سید عباس صالحي معاون فرهنگي وزير ارشاد:سکان فرهنگ را به اهلش می‌سپاریم/پيگيري بحث نويسنده‌هاي ممنوع القلم خواسته‌اي رئيس جمهوري است

1392/10/8 ۰۱:۴۵

سید عباس صالحي معاون فرهنگي وزير ارشاد:سکان فرهنگ را به اهلش می‌سپاریم/پيگيري بحث نويسنده‌هاي ممنوع القلم خواسته‌اي رئيس جمهوري است

اتفاقاتي در دوره هشت سال دولت قبلي رخ داده كه به نوعي منجر به وارد شدن آسيب‌هايي به اين وزارتخانه شدند. با توجه به افزايش توليد فرآورده‌هاي نفتي و افزايش قيمت آن در ابتداي دولت هشت ساله، مسيري برای افزايش سرمايه‌ها و درآمدهاي به ظاهر فرهنگي ايجاد شد.

مريم شهبازي: بحث نشر و مشكلاتي كه در چند سال اخير گريبان فعالان حوزه كتاب را گرفت، از بحث‌هايي نيست كه بگوييم تنها به اهل كتاب و فعالان آن مربوط مي‌شود. اين بحث تنها به خانواده 10 هزار نفري ناشران محدود نيست، بلكه به جمعيتي كلان و ميليوني گره خورده كه مخاطبان اصلي اين محصول فكري را تشكيل مي‌دهند. در سال‌هاي اخير مشكلات متعددي متوجه فعالان اين عرصه شد. از مميزي‌هاي سليقه‌اي و پرحاشيه كتاب گرفته تا افزايش قيمت كاغذ. مؤسسات نشري كه با توجه به افزايش بهاي ارز و غافل ماندن متوليان از آنان يكي پس از ديگري بسته شدند. نويسنده‌ها و مترجماني كه يا به اجبار دست از كار كشيدند و يا اعمال سليقه‌ها آنان را از ادامه فعاليت بازداشت. البته اين موارد تنها بخشي از مشكلاتي به شمار مي‌آيد كه در اين سال‌ها فعالان عرصه كتاب با آن دست و پنجه نرم كردند. مشكلاتي كه آسيب واقعي آن در نهايت متوجه مخاطبان كتاب خواهد شد. با توجه به اين كه زمان چنداني از روي كار آمدن سيد‌عباس صالحي، معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمي‌گذرد، گفت‌و‌گويي با او داشتيم تا از شرايط فعلي كتاب و اقداماتي كه در زمينه برطرف شدن اين مشكلات انجام داده، باخبر شويم.

ارزيابي شما از فعاليت‌هاي وزارت ارشاد در دوره قبل چيست؟ وقتی سکان معاونت فرهنگی ارشاد را به دست گرفتید واقعا چه چیزی را تحویل گرفتید؟
چندان با صحبت كردن از گذشته به ويژه در جهت نفي آن موافق نيستم، چرا كه به هر حال در هر دوره‌اي تلاش شده تا كارهاي مثبتي انجام شود. البته اگر اين نگاه به گذشته از ديد آسيب‌شناسانه باشد، با آن موافق هستم. باید تلاش کنیم و بفهمیم ‌كه چگونه خشت امروز را بنا بگذاريم كه مشكلات ديروز دوباره رخ ندهد و دوباره به نقطه صفر باز نگرديم. در دوره‌هاي مختلف در فضاي فرهنگي وزارت ارشاد با رويكردهاي مختلفي برنامه‌هايي اجرا شده، برنامه‌هايي كه گاه حركت‌هاي رو به جلويي در آن‌ها ديده شده و گاه نيز ضعف‌هايي را به دنبال داشته‌اند.
لااقل بگویید که مهم‌ترين مشكلاتي كه در بدو ورود به معاونت با آن روبه‌رو شديد، چه بود؟
اتفاقاتي در دوره هشت سال دولت قبلي رخ داده كه به نوعي منجر به وارد شدن آسيب‌هايي به اين وزارتخانه شدند. با توجه به افزايش توليد فرآورده‌هاي نفتي و افزايش قيمت آن در ابتداي دولت هشت ساله، مسيري برای افزايش سرمايه‌ها و درآمدهاي به ظاهر فرهنگي ايجاد شد. اين مسأله منجر به شكل گرفتن نوعي احساس سرمايه‌داري كاذب در بخش فرهنگي براي متوليان شد. از همين رو نوعي از مراودات پديد آمد كه منجر به توقع‌زايي براي مجموعه‌هاي مختلف شد. بر همين اساس هم برخي متوليان مجموعه‌ها احساس كردند كه مي‌توانند خواستار حمايت‌هاي مالي بيشتري از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شوند.
اين توقعات هنوز هم ادامه دارند؟
بله و اين بخشي از مشكلاتي است كه هزينه‌هايي را متوجه ارشاد كرده است؛ توقعاتي كه هنوز هم به تبع گذشته ادامه دارند. از طرفي در اين سال‌ها حوزه معاونت فرهنگي شاخص‌هاي روشني برای هدايت و حمايت فرهنگي نداشت و بخش قابل توجهي از برنامه‌هاي آن صرف تأمین توقعات بيروني مي‌شد.
به توقعات خارج از وزارتخانه اشاره كرديد كه هنوز هم ادامه دارند و در اين چند سال شكل گرفته‌اند. نمونه‌اي از اين مصاديق را بگوييد؟
مجموعه‌هاي مختلفي از نهادها، سازمان‌ها و مؤسسات بودند و هنوز هم هستند که با توجه به توقع ايجاد شده به ارشاد به عنوان يكي از منابع تأمين نيازهاي مالي‌شان نگاه مي‌كردند. از همين رو از طريق بخشي از ارتباطاتي كه با معاونت داشتند تلاش مي‌كردند تا منابع مالي مورد نيازشان را از اين طريق تأمين كنند. البته مشكلات ايجاد شده از دوره قبل تنها به اين موارد ختم نمي‌شود. در اين سال‌ها مجموعه‌ها و طيف‌هاي خاصي با معاونت فرهنگي مرتبط بودند. البته در اصل تعامل مشكلي نيست اما مشكل اينجاست كه اغلب آن‌ها در برابر توقعاتشان حمايت چنداني از وزارت ارشاد نمی کردند. متأسفانه آن گروه قبلي هنوز هم متوقع ادامه حمايت‌ها هستند. اين در حالي است كه منابع مالي رو به افول رفته و ارشاد ديگر قادر به پاسخگويي به توقعات قبلي و فعلي نيست.
در شرايط فعلي و با توجه به آسيب‌هايي كه متوجه معاونت شده چه برنامه‌اي در پيش گرفته‌ايد؟
بخشي از برنامه‌ها را شايد بتوان در حوزه‌هاي رواني و دروني تفسير كرد كه اعتماد‌سازي دوباره يكي از مهم ترين آن‌ها به شمار مي‌آيد. اين كه اهالي كتاب به معاونت فرهنگي اعتماد كنند و باور كنند كه اين نهاد پناهگاهي براي آنان به شمار مي‌آيد. اين رويكرد اگر چه به ظاهر برنامه نيست اما در واقع حركتي است كه براي محقق شدن برنامه‌هاي متعددي را مي‌طلبد. طبيعي است كه در چنين شرايطي نبايد به دنبال حذف بخشي از اهالي فرهنگي و سليقه‌هايشان باشيم. اتفاقي كه در دوره‌هاي قبل رخ داده و متأسفانه ما شاهد اين بوديم كه در گذشته متوليان قادر به تحمل سليقه‌هاي متفاوت نبودند. چيزي كه در دولت اعتدال انتظار آن مي‌رود اين است كه سليقه‌هاي متعدد و متنوع در مجموعه تحمل و حفظ شود. اين اعتماد‌سازي و نزديك شدن مجدد اهالي كتاب به متوليان فرهنگي بخش مهمي از برنامه‌هاي ما را تشكيل مي‌دهد. بخش ديگري كه در رأس برنامه‌ريزي‌هاي ما قرار دارد در حوزه شفافيت‌هاي عملكردي است. حداقل از اين طريق قادر به حل بخشي از مشكلات اين حوزه خواهيم بود. از اين طريق هم اقدامات معاونت فرهنگي به‌طور شفاف در برابر اهالي كتاب قرار مي‌گيرد و هم مي‌توانيم از نظرات و نقدهاي اهالي كتاب بهره بگيريم. افرادي هم كه در زمينه هيأت خريد كتاب انتخاب شدند در همين راستا بود. البته تحقق اين مسأله نياز به همراهي اهالي نشر هم دارد و ما به تنهايي در آن موفق نخواهيم شد. در نتيجه اين تعامل دوسويه، اهل كتاب هم قادر خواهند بود كه توانايي واقعي معاونت فرهنگي را به جاي آن چه در گذشته اغراق‌آميز نشان داده مي‌شد؛ ببینند.
به هيأت خريد كتاب اشاره كرديد. انتخاب افرادي نظير كامران فاني، محمدعلي مهدوي‌راد، علي اصغر محمدخان و... اتفاق خوبي به شمار مي‌آيد. مي‌توان اميدوار شد كه در بخش‌هاي ديگر هم شاهد انتخاب‌هايي بر اساس شايسته سالاري و نه بر اساس رابطه و برخوردهاي سليقه‌اي باشيم؟
ما هم در تلاشيم تا به جاي انتخاب‌هايي كه تحت تأثير جريان‌ها و احزاب است به شايستگي افراد توجه داشته باشيم البته هميشه هم در فضاي انتخاب دستمان باز نيست؛ اين طور نيست كه بتوانيم تمام آنهايي را كه انتظار داريم وارد فضاي كار كنيم. خوشبختانه در بحث انتخاب هيأت خريد بخت با ما يار بود تا اين عزيزان همراهي با معاونت فرهنگي را قبول كنند. هر كاري امانتي به شمار مي‌آيد كه بايد آن را به اهلش سپرد. بايد تلاش كرد افرادي كه مي‌توانند آن فعاليت را به درستي عهده دار شوند انتخاب شوند. افرادي كه جزو جريان‌هاي مختلفي فكري- سياسي باشند.
گفته می شود دولت نهم و دهم، اعتماد بخش قابل توجهي از اهل قلم را از دست داد، افرادي كه برخي از آن‌ها حتي حاضر نيستند در داخل كشور آثارشان را منتشر كنند. براي جذب مجدد اين افراد و انتشار آثار آنان در داخل كشور چه برنامه‌اي داريد؟
اين برنامه بايد در زمره اقدامات معاونت فرهنگي دولت جديد باشد. چه در خصوص نويسندگاني كه خارج از كشور هستند و چه آنهايي كه در داخل كشور دست از كار كشيده‌اند. اين عزيزان هر جا كه زندگي كنند به هر حال به اين مرز و بوم تعلق دارند. بر اساس بخشي از وظايفي كه به عهده متوليان فرهنگي قرار دارد بايد فرصت‌هايي ايجاد شود تا در نتيجه آن زمينه‌اي براي فعاليت آنان در فضاي داخل كشور هم فراهم شود. بخشي ديگر هم باز مي‌گردد به تبادل خوب اين دسته از اهل قلم با متوليان. اين عزيزان هم بايد شرايط داخل كشور را درك كنند. اگر اين تعامل يك سويه باشد ما هر چقدر كه تلاش كنيم چندان راه به جايي نخواهيم برد. همان طور كه دولت و حاكميت بايد در جهت اعتماد‌سازي دوباره تلاش كند اهالي كتاب هم بايد در جهت اعتماد حاكميت گام بردارند.
يكي از مشكلاتي كه اهل كتاب در دوره قبل با آن روبه‌رو بودند بحث جايزه‌هاي ادبي و فرهنگی و حاشيه‌هاي آن‌ها بود حاشيه‌هايي كه سال گذشته در اعطاي جايزه جلال به وجود آمد و يكي از بارزترين آن‌ها به شمار مي‌آيد. براي جلوگيري از بروز چنين حاشيه‌ها و حضور تمام طيف‌هاي ادبي و فرهنگی به اين جشنواره‌ها چه خواهيد كرد؟
برگزاري جشنواره‌ها هم داستان خودش را دارد اگر بخواهيم كاري كنيم تا اين رويدادهاي ادبي جاي خود را ميان اهالي ادب و كتاب باز كنند بايد گام‌هايي جدي برداشته شود. انتخاب هيأت داوران از ميان تمام گروه‌ها و جریان ها يكي از راه حل‌هاي اين مسأله است. اين كه اعضاي شوراي تصميم‌گيري اين رويدادها و از طرفي هيأت داوران آنان از ميان افراد مورد قبول عموم اهل كتاب باشند از اهميت بسياري برخوردار است. حتي اگر قادر نباشيم در ابتدا اين اجماع را ايجاد كنيم بايد تلاش كنيم تا نسبت قابل قبولي را در انتخاب‌هاي ياد شده در نظر بگيريم؛ از طريق چنين كارهايي‌است كه ما قادر خواهيم بود به جشنواره‌هاي دولتي و حاكميتي هم اعتبار ببخشيم. از طرف ديگر بايد پاي دخالت‌هاي خارج از معمول در برگزاري اين جايزه‌ها و جشنواره‌ها بريده شود تا مسير برگزاري اين رويدادها در راهي طبيعي قرار گيرد. قصد ندارم قضاوت خاصي درباره گذشته داشته باشم اما آنچه كه در آينده بر آن اصرار داريم اين است كه افرادي دبيري اين جشنواره‌ها و جايزه‌ها را بر عهده بگيرند كه از مقبوليت خوبي در فضاي اهالي آن مجموعه برخوردار باشند.
پس شما به اهالي كتاب اين قول را مي‌دهيد كه به جاي انتخاب گزينه‌هاي به اصطلاح دولتي، از ميان افراد شايسته دست به انتخاب بزنيد؟
بله و تمام تلاشمان را هم در اين زمينه خواهيم كرد، اتفاقي كه هم در مورد آقاي فاني و هم درباره آقاي حبيبي دبير كتاب سال رخ داد. انتخاب آقاي حبيبي هم با همين نگاه بود. نگاه به افرادي كه در محافل علمي فارغ از نگاه‌هاي جناحي يا حزبي داراي اعتبار هستند. از طرف ديگر همان گونه كه اشاره شد هيأت‌هاي داوري هم بايد از چنان مقبوليتي برخوردارباشند كه انتخاب آن‌ها برابر با انتخاب اين جامعه علمي باشد نه انتخابي كه ممكن است پشت سر آن تفسيرها و حاشيه‌هاي بسياري باشد. اگر اهالي فرهنگ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را همچون پليس راهنمايي بدانند كه هدايتگرمان است و ما را از اشتباه‌ها بر حذر مي‌دارد به اين معناست كه موفق عمل كرده‌ايم. بر چنين اساسي قدرت انتخاب از اهالي فرهنگ گرفته نمي‌شود. ما بايد به گونه‌اي عمل كنيم كه مسيرها را مشخص كرده و فقط جهت گیری های کلان را تعیین کنیم.
در روزهاي اخير هم شما و هم آقاي جنتي به اين مسأله اشاره كرده ايد كه محدود شدن رقابت‌هاي عرصه نشر به بخش دولتي آسيب‌هاي بسياري را متوجه صنعت نشر و اهالي آن كرده و آن را آسيب مهمي دانسته ايد كه بايد برطرف شود. آيا در همين راستا حاضريد كه بخشي از فعاليت‌هاي خود را به بخش خصوصي كتاب واگذار كنيد؟
اين نگاهي است كه دولت جديد به آن معتقد است البته تحقق آن نيازمند گذشت زمان و برنامه‌ريزي‌هاي هدفمندي است. مؤسسات دولتي در اين دو دهه به شكل‌هاي مختلف وارد فعاليت‌هاي فرهنگي از جمله نشر كتاب شدند تا جايي كه بخش قابل توجهي از عرصه فرهنگي در اختيار متوليان دولتي قرار گرفت. آن چه كه بايد اين دوره را متمايز كند اين است كه به بخش خصوصي توجه بيشتري شود و سهم آن در حوزه فرهنگ ارتقاي بيشتري پيدا كند تا از اين طريق جلوي گسترش بيشتر بخش دولتي در حيطه توليد فرهنگ گرفته شود بويژه در حوزه‌هايي كه بخش خصوصي توان لازم را پيدا كرده است اين واسپاري بايد رخ دهد.
براي اطلاع از ظرفيت‌هاي بخش خصوصي چه كرده‌ايد؟
در حال فراهم كردن مقدمات اين اتفاق هستيم. تحقق اين مسأله به تعامل هر چه بيشتر بخش خصوصي با دولتي وابسته است. بايد بررسي شود كه در حيطه‌هاي مختلف چه ظرفيت‌هايي وجود دارد. از حيطه نشر كودك گرفته تا بزرگسال بايد توانايي‌هاي بخش خصوصي سنجيده شود. حتي در ارتباط با ظرفيت‌هاي بين‌المللي هم بايد بررسي‌هايي صورت گيرد. وقتي فهميديم تا چه اندازه به بخش خصوصي مي‌توان اعتماد كرد آن وقت است كه بايد دست به واسپاري‌هاي مورد نظر زد.
پس آمادگي اين واگذاري به بخش خصوصي و ايفاي نقش فقط به عنوان حامي و هدايتگر را داريد؟
بله. همين طور است. به‌ويژه در ارتباط با كارهايي كه انجام آن بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است. با ظرفيت شناسي‌هايي كه انجام شده و باز هم ادامه خواهد داشت اين كار را خواهيم كرد. البته اين طي گذشت زمان اتفاق مي‌افتد. بخش خصوصي چندان متمركز نيست كه اين مسأله قدري كار ما را دشوار مي‌سازد. به عنوان نمونه هنوز نمي‌دانيم در حوزه كودك و نوجوان چه ظرفيت‌هايي وجود دارد. پس از اين سنجش با سرعت بيشتري مي‌توان به اين واگذاري‌ها دست زد. اما در ارتباط با بخش‌هاي ديگر به راحتي نمي‌توان نظر داد. بسياري از اين نهادها و ارگان‌ها عادت كرده‌اند كه در جهت حفظ وضعيت موجود گام بردارند. در توجيه آن هم مي‌گويند كه ما بهتر از ديگران مي‌توانيم عمل كنيم يا اما و اگرهايي مي‌آورند تا اين واگذاري رخ ندهد. اتفاقي كه در بخش اقتصادي رخ داد بايد در بخش فرهنگي هم شاهد تحقق آن باشيم.
يكي از ميراث‌هايي كه براي معاونت دوره جديد باقي مانده بحث نويسنده‌هاي ممنوع القلم است. گاه از فهرست سياه نويسنده‌ها و ناشران صحبت مي‌شود. چقدر اين مسأله صحت دارد؟ این را هم در نظر بگیرید که وزیر سابق ارشاد و معاونش منکر چنین فهرستی بوده اند.
تفسيرهاي مختلفی از ممنوع القلم‌ها مي‌شود. بر همين اساس هم هست كه آقايان گفته‌اند كه در دوره‌هاي قبل ممنوع‌القلم نداشته‌ايم. گرچه من بعيد مي‌دانم كه بتوانند اين مسأله را به شكل مطلق انكار كنند! افرادي بودند كه ايراد چنداني در محتواي نوشته‌هاي آنان نبود يا اگر هم بود امكان برطرف ساختنش با اصلاحيه وجود داشت. برخي از نويسنده‌ها در دوره قبل اعلام شده بود كه كارشان منتشر نشود. ممكن است كه اين دستور به شكل كتبي و بخشنامه‌اي ابلاغ نشده باشد اما به صورت شفاهي ابلاغ و اعمال مي‌شد. در 8 سال گذشته، به‌ويژه در چهار سال آخر اين اتفاق افتاده و ملموس هم بوده است.
درست مثل بحث ناشران تعليقي كه به‌طور رسمي نامه‌اي ابلاغ نمي‌شد ولي آنان را از ادامه فعاليت باز مي‌داشتند؟
بله. البته با اين تفاوت كه در حيطه ناشران تعليقي مجموعه اسامي محدود تري وجود داشت اما در بحث ممنوع القلم‌ها تعداد بيشتري در فهرست به قولي سياه قرارداشتند. با وجود اين هر دو نمونه اتفاقي كه به آن اشاره كرديد بدون هيچ سند كتبي و رسمي رخ مي‌دادند. اگر شما در بازار نشر جست‌و‌جويي داشته باشيد؛ خواهيد ديد كه در چند سال گذشته آثاري كه مجوز داشتند و محتواي آن‌ها هم مشكلي نداشت امكان چاپ نداشتند. البته نه اين كه به‌طور كامل به شكل بخشنامه‌اي نبود اما اغلب شفاهي و غير رسمي بودند.
اطلاع داريد كه چه تعداد كتاب‌هايي در اين سال‌ها درگير و دار مميزي مانده‌اند؟
به‌طور طبيعي هميشه كتاب‌هايي براي مميزي به اداره كتاب سپرده مي‌شوند. معمولاً از كتاب‌هايي با اين عنوان نام برده مي‌شد كه بيش از 3-2 ماه در انتظار كسب مجوز مي‌ماندند. تعدادي هم در شرايط بلاتكليفي قرار داشتند. متأسفانه اين كتاب‌ها تعداد قابل توجهي را تشكيل مي‌دادند كه كم هم نبودند.
در ابتداي ورودتان به معاونت فرهنگي قول‌هايي داديد مبني بر اصولي‌تر شدن نحوه مميزي و انتخاب مميزان شايسته. چقدر موفق به تحقق اين قول‌ها شده‌ايد؟
يكي از اتفاق‌هايي كه در همين زمينه رخ داده، اين است كه كتاب‌هايي كه تقاضاي تجديد نظر دوباره براي كسب مجوز آن‌ها داده شده به هيأت ديگري براي بررسي سپرده شود. گروهي غير از افرادي كه نخست به بررسي آن پرداخته‌اند. بخش قابل توجهي از اين آثار بررسي مجدد شده و به درخواست مجوز آن‌ها پاسخ مثبت داده شده است. به برخي ديگر هم با انجام اصلاحيه‌هايي مجوز داده شده است. البته اين طور هم نيست كه تمام آثار تأييد شوند! به هر حال بررسي‌ها بايد بر اساس اصول انجام شود.
گروهي كه بررسي مجدد آثار را بر عهده دارند متشكل از چه افرادي هستند؟
اجازه بدهيد به سؤال شما بعد از انتخاب مدير اداره كتاب پاسخ بدهم. آن وقت تركيب اين گروه را علني‌تر خواهيم ساخت.
اتفاقاً سؤالي هم در اين رابطه داشتم. براي انتخاب مدير اداره كتاب از افراد مختلفي نام برده مي‌شود كه پر رنگ‌ترين انتخاب‌ها به نظر مي‌رسد آقايان شجاعي صائين، سلگي و فردي از حوزه علميه باشد. اين شنيده‌ها را تأييد مي‌كنيد؟
شاخص‌هايي كه براي انتخاب مدير اداره كتاب موردنظر ما بوده و بر اساس آن به دنبال افراد واجد شرايط بوده‌ايم چند مورد است. يكي اين كه خود آن فرد در حيطه كتاب، فرد كتاب شناسي باشد و ديگر اين كه با كتاب پيوند خورده باشد. افرادي كه به نام آن‌ها اشاره كرديد هم قدري با اين نگاه مطرح شده‌اند.
انتخاب مدير اين اداره بالاخره چه زماني مشخص مي‌شود؟
از وقتي سرپرست اداره كتاب مشخص شد قرار بود كه در نهايت تا يك و نيم ماه بعد مدير آن معرفي شود. البته ما در اين مدت به‌طور جدي به دنبال انتخاب گزينه مناسب بوديم كه حداكثر تا آخر هفته مدير اداره كتاب را معرفي خواهيم كرد.
چقدر احتمال اين هست كه مدير اداره كتاب يكي از گزينه‌هاي مطرح شده باشد؟
پاسخ اين سؤال را بگذاريد براي زمان اعلام رسمي‌اش.
ناشران و نويسنده‌هاي تعليقي در چه وضعيتي به سر مي‌برند؟ به عنوان نمونه قرار بود وضعيت نشر چشمه بعد از پايان هفته كتاب مشخص شود اما هنوز اعلام نشده! بالاخره كار اين مؤسسات به كجا مي‌رسد؟
بحث ما در اين زمينه چندان موردي نيست. برخي از اين مؤسسات موارد حقوقي داشتند كه با ابهاماتي همراه بود. يكي از ابهامات اصلي درباره برخي ناشران تعليقي اين بود كه هيأت بدوي و تجديد نظر آن‌ها يك هيأت واحد بودند! زماني كه جرمي اتفاق مي‌افتد و نياز به بررسي دو مرحله‌اي وجود دارد؛ بررسي تجديد نظر را هيأتي غير از هيأت بدوي انجام مي‌دهند. اين اشكالي بديهي بود كه در اين مسأله جلب توجه مي‌كرد و ما به دنبال حل آن بر آمديم. بر همين اساس همان طور كه مي‌دانيد احكامي براي هر دو هيأت صادر شد. ناشراني كه جزو ناشران تعليقي باشند و بررسي حكم آنان در فضاي قبلي رخ داده باشد حق اعتراض دارند و هيأت‌هاي جديد اعتراض آنان را بررسي خواهند كرد.
وضعيت نشر چشمه بالاخره به كجا رسيده؟
چشمه هم در همين حيطه قرار مي‌گيرد. اعتراض اين مؤسسه هم در همين مسير بررسي مي‌شود.
يعني هنوز حكم اين مؤسسه روشن نشده؟
بايد بررسي شود تا حكم نهايي داده شود. زمان اعلام نتيجه هم بستگي به نظر هيأت تجديد نظر دارد.
پيشنهادي مبني بر تشكيل دادگاه ويژه نشر مطرح شده. پيشنهادي كه برخي از اهالي كتاب بر اساس آن خواهان حذف مميزي قبل از نشر هستند تا اگر بعد از انتشار از كتابي شكايت شد، شكايت در دادگاه مورد نظر بررسي شود. چقدر موافق عملي شدن اين پيشنهاد هستيد؟
همان طور كه مي‌دانيد در ارتباط با اين پيشنهاد دو نظر مطرح شده. گروهي كه به مميزي قبل از نشر اعتقاد دارند استدلال‌هايي در رد اين طرح دارند. از جمله اين كه ما در تمام بخش‌هاي توليدي كشور از جمله مواد غذايي هم نظارت قبل از توليد داريم. آن‌ها معتقدند كه اين نظارت بايد در حوزه فكري هم وجود داشته باشد. استدلال ديگر اين گروه اين است كه اگر نظارت قبل از چاپ برداشته شود ممكن است كتاب‌هايي منتشر شود كه به اختلافات قومي و مذهبي بينجامد. از طرف ديگر برخي هم به اين نظارت معتقد نيستند چراكه آن را مخالف آزادي انديشه و بيان مي‌دانند و اجراهاي سليقه‌اي را در آن دخيل مي‌دانند. آن‌ها معتقدند كه در دنياي كنوني و با وجود فضاي مجازي نمي‌توان انتظار داشت كه با مميزي قبل از نشر جلوي انتشار افكار را بگيريم. به عقيده من اين بحث هنوز بايد در حيطه كارشناسي بررسي شود و تكليف آن هنوز معلوم نيست. در حيطه اجرا و عمل معيار در حال حاضر قوانين هستند. البته در صورت نياز بايد اصلاحات لازم در اين قوانين صورت پذيرد.
در جهت اصلاح اين قوانين گامي برداشته شده؟
چيزي كه در حال حاضر به عنوان مجراي قانوني عمل ما وجود دارد قوانين شوراي عالي انقلاب فرهنگي است كه سال 89 تصويب شده است. انتخاب افراد اين هيأت نظارت بسيار مهم است. اين كه چه افرادي و با چه نگاه‌هايي اين هيأت‌ها را تشكيل دهند، از ناحيه وزارت ارشاد پيشنهادي به اين شورا رفته كه به نظر ما اعتدالي و روبه جلو است. هيأت نظارت و داوراني كه به عنوان بررس انتخاب خواهد كرد بسيار اثر‌گذار خواهد بود. اميدواريم كه شورا در جلسه آينده تركيب مورد نظر را تصويب كند.
با توجه به اين كه وزارت ارشاد به‌طور مستقيم با مشكلات عرصه كتاب روبه‌رو است بهتر نيست كه تنظيم و تصويب قوانين مميزي به خود وزارت ارشاد سپرده شود؟
از آن جايي كه زمان چنداني از سپرده شدن قوانين مميزي به اين شورا نمي‌گذرد شايد اظهار نظر درباره آن كمي سخت باشد. در عين حال به نظر مي‌آيد كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي شورايي فرانهادي و فراسازماني است. اگر اين شورا بخواهد اقداماتش را براساس ورود‌هاي خاص و نظارت بر وزارتخانه‌ها انجام دهد؛ قدري با نقش فرانهادي‌اش تداخل ايجاد خواهد كرد. مقوله‌هايي مثل تعليم و تربيت، بحث مهندسي فرهنگي كشور و... بحث‌هاي فرانهادي هستند كه به يك نهاد مرتبط نمي‌شوند. اگر شورا در حيطه‌اي كه به‌طور خاص تنها به يك وزارتخانه مربوط است وارد شود تأثير رواني مثبتي ايجاد نخواهد كرد. ممكن است آن وزارتخانه به مرور حتي به اين نتيجه برسد كه بهتر است كاري نكند و بگذارد ديگران كار كنند. اما به هر حال اين اتفاقي است كه افتاده و مصوبه‌اي است كه وجود دارد و به اين زودي نمي‌توان درباره‌اش نظر داد.
براي كاهش مشكلاتي كه در دو سال اخير براي كاغذ به وجود آمده چه برنامه‌اي داريد. در دولت قبل كه تا بحث مشكلات كاغذ با وزير ارشاد مطرح مي‌شد رسيدگي به آن را خارج از وظيفه ارشاد مي‌دانستند. معتقد بودند كه به وزارت صنعت، معدن و تجارت مرتبط است. اين در حالي است كه ارشاد متولي اصلي نشر است و انتظار بيشتري از آن مي‌رود. در اين زمينه چه خواهيد كرد؟
بحث كاغذ با مجموعه‌هاي متعددي روبه‌رو است. يكي همان بحث تجارت و واردات آن است كه به وزارت صنعت و تجارت فعلي و در گذشته به وزارت صنايع و معادن و بازرگاني باز مي‌گشت. بخشي هم به كارخانه‌هاي كاغذ و تلاش براي تقويت و راه‌اندازي آن‌ها مرتبط مي‌شود. اما ضلع سوم به ارشاد و مصرف‌كنندگان كاغذ به ويژه در حوزه نشر و مطبوعات باز مي‌گردد. ارشاد متولي بحث كاغذ نيست اما به عنوان حامي نشر كتاب و مطبوعات خالي از مسئوليت هم نيست. البته در حال حاضر كاغذ به ثباتي نسبي رسيده. هنوز اقدام جدي شروع نشده اما كارگروه كاغذ از دوره قبل مشغول فعاليت است.
نشر در اين چند سال شرايط خوبي نداشت. روند رو به زوالي داشت تا جايي كه بسياري از مؤسسات فعال آن تعطيل شدند. آن قدر كه پاي ناشران چيني هم به بازار كتاب باز شد. در بحث حمايت از بخش خصوصي نشر چه برنامه‌اي داريد؟
عوامل متعددي منجر به مشكلات حوزه نشر شده‌اند. در سال‌هاي اخير نتوانسته‌ايم همزمان با افزايش كمي انتشار كتاب، افزايش سرانه مطالعه هم داشته باشيم. عرضه و تقاضا برابر نبودند. از طرفي رسانه‌هاي موازي كتاب پديد آمده كه وضعيت نشر را در شرايط دشوارتري قرار داده است. در همين راستا با مجموعه ناشران بحث‌هايي درباره كارگروه اقتصاد نشر داشته‌ايم كه اميدواريم به سرانجام خوبي برسد. بنابراين معاونت فرهنگي در حد توان در تعامل با فعالان نشر است و در حد توان خود از اين مسأله حمايت خواهد كرد.
در روزهاي اخير خبري منتشر شد كه برخی نهادهای خاص هم در صدد احداث كارخانه كاغذ هستند. فكر نمي‌كنيد در شرايط فعلي بهتر باشد تمركزي در حل مشكلات اين حوزه داشته باشيم و در مسير تقويت كارخانه‌هاي موجود گام برداريم؟
بله. اتفاقاً اين نقشي است كه كارگروه كاغذ بر عهده گرفته و تعاملات لازم را برقرار مي‌كند. البته اين كار بايد با حساسيت بيشتري مورد توجه قرار بگيرد تا با مشكلاتي چون از ميان رفتن منابع طبيعي روبه‌رو نشويم.
از طرف آقاي روحاني به‌طور مستقيم پيگيري مورد خاصي در حوزه كتاب به شما توصيه شده؟
پيگيري بحث نويسنده‌هاي ممنوع القلم خواسته‌اي است كه رئيس جمهوري به دنبال بررسي آن هستند.
آقاي صالحي عده‌اي درباره شما اين طور مي‌گويند كه از هيأت مشاوران در سايه‌اي استفاده مي‌كنيد و تحت نفوذ فكري آنان هستيد؟
اين كه هر مسئولي از نظر ديگر كارشناسان هم بهره بگيرد امري طبيعي است. اما با اين شايعه مخالف هستم.
يكي از مهم‌ترين رويدادهاي فرهنگي كشور، برپايي نمايشگاه كتاب است. محل فعلي اين نمايشگاه در سال‌هاي اخير گلايه‌هاي بسياري را بر انگيخته. سال آينده هم نمايشگاه كتاب تهران در مصلي برپا خواهد شد؟
همان طور كه مي‌دانيد يكي از مهم‌ترين گزينه‌هايي كه براي برگزاري نمايشگاه كتاب مطرح شد؛ باغ كتاب بود. بازديدي از اين مجموعه داشتيم و جلساتي در اين رابطه برگزار شده است. در نهايت هم به اين نتيجه رسيده‌ايم كه باغ كتاب براي نمايشگاه سال 93 آماده نخواهد شد.
همان طور كه مقام معظم رهبري فرموده‌اند؛ كتاب بسيار مظلوم واقع شده. ايشان سفارش‌هاي متعددي براي افزايش سرانه مطالعه كرده‌اند. چقدر در اين راستا گام برخواهيد داشت؟
براي تحقق اين خواسته مهم بايد به كتاب و كتابخواني از سنين كم توجه شود. هنوز كم و كاستي‌هاي بسياري در بخش كتاب‌هاي كودك و نوجوان ما وجود دارد. بخشي كه در افزايش سرانه مطالعه و كتابخوان شدن مردم نقش بسيار مهمي برعهده دارد. براي افزايش سرانه مطالعه بايد بيش از گذشته به تقويت اين بخش توجه شود به ويژه در روزگار فعلي كه رسانه‌ها و رقباي متعددي براي كتاب به ميدان آمده‌اند.

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: