل فوكو كه از دهه ١٩٧٠ در محافل فكری غربی مطرح شد، اشاره كرد و گفت: فوكو نشان میدهد كه به خصوص در علوم انسانی شناخت عینی وجود ندارد و اتفاقا یكی از مشكلات تاریخنگاری ایران از همین جا ناشی میشود. تاریخ ما بر این پایهها استوار است: تاریخ اسطورهای و افسانهای، تاریخ پنهان در گویش مردم، تاریخ پنهان در شعر و فرهنگ مردم و تاریخ به دست آمده در لابهلای سفرنامهها و خاطرات و روزنوشتهها. این تاریخ شاخههای گوناگونی چون تاریخ اجتماعی، تاریخ سیاسی، تاریخ فرهنگی، تاریخ اقتصادی، تاریخ مذهبی، تاریخ عقیدتی و... دارد. اما منابع تاریخی ما چیستند؟ نخست فرهنگ خانواده كه از راه قصهها، متلها و افسانهها در گویشهای گوناگون سینه به سینه به ما رسیدهاند و این پایه نخستین شناخت ما از تاریخ است. منبع بعدی مدرسه است كه به خصوص در سده حاضر به یكدستی رسیده و خوشبختانه در ذهن عموم نقش بسته است. منبع بعدی مدارس دینی و حوزههای سنتی است. در این فرهنگ تاریخ معنای خاص خودش را دارد كه با فرهنگ اسطورهای و فرهنگ خانوادهای و فرهنگ مدرسهای متفاوت است. فرهنگی نیز در رسانههای عمومی تولید میشود كه در سده اخیر این فرهنگ نیز متاسفانه چندان شفاف نبوده و نتوانسته شفافانه تاریخ را منتقل كند.

 

شیوههای تاریخنگاری ایران

مكارمی در بخش دیگری از سخنانش به پژوهشهای تاریخنگاران ایرانی و غیرایرانی اشاره كرد و گفت: اگر به ریشههای اندیشه تاریخی مردم ایران بنگریم، میبینیم كه پژوهشهای ایرانیان و تصحیح متون قدیمی بسیار گسترده و ارزشمند است. همچنین تحقیقات غیرایرانیان درباره تاریخ ایران را میتوان به دو دسته تقسیم كرد كه نخست محققان اروپایی و امریكایی و دوم محققان بلوك شرق هستند. برخی از منابع نیز متعلق به محققان و تاریخنگاران كهن یونانی است. همچنین پژوهشهایی كه در زمینه فرهنگ عامه صورت گرفته است یا پژوهندگانی كه در زمینههایی مثل تاریخ اجتماعی (راوندی) یا تاریخ باستان (حسن پیرنیا) تحقیق كردهاند.

 

مصایب تاریخنگاری ایرانی

وی سپس با رویكردی روانكاوانه به چالشهای تاریخنگاری ایرانی اشاره كرد و گفت: در وهله نخست باید به نفوذ نگرش مذهبی اشاره كرد. تاریخی كه در مدارس ما خوانده میشود، نخستین بار در ابتدای قرن بیستم توسط كسانی نوشته شده كه در مكتبهای قدیمی پرورش یافته بودند. این تاریخنگاران در دوران كودكیشان تحتتاثیر مكاتب سنتی بودند كه در آن نگرش مذهبی غالب بوده است و این، تاثیر اساسی در پژوهشهای تاریخی ایشان داشته است. برای مثال مورخان از اشاره به مذهب بزرگان علم و ادب و هنر طفره میرفتند. مساله دوم آن است كه مورخان با فرهنگ كوچه و بازار آشنا نیستند. مساله سوم آن است كه تاریخنگاری ایرانی متاثر از نگرش چپ گرایانه است و به مساله فرهنگ توجه نمیشود. مساله بعدی تاریخنگاری ایرانی بازگشت سطحی و ساده انگارانه در دوره پهلوی اول به تاریخ ایران باستان است كه میكوشد نظام شاهنشاهی را مستمر و ٢٥٠٠ ساله نشان دهد. ر تاثیر این چهار مساله گفت: این مسائل اولا باعث شده كه افتخار به امپراتوری گذشته رواج یابد، ثانیا به اندیشه سره نویسی و سره گویی انجامیده است. این مسائل به آشفتگی در فكر تاریخی منجر شده است و در نتیجه تاریخی كه ما میخوانیم و میشناسیم روشن نیست. ما اگر درباره زخمهای تاریخی خودمان فكر نكنیم و راجع به آنها صحبت نكنیم و وجوه مثبت و منفی آن را بازبینی نكنیم، این زخمها را با خودمان نگه داشتهایم و سعی میكنیم در مقابل آنها مقاومت كنیم و این مقاومت باعث میشود كه سندرومهای مختلفی پدید آید.

 

ضرورت بازنگاری تاریخ ایران

وی تاكید كرد: به عنوان روانكاوی كه تاریخ ایران را بررسی كرده است، معتقدم كه تا زمانی كه نگاه خودمان به تاریخ را یكسان نكنیم و از این پراكندگی دید و نگاه بیرون نیاوریم و برای هم آن را بیان نكنیم و تا زمانی كه آن را با واقعیت تطبیق ندهیم، دولت-ملت نخواهیم شد. دولت-ملت وقتی ساخته میشود كه یك پشتوانه تاریخی یكسان را نگاه كند. اسلامیندوشن تاریخنگار را كسی میخواند كه قعر زمین را میخواند. من نیز معتقدم كه قعر زمین را باید روایت كرد به شرط آنكه تلاش بكنیم وابستههای فكری و اعتقادی خودمان را درپرانتز بگذاریم و تاریخ دوبارهای برای خودمان روایت كنیم كه در مقابل ملل و اقوام و تاریخهای دیگر قابل دفاع باشد. پیشنهاد من این است كه با حضور روانكاوان و روانشناسان و باستانشناسان یك بار دیگر با همت و بلند نظری به تاریخ ایران و ایرانیان توجه كنیم.

 

همگرایی تاریخ و روانكاوی

حسین مجتهدی، روانكاو و رواندرمانگر بحث خود را با اشاره به علاقه گسترده فروید، بنیانگذار روانكاوی به تاریخ به معنای اعم آن آغاز كرد و گفت: فروید در توتم و تابو (١٩١٦) در پرداختن به مباحثی چون پدركشی، پسركشی، برادركشی، مادرسالاری به ادوار تاریخی نگاه دارد، او در روانشناسی توده و تحلیل آن من در بحث از دو توده مصنوعی (كلیسا و ارتش) به تعبیر خودش باز به تاریخ توجه دارد. او در ناخرسندی در فرهنگ (١٩٣٠) در بحث از رانههای روانی و در بحث از تكخدایی در ١٩٣٨ باز به تاریخ توجه دارد. تحلیل او درباره آثار هنری و ادبی نیز به اسطورهها و تاریخ توجه دارد. مساله مهم این است كه آیا در این موارد تاریخ خادم روانكاوی است یا مخدوم آن؟

وی با اشاره به آثاری كه بر فروید تاثیرگذاشته، گفت: این موارد نشان میدهد كه با همگرایی تاریخ و روانكاوی مواجه هستیم. خانم دكتر لیست، مورخ روانكاو اتریشی میگوید روانكاوان و مورخان با فراموشی و یادآوری و معنای گذشته در حال، خود را مشغول میسازند. برای هر دو روشن است كه یك رخداد و رفتار معین همیشه جبرها یا معناهایی دارد و از این روی هرگز به طور كامل نمیتواند قفلگشایی شود. همچنین گذشته را در حال دیدن كاری است كه هم روانكاو و هم مورخ انجام میدهند. نكته دیگر آن است كه در روانكاوی و تاریخنگاری با روایت یادمانها مواجه هستیم، البته در روانكاوی این روایت فردی و در تاریخ جمعیتر است. رولان بارت بعدها از گفتمان تاریخی به عنوان یك كنش زبانی یاد میكند. یعنی تاریخ مثل داستان است و تاریخنگار در روایت خودش به گزینش دست میزند. در روایتی كه روانكاو آنالیز میكند نیز همین برجستهسازیها و پنهانسازیها را شاهدیم كه باید رازگشایی شود.

 

تاریخ به مثابه داستان

مجتهدی گفت: همچنین هم مورخ و هم روانكاو میكوشند رویداد گذشته را در یك روایت بازسازی كنند. نكته دیگر آن است كه در تاریخنگاری مثل داستان زنجیرهای از رویدادها هستند كه به خودی خود واجد معنا نیستند. فروید از تعبیر «ترجمه» بهره میگیرد و میگوید روانكاو با بسترسازیاش زبان ناخودآگاه را به زبان آگاه ترجمه میكند. تاریخنویس هم به نوعی گذشته تاریخی را به زبان امروز بیان میكند و ترجمانی برای ما روایت میكند. حقیقت تاریخی بنابراین الزاما امری ثابت نیست، بلكه با گفتمانها و پاردایمهای مختلف تغییر میكند. در روانكاوی نیز وضع به همین منوال است، یك رویداد ممكن است برای یك بیمار تروماتیك باشد و برای دیگری خیر. اینجا تجربه فرد از مساله اهمیت مییابد.

این روانكاو در ادامه به پیوستگی تاریخ تحول فردی و نوعی اشاره كرد و گفت: تحول فردی، تحول نوعی را نیز در خودش دارد. ما شاهد خیالپردازیهای كهن و آغازین و نخست هستیم كه به عقیده فروید بخشی از میراث فیلوژنیك بشری هستند و جهانشمول هستند. مثل صحنه آغازین، اختگی و اغوا. فروید در درسگفتارهای روح روانكاوی میگوید: تخیلهای آغازین در زمان آغازین خانواده بشری واقعیت بودهاند و كودك خیالورز به سادگی حفرههای حقیقت فردی را با حقیقت پیشتاریخی پر كرده است. یعنی بسیاری از آن چه امروز واقعیت روانی بوده است، ممكن است در گذشته تاریخی، رویدادی واقعی بوده باشد.

 

خیالورزیهای بازگشتی

مجتهدی سپس به برخی مفاهیم كلیدی روانكاوی برای تحلیل تاریخی مثل «به یادآوردن یا یادمان»،

« رد یاد »، «فراموشی»، « واپس روی»، «تعویق»، «خیال ورزیهای بازگشتی» و. . . اشاره كرد و در ادامه به بحث حافظه فرهنگی و پیوستگی حافظه و فرهنگ پرداخت و گفت: هیچ متنی از نقطه صفر تولید نمیشود، بلكه متنها حضور دارند و در تولید متن، بازخوانی متون گذشته رخ میدهد. در نظام روانی نیز وضع به همین طریق است و خاطرات مدام بازخوانی میشوند و در این بازخوانیها معانی جدید در دیالوگ با خاطرات گذشته خلق میشوند. وی در ادامه به مباحثی چون پیشینه جویی و آرمانیسازی و هویتسازی در تاریخ اشاره كرد و شباهت آن را با سازوكارهای مشابهی در روانكاوی نشان داد و در پایان بعد از اشاره به بحثهای الكساندر میچرلیچ، روانكاو اتریشی- آلمانی و شباهت تحلیل روانكاوانه تاریخ آلمان با تاریخ ایران و اشاره به بحث تروما و سوگواری و كاربرد آن در تحلیل تاریخ ایران گفت: از مفهوم تروما یا جراحت روانی برای تحلیل تاریخی بسیار میتوان بهره گرفت. این جراحت روانی گاهی آن قدر شدید است كه تجربه فراتر از كلام میشود و نمیتواند به بیان بیاید. ما هم بعد از برخی تروماها قرنها سكوت داشتیم. ما هم شاید در طول تاریخ آرمانها و آرزوهایی داشتیم كه در حوادث تاریخی از دست رفته است و شاید یك سوگواری ناكام و یك مالیخولیای جمعی در ما نمود یافته باشد. به ویژه بعد از انقلاب مشروطه و نهضت ملی شاید این طور باشد. گاهی این تجربههای هضم نشده وارد لطیفهها نیز نشدهاند. جوك و شوخی یكی از راههای هضمپذیر كردن دردها و جراحتهاست. اما برخی تروماها مثل حمله مغول حتی به جوك و شوخی نیز بدل نشدند و سازوكار دیگری مثل همسانسازی با پرخاشگر را در این مورد شاهدیم (فردی كه اسم فرزندش را چنگیز میگذارد). همچنین واكنشهای نژادپرستانه نشان میدهد كه این تروماها هضم و پردازش نشده است و در واقع اینها را میتوان به عنوان یك كالبدشكافی روانكاوانهای كه در طول تاریخ هست، بیابیم. آنچه شاید در تاریخ ایران برای حل و فصل تروماها مهم بوده، موضوع زبان و كلام است، یعنی چگونه زبان توانست هویت ملی را حفظ كند اما مثلا در مصر این اتفاق نیفتاد.

 

شاه یك چیز است

وحید میهنپرست، كارشناس فارغالتحصیل باستانشناسی دیگر سخنران این نشست بود كه در بحث خود به رابطه باستانشناسی و روانكاوی پرداخت و این بررسی را حاصل پایاننامه خود خواند و گفت: در این بحث با اصول نظری ژاك لاكان تخت جمشید را بررسی كردهام. در این بررسی از این حكم ژیژكی استفاده كردهام كه میگوید «شاه یك چیز است.» در روانكاوی لاكانی چیز، فقدانی در نظام نمادین است. برای فهم نظم نمادین باید به آرای فردینان سوسور ارجاع داد. نزد سوسور نشانه تركیبی از دال و مدلول است. دل پیكره مادی نشانه و مدلول تصویری است كه از دال به وجود میآید. پیوند میان دال و مدلول همان تصویر ذهنی است كه باعث به وجود آمدن دلالت یا معنا میشود. لاكان با واسازی این تركیب نشان میدهد كه مدلولی وجود ندارد و آن چه هست صرفا دال است. دالها در تفاوت به وجود میآیند و هویتی افتراقی دارند. اگر بپذیریم كه هویت دال صرفا در تفاوت به وجود میآید، باید بپذیریم كه یك ارجاع بیپایان وجود دارد و هیچگاه یك تمامیت معنامند به وجود نمیآید. اما برای به وجود آمدن یك تمامیت معنامند باید جلوی این ارجاع بیپایان با یك سد گرفته شود. از نظر لكان این سد همان «چیز» هست؛ عنصری كه

حائز هیچ ردی از غیاب سایر عناصر نیست و به نوعی بیرون از نظم نمادین است. اما از آنجا كه هر نوعی از واقعیت ناشی از اصابت نظم نمادین است، برای پدید آمدن واقعیت همیشه باید یك عنصر در نقش این چیز به وجود آید و از واقعیت كنار گذاشته شود.

میهنپرست گفت: در بررسی تخت جمشید متوجه شدم كه این امری كه از واقعیت كنار گذاشته میشود، دقیقا بدن شاه است كه از نظم نمادین سلطنتی كنار گذاشته میشود و كل نظم نمادین سلطنتی هخامنشی حول این غیاب بدن شاه شكل گرفته است. اما از آن جا كه اصلیترین اثری كه از تفكر هخامنشی به جا مانده در تخت جمشید است، میتوان آثار این دسترسناپذیری شاه را در كتیبههای هخامنشی در تخت جمشید ببینیم.

وی سپس با این دیدگاه به بررسی كتیبههای تخت جمشید پرداخت و در پایان گفت: كل تلاش شاهنشاهان هخامنشی در دسترسناپذیر وانمود كردن خودشان جلوهگر میشود. آنها میخواستند خودشان را از جنسی دیگر نشان دهند تا خود را از جنس «چیز» یا امر دسترسناپذیر ساختار ی نظم نمادین نشان دهند.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: