1394/6/17 ۰۹:۴۱
مریم شهبازی: دانشگاه شهید بهشتی در یکماه گذشته علاوه بر دانشجویان خود میزبان مسافرانی از سراسر جهان بود تا با آموختن زبان فارسی، بتوانند فرهنگ ایرانی را بهتر تجربه کنند. افرادی که غالباً در کشورهایشان بهواسطه رشته تحصیلی یا مشاغلشان با زبان فارسی آشنا شده بودند. البته این نفرات تا پیش از شرکت در این کلاسها تاحدی امکان مکالمه را داشتند.
گزارش از آموزش فارسی به زبانآموزان 5 قاره جهان در ایران
شرکت در این دوره آموزشی که به همت بنیاد سعدی برگزار شد علاوه بر آموزش زبان فارسی، فرصتی را برای عرضه داشتههای تاریخی و فرهنگی ایران به وجود آورد. فرصتی که شاید در ظاهر تنها به عرصه ادبیات ختم میشد اما در باطن راهی مؤثر برای به ثمر نشاندن هدفی بود که از آن با عنوان دیپلماسی فرهنگی یاد میکنیم. همانگونه که اشاره شد این علاقهمندان از کشورهای مختلف آمده بودند؛ امریکا، روسیه، آلمان، لبنان و حتی از افغانستان و تاجیکستان که در همسایگیمان هستند و زبانشان نیز فارسی است. همین فرصت اندک آنقدر آنان را تحتتأثیر فرهنگ غنی و کهن ایران قرار داد که نمیدانستند ایرانی را که میدیدند باور کنند یا ایرانی که از آن شنیده بودند! شاید اغراقآمیز نباشد اگر مدعی شویم که برگزاری صحیح چنین دورههایی نه تنها در عرصه ادبیات بلکه در سایر عرصهها برایمان رهاورد بسیاری را به همراه خواهد داشت. البته ارزیابی میزان موفقیت چنین دورههایی تنها از طریق بررسیهای دقیق امکانپذیر خواهد بود چه بسا که برخی از این دورهها بدون هیچ نتیجهای برپا شوند و تنها هزینهای گزاف را به بخشهای مختلف کشور تحمیل کنند. آنچه میخوانید به همراهی یک روزه ما با این دانشجویان خارجی اختصاص پیدا کرده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
زبانی زیبا و متفاوت از دیگر زبانهای جهان
لوکا بنلی(Luca Benelli) از کشور ایتالیا یکی از فارسی آموزان حاضر در دوره دانشافزایی است. وی از شهر پیزا در همسایگی فلورانس، آمده و در دانشگاه ونیز مشغول تحصیل در رشته خاورمیانهشناسی است. البته گرایش رشته تحصیلی او تاریخ ایران است. با توجه به رشته تحصیلیای که انتخاب کرده به یادگیری زبان فارسی نیز علاقه بسیاری دارد و دورههای آموزشی متعددی به همین منظور سپری کرده است. علاوه بر فارسی به ترکی استانبولی نیز سخن میگوید. بنلی در پاسخ به این سئوال که چرا از میان زبانهای متعددی که در کشورهای مختلف به آنها سخن گفته میشود فارسی را انتخاب کرده، میگوید: «زمانی که دوران دبیرستان را به پایان رساندم به یادگیری چند زبان مخصوص علاقه داشتم. ایتالیایی که زبان مادریام است. زبان انگلیسی را هم که بلد بودم؛ از اینرو ترجیح دادم که از میان همه زبانها به یادگیری زبانی بپردازم که هم زیبا باشد و هم متفاوت. از سویی این زبان را به هدف تجاری هم انتخاب کردم. میخواستم زبانهایی را بیاموزم که از نظر مالی نیز در آینده برایم منفعت داشته باشد. هنوز آشنایی چندانی با شاعران و نویسندگان فارسی زبان ندارم اما با کمک استادی که از آموزش وی در کشور خودم بهره میگیرم به مطالعه ادبیات ایرانی نیز خواهم پرداخت.»
بنلی همانگونه که اشاره کرد هنوز آشنایی چندانی با ادبیات فارسی ندارد اما آنچنان هم نیست که هیچکدام از بزرگان ادبیات کشورمان را نشناسد. به لطف ترجمه خوبی که سالها قبل «ادواردفیتزجرالد» از رباعیات خیام انجام داده بسیاری از شعردوستان فراتر از مرزهای جغرافیایی کشورمان با این شاعر و حکیم رباعیسرا آشنا هستند. اتفاقی که ضرورت توجه به ترجمه در جهت معرفی داشتههای ادبیات فارسی به جهانیان را نشان میدهد. البته آنطور که تجربه نشان میدهد، اگر این ترجمه به صورتی که از آن به ترجمه معکوس یاد میشود چندان اثربخش نباشد، بهتر است که متولیان و افرادی که در این زمینه کاری از دستشان بر میآید تلاش کنند تا آثار ادبی فارسی با تلاش مترجمان غیرایرانی و البته با کمک مترجمان و کارشناسانی از کشورمان انجام شود.
این فارسیآموز درباره میزان آشنایی مردم ایتالیا با فرهنگ و تمدن ایران زمین میگوید: «همانگونه که شما ایرانیان از کشور و مردم من چیزهایی میدانید ما هم اطلاعاتی درباره تاریخ، تمدن و حتی شرایط امروز شما داریم. البته برخی از هموطنان من هنوز هم ایران را با عنوان «پرشیا» میشناسند. زمانی که تصمیم به یادگیری زبان فارسی گرفتم از طریق اطلاعاتی که در ارتباط با این زبان، ادب و حتی تمدن آن داشتم به قدم گذاشتن در این راه علاقهمند شدم. بخش زیادی از آنچه را امروز فرا گرفتهام مدیون یکی از استادانم به نام مژگان حیدری خرمآبادی هستم.
به دنبال معرفی زبان و تمدنی جدید به مردم کشور بودم
علیو جمّه(Aliujame) یکی از فارسیآموزانی است که از کشور سِنِگال برای اینکه فرصت یادگیری تکمیلی این زبان را در ایران داشته باشد به تهران آمده است. او که تسلط بسیار خوبی به زبان و ادبیات فارسی دارد در ارتباط با اینکه چرا زبان فارسی را برای آموزش انتخاب کرده میگوید: «دلیل اینکه زبان فارسی را برای یادگیری انتخاب کردهام به این باز میگردد که در کشور من مردم آشنایی چندانی با زبان شما ندارند. از سویی تاریخ و تمدن شما نیز برای مردم من شناخته شده نیست. ضمن اینکه من به یادگیری زبان فارسی پرداختم تا این زبان و ادبیات و همچنین پیشینه تاریخیای که به دنبال دارد را به مردم سِنِگال معرفی کنم. تا جایی که دیدم تنها دانشجویانی که همچون من در حوزه زبان و ادبیات فارسی درس میخوانند اطلاعاتی درباره این حوزه و حتی نقطه جغرافیایی دارند. رشته تحصیلی من در دانشگاه و در مقطع کارشناسی ارشد زبان، ادبیات و تمدن فارسی است. البته دوره کارشناسی را نیز در همین رشته تحصیل کردم و موضوع پایاننامهام نیز نقش زال در شاهنامه فردوسی بود. برای دکترا نیز در ادامه همین مسیر گام برخواهم داشت.»
خبری از جنگ در ایران نیست!
علیو شاعران ایرانی را ادبایی بسیار پرکار میداند و میافزاید: «سرودهها و دیوانهای فردوسی، سعدی و حافظ به سبب کارنامه درخشانی که دارند به زبانهای مختلفی ترجمه شدهاند. حتی در کشور من وقتی که دانشجویان در رشته زبان عربی مشغول تحصیل هستند باید کتاب مولانا را با اینکه شاعری ایرانی است بخوانند. جالب اینجاست که بسیاری از آنان به جای انتخاب آثار شاعران عربزبان به سراغ بزرگانی نظیر مولانا برای کار روی پایاننامه خود میروند. حضور در دانشگاه شهید بهشتی و استفاده از آموزش استادان ایرانی تجربه بسیاری خوبی بود که از طریق بنیاد سعدی، من و دیگر علاقهمندان به آموزش زبان و ادبیات فارسی به دست آوردیم. این سفر برایم تجربههای بسیاری به همراه داشت. ایرانیان به عقیده من مردمی میهماننواز و مهربان هستند. این درست بر خلاف تصوری بود که قبل از سفر از گفتههای دیگران در ذهنم ایجاد شده بود. زمانی که به سِنِگال بازگردم حتماً به مردم از ایران و ایرانیان خواهم گفت. مطالعه این زبان و ادبیات آنقدر برایم جذاب بوده که به طورحتم بر اساس اطلاعاتی که کسب کردم دوستانم را به فراگیری این زبان، ادبیات و تمدن دعوت خواهم کرد.»
سال گذشته هم بنیاد سعدی دورهای را به آموزش دانشجویان خارجی علاقهمند به زبان فارسی در مراکز دانشگاهی کشور اختصاص داد. علیو سال گذشته هم در زمره علاقهمندان به سفر به کشورمان و تکمیل آموزههایش در حوزه زبان فارسی بود اما به علت تبلیغات خلاف واقعیت برخی از رسانههای خارجی خانواده این دانشجوی جوان با حضور او در ایران موافقت نمیکنند. علیو زمانی که از شنیدههای قبل از سفرش به ایران میگفت؛ گفت که گمان میکرده در کشورمان همچون عراق جنگ و ناامنی است و حالا حتماً عکسها و فیلمهایی که گرفته را به اطرافیانش نشان میدهد. جالب اینجاست که حتی در ایام سفر نیز با پیامکهای مختلفی از سوی خانواده خود روبهرو میشود که ایران جنگ شده حواست باشد!
دینارا ساتوچینا (DinaraSatuchina) هم یکی دیگر از زبانآموزان این دوره به شمار میآید. وی از کشور روسیه در این کلاسها شرکت کرده و در دانشگاه اسلامی شهر قازان مشغول فراگیری دو رشته زبان انگلیسی و عربی است. وی بهواسطه یکی از استادان ایرانی خود به زبان فارسی علاقهمند شده است. با وجود آنکه زمان چندانی از یادگیری زبان فارسی نمیگذرد، اما قادر است منظور خود را با استفاده از کلمات و جملات فارسی بخوبی بیان کند. در پاسخ به این سؤال که کدامیک از شاعران و نویسندگانی ایرانی را میشناسد میگوید: «با ادبیات معاصر فارسی آشنایی ندارم اما آثار بسیاری از شاعران کلاسیک ایران را خواندهام. از جمله این شاعران میتوانم به سعدی، حافظ، مولانا و جامی اشاره کنم. متأسفانه هنوز چندان با ادبیات فارسی آشنانیستم و بهطورحتم برای ادامه این راه از دانش افرادی که در روسیه قادر به آموزش در این حوزه هستند بهره خواهم گرفت. تا قبل از سفر به ایران خبرهای مختلفی درباره توافق هستهای ایران در رسانهها خواندم و شنیدم. مردم روسیه چندان از شرایط زندگی و مردم شما نمیدانند اما مردم در شهر قازان که محل زندگیام است اطلاعات بسیاری درباره فرهنگ و تمدن ایرانی دارند.»
رابطهای ناگسستنی میان فرهنگ و زبان
میهمان نوازی و شرایط خوبی که برای حضور این افراد از پنج قاره جهان فراهم شده بود منجر به تأثیرپذیری هر چه بهتر آنان از فرهنگ مردم ایران شد. در همین راستا اگر بعد از پایان هر کلاس به فضایی که برای استراحت دانشجویان مذکور درنظر گرفته شده بود میرفتید بهواسطه همان تأثیرپذیری که به آن اشاره شد در دست اغلب این افراد به جای قهوه که نوشیدنی گرم غالب در کشورهای آنهاست؛ لیوان چای میدیدید. از همین نکته ساده و بهنظر کم اهمیت شاید بتوان به تأثیر چنین تعاملاتی در علاقهمند کردن ساکنان دیگر کشورها به فرهنگ و تمدن خودمان پی برد.
برگزاری این دوره با همکاری تعدادی از مدرسان دانشگاه شهید بهشتی نیز همراه بود. افرادی که برخی از آنان وظیفه تدریس زبانآموزان را برعهده داشتند و برخی دیگر هم به عنوان سرپرست هریک از گروهها به ایفای وظایف خود میپرداختند. امین نویدی، یکی از مدرسان و سرپرستان این دوره آموزشی است. در ارتباط با فارسیآموزانی که با سرپرستی وی در این دوره آموزشی حضور داشتند؛ میگوید: «در گروهی که سرپرستی آنان را به عهده داشتم فارسیآموزانی از کشورهای روسیه، تاجیکستان و قزاقستان حضور داشتند. با توجه به تجربهای که از تعامل یکماهه با این زبانآموزان داشتم اشتیاق بسیاری را در آنان برای یادگیری زبان و ادب فارسی و حتی مطالعه فرهنگ و تمدن کشورمان دیدم. تأثیر آموزشی این قبیل دورهها قابل توجه و خوب است اما به هرحال زبانآموزانی که از کشورهای افغانستان و تاجیکستان آمده بودند بدون نیاز به آموزش به زبان فارسی صحبت میکردند؛ گرچه فارسی آنان، فارسی دری است و با زبان ما تفاوت بسیاری دارد. علاوه بر مسأله گویش در ارتباط با این افراد خط آنان هم با ما تفاوت دارد که آن هم مورد مهمی است. به عنوان نمونه زبان نوشتاری در تاجیکستان «سیریلیک» یا همان روسی است. واژگان بسیاری از روسی به زبان آنان وارد شده و حتی گویش آنان نیز مشابه افغانهاست.»
وی معتقد است که زبانآموزان این کشورها به سبب تفاوتهایی که به آن اشاره شد در بحث نوشتار زبان فارسی با مشکلات بسیاری روبهرو هستند. این در شرایطی است که در مرحله نخست شاید اینگونه به نظر برسد که آنان هم زبانشان فارسی است پس چه اصراری به آموزش دارند! نویدی میافزاید: «فرصتی که در این مدت زبانآموزان برای یادگیری زبان فارسی در اختیار داشتند تأثیر قابلتوجهی در دانش آنان داشته بهگونهای که اغلبشان در مکالمه به پیشرفت خوبی دست یافتهاند. البته در بحث نوشتن با مشکلات بیشتری روبهرو هستند. فراتر از بحث زبانآموزی به عقیده من برپایی چنین دورههایی است از جهت سیاسی- فرهنگی نیز ارمغان بسیار خوبی برایمان به همراه خواهد داشت. علاقهمندانی که برای حضور در این کلاسها به ایران آمدند علاوه بر یادگیری زبان و ادبیات فارسی تا حدی با فرهنگ و تمدن ما هم آشنا شدند. بیاغراق میتوان گفت رابطهای ناگسستنی میان زبان و فرهنگ برقرار است.
نفوذ زبان فارسی به جمعهای خودمانی زبانآموزان
این گفته نویدی زمانی که بحث مطالعه و تحقیق در ارتباط با ادبیات هر کشوری باشد بیشتر خود را نشان میدهد. به بحث فرهنگ و تأثیر آن بر زبانآموزان بازگردیم؛ اغلب این زبانآموزان معتقد بودند با وجود برخی تبلیغات منفی علیهایران در کشورهایشان، ما ایرانیان را مردمی میهماننواز یافتهایم. بخش قابلتوجهی از این افراد آنقدر تحتتأثیر فرهنگمان قرار گرفته بودند که با دیگر خارجیان حاضر در این دوره به جای انگلیسی، فارسی صحبت میکردند. این مسأله بویژه در زمان گردشهای بعد از کلاسهای روزانه و همچنین زمانهای استراحت بعد از ساعت آموزشی خود را نشان میداد. زبانآموزان در گروههایی کوچک ضمن نوشیدن چای کنار هم ایستاده و در حالی که زبان تعداد بسیاری از آنان انگلیسی بود به زحمت با فارسی گاه دست و پا شکستهای که بلد بودند به گفتوگو میپرداختند.
در میان زبانآموزانی که برای یادگیری فارسی به ایران آمده بودند تعداد بسیاری از استادان دانشگاهی نیز دیده میشدند. افرادی که حتی برخی از آنان چند دکترا کسب کرده بودند و برخی هم فارسی را به عنوان زبان سوم، چهارم یا پنجم فرا گرفته بودند. بنابراین اغلب افراد حاضر در این دوره آموزشی افرادی با تحصیلات بالای دانشگاهی بودند که این مسأله منجر به موفقیت هرچه بیشتر متولیان برگزاری این دوره از دستیابی به اهدافشان خواهد شد. «محمدیار حیدراف» هم یکی از استادانی است که به آنان اشاره شد. وی که از کشور تاجیکستان به ایران آمده و دارای دکترای تخصصی در رشته زبان و معناشناسی است، با اشاره به کلاسهای مذکور میگوید: «زبان تاجیک یکی از زیرمجموعههای زبان فارسی است و همانگونه که میدانیم زبان فارسی به شاخههای متعددی تقسیم میشود. از جمله این شاخهها، زبان فارسی رایج در ایران و فارسی دری و تاجیکی است. در تاجیکستان میان هرسهگونه فارسی که به آن اشاره شد تفاوتی قائل نمیشوند. از همین رو دانشجویان در دانشگاه و در سال نخست تحصیلی واحدی درسی با عنوان متن و املای ادبیات کلاسیک نیاکان ارائه میشود. از همین رو ما تاجیکها در کشور شما از جهت برقراری تعامل با مشکلی روبهرو نمیشویم و ضرورتی به یادگیری دیگر گونههای آن به دلیل شباهت موجود نداریم. گرچه خط ما در تاجیکستان سیریلیک است و از این جهت با مشکلاتی در آموزش کامل زبان فارسی روبهرو هستیم. خود من برای برطرف شدن بحث نوشتاری زبان فارسی در این دوره حاضر شدم. از همین رو معتقدم که برگزاری چنین دورههایی اقدامی خیلی بزرگ از جانب کشور شما برای دیگر کشورهای جهان است.»
این مدرس دانشگاه هم معتقد به تحقق بحث دیپلماسی فرهنگی در خلال برگزاری چنین دورههایی است. او میگوید ایران را میتوان به ایران اصلی و ایران خارجی تقسیم کرد! به گفته وی ایران خارجی تصویری است که از طریق برخی رسانههای غربی در ارتباط با کشورمان در ذهن ساکنان کشورهای دیگر نقش بسته است. تصویری که اغلب چندان منطبق بر واقعیت نیست اما ایران اصلی یا واقعی همین کشوری است که ما در آن زندگی میکنیم. حیدر اف، ایران واقعی را ایرانی متفاوت از تصورات قبلیاش و کشوری شبیه بهشت میداند. این در شرایطی است که تاجیکستان فاصله چندانی با کشور ما ندارد اما در آنجا نیز اطلاعات کاملی وجود ندارد؛ گرچه تاجیکها ایرانیان را دوست دارند و از روزگار گذشته مراودات بسیاری با ما داشتهاند.
بازار داغ عکسهای سلفی در کنار هنر بافندگان ایرانی
آنتوان تاهای(Anton Tuhay) از اوکراین هم یکی دیگر از علاقهمندانی است که برای یادگیری زبان فارسی به کشورمان آمده است. تاهای، حدود دو سال قبل بهواسطه استاد ایرانیاش برای یک هفته به ایران سفر کرده بود و از همین رو چندان احساس غریبی نمیکرد. وی در دانشگاه ملی اوکراین در رشته زبان و ادبیات فارسی و علاوه بر آن در رشته ادبیات انگلیسی مشغول تحصیل است. وی درباره اینکه چرا از میان تمام زبانهای رایج در جهان، فارسی را برای فراگرفتن انتخاب کرده میگوید: «از کودکی علاقه بسیاری به یادگیری زبانهای شرقی داشتم. از همین رو بعد از اتمام دوران دبیرستان برای ورود به دانشگاه در چهار- پنج رشته شرقی ثبتنام کردم که در نهایت شرایط به گونهای پیش رفت که فارسی را انتخاب کردم. با آنکه زبان فارسی از ابتدا هم جزو آن چند رشتهای که در آنها ثبتنام کرده بودم قرار داشت اما یکی از دلایل اصلیام در این گزینش، رایگان بودن هزینه تحصیل در آن بود. البته بدون هیچ اغراقی از همان ترم نخست تحصیل در دانشگاه متوجه شدم که به زبان فارسی و ادبیات آن بسیار علاقهمند شدهام تا جایی که حتی در مقاطع تحصیلی بالاتر نیز بدون شک آن را دنبال خواهم کرد.»
تاهای هم مانند دیگر شرکتکنندگان در این دوره زبانآموزی علاقه بسیاری به حضور دوباره و حتی فراهم شدن فرصتی برای مدتی زندگی در ایران دارد. وی در ارتباط با میزان شناختی که از کشورمان برایش حاصل شده تصریح میکند: «شناخت قابلتوجهی در ارتباط با ایران، فرهنگ و تمدن و همچنین ادبیات کهن آن پیدا کردهام. ایران کشوری برخوردار از تاریخی کهن و با سابقه است که همین نکته به تنهایی به جذابیتهای آن میافزاید. شاید جالب باشد که بدانید از وقتی مشغول تحصیل در این رشته شدهام در جشنهای نوروزی مرکز ایرانشناسی اوکراین شرکت میکنم. اغلب استادان ما بخوبی فارسی صحبت میکنند و حتی برخی از آنان ایرانی هستند. بهواسطه علاقهای که به زبان و ادبیات فارسی دارند اطلاعات بسیاری در ارتباط با کشورتان در اختیار ما قرار میدهند. نوروز، شب یلدا و سیزده بدر از جمله آیینهای زیبای شما هستند که به آنها علاقه بسیاری دارم.»
از آنجایی که بخش عمدهای از دلیل حضور این دانشجویان و استادان دانشگاه در دورههای آموزشی مذکور، آشنایی با فرهنگ ایران و از سویی قرار گرفتن در محیط برای زبانآموزی بهتر بود بعدازظهرهای هر روز به گردشهای دستهجمعی اختصاص داشت. در این بین شاید جالب باشد که بدانید بازار عکسهای سلفی نه تنها در میان ما بلکه در میان آنان هم طرفدار بسیاری داشت. در یکی از این بازدیدها، آنان را به شهر فرش بردند؛ شگفتی زبانآموزان از دیدن هنر فرش ایرانی به اندازهای بود که با وجود تذکرهای پی در پی فروشندگان و مسئولان این فروشگاه مبنی بر اینکه عکسبرداری ممنوع است اما زبانآموزان با اشتیاق کنار فرشها ایستاده و سلفیهای چندنفره میگرفتند!
کلیر کولی (Cleire Cooley)دانشجوی دوره دکترای رشته سینمای خاورمیانه با گرایش سینمای ایران است که از دانشگاه آستون(Auston) از تگزاس به ایران آمده است. او در کنار زبان فارسی مشغول یادگیری زبان عربی نیز هست. تلاش او برای یادگیری زبان فارسی از علاقهاش به سینمای ایران ناشی میشود. در همین رابطه میگوید: «با توجه به رشته تحصیلیام، یادگیری زبان فارسی به من فرصت بیشتری برای درک و فهمیدن سینمای شرق و بویژه ایران میدهد. زمانی که به یادگیری زبان عربی مشغول بودم فهمیدم که فارسی، زبانی بسی ار زیبا و شیرین است. البته قبل از دوران کارشناسی من چند فیلم از سینمای ایران دیده بودم که همین فیلمها عامل مهمی در تشویق من به یادگیری این زبان بود.» کلیر هم مانند دیگر زبانآموزانی که در این دوره شرکت کردند علاقه بسیاری به ایران پیدا کرده است. او معتقد است که سینمای ایران، سینمایی بسیار استثنایی و متفاوت از سینمای دیگر کشورهاست و میگوید: «مردم در سراسر دنیا سینمای شما را میشناسند. ادبیات و سینما پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند از همین رو باید این زبان را بخوبی فرا بگیرم تا سینمای کشورتان را بهتر بفهمم. مردم شما اهمیت بسیاری برای شعر قائل هستند این در حالی است که مردم امریکا برای شعر جایگاه چندانی قائل نیستند.»
شاید برایتان چندان باورپذیر نباشد که این دانشجویان و استادان دانشگاه در همین مدت کوتاه حضور در ایران آنقدر به فرهنگ ایران علاقهمند شدهاند که بسرعت از بخشهایی از آن کپیبرداری کردند. اگر در گردشهای روزانه و سوغاتی خریدنها همراهشان میرفتید به وضوح میدیدید که آنان هم مانند ما سر خرید هر جنس کوچکی به اصطلاح چانه میزنند. فرهنگی که در اروپا و امریکا وجود ندارد و شاید بتوان گفت که خاص ایرانیان است. همین یک نکته برای درک اینکه برگزاری چنین دورههایی از ابعاد دیگر فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی چه رهاوردهایی برایمان به همراه خواهد داشت؛ کافی است. البته برای تحقق هرچه بیشتر این اهداف نیاز به بررسی و برنامهریزی همهجانبهای است که اگر از آن غافل شویم چنین دورههایی تنها هزینههایی گزاف برایمان در پی خواهند داشت.
روزنامه ایران
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید