حبیب الله عسگراولادی: آيت‌الله بهشتي را تخريب مي‌كردند تا جمهوري اسلامي را تخريب كنند!

1392/10/9 ۰۹:۴۳

حبیب الله عسگراولادی: آيت‌الله بهشتي را تخريب مي‌كردند تا جمهوري اسلامي را تخريب كنند!

حبيب‌الله عسگراولادي از سرشناس‌ترين چهره‌هاي جناح راست نظام جمهوري اسلامي از همان روزهاي اول پيروزي انقلاب تا همين روزهاي آخر حياتش بود. از بنيانگذاران و رهبران اصلي حزب موتلفه اسلامي و فردي كه سال‌ها پيش از پيروزي انقلاب اسلامي مريد حضرت امام شده بود و شناخت امام خميني (ره) از وي تا به‌ آن حد بود كه امام (ره) سال‌ها بعد، در سال‌هاي ابتدايي دهه 60 در واكنش به استعفاي ايشان از دولت ميرحسين موسوي درباره او چنين گفتند:

 

 

گفت و گوي منتشر نشده با حبيب‌الله عسگراولادي درباره حزب جمهوري اسلامي

سيدمهدي دزفولي/ حبيب‌الله عسگراولادي از سرشناس‌ترين چهره‌هاي جناح راست نظام جمهوري اسلامي از همان روزهاي اول پيروزي انقلاب تا همين روزهاي آخر حياتش بود. از بنيانگذاران و رهبران اصلي حزب موتلفه اسلامي و فردي كه سال‌ها پيش از پيروزي انقلاب اسلامي مريد حضرت امام شده بود و شناخت امام خميني (ره) از وي تا به‌ آن حد بود كه امام (ره) سال‌ها بعد، در سال‌هاي ابتدايي دهه 60 در واكنش به استعفاي ايشان از دولت ميرحسين موسوي درباره او چنين گفتند:

 

«... آقاي عسگراولادي كه ايشان هم نظير آقاي مرحوم عراقي از اول نهضت همراه بود و زحمت كشيد و من او را مرد بسيار صالحي، بسيار فداكاري مي‌دانم.»

 

اما حبيب‌الله عسگراولادي علاوه بر اين سوابق، سابقه ديگري هم دارد كه شايد تا به حال كمتر به آن پرداخته شده باشد و آن عضويت در حزب جمهوري اسلامي است. مصاحبه‌يي كه در ادامه مي‌خوانيد، مصاحبه‌يي منتشر نشده و كوتاه با مرحوم عسگراولادي است كه در سال 1391 انجام شده است و بنا به مصالح و دلايل مرحوم عسگراولادي ناتمام ماند.

 

پيش از اين بخشي از مصاحبه‌هاي مستند «داستان ناتمام يك حزب» پيرامون بازخواني پرونده حزب جمهوري اسلامي در روزنامه اعتماد از نظر شما گذشته است. مصاحبه‌هايي با دكتر عبدالله جاسبي (قائم مقام دبيركل وقت حزب)، حميد‌رضا ترقي (از اعضاي حزب موتلفه اسلامي و عضو جناح راست حزب) و دكتر فرشاد مومني (عضو جناح چپ حزب و از ياران نزديك مير حسين موسوي). اما در ادامه مصاحبه كوتاه مرحوم عسگراولادي (وزير بازرگاني دولت اول موسوي و از اعضاي سرشناس جناح راست حزب و عضو شوراي مركزي) درباره فضاي داخلي حزب جمهوري اسلامي و دولت وقت از نظر شما مي‌گذرد.

 

حاج آقا شما از چه زماني به حزب جمهوري پيوستيد و به نظر خود شما، چرا شهيد بهشتي از شما براي عضويت دعوت كردند؟

من تقريبا از همان ابتداي فعاليت‌هاي حزب جمهوري اسلامي، براي عضويت دعوت شدم و با نام حزب و اينكه قرار است تشكيل شود آشنا بودم و به‌ويژه رهبران آن مخصوصا شهيد مظلوم و بزرگوار آيت‌الله بهشتي را از سال‌ها قبل مي‌شناختم. ايشان از شخصيت‌هاي ممتاز نظام بودند كه بركات بسيار براي نظام اسلامي داشتند. ما چون از طيف بازار بوديم و ايشان هم شناخت خوبي از ما پيش از انقلاب اسلامي داشتند به همين دليل دعوت شديم تا در حزب جمهوري اسلامي در خدمت ايشان و آقايان ديگر باشيم.

 

ما در انتخابات اول رياست‌جمهوري شاهد آن بوديم كه مابين روحانيون سرشناس در حزب جمهوري اسلامي و جامعه روحانيت مبارز تهران اختلافاتي بروز پيدا كرد. به نظر شما دليل اين اختلاف چه بود و چرا بني‌صدر راي آورد؟

خب در آن زمان فضا هنوز خيلي مشخص نشده بود و برخي از افراد همانند بني‌صدر توانسته بودند در نظام نفوذ كنند و چهره خود را مخفي نگاه دارند. همين نفوذ هم باعث شده بود تا بتوانند اختلافاتي را در كشور ايجاد كنند. جامعه روحانيت مبارز هم به دليل اينكه هنوز در آن زمان شناخت خوبي از بني‌صدر نداشت و نتوانسته بود اهداف وي را بشناسد به همين دليل از بني‌صدر در انتخابات حمايت كرد. حزب جمهوري اسلامي هم در ابتدا از آقاي جلال‌الدين فارسي حمايت كرد و پس از رد صلاحيت آقاي فارسي از آقاي دكتر حبيبي حمايت كردند كه خب آقاي حبيبي نتوانستند اقبال خوبي در جامعه داشته باشند و در انتخابات نفر سوم شدند. نفر دوم آقاي مدني شده بودند. بني‌صدر هم به اين دليل راي آورده بود كه از خود يك چهره انقلابي و دلسوز كشور ارائه كرده بود و برخي‌ها فكر مي‌كردند او واقعا آدم دلسوز و انقلابي است و به همين خاطر به او راي دادند و بني‌صدر 11 ميليون راي آورد كه البته با مرور زمان چهره حقيقي‌اش براي مردم و جامعه آشكار شد.

 

به نظر شما اختلافات بني‌صدر و حزب جمهوري اسلامي در چه چيز بود و چرا آنقدر بني‌صدر عليه حزب جمهوري اسلامي و به‌ويژه شهيد بهشتي صحبت و سخنراني مي‌كرد؟

خب بني‌صدر چون چهره حقيقي‌اش را آشكار نكرده بود و مي‌خواست انقلاب را زمينگير كند و مي‌دانست شهيد آيت‌الله بهشتي چه نقشي در انقلاب اسلامي دارد به همين دليل مي‌خواست شهيد بهشتي و حزب را بزند تا بتواند تا حد زيادي انقلاب اسلامي را دچار مشكل كند و به همين دليل دايما عليه حزب و رهبران آنكه همگي از شاگردان و ياران نزديك حضرت امام بودند صحبت و سخنراني مي‌كرد، عليه افرادي همانند آيت‌الله خامنه‌اي و آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني و در راس آنها شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتي.

 

حاج آقاي عسگراولادي حالا كمي جلوتر بياييم و برسيم به سال 60 و زمان نخست‌وزيري آقاي مهندس موسوي كه حالا شما به عنوان وزير بازرگاني انتخاب شده بوديد. شما ظاهرا با آقاي مهندس موسوي در كابينه اول خيلي اختلاف‌نظر داشتيد و اين اختلاف‌نظرها در حزب نيز به‌شدت وجود داشته است. اگر امكان دارد پيرامون اين اختلافات كمي توضيح دهيد و اينكه ريشه اين اختلافات در چه چيز بوده است؟

مساله بيشتر بر سر ديدگاه‌هاي اقتصادي و سياسي بوده است و بيشتر بر سر مسائل اقتصادي اختلاف‌نظر داشتيم.

 

همان مساله معروف اقتصاد دولتي و اقتصاد آزاد (بازار)‌؟

بله.

 

حاج آقا ظاهرا شما بر سر همين اختلاف‌نظر‌ها هم استعفا مي‌دهيد؟

بله، چون احساس كردم نمي‌شود ديگر ادامه داد و به صلاح هم نيست.

 

ديگر چه كساني تصميم به استعفا گرفتند؟

من بودم، آقايان ناطق نوري، ولايتي، محسن رفيق دوست، احمد توكلي، مرتضي نبوي و فكر مي‌كنم آقاي پرورش هم بودند.

 

يك صحبت معروفي هم همان زمان نقل شده بود از جانب شما شش، هفت وزير كه در نامه‌يي خطاب به حضرت امام فرموده بوديد: «عده‌يي در دولت به دنبال دولتي كردن مردم هستند و عده‌يي به دنبال مردمي كردن دولت... اگر بخواهيم از اين بن‌بستي كه دچار آن شده‌ايم، بيرون بياييم و قفل اقتصاد كشور باز شود، بايد به دنبال مردمي كردن اقتصاد باشيم» حكايت اين نامه و نقل قول چه بود؟چرا كار به اينجا رسيد كه تصميم به استعفا گرفتيد و به حضرت امام (ره) هم نامه نوشتيد؟

انصاف بدهيم ما نمي‌توانستيم كار كنيم. يعني اختلاف‌نظرهايي وجود داشت كه مانع از آن مي‌شد كه بخواهيم ادامه دهيم. من در دولت حتي با آقاي بهزاد نبوي هم اختلاف‌نظر شديد داشتم.

 

درباره چه چيزي؟

بر سر مساله برنج!

 

چطور؟

آقاي نبوي سياستي درباره موضوع برنج داشتند كه من آن را قبول نداشتم و به ايشان هم گفتم، من 25 سال كارم در بازار بوده است و از زير و بم اين مسائل بازار آگاه هستم و مي‌دانم اين سياست‌ها چه آثاري دارد و به آقاي بهزاد نبوي هم گفتم اما ايشان حرف‌هاي من را قبول نداشت! من به ايشان گفتم آقاي نبوي شما تازه چند وقت است كه مسووليت گرفته‌ايد و درگير اين مسائل شده‌ايد اما من بيشتر از 20 سال است كه در اين مسائل هستم.

 

ماجراي سازمان «بسيج اقتصادي» و بحث ماه مبارك آن سال‌ها را شما در جايي نقل كرده‌ايد. اگر امكان دارد توضيحي هم در اين باره بدهيد.

يكي از مشكلاتي كه وجود داشت مشكل ارزاق ماه مبارك رمضان بود. كشتي‌هاي حامل ارزاق در بنادر جنوبي ما بودند اما كاميون‌هاي وزارت صنايع سنگين كه مسووليت آن با آقاي بهزاد نبوي بود سعي زيادي در رفع مشكلات نمي‌كردند و اين فشارش به مردم مي‌آمد. من هم احساس كردم با اين شرايط صلاح نيست ادامه بدهم و به همين جهت تصميم به استعفا گرفتم.

 

ظاهرا جلسه‌يي هم براي رفع اختلافات شما با آقاي نبوي برگزار شده بود و برخي‌ها وساطت كردند اما مشكل حل نشد و شما صلاح را در استعفا ديديد.

بله، خب اختلاف‌نظرها جدي بود و نمي‌شد با آن وضع ادامه داد.

 

در حزب هم، با جناح چپي‌هاي نزديك به آقاي موسوي همين اختلافات را داشتيد؟

بله بيشتر هم با همين افراد بود و اختلافات هم به مرور زمان جدي‌تر مي‌شد.

 

برخي وزراي منتقد هم كه نام برديد و عضو حزب بودند هم در حزب همين مواضع را داشتند؟

بله مثلا آقايان نبوي، ناطق و ولايتي كه در حزب هم عضويت داشتند همين اختلاف‌نظرها را داشتند كه به دولت هم كشيده شده بود.

 

حاج آقا شما نقش حزب را در معادلات سياسي آن سال‌ها چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

خب حزب جمهوري اسلامي، حزبي مهم و تاثيرگذار بود و رهبران آن هم انسان‌هاي مومن و بانفوذي بودند كه توانستند نقشي مثبت را ايفا كنند و حزب در عرصه سياسي كشور موفق و خوب ظاهر شد.

 

به نظر شما پس چرا حزب آرام آرام از سال 61-1360 افول كرد و در سال 66 فعاليت‌هاي آن متوقف شد؟

به دليل اختلافاتي كه در درون حزب وجود داشت امام مجبور شدند نامه‌يي بدهند و بگويند فعاليت‌هاي حزب متوقف شود.

 

شما در سال 64 هم كانديداي انتخابات رياست‌جمهوري شديد و در همان زمان‌ها بود كه بحث تضاد ميان برخي وزرا و نخست‌وزير وقت (مهندس موسوي) را مطرح كرديد. چرا؟

خب ما با تيم دولت و نخست‌وزير وقت آقاي موسوي اختلاف‌نظر داشتيم و اين اختلافات هم ديگر كم كم آشكار و در جامعه هم مطرح شده بود و چيز پنهان و ناگفته‌يي نبود. حتي در حزب هم همين‌گونه بود.

 

شما فعاليت‌هاي حزب را در مجموع چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

حزب جمهوري اسلامي توانست به خوبي ايفاي نقش كند و نقشي سازنده و مثبت در آن برهه زماني داشته باشد. تا همين حد كافي است. ان‌شاءالله وقت ديگري ادامه دهيم.

 

ممنون از اينكه فرصتي را در نظر گرفتيد تا درخدمت شما باشيم.

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: