1394/8/4 ۰۹:۵۸
«تمام مردان، قباهای بلندی میپوشیدند که وجه مشخصه ایرانیان در عهد باستان بود و کلاهی بر سر میگذاشتند که در خانه نیز آن را از سر برنمیگرفتند. کلاه اینان گاه بسیار بزرگ بود و برحسب بزرگی و شکل خاص آن بود که قبایل مختلف از یکدیگر بازشناخته میشدند». توصیفی که ویبرت بلوشر در سفرنامهاش از پوشش ایرانیان به ویژه کلاه ویژهشان پیش از نخستین جنگ جهانی به دست میدهد، به روشنی نشان میدهد این پوشش ویژه در گذر روزگار چگونه میتوانسته است قشرهای گوناگون مردم را از یکدیگر متمایز کند.
دستاری بسیار سنگین بر شریفترین عضو بدن!
«تمام مردان، قباهای بلندی میپوشیدند که وجه مشخصه ایرانیان در عهد باستان بود و کلاهی بر سر میگذاشتند که در خانه نیز آن را از سر برنمیگرفتند. کلاه اینان گاه بسیار بزرگ بود و برحسب بزرگی و شکل خاص آن بود که قبایل مختلف از یکدیگر بازشناخته میشدند». توصیفی که ویبرت بلوشر در سفرنامهاش از پوشش ایرانیان به ویژه کلاه ویژهشان پیش از نخستین جنگ جهانی به دست میدهد، به روشنی نشان میدهد این پوشش ویژه در گذر روزگار چگونه میتوانسته است قشرهای گوناگون مردم را از یکدیگر متمایز کند. آنگونه که منابع ایرانی در کنار سفرنامهها نشان میدهند، تا همان زمانی که بلوشر در سفرنامهاش یاد کرده است، کلاه جزو نخستین پوشش مردان ایرانی بوده و هیچ مردی نمیتوانست و نباید بدون کلاه از خانه برون آید؛ حتی به بهای آن که سر را نه با کلاه، که با پارچهای بپوشاند. بر اساس همین وضعیت، به ویژه برخی اعتقادات خرافی همچون دیوانه شدن فردی که بیکلاه راه برود، جهانگردان در گزارشهای خود از شیوه زندگی ایرانیان، به موضوع کلاه توجه ویژه نشان دادهاند. تاورنیه، جهانگردی که در عصر صفویه به ایران آمده است، در سفرنامهاش به دستارهایی اشاره میکند که ایرانیان بر سر میگذاشتهاند و البته یک ویژگی عجیب داشتهاند «سربند یا دستار آنها از نوعی پارچه ابریشمی ظریف زری و ملیله است که شکل کروی بزرگ و مدور ما را دارد. بالای آن اندکی مسطح است و در آنجا به پارچهای از زری و ملیله به صورت نوعی دستهگل منتهی میشود. این دستارها بسیار سنگیناند». تاکید تاورنیه بر سنگین بودن دستار، در واقع در پسِ خود به این نکته میتواند اشاره داشته باشد که وجود پوشش بر سر، از هر جنس که باشد، ضروری است، حتی به بهای سنگینی آن؛ چه که در باور ایرانیان، سر شریفترین عضو بدن به شمار میآید. وجود کلاه بر سر مردان ایرانی، ویژه یک قوم و قبیله به شمار نمیآمده است؛ این موضوعی است که در گزارشهای جهانگردان در دورههای گوناگون به روشنی اشاره شده است. جهانگردانی که در ایران مسافرت کرده و دیدههای خود را نوشتهاند، بر این موضوع هماهنگی دارند. آنان در توصیفهای خود از پوشش مردان، عمدتا به وجود پوششی ثابت بر سرشان اشاره داشتهاند. اوژن اوبن، سفیر فرانسه در ایران روزگار پایانی قاجار، در سفر خود به شرق و شمال شرق ایران وضعیت پوشش مردان را اینگونه توصیف میکند «در آن منطقه [سرزمین کردها] فارسیزبانان و ترکزبانان بسیار معدودند. ... مردان لباس آستینگشاد میپوشند و کلاه نمدی کوتاهی که دورش دستمال رنگی بسته شده است، بر سر میگذارند».
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید