1394/7/27 ۱۰:۱۵
نخستین ابزار نوین اطلاعرسانی و ارتباط جمعی چگونه به ایران معاصر وارد شد «تلگراف براى طبیعت حکام به منزله دود و دم است، چشم را ضایع مىکند»
نخستین ابزار نوین اطلاعرسانی و ارتباط جمعی چگونه به ایران معاصر وارد شد
«تلگراف براى طبیعت حکام به منزله دود و دم است، چشم را ضایع مىکند»
امین آریان راد: «قربان خاکپاى اقدس همایون مبارکت شوم از اوّل بروز تلگراف در ممالک محروسه ایران تاکنون بیست سال است و بحمدالله تعالى از توجهات ذات همایون اعلى روزبهروز به رونق و اعتبار آن افزوده است. صحت اخبار تلگراف در ممالک محروسه ایران به درجه[اى] رسیده است، که حواله و طلاق و عقد و طلاق به نوشته آن کرده و مىکنند. اگرچه در این عهد ابدآیت ترقیات عمده و عدیده در دولت ایران پیدا شد، لکن ایجاد تلگراف بر همه تقدم و تفوّق دارد. ... مرحوم مجدالدوله مىگفت که یزد ولایت خوبى است، از تهران دور و بىدم و دود است و تلگراف هم ندارد. حکومت آنجا از همه جا بهتر است. از این قرار معلوم مىشود که تلگراف براى طبیعت حکام به منزله دود و دم است، چشم را ضایع مىکند. طبایعِ امنیتطلب مىدانند که تا چه پایه و چه اندازه تلگراف اسباب امنیت و راحت نوکر و رعیت و وصول مالیات و نظم ولایات و گرفتارى اشرار و قطع ظلم و راه عرض رعیت به خاکپاى اقدس همایون اعلى شده است. تلگراف مطلوب مظلوم و مغضوب ظالم است»,١
این بخشی از عریضه علیقلی خان مخبرالدوله به ناصرالدین شاه قاجار درباره سودمندیهای تلگراف است؛ وسیله ای که به تعبیر اعتمادالسلطنه «از آیات و آثار بزرگ قدرت الهى است» و «عظماء حکماء عصر مىدانند که در امن و آسایش عباد و سکون و آرامش بلاد و نتایج و فواید دیگر تا چه اندازه اثر نموده و ثمر بخشیده است»,٢
نخستین بار گویا اسباب این «آیت قدرت الهی» را میرزا ملکم خان ناظمالدوله به عنوان تحفه از سفر اروپا برای ناصرالدین شاه آورد و آن را با مخابره تلگرافی میان دارالفنون و قصر گلستان آزمود,٣ سه دستگاه تلگرافی که وی همراه خود آورده بود در خوابگاه شاه، بالاخانه میرزا محمدخان کشیکچی باشی سپهسالار و خانه میرزا سعیدخان وزیر امور خارجه نصب شد و کار ارتباط شاه با آنان را آسان کرد.٤
پس از آن در سال ١٢٣٧ خورشیدی به کوشش علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه و موسیو کرزیس اتریشی معلم توپخانه مدرسه دارالفنون، سیم تلگراف در سراسر مدرسه کشیده شد و در دو اتاق مقابل، آزمون تلگراف به انجام رسید. حتی میرزا آقاخان نوری صدراعظم برای دیدن این آزمایش به دارالفنون رفت. روزنامه وقایع اتفاقیه هم در شماره ٣٧٢ مورخ دوم شعبان این خبر را بازتاب داد. پس از آن مقرر شد سیم تلگراف از عمارت خاصه سلطنتى تا باغ لالهزار کشیده شود. باز هم آزمایشی با حضور صدراعظم انجام شد و با موفقیت به انجام رسید,٥ بنا بر نوشته میرزا ملکم خان، صدراعظم از راهاندازی تلگراف میترسید و آن را نامناسب و مایه دردسر برای دولت میدانست.٦
تلگراف با این وجود هنگامی گسترش یافت که یک سال بعد مقرر شد سیم آن به دستیارى فوکس معلم طبیعیات دارالفنون تا سلطانیه زنجان کشیده شود که از نقاط ییلاقى و مورد نظر شاه بود. تلگراف دو سال بعد به تبریز رسید. طلاق دختر علیقلى میرزا اعتضادالسلطنه، زن خسرو خان کرمانى، نخستین خبری بود که به تبریز مخابره شد,٧ این پدیده تازهوارد از فرنگ، سپس به نواحی گیلان گسترش یافت.٨ سروش اصفهانى شاعر این دوره، چنین شادمانى خود را از برقراری تلگراف اینگونه ابراز داشته است «منت ایزد را که، آسان کرد بر عشاق کار/ زین همایون کارگه کاندر جهان شد آشکار ... عاشقان بىپیک و نامه در سؤال و در جواب/ با نگارین در میان فرسنگ اگر باشد هزار».٩
در همین هنگام انگلیسیها براى مرتبط ساختن لندن با بمبئى از راه خشکى به وسیله تلگراف، با دولت ایران گفتوگو کردند. شورش بزرگ هند در سال ١٨٥٧ میلادی (١٢٣٦ خورشیدی) لزوم راهاندازی یک رشته خطوط تلگرافى مستقیم را بر هیات حاکمه بریتانیا آشکار ساخته بود. با همکاری دولت عثمانی بنا شد خطی تا مرز ایران و سپس از آنجا تا هندوستان کشیده شود. این طرح با وجود مخالفت آغازین ناصرالدین شاه، سرانجام با پذیرش ملوکانه همایونی همراه شد,١٠ نخستین قرارداد تلگراف در ١٢٤٢ خورشیدی به امضا رسید. این خط بر اساس توافقها به وسیله دولت ایران با نظارت بریتانیا کشیده میشد اما به ایران تعلق داشت و ایرانىها آن را اداره میکردند؛ انگلیسیها نیز با پرداخت مقررى ثابت میتوانستند پیامهاى خود را بفرستند. خط تازه در پایان سال ١٢٤٣ خورشیدی از خانقین تا کرمانشاه و همدان به تهران و از آنجا نیز از راه اصفهان و شیراز به بوشهر رسید و در آنجا با کابل زیردریایى تا مقصد کراچى ارتباط یافت.١١ سال بعد قراردادی دیگر بسته شد تا خطی تازه فقط براى تلگرافهاى اروپاییان کشیده شود و خط پیشین براى استفاده داخلى اختصاص یابد. دولت ایران حق امتیازى سالانه به مبلغ سی هزار تومان دریافت کرد و مقرر شد همه دستگاه در پایان کار در اختیار دولت جای گیرد. اقدام بعدى گشایش سومین خط ایران و اروپا در ١٢٤٥ خورشیدی با اتصال سیمهاى ایران و روسیه در مرز قفقاز بود.١٢ در این هنگام تلگراف ایران با سیم تلگرافى دولت روسیه و بریتانیا اتصال یافت١٣و ناصرالدین شاه نظر به ترقى و تکمیل اداره تلگراف ایران به هر یک از صاحبمنصبان که در این کار دستی داشتند، نشان و هدیهای اعطا کرد.١٤ این سه خط، یعنى انگلیس و عثمانى، انگلیس و ایران و روسیه و ایران اما نتایجی مطلوب به همراه نیاوردند.
ماموران تلگراف کار خود را در هیچ زمینه، به درستی انجام نمیدادند. فرستادن پیام و خبر با کندى انجام مىگرفت. آشفتگىهای غریب در تاریخِ فرستادن و دریافت تلگراف به دلیل اختلاف تقویم رخ میداد. همچنین ناشىگرىهای مترجمان در زبانهاى انگلیسى، فرانسه، هلندى، آلمانى، ایتالیایى، یونانى، بلغارى، عربى، روسى، ترکى و ارمنى، سرگردانى ماموران به مرز جنون رساند. شرکت خصوصى برادران زیمنس در سال ١٢٤٧ خورشیدی این مشکل را با کشیدن خطی تازه رفع کرد. خط تازه میان لندن و تهران در سال ١٢٤٩ خورشیدی با کوشش این شرکت گشایش یافت و از آنجا به وسیله خطوط موجود با بوشهر و کراچى ارتباط یافت,١٥
قراردادی دیگر در سال ١٢٥١ خورشیدی درباره خطوط تلگرافى منعقد شد و مطابق مواد آن خطی تازه کشیده شد. خط ١٢٤٤ خورشیدی بدین ترتیب برای تلگرافهای داخلی و دو خط دیگر برای تلگرافهای بینالمللی مورد استفاده قرار گرفتند. ١٦ انگلیسیها خطی دیگر در سال ١٢٤٢ خورشیدی از کاشان به یزد و کرمان و سرحد بلوچستان راه انداختند,١٧
خطوط داخلی پس از آن تکمیل شد. مشهد در سال ١٢٥٥، خوزستان به سال ١٢٥٧ و یزد و کرمان نیز در سال ١٢٥٨ خورشیدی به شبکه تلگراف پیوستند,١٨علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه و علیقلی خان مخبرالدوله، در گسترش تلگراف ایران تاثیری فراوان داشتند؛ اولى در پایهگذارى تلگراف در ایران و دومى در ادامه و اداره آن. اعتضادالسلطنه در زمان تصدى خود، تلگراف را مدتى در مقاطعه داشت؛ هم او بود که سى تن از محصلان ایرانی از جمله میرزا جواد خان سعدالدوله را براى فراگیری امور تلگراف به تفلیس فرستاد.١٩ مخبرالدوله نیز سالها معاون اعتضادالسلطنه بود و از سال ١٢٥٥ خورشیدی به وزارت تلگراف منصوب شد.٢٠ نخستین مکان تلگرافخانه در جنوب جلیلآباد (خیابان کنونى خیام)، پشت ارگ و روبهروى بازار گلوبندک بود. دولت ایران یازده سال پس از ایجاد تلگراف، در ١٢٤٧ خورشیدی به عضویت اتحادیه بینالمللى تلگراف درآمد. تلگراف اما از آنجا که یک پدیده علمى و فنى مربوط به تمدن نوین غرب بود، در ایران پیشرفتی چندان نداشت و دگرگونیهای آن نتوانست پا به پاى کشورهای اروپایی پیش رود.٢١ در ١٣١٠ خورشیدی دولت بریتانیا با وجود استفاده از امواج هرتز برای برقراری ارتباط با هندوستان، حاضر نبود مخارج تلگرافخانههای قدیم را بپردازد. همه خطوط تلگراف شرکت هند و اروپا بدین ترتیب با امضای قراردادی به دولت ایران واگذار شد.٢٢ روسیه نیز با فروپاشی حکومت تزاری، از امتیاز تلگراف خود در ایران دست برداشت. انگلیسیها همچنین در ١٣٢٣ خطوط تلگراف را به دولت ایران واگذاردند.٢٣ خطوط تلگراف بدین ترتیب به گونه کامل در اختیار دولت ایران قرار گرفت.
ورود تلگراف به ایران، ارتباط این کشور را با اروپا و دیگر کشورهای جهان گسترش داد و از نظر اطلاعرسانی به عضویت جامعه جهانى درآورد. کشورهای اروپایی هم رفتهرفته به شناسایى اين سرزمين روی آوردند. آنها تا پیش از آن اطلاعاتی اندک درباره ایران داشته، تنها مىدانستند كه بازماندگان كوروش و داريوش در آنجا زندگی مىكنند,٢٤برای نمونه هنگامی که ناصرالدین شاه به ضرب گلوله میرزا رضا کرمانی کشته شد پادشاهان و رئیسان جمهور بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه، بریتانیا، عثمانی، مصر، آلمان، آمریکا، فرانسه، ایتالیا، اتریش، مجارستان، سوئد، نروژ، هلند، اسپانیا و حتی پاپ با فرستادن تلگرافی، درگذشت وی را تسلیت و نشستن مظفرالدین شاه به تخت سلطنت را تبریک گفتند.٢٥آشنایی ایرانیان با تلگراف زمینه دستیابی به آگاهیهای بیشتر را درباره جهان و دستاوردهای تازه آن فراهم آورد؛ به گونهای که به نوشته کرزن «اگر بركات تلگراف نبود ديرزمانى باز در حالتى خوابآلود و قرين ركود غنوده بود و در عالم خلسه خويش همواره خوش مىبود هرگونه آثار تمدن يا اصلاح يا تجديد قوا كه در ايران پديد آمد از بركات تأثير و نفوذ تلگراف بوده است و اگر نبود به نظر من سفر همايونى به اروپا اتفاق نمىافتاد و يا وى از اين اطلاع خرسندى خاطر حاصل نمىنمود كه پادشاهان و سران اروپا به سلامت او جام برداشتند و مردم پاريس و لندن هورا كشيدند».٢٦
تلگراف حتی نفوذ حکومت ایران بر نواحی دوردست کشور را گسترش داد. خبرهای مناطق گوناگون به آسانی در اختیار دربار قرار میگرفت؛ این مهمترین کارکرد تلگراف برای حکومت بود. همین مساله براى رییسان تلگراف امتیازى پدید آورده بود. امکان آشوب و سرکشی تا اندازهای زیاد کاهش یافت. مردم از این اختراع تازه برای شکایت از حاکمان بهره بردند و حتی پاسخ شاه را در برابر خواستههایشان انتظار میکشیدند. به نوشته مخبرالدوله اما به علت آن که امکان این مساله وجود نداشت رفتهرفته از میزان اینگونه تلگرافها کاسته شد. آزادی عمل فرمانروایان محلی تا اندازهای زیاد از دست رفت. همچنین شرایطی برای آنان فراهم ساخت تا در مسائل پیچیده از تهران دستور بگیرند.
مقاطعه دادن تلگراف، افزون بر اینها به یکی از منابع درآمد دولت ایران تبدیل شد. اداره و مقاطعه عوايد تلگراف تا اوایل مشروطیت در دست خانواده علىقلى خان مخبرالدوله بود که سالى بيست هزار تومان به دولت مىپرداخت. محمدولى خان سپهدار تنکابنی پس از پیروزی مشروطیت، تلگراف ايران را به مبلغ سالانه ٢٣٠ هزار تومان اجاره كرد.
وجود تلگرافخانهها از یکسو زمینه را برای نفوذ انگلیسیها در ایران و دستیابی به خبرها و گزارشهای داخلی ایران، بیشتر ممکن کرد و از دیگر سوی، آنجا را به مکانی برای بستنشینی مردم تبدیل کرد. این مهمترین کارکرد تلگرافخانهها برای مردم به شمار میآمد. اوج این مساله را میتوان در سالهای مشروطیت دید.
منابع گزارش در دفتر روزنامه موجود است.
منبع: روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید