مولانا؛ شاعری کمال گرا

1394/7/8 ۱۰:۳۵

مولانا؛ شاعری کمال گرا

مولانا شاعری عارف و کمال گراست که با سفر در فراسوی زبان فارسی به بی کرانگی رسید و با تصویر کشیدن هنر بزرگش در قالب داستان ها و اشعاری زیبا، اندیشه های والای عرفانی، فلسفی و عاشقانه خویش را تبیین کرد.

 

 مولانا شاعری عارف و کمال گراست که با سفر در فراسوی زبان فارسی به بی کرانگی رسید و با تصویر کشیدن هنر بزرگش در قالب داستان ها و اشعاری زیبا، اندیشه های والای عرفانی، فلسفی و عاشقانه خویش را تبیین کرد.

«کرد مـــردی از سخـــن دانی سؤال، حق و باطل چیست ای نیکومقال، گوش را بگرفت و گفت این باطل است، چشم حق است و یقینش حاصل است»؛ این سخنان برگرفته از گنجینه ی دانش جلال الدین محمد مشهور به مولانای رومی است؛ شاعری که با سرودن اشعاری جاودانه، شعر فارسی را به کمال و اوج رساند.

وی در شِشُم ربیع الاول 604 هجری قمری در بلخ دیده به جهان گشود و در دوره ی کودکی خویش از سرچشمه ی دانش پدرش بهاءالدین ولد از بزرگان آن دیار بهره برد و با او راهی مکه شد و در این سفر با عطار نیشابوری عارف بزرگ آن روزگار دیدار کرد و کتاب ارزشمند «اسرارنامه» را از او هدیه گرفت.

مولانا پس از مدتی پدر خود را از دست داد و در 24 سالگی بر جای وی تکیه زد و به ارشاد و راهنمایی مردم پرداخت و از محضر یکی از مریدان پدرش چون برهان الدین محقق ترمذی کسب فیض کرد. با گذشت زمان، مهم ترین رویداد زندگی او، یعنی دیدار وی با شمس تبریزی به وقوع پیوست. این دیدار سبب شد تا مولانا از نظر روحی و معنوی بسیار دگرگون شود و با ترک مجلس های وعظ و سخنرانی، مسیر تازه یی را با سرودن شعرهایی عرفانی برای خود برگزیند، این امر حسادت مریدان را برانگیخت و آنان برای بازگرداندن جلال الدین محمد به نزد خویش به آزار شمس تبریزی پرداختند.

او به همین دلیل قونیه را ترک کرد و ناپدید شد. مولوی که از بازگشت او ناامید شده بود، به محضر صلاح الدین زرین کوب استادی خردمند رفت و از دانش وی استفاده کرد و پس از آن با حسام الدین چلپی آشنا شد و اثر ارزنده ی خویش به نام «مثنوی معنوی» را بنا به درخواست وی در 6 دفتر با 6 هزار بیت سرود و تمامی شعرهای این کتاب را به او تقدیم کرد. از دیگر آثار منظوم و منثور او می توان غزلیات شمس، رباعیات، فیه ما فیه، مکاتیب و مجالس سبعه را نام برد.

سرانجام جلال الدین محمد بلخی پس از عمری سرودن شعرهای ناب و نوشتن آثاری جاودانه در پنجم جمادی الاخر 672 هجری قمری در 68 سالگی رخ در نقاب خاک کشید و به دیار حق شتافت.

** هشتم مهر روز بزرگداشت مولانا جلال الدین رومی، بهانه یی ارزشمند، برای گفت و گوی پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا با امیراسماعیل آذر مدیر گروه و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی است.

 

**جایگاه مولوی در ایران و جهان

امیر اسماعیل آذر مولانا جلال الدین بلخی را به دلیل تفکر بلند و انسان مدارانه اش نه تنها در ایران بلکه در جهان دارای جایگاه والایی دانست و گفت: پس از آنکه «کلمن بارکس» شاعر آمریکایی ترجمه های مشکل، پیچیده و غیرقابل فهم شعرهای مولانا را برای همه مردم به ترجمه ای ساده تبدیل و کتاب خود را منتشر کرد، به دلیل کیفیت مطلوب آن، بیش از 10 میلیون نسخه از اثر وی به فروش رسید. اگرچه ترجمه های نخستین آثار مولوی از «رِنالد الین نیکلسن» مترجم اثرهای عرفانی فارسی و اسلامی نیز وجود داشت اما این ترجمه ها با تمام توانمندی، صحت و درستی، بیانگر تفکر محوری مولانا نبودند و در این میان ترجمه ی «کلمن بارکس» بسیار سریع جهان را فراگرفت البته نباید پیش از آن کارهایی که «ایوادو ویترای میروویچ» شرق شناس مسلمان فرانسوی درباره ی شهرت مولوی و تفکر او انجام داد، نادیده گرفته شود.

سخن این است با توجه به اینکه در غرب و شرق شعرای بنام دیگری وجود دارند، چرا نام مولوی همه جا ثبت شده است و چرا همه خریدار کلام او هستند؟ باید در پاسخ گفت که نام وی از نظر جغرافیایی برتر و فراتر از تمامی مرزهای ایران است.

 

**اهتمام در معرفی آثار مولوی به جهانیان

این استاد زبان و ادبیات فارسی با بیان نکته ای درباره ی مصادره ی مولوی در کشور ترکیه یا کشورهای دیگر گفت: می دانیم که مولوی چه به خاطر جنگ های روزگار مغولان و چه به دلیل اختلافی که میان پدر او و امام فخر رازی فیلسوف ایرانی در بخارا وجود داشت، آن شهر را ترک و به طرف مکه حرکت کرد و در بازگشت از سفر، معین الدین پروانه از رجال و وزرای روم و شخصیت های دیگری به پیشواز او آمدند و از او خواستند در شهری که صلح بیشتر جریان دارد، بماند و وی پذیرفت و مکانش را قونیه برگزید و پس از آن باقی عمر خویش را به همراه پدر در این شهر سپری کرد و در آنجا جان سپرد.

امروز مزار آنها در قونیه کنار هم قرار دارد. بنابراین اینکه مولانا جلال الدین رومی در قونیه دفن شده است، این امر مولود یک بخت برای آن شهر به شمار می رود اما می توانست این رویداد به گونه ای دیگر به وقوع بپیوندد و وی در خراسان حضور یابد یا در هر مکان دیگری و مساله ی دیدار او با بزرگان ترک پیش نیاید و او از نظر جغرافیایی در شهر دیگری رخ در نقاب خاک کشد بنابراین حضور مولانا و مقبره ی وی در قونیه تنها یک حادثه است. اما اینکه او را مصادره کرده اند چنین چیزی مقدور نیست. در این شرایط ما نیز باید کتاب های وی را به درستی خلاصه و مترجمان زبردست کشور این آثار ارزشمند را به صورت صحیح ترجمه کنند تا بتوانیم این شاعر بزرگ را بیشتر به جهانیان معرفی کنیم.

وی در ادامه ی سخنانش افزود: نمی دانم چرا «رِنالد الین نیکلسن» اسلام شناس انگلیسی و چرا «ژول مُل» خاورشناس آلمانی؛ مثنوی مولوی و شاهنامه ی فردوسی را تصحیح کرده اند؟ چرا بسیاری از افرادی که زبان آنها فارسی نبوده است، برای فارسی زبانان کارهای مفیدی را انجام داده اند؟ البته این امر بسیار خوب است اما امروز با توجه به اینکه تعداد زیادی از دانشجویان زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل شده اند و نیز مترجم های برجسته ای در کشور حضور دارند، بهتر است بنیادهایی ساخته و پرداخته شود تا به این اقدام ها جامه ی عمل بپوشانند.

در این میان بنیاد شمس در گام های نخستین خویش، خوب درخشید اما به تدریج از میزان کارایی آن کاسته شد و در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی هم استادان بسیاری حضور دارند که باید اهتمام بیشتری برای توسعه ی زبان و ادبیات فارسی در جهان به وسیله ی این فرهنگستان با کمک این استادان برجسته صورت پذیرد و امروز به مناسبت روز بزرگداشت مولوی چه نیک است اگر بتوانیم در فرهنگستان کاری برای مولوی انجام دهیم و با ترجمه ی آثار وی به زبان های مختلف، سبب فروش گسترده ی کتاب های این شاعر بزرگ در سطح جهانی باشیم. حقیقت این است که بنگاه های علمی ما باید به صورت دانش بنیان اداره شوند و دانشمندانی که این همه استعداد دارند از استعداد آنها بهره برد تا سرافرازی برای کشور حاصل شود.

مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی در جهت شناساندن اثرهای مولوی به جهانیان بیان کرد: اکنون که بزرگی آثار مولانا را مشاهده می کنیم باید در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، فعالیت هایی را انجام دهیم که در شناساندن تمدن و فرهنگ ایران اسلامی در سطح جهان به صورت کامل محسوس و موثر باشد. بنابراین بهتر است در این راه با اندیشه ای پیش برویم که ابتدا کارهای ما یک خریدار جهانی داشته باشد و در کنار مسایل مالی نیز در مسیر مسایل پژوهشی هم گام های موثری برداشته شود.

 

** تفکر و عقاید مولوی در جهان

امیر اسماعیل آذر درباره ی تفکر و شهرت مولانا در جهان یادآور شد: اگر بخواهم تفکر مولوی و اینکه چرا وی در تمام دنیا شهرت یافت، خلاصه کنم، باید مثالی را در این زمینه عنوان کنم؛ اگر من و شما در بهترین کاخ های جهان مدتی را سر کنیم و از کاخ بیرون نیاییم، پس از مدت کوتاهی دلمان می گیرد و می خواهیم از آنجا خارج شویم و به فضای بیرون برسیم، پس دلیل آن امر این است که محدودیت را پذیرا نیستیم و یا هنگامی که تایر هواپیما هنوز به زمین نرسیده است و با توجه به تمامی توصیه هایی که درباره ی بلند نشدن از روی هواپیما تا لحظه ی به زمین نشستن آن، می شود؛ مسافران با عجله و شتاب می خواهند، چمدان هایشان را بردارند و زودتر خودشان را به در خروجی برسانند.

به این دلیل که هواپیما یک محدوده است و ما می خواهیم با شکستن این محدوده زودتر به فضای بیرون که محدودیت آن بزرگ تر است، برسیم. اما یادمان باشد که هر کاری کنیم، ما مسافران روی زمین هستیم و زمین خود، محدوده ای بزرگ تر از خانه ی ما است.

مولوی هم این را فهمیده بود. او انسان محدود را مضاف الیه نامحدود کرد و گفت: انسان چون قطره ای است که اگر روی زمین بیافتد، خشک می شود اما اگر او را در دریا انداختیم، دیگر قطره، قطره نیست. آنگاه قطره دریا می شود. مولانا ما را با نامحدود، گره زد یعنی ما را مضاف الیه خدا کرد و این شد که انسان آرام گرفت و سخن او پذیرفته شد.

وی افزود: مولانا در جای دیگر می گوید: روزی بیاید کاین سخن خصمی کند با مستمع؛ کآب حیاتم دادمت پس خویش گرساختی، تفسیر این بیت چنین است: روزی سخن من انسان را محاکمه می کند که من برای آرامش و راحتی تو به تو آب حیات داده ام، آب حیات کنایه از مثنوی اوست پس حرف های مرا نشنیدی، سخن مرا نخواندی. این همه رنج، نگرانی و سرگردانی حق توست. در اینجا خصمی کردن معنی محاکمه کردن می دهد، یعنی سخن من بشر را محاکمه می کند که چرا متوجه نشدی و این همه در رنج، مشکل و نابرابری هستی. به این خاطر که تو خود را در محدوده حس می کنی و اگر می خواهی به آسایش برسی باید خود را به نامحدود(خداوند) وصل کنی.

 

**ویژگی های آثار مولانا جلال الدین رومی

مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی سبک مولوی را در مثنوی؛ حکایت دانست و گفت: قرآن مجید دارای بهترین قصه های آموزنده است و چون مولانا شاگرد مکتب قرآن، محسوب می شود بنابراین او هم در سطحی پایین تر از قرآن داستان هایی را ساخته و پرداخته است و آنچه که نیاز مردم به شمار می رود در قالب حکایت بیان کرده است. مثنوی 6 دفتر دارد و اگر ما با این دفترها آشنا شویم با توجه به روایت کردن داستان هایی آموزنده که ارایه دهنده ی راه حل این مشکل ها است، بسیاری از مسایل زندگی ما حل خواهد شد.

او در غزلسرایی پروایی از سخن گفتن ندارد و شاید برخی از غزل های مولوی در قالب شیرین ترین غزل های زبان فارسی است. بنابراین خواندن غزل های او و مثنوی برای هر فارسی زبانی واجب دانسته و مثنوی یک کتاب دعوت محسوب می شود، یعنی یک کارت دعوتی که در قالب یک کتاب تنظیم شده است. تمامی محتوای این کتاب انسان را به حضور در محضر خدا دعوت می کند و این بزرگترین ویژگی شعر مولوی برشمرده می شود، همان چیزی که در غرب بسیار اندک است. بنابراین نه غربی ها و نه شرقی ها بلکه هر انسانی اگر بتواند همواره خودش را در حضور خدا ببیند، بسیاری از مشکل های روحی او کم خواهد شد.

 

** ویژگی های برگزاری کنگره های ادبی

وی درباره ی کنگره های ادبی در ارتباط با آثار مولانا گفت: نتیجه ی برگزاری این کنگره ها در پایان تنها به چند مقاله یا یک کتاب می رسد. البته کنگره ای سال ها پیش در ایالت نورث کارولینای آمریکا با حضور کلمن بارکس تشکیل شد و دنیا این کنگره را به دلیل علمی بودن هنوز می شناسد. علمی بودن یک کنگره باید با سیاسی بودن یک کنگره ی دیگر فرق داشته باشد، یعنی به هیچ روی کنگره های علمی نباید از مسایل سیاسی تاثیر پذیرند، همچنان که مسایل سیاسی نباید از مسایل دیگر تاثیر بگیرند.

باید گفت که میزان نتیجه ی علمی که می خواهیم از یک کنگره علمی با صرف هزینه های بالا برای برگزاری آن به دست بیاوریم، تا چه اندازه است که ما می توانیم این نتیجه را با حضور چند دانشمند برجسته کسب کنیم و با ترجمه ی آثار ادبی، محصولش را به تمام دنیا بفرستیم. به گفته ی «الکساندر پوپ» شاعر و منتقد انگلیسی، اگر انسانی اثری ارزشمند را تهیه کند و در میان بیابان ها هم باشد، مردم به دلیل ارزش بسیار بالای اثر او، وی را شناسایی و به دنبال آن فرد می روند بنابراین بهتر است درباره ی مولوی هم کتاب هایی نوشته و ترجمه شود و ناگفته نماند باید در این امر از دانشجویان زبان و ادبیات فارسی بهره مند شد، زیرا این جوانان استعدادهایی دارند که ممکن است آدم های کهنسال و اندیشمند هم از آن ها بی بهره باشند.

 

**بالا بردن جایگاه ادبی ایران در جهان

امیراسماعیل آذر در پایان سخنانش گفت: ما باید برای بالا بردن سطح کارهای ادبی به ویژه آثار مولانا، گروه های ویژه ای را شناسایی کنیم تا آنها بتوانند با قلم زدن و ترجمه کردن اثرهای ادبی، دنیا را از وجود این گنجینه های ادب پارسی و معنویت و حکمت آن، بهره مند سازند.

ایرنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: