مظفر شاهدی: نفوذ حزب توده درون ارتش ایران، امریکا را برای تشکیل ساواک مصمم‌ ساخت.

1392/9/27 ۱۰:۲۲

مظفر شاهدی: نفوذ حزب توده درون ارتش ایران، امریکا را برای تشکیل ساواک مصمم‌ ساخت.

محمد رحمانی - جواد محرمی / نام ساواك در كشور ما با سبعيت و خشونت عجين شده است. نهادي كه بيش از آنكه ايراني باشد و سوداي حفظ منافع ملي را داشته باشد، آلت دست غرب و همكار هم‌پيمانان منطقه‌اي آنها مانند رژيم اشغالگر قدس بود. «سازمان اطلاعات و امنيت كشور» يا همان ساواك در وانفساي جنگ سرد تأسيس شد تا نقش بازوي اجرايي-امنيتي سازمان سيا و بعداً سازمان سنتو در ايران را بازي كند. قانون تصويب ساواك در اواخر سال 1335 به تصويب رسيد و از اوايل 1336 امور تشكيلاتي و اجرايي آن آغاز شد.

 

محمد رحمانی - جواد محرمی / نام ساواك در كشور ما با سبعيت و خشونت عجين شده است. نهادي كه بيش از آنكه ايراني باشد و سوداي حفظ منافع ملي را داشته باشد، آلت دست غرب و همكار هم‌پيمانان منطقه‌اي آنها مانند رژيم اشغالگر قدس بود. «سازمان اطلاعات و امنيت كشور» يا همان ساواك در وانفساي جنگ سرد تأسيس شد تا نقش بازوي اجرايي-امنيتي سازمان سيا و بعداً سازمان سنتو در ايران را بازي كند. قانون تصويب ساواك در اواخر سال 1335 به تصويب رسيد و از اوايل 1336 امور تشكيلاتي و اجرايي آن آغاز شد. در حوزه تاريخي حرف‌هاي زيادي راجع به اين سازمان مخوف و بدنام زده شده، اما آنچنان كه شايسته و بايسته بوده در حوزه پژوهشي به آن پرداخته نشده است و غالب آثار به گونه‌اي احساسي، بيش از آنكه به ساختار، ماهيت و دلایل شكل‌گيري ساواك بپردازد، به بيان جنايت‌هاي اين دستگاه اشاره دارد. مظفر شاهدي جزو تاريخ‌پژوهان پركار كشور ماست كه كتاب او با عنوان «ساواك، سازمان اطلاعات و امنيت كشور» جزو معدود آثار دقيقي است كه به تفصيل به بررسي ساختار ساواك و ابعاد مختلف آن پرداخته است.

 

 

چكيده مصاحبه

 

 

انتشار خاطرات حسین فردوست در سال‌های نخست دهه 1370، آغازگر فصل نوینی در ارائه آثار انسجام‌یافته و دقیق‌تر پیرامون دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی دوران پهلوی شد.

در دوره صدارت امیرکبیر گام‌هایی جدی برای تقویت تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی کشور برداشته شد اما با برکناری و قتل اميركبير تشکیلات اطلاعاتی او هم به‌سرعت از میان رفت.

در تدوین چارچوب تشکیلاتی و مدیریتی ساواک نقش جدی‌تر به سرلشکر حسن پاکروان سپرده شد که سابقه فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی قابل‌قبول‌تری در اداره دوم ارتش داشت.

درباره تشکیلات دیگری با عنوان «سازمان کوک» از اوایل دهه 1320 بدان‌سو (عمدتاً در استان‌های شمالی ایران که همجوار با خاک روسیه شوروی بود) در منابع و اسناد موجود اطلاعاتی وجود دارد.

ساواک پروژه‌ای امریکایی و محصول شرایط جدیدی بود که متعاقب آغاز جنگ سرد میان بلوک غرب تحت رهبری امریکا و بلوک شرق تحت هدایت اتحاد جماهیر شوروی در حال پدیدار شدن بود.

کشف شبکه گسترده ریشه دوانیده حزب توده درون ارتش و نیروهای نظامی و انتظامی ایران بیش از پیش امریکاییان و شرکای انگلیسی آنان را برای تشکیل سازمان امنیتی و اطلاعاتی مصمم‌ ساخت.

امريكا پس از كودتاي 28 مرداد در هماهنگی با مأموران ایرانی که تیمور بختیار در رأس آنها قرار داشت، بررسی ساز و کارهای لازم برای تشکیل سازمان «ساواک» راآغاز کرد.

مأمورانی از ساواک در تمام ساعات شبانه‌روز آمد و شد سفارت شوروی در تهران را تحت مراقبت داشتند و موارد مشکوک را توسط تیم‌های مراقبت ویژه ای که داشتند تا حصول نتیجه دنبال می‌کردند.

 

در بين كتاب‌هاي منتشر شده از شما كتابي با نام «ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور)» وجود دارد. از بين موضوعات متنوع تاريخ معاصر كشور چه انگيزه‌هايي براي تحقيق و پژوهش بر روي اين موضوع داشتيد؟

برای پاسخ به این پرسش، شاید لازم باشد عرض کنم بنده قریب به 20 سال است که به طور تمام وقت در عرصه تاریخ معاصر ایران مشغول پژوهش هستم. در این مدت، بیش از 20 عنوان کتاب تألیف کرده‌ام که 12 عنوان آن چاپ و منتشر شده است. تألیف و انتشار کتاب «ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور: 1357-1335)» هم از این قاعده مستثنا نبوده است. بگذریم از این‌که در هر حال می‌شود گفت ساواک در میان مجموعه نهادها و ساز و کارهای اطلاعاتی، امنیتی ایران در دوران معاصر، به طور کلی و در دوره سلطنت محمدرضاشاه پهلوی به طور اخص، از جایگاه و کارویژه‌های منحصر به فرد و بدون سابقه‌ای برخوردار بوده و به تبع آن، در تحلیل و ارزیابی مجموعه تحولات و رخدادهای آن روزگار، متغیر بس مؤثر و گاه بسیار تعیین‌کننده‌‌ای به‌شمار می‌آمده است؛ تا جایی که بدون يك شناخت بسنده از نقش و جایگاه اين سازمان در حاکمیت پهلوی، نمی‌توان پیرامون بسیاری دیگر از تحولات، حوادث و رخدادهای سیاسی، فرهنگی، امنیتی- نظامی و حتی اقتصادی آن روزگار، به تحلیل و ارزیابی مقرون به واقعیتی دست یافت.

شاید بتوان برای تألیف کتاب ساواک، انگیزه‌ها و دلایل مهم دیگری هم جست‌وجو کرد؛ انتشار هزاران برگ و بلکه بیشتر، از اسناد و مدارک برجای مانده از ساواک (در موضوعات گوناگون)، عمدتاً از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، همراه با گزارش  ها، خاطرات، نوشته‌ها و... دیگری که با موضوع ساواک منتشر شده و می‌توان گفت به آسانی هم در اختیار همگان قرار داشته است، از جمله مهم‌ترین انگیزه‌هایی بود كه مرا به اندیشه ضرورت تألیف اثری جامع و حتی‌المقدور متفاوت‌تر از دیگر آثار و منابعی که تا آن زمان پیرامون ساواک چاپ و منتشر شده بود، رهنمون می‌ساخت. ضمن آن‌كه حتی از همان دوران پهلوی بدین‌سو هم، همواره، درباره نقش و جایگاه ساواک در شئون و سطوح مختلف، حرف و حدیث‌های ضد و نقیض، شایعات و گزارشات و اخبار توأم با افراط و تفریط و به عبارت ساده‌تر، راست و دروغ‌های فراوانی گفته یا نوشته می‌شده است و در این میان، این احساس وجود داشت كه برای نیل به تحلیل و ارزیابی درست‌تری از مجموعه فعالیت‌ها و عملکرد ساواک، نیازمند تألیف اثری جدید با استناد به مجموعه اسناد و مدارک متقن‌تر و دقیق‌تر هستیم. چنین بود كه توفیق تألیف کتاب حاضر نصیب بنده شد.

تا به امروز چند اثر در مورد سازمان‌هاي امنيتي زمان پهلوي منتشر شده است و تا چه حد داراي جامعيت است؟

باید عرض کنم تا سال 1357 و به عبارت دیگر تا پایان دوران سلطنت پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی لااقل در داخل کشور آثار قابل‌ اعتنایی درباره تشکیلات و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آن حکومت منتشر نشده بود. چنان‌كه در تمام دوران حکومت رضاشاه (1320-1304) پیرامون دستگاه اطلاعاتی و امنیتی آن روزگار تقریباً هیچ‌گونه اطلاعات منسجم و قابل‌اتکایی منتشر نشد. فقط پس از حمله متفقین به ایران و عزل رضاشاه از سلطنت (شهریور 1320) بود كه نشریات و روزنامه‌ها فرصت یافتند درباره سطوح و شئون گوناگون دستگاه و تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی دوره گذشته اخبار و اطلاعات قابل‌توجهی منتشر کنند و در همان حال شماری از مخالفان و منتقدان سیاسی و نیز رجال کارگزاران و فعالان مطبوعاتی و فرهنگی و دیگر آگاهان به امور (دوره رضاشاه) با انتشار خاطرات و دانسته‌های خود پیرامون فعالیت و عملکرد تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی آن روزگار روشنگری‌های خوبی بکنند. علاوه بر آن، فرصت مغتنمی هم برای انتشار و دسترسی به اسناد و مدارک مربوط به اين دوره فراهم شد. بدین‌ترتیب در تمام دوران 12 ساله نخست سلطنت محمدرضاشاه پهلوی(1332-1320) فضای سیاسی و اجتماعی نسبتاً مناسبی برای انتشار آثاری با موضوع تشکیلات و دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی دوره رضاشاه و تا حدی همان برهه 12 ساله فراهم شد که البته باز هم در آن دوره شاهد تألیف و انتشار آثار جامعی در این باره نیستیم. به دنبال کودتای تأسفبار 28 مرداد 1332 هم که عصر جدیدی در انسداد سیاسی جامعه ایرانی شکل گرفته و با نوساناتی تا پایان دوره سلطنت پهلوی تداومی سراسر گسترش‌یابنده به خود گرفت، تقریباً هیچ‌گاه فضای سیاسی اجتماعی و فرهنگی مناسبی برای تألیف و بویژه انتشار آثاری متقن، باارزش و البته جامع درباره تشکیلات و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آن روزگار در داخل کشور فراهم نشد؛ ضمن آن‌كه در آثار و نوشته‌های نویسندگان و پژوهشگران خارجی و حتی ایرانی ساکن در خارج از کشور هم در تمام آن دوره 25 ساله شاهد انتشار آثار (کتب و مقالات و...) چندان دقیق و همه‌جانبه‌ای پیرامون این موضوع نیستیم.

به نظر مي‌رسد به دلیل سانسور شدیدی که در کشور حاکم بود، نشریات و روزنامه‌های داخلی به‌هیچ‌وجه امکانی برای انعکاس اخبار و اطلاعات مربوط به فعالیت و عملکرد دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی نداشتند.

بله، آثار احیاناً قابل‌اعتنای منتشره در خارج از ایران هم بندرت امکان ترجمه و ارائه به مخاطبان ایرانی پیدا می‌کرد که البته همان اطلاعات ارائه شده هم نه چندان دقیق و جامع بود. بیشترین اطلاع‌رسانی‌ها و افشاگری‌ها پیرامون فعالیت و عملکرد دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی دوره سلطنت محمدرضاشاه هم توسط مخالفان سیاسی و دانشجویی حکومت (عمدتاً در خارج از کشور) به طور پراکنده در برخی نشریات و محافل سیاسی و مطبوعاتی و احیاناً سازمان‌های مدافع حقوق بشر و نظایر آنها منعکس شده یا در برخی نشریات و جزوات مخالفان حکومت در خارج از کشور منتشر می‌شد که البته باز هم همان موضوع نارسایی و عدم جامعیت اطلاعات داده شده به قوت خود باقی بود.

در واقع پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 فضای سیاسی اجتماعی و فرهنگی مطلوبی برای افشاگری اطلاع‌‌رسانی و انتشار آثار و نوشته‌های گوناگون و پرشمارتری با مضامین و موضوع فعالیت و عملکرد دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی دوره پهلوی بویژه ساواک در کشور فراهم شد.

بله، این روند که در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی شتابی تند داشت، بتدریج ماهیت و محتوایی انسجام‌یافته‌تر و قابل‌اتکاتر پیدا کرد. با این حال عمده آثاری که در این راستا منتشر می‌شد، پیرامون فعالیت و عملکرد ساواک (آن هم اساساً به کارنامه اداره کل سوم آن سازمان یا همان امنیت داخلی) اختصاص داشت و بندرت پیرامون دیگر دستگاه‌ها و تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی آن روزگار اطلاعات قابل‌اعتنایی ارائه می‌شد. این امر تا حد زیادی هم به نقش و جایگاه قاطع و تعیین‌کننده ساواک در امور امنیتی و اطلاعاتی مربوط می‌شد كه سایر نهادها و تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی وقت را تحت‌الشعاع فعالیت‌های خود قرار داده بود. به هرحال تا پایان دهه 1360 جز چند کتاب و البته مقالات پرشمارتری که پیرامون دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی دوره پهلوی به مخاطبان ارائه شده بود، آثار جامع و قابل‌اتکاتری در این باره منتشر نشد. البته انتشار خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست در سال‌های نخست دهه 1370، آغازگر فصل نوینی در اطلاع‌رسانی و ارائه آثار انسجام‌یافته و دقیق‌تر پیرامون دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی دوران پهلوی شد. از اوایل نیمه دوم دهه 1370 بدین‌سو هم شاهد انتشار مجموعه اسناد پرشماری با موضوعات گوناگون بر اساس اسناد طبقه‌بندی شده ساواک (توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی و برخی مراکز اسنادی و پژوهشی دیگر) هستیم که در راستای اطلاع‌رسانی پیرامون نقش و جایگاه ساواک و احیاناً برخی دیگر از تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی موازی در امور ریز و کلان امنیتی دوران پهلوی از اهمیت قابل‌توجهی برخوردار است. ضمن آن‌كه برخی از مدیران ارشد و میانی ساواک هم در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در خارج از ایران خاطرات و دانسته‌های خود پیرامون ساواک و برخی دیگر از تشکیلات و سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی دوران پهلوی را منتشر کرده‌اند كه البته هر یک درباره زوایایی از دامنه فعالیت‌ها و کارنامه ساواک اطلاعاتی گاه بس سودمند و دست‌اول در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند. با این توضیح كه آثاری از این دست ضرورتاً باید با شناخت و دقت علمی بسنده‌ای مطالعه و مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. بنابرآنچه آمد، به‌رغم آن‌كه تاکنون ده‌ها و بلکه بیشتر کتاب و مقاله و... درباره ساواک و دیگر نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی دوره پهلوی در داخل و خارج از ایران منتشر شده است و من می‌توانم ادعا نمایم قریب به تمام این آثار را به‌دقت مطالعه کرد‌ه‌ام، تأکید دارم كه همچنان کتابی را که خودم درباره ساواک تألیف کرده‌ام و اولین بار هم در سال 1386 چاپ و منتشر شده است، جامع‌ترین و دقیق‌ترین اثری است که درباره ساواک در دسترس مخاطبان (در داخل و احیاناً خارج از کشور) قرار گرفته است.

تا قبل از تشكيل ساواك، چه نهاد‌هايي امور امنيتي كشور را در دوره پهلوي به عهده داشتند و عملكرد آنان به چه نحوي بود؟

تا آستانه کودتای سوم اسفند 1299 و قدرت‌یابی تدریجی ولی مداوم رضاخان در صحنه سیاسی و امنیتی- نظامی ایران که نهایتاً هم به انقراض سلسله قاجاریه و تأسیس سلسله پهلوی (9 آبان 1304) انجامید، نظام امنیتی و اطلاعاتی کشور تشکیلات و سازمان بسامان و منسجمی نداشت. گو این‌كه در دوره صدارت امیرکبیر(1268- 1264ق) در اوایل دوران سلطنت ناصرالدین شاه گام‌هایی جدی برای تقویت تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی کشور برداشته شد اما با برکناری و قتل امیرکبیر، تشکیلات اطلاعاتی او هم به‌سرعت از میان رفت. بدین‌ترتیب تا پایان دوره قاجاریه به‌رغم آن‌كه شاهد حضور گسترده و بس تأثیرگذار مأموران و نمایندگان اطلاعاتی و امنیتی دو کشور انگلستان و روسیه تزاری و در مقاطعی مأموران امنیتی آلمان و عثمانی در بخش‌های مختلف ایران هستیم، با این حال به دلایل عدیده داخلی و خارجی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی منسجم و توانمندی در ایران شکل نگرفت. پس از کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299 و تحولات متعاقب آن بود كه رضاخان در راستای تقویت و تحکیم موقعیت خود در عرصه سیاسی کشور و برقراری نظامی مغایر با دستاوردهای انقلاب مشروطه گام‌های جدی‌تری در راستای ساماندهی و تقویت تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی ایران برداشت. نیروی قشون که رضاخان بلافاصله پس از کودتا اقدامات زیادی برای یکپارچگی، تمرکز و هدایت آن انجام داد. در تمام دوران کودتا و سال‌های نخست سلطنت رضاشاه نقش قابل‌توجهی در ایجاد امنیت پادگانی و تثبیت پایه‌های قدرت و سلطه رضاشاه در ایران ایفا می‌کرد. در برهه‌های بعدی هم تشکیلات اطلاعاتی و ضدجاسوسی ویژه‌ای در درون قشون ایجاد شد که تا دهه‌های آتی در زمره سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی مؤثر کشور به فعالیت‌های خود ادامه داد. اما مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی دوره رضاشاه در درون نظمیه (شهربانی بعدی) سازماندهی و گسترش کمی و کیفی قابل‌ملاحظه‌ای یافت. اشتهار تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی رضاشاه اساساً به خاطر نقش قاطع و درجه اولی بود كه در ایجاد رعب و وحشت و از میان برداشتن مخالفان سیاسی حکومت و تحکیم دیکتاتوری خشن رضاشاه در داخل کشور ایفا می‌کرد.

با سقوط رضاشاه، تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی شهربانی تا حد زیادی به ضعف گرایید اما در جایگاه یک سازمان اطلاعاتی و امنیتی به یادگار مانده از دوره رضاشاه به فعالیت و حیات خود ادامه داد. بویژه این‌كه در شرایط اشغال ایران توسط متفقین و حضور سنگین و گسترده مأموران اطلاعاتی- امنیتی و نظامی متفقین در ایران دولت‌های ضعیف و متزلزل وقت ایران هم توان و مجالی جدی برای بازسازی و احیاناً تشکیل سازمان اطلاعاتی و امنیتی مؤثری در کشور نداشتند. بدین‌ترتیب دستگاه اطلاعاتی و امنیتی تحت هدایت شهربانی در تمام سال‌های دهه 1320 و پس از آن به فعالیت‌های نه‌چندان تعیین‌کننده خود ادامه داد. البته به دنبال خروج متفقین از ایران و از سال‌های نیمه دوم دهه 1320 بدان‌سو بر دامنه فعالیت‌های تأثیرگذارتر تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی شهربانی که در مقاطع مختلف با نوساناتی هم همراه بود، افزوده شد. دیگر تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی ایران در دهه 1320 و پس از آن همان سازمان اطلاعاتی شکل گرفته در درون ارتش بود که با عنوان «رکن 2 ستاد ارتش» در سال‌های دهه 1320 نقش مؤثرتری در مجموعه امور اطلاعاتی و ضدجاسوسی کشور ایفا می‌کرد. تشکیلات دیگری هم با عنوان «سازمان کوک» از اوایل دهه 1320 بدان‌سو با ابتکار مأموران اطلاعاتی انگلستان و با هدف مقابله با اقدامات جاسوسی و اطلاعاتی شوروی در مناطق شمالی ایران شکل گرفته بود اما از سال‌های میانی دهه 1320 بدان‌سو حکومت ایران از طریق شبکه‌ای از افسران مورد اعتماد بر مجموعه فعالیت‌های کوک تسلط یافت. قرائن و شواهد موجود نشان می‌دهد سازمان کوک تا سال‌های پایانی دهه 1330 به فعالیت‌های مؤثر خود ادامه داده است. با عنایت به آنچه آمد، باید گفت تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی ارتش، شهربانی و تا حدی هم همین سازمان کوک (و البته فرمانداری نظامی در فاصله بین کودتا تا تشکیل نهایی ساواک در اواخر سال 1335) تا آستانه تأسیس ساواک مهم‌ترین سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور محسوب می‌شدند.

انگيزه اصلي تشكيل ساواك چه بود؟

ساواک پروژه‌ای امریکایی و محصول شرایط جدیدی بود که متعاقب آغاز جنگ سرد میان بلوک غرب تحت رهبری امریکا و بلوک شرق تحت هدایت اتحاد جماهیر شوروی در حال پدیدار شدن بود. روسیه شوروی از همان اوایل پیروزی انقلاب کمونیستی در آن کشور در روندی تدریجی ولی‌ مداوم گام‌هایی جدی برای رسوخ اندیشه‌های کمونیستی در ایران برداشته بود. نقش و جایگاه شوروی در تأسیس، تقویت و تداوم فعالیت‌های حزب توده ایران و نیز فرقه یا حزب دموکرات آذربایجان (تحت رهبری میرجعفر پیشه‌وری) و حزب دموکرات کردستان (با هدایت قاضی محمد) که گرفتاری‌های سیاسی اجتماعی و امنیتی زیادی را متوجه کشور کردند، بر کسی از آگاهان به امور پوشیده نبود. سیاست‌های توسعه‌طلبانه و سلطه‌جویانه شوروی در ایران (از جمله در جریان بحران آذربایجان و کردستان در اواسط دهه 1320) و حمایت‌های بدون شائبه‌ای که حزب توده ایران در راستای رقابت با انگلستان و امریکای تازه به دوران رسیده از خواسته‌ها و علايق استعماری شوروی در ایران می‌کرد، عیان‌تر از آنی بود که نادیده گرفته شود. از اواخر دهه 1320 و در طول دوران نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق علائم آشکارتری از شکل‌گیری عصر جدیدی در روابط شوروی و جهان کمونیسم با جهان سرمایه‌داری غرب تحت رهبری امریکا محسوس شده بود. در چنین شرایطی بود که انگلستان و امریکا اساساً در راستای جلوگیری از نفوذ شوروی و کمونیسم در ایران و سلطه انحصاری بر ثروت سرشار نفت ایران و در نهايت تبدیل ایران به بخشی از سرزمین‌های اقماری غرب آن کودتای تأسفبار را بر ملت ایران تحمیل کردند. در چنین شرایطی بود كه سلطه‌جویان امریکایی و نیز انگلیسی به‌سرعت بر این باور نزدیک شدند كه جهت حراست از منافع استعماری و رقابت‌آمیز خود در ایران (در برابر نفوذ احتمالی شوروی و احزاب و دسته‌هاي سیاسی چپ حامی آن کشور) نیازمند تأسیس دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کارآمد و در عین‌حال دست‌آموزی در ایران هستند. کشف شبکه گسترده حزب توده ایران در درون ارتش و نیروهای نظامی و انتظامی ایران (در سال 1333) بیش از پیش امریکاییان و شرکای انگلیسی آنان را برای تشکیل سازمان امنیتی و اطلاعاتی مورد عنایت مصمم‌تر ساخت. ضمن این‌كه رژیم برآمده از کودتا که بار دیگر دستاوردها و قانون اساسی مشروطه را به سخره گرفته و در پایمال ساختن حقوق و منافع ملت ایران از هیچ عملي فروگذار نکرده بود بر آن نبود که روش ناصواب حکمرانی خود را که اتکای تمام و کمال به امریکا و غرب بود، به کناری نهد و در میان اقشار گسترده ملت ایران مخالفان و منتقدان فراوانی پیدا کرده بود.

به نظر می‌رسید جز توسل به شیوه‌های خشن سرکوب، چاره دیگری برای از میان برداشتن و خاموش کردن آنان پیش روی خود نمی‌بیند.

بله. بنابراین ضرورت داشت برای سازمان اطلاعاتی و امنیتی در حال تأسیس وظیفه مهم‌تر مقابله و مبارزه سرکوبگرانه با مخالفان و منتقدان رژیم پهلوی (از اقشار و گروه‌های مختلف) هم تعریف و تبیین شود. در همین راستا سیا که از اوایل نیمه دوم دهه 1320 در ایران فعالیت‌هایش را آغاز کرده بود و البته در کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت مصدق هم نقش درجه اولی ایفا کرده بود، با گسیل مأمورانی بیشتر و کارآزموده‌تر به ایران در هماهنگی با مأموران ایرانی که تیمور بختیار فرماندار نظامی وقت تهران در رأس همه آنها قرار داشت، بررسی ساز و کارهای لازم برای تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور را آغاز کرد.

در مرحله بعدی تدوین چارچوب تشکیلاتی و مدیریتی سازمان در دست تأسیس ساواک نقش جدی‌تر به سرلشکر حسن پاکروان سپرده شد که سابقه فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی قابل‌قبول‌تری در اداره دوم ارتش و غیره داشت و شواهد هم نشان می‌داد از منظر سیا و امریکایی‌ها افسر خلاق و مورد اعتمادی است. چنین بود كه با تمهید مقدمات قانون تشکیل ساواک در سال 1335 در مجالس شورای ملی (دوره 19) و سنا به تصویب رسید و با ریاست تیمور بختیار کار خود را آغاز کرد. تا اوایل دهه 1340 عمده آموزش‌‌های نیروهای ساواک برعهده سیا قرار داشت؛ علاوه بر این‌كه افسرانی از سیا برای آموزش نیروهای ساواک راهی ایران می‌شدند، شمار بیشتری از پرسنل ساواک هم برای فراگیری آموزش‌های مورد نیاز، راهی پایگاه‌های سیا در امریکا می‌شدند. از اوایل دهه 1340 بدان‌سو با گسترش روزافزون روابط اطلاعاتی و امنیتی رژیم پهلوی با اسرائیل، سیا عمده آموزش نیروهای ساواک را به موساد واگذار کرد که تا واپسین دوران حیات رژیم پهلوی با نوساناتی ادامه یافت.

ساواك تا چه حد در شناسايي عوامل اطلاعاتي بيگانه موفق بود؟ آيا اين سازمان درگيري هم با عناصر غربي داشته است يا نه؟

تا جایی که اسناد و مدارک و نیز شواهد موجود نشان می‌دهد، ساواک با اکثر سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی جهان غرب و نیز کشورهای اقماری آن‌ها در خاورمیانه، آفریقا و غیره تقابل و اختلاف‌نظری جدی پیدا نکرد و چه بسا میان شماری از آن سازمان‌ها با ساواک ارتباط و تعامل نزدیک و همگرایانه وجود داشت، اما بیشترین و مهم‌ترین مأموریت‌ها و اقدامات اطلاعاتی و ضدجاسوسی ساواک در داخل و خارج از مرزهای ایران به برخورد و مقابله با اقدامات ک.گ.ب و کشورهای وابسته به بلوک شرق، همچنین برخی از کشورهای غیرکمونیست منطقه‌ای (عمدتاً هم‌پیمان و متحد با شوروی) رقیب با رژیم پهلوی متمرکز بود.

شواهد و قرائن نشان می‌دهد به رغم تمام تمهیدات ساواک و متحدان منطقه‌ای و غربی آن ک.گ.ب شمار زیادی از مأموران و جاسوسان خود را در پوشش‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی و غیره راهی ایران می‌کرد و در همان حال در میان برخی کارگزاران و رجال لشکری و غیرلشکری حکومت ایران هم عوامل و جاسوسانی را به خدمت گرفته بود. مأمورانی از ساواک در تمام ساعات شبانه‌روز آمد و شدهای سفارت شوروی در تهران را تحت مراقبت داشتند و موارد مشکوک را توسط تیم‌های تعقیب و مراقبت ویژه‌ای که داشتند تا حصول نتیجه دنبال می‌کردند. در این میان البته گاه برخوردهای مختصری هم میان نیروهای ساواک با نمایندگان یا مأموران شوروی بروز می‌کرد که حتی‌المقدور ترجیح داده می‌شد، اين برخوردها شدید و احیاناً رسانه‌ای نشود.

مهم‌ترین برخورد ساواک با جاسوسان ک.گ.ب در ايران در چه مقطع و با چه زمينه‌اي روي داد؟

مهم‌ترين برخورد در قضیه سرلشکر مقربی رخ داد. مقربی که سالیان طولانی اطلاعات حساس نیروهای نظامی و ارتش ایران را در اختیار ک.گ.ب قرار می‌داد، پس از مدت‌ها تعقیب و مراقبت در آذر 1356 به دام مأموران ساواک افتاد و پس از محاکمه و اعتراف به جاسوسی دیرپایش برای ک.گ.ب، در 14 دی 1356 اعدام شد. ضمن این‌كه ساواک در چارچوب پیمان سنتو هم همکاری‌های اطلاعاتی و جاسوسی مشترک قابل‌توجهی با سرویس‌های عضو سنتو علیه اهداف تعیین شده انجام می‌داد. ساواک همچنین تمهیداتی برای جلوگیری از رخنه جاسوسان و مأموران ک.گ.ب و سایر سرویس‌های اطلاعاتی رقیب و دشمن از طریق مرزهای ایران در شرق، غرب، جنوب و نیز شمال کشور داشت. حداقل تا هنگام انعقاد قرارداد الجزایر در سال 1354 ساواک امکانات وسیعی را برای جلوگیری از نفوذ و برخورد با دستگاه اطلاعاتی عراق (استخبارات) می‌کرد. در این راستا ارتباط و هماهنگی نزدیکی میان ساواک و موساد وجود داشت؛ تا جایی كه در سرتاسر مرزهای غربی ایران ایستگاه‌های تعقیب و مراقبت موساد و ساواک مستقر بود و برای مقابله با اقدامات استخبارات جاسوسانی از سوی این دو سرویس هم‌پیمان در مناطق هدف در درون خاک عراق به خدمت گرفته شده بودند. چنان‌كه ترور و قتل تیمور بختیار در درون خاک عراق از جمله مهم‌ترین اقدامات ساواک در اواخر دهه 1340 محسوب می‌شد. ضمن آن‌كه در همان برهه ساواک برای راه‌اندازی کودتایی نظامی در بغداد هم دست به تحرکاتی زد كه قبل از اجرا افشا شده و شمار زیادی از افسران عراقی درگیر در ماجرا اعدام شده و به دنبال آن روابط سیاسی رژیم پهلوی با حکومت عراق سخت به تیر‌گی گراییده و شمار فراوانی از ایرانیان مقیم عراق از آن کشور اخراج شدند. در هر حال نظیر بسیاری دیگر از کشورهای جهان شماری از اعضای سفارتخانه‌های رژیم پهلوی در کشورهای مختلف جهان را مأموران ساواک تشکیل می‌دادند که فعالیت‌هایشان را در پوشش‌های دیپلماتیک و نظایر آن به انجام می‌رساندند. بدون تردید مأموریت و اقدامات این‌گونه مأموران در کشورهای کمونیستی و غیرکمونیستی هم‌پیمان شوروی و بلوک شرق از حساسیت و دقت بیشتری برخوردار بود.

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: