1392/7/23 ۰۹:۳۱
سيداسماعيل علوي: نياز به تنهايي و خلوت، احساسي است كه به سراغ همه ما ميآيد، گاهي انسان از همه چيز و همه كس حوصلهاش سر ميرود و ناخودآگاه اين احساس در او به وجود ميآيد كه بايد براي دقايق يا ساعاتي تنها باشد. شايد خيليها تصور كنند كه اين احساس از نشانههاي افسردگي و مشكلات رواني است، در صورتي كه چنين نيست و نياز به تنهايي و خلوت هميشه نميتواند دليلي بر افسردگي باشد.
انسان در كشاكش تنشها و پيچيدگيهاي زندگي به خستگي و روزمرگي ميرسد و احساس ميكند اگرچه براي لحظهاي هم كه شده بايد خود را از اين وضعيت رها كند، احساس ميكند بايد از همه چيز فاصله بگيرد و دقايقي در خود فرو رود و در چگونگي زندگياش تأمل كند. انسان بايستي اين لحظات را قدر بداند و در پي استمرار آن باشد؛ جاي تأسف است كه در بسياري موارد اين لحظات گذرا و ناپايدار است و فرد بعد از سپري كردن دقايقي دوباره به زندگي عادي بازميگردد. نياز به تنهايي و خلوت ممكن است به صورت ناخودآگاه يا خودآگاه به وجود آيد. شكل ناخودآگاه اين امر حالتي عمومي و رايج است، اما شكل خودآگاه نياز به تنهايي و خلوت از حالات متعالي و معنوي انسان سرچشمه ميگيرد.
در اين حالت احساس نياز به تنهايي در انسان به صورت ناگهاني و گذرا بروز نميكند، بلكه اين خود انسان است كه به سراغ چنين لحظاتي ميرود و زمانهايي را براي تنهايي و خلوت خود به وجود ميآورد.
آبراهام مازلو روانشناس انسانگرا در طبقهبندي خود از سلسله مراتب نيازها، بعد از نيازهاي كمبود، شامل نيازهاي جسماني، نياز به امنيت، نياز به عشق و تعلق و نياز به عزت نفس، فرانيازهايي را نيز مطرح ميكند و برخلاف نيازهاي كمبود كه از محدوديتهاي انسان ناشي ميشوند، معتقد است فرانيازها از توان و ميل آدمي به رشد و بالندگي حكايت دارند و از آن منشأ الهام ميگيرند. از فرانيازها به خودشكوفايي نيز تعبير ميشود. انسان خودشكوفا ميكوشد تا تواناييها و استعدادهاي خود را كشف كند و آرمانهايش را محقق سازد. مازلو در توصيف ويژگيهاي افراد خودشكوفا، يكي از علاقهمنديهاي آنان را گرايش به تنهايي و خلوت ميشناساند. وي عقيده دارد انسان در پي احساس نياز به رشد شخصيت در جهت تعالي و معنويت براي انديشيدن به خود، به هستي و خلقت، نيازمند آن است تا لحظاتي را در تنهايي و خلوت بگذراند و به دور از دغدغهها و دلمشغوليهاي روزمره به واقعيتهاي وجودي خود بازگردد. در اين لحظات تنهايي و خلوت است كه انسان فرصتي براي بازنگري و بازيابي خود پيدا ميكند و برداشتهاي خود را نسبت به زندگي اصلاح مينمايد. در اسلام به فرصت تنهايي و خلوت توجه بسياري شده است. در زندگي پيامبر اكرم(ص)- همانند پيامبران گذشته- و ائمه و بزرگان دين اختصاص لحظاتي براي تنهايي و خلوت، مشهود است.
نمونه بارز آن عبادتهاي پيامبر اكرم(ص) در حرا است. در روايات و احاديث نيز بر اين موضوع تاكيده شده است كه ساعتي تفكر در خلوت و تنهايي بر 70 سال عبادت برتري دارد. اسلام با جهت بخشيدن به اين نياز روحي بشر آن را غنا بخشيده و به آن جهت و معنا داده است. برنامه اسلام براي لحظات تنهايي، تفكر و عبادت است. بهترين نمونه آن هم نمازهاي يوميه است كه در طول شبانه روز پنج نوبت براي دقايقي انسان را از محيط پيرامون كنده و در خلوت خود با خالق هستي پيوند ميدهد.
سنت اعتكاف و احياي شبهاي قدر نمونه ديگري از برنامه اسلام براي پاسخگويي به اين نياز بشر است. براي ايجاد لحظات خلوت و تنهايي لازم نيست انسان از اجتماع گريزان باشد و به غاري بيرون از شهر و به دور از مردم پناه ببرد، خير بلكه ميتوان در ميان اجتماع بود و براي خود لحظات خلوتي ايجاد كرد و از فيض آن بهرهمند شد.
عرفه يكي از بزنگاههاي خلوتجويي هدفمند براي نيل به كمال و تعالي است. در روايات از اين روز با عنوان عيد نام برده شده است و در اعمال مخصوصه آن نيز به خلوت با خود راز و نياز با خالق هستي توصيه شده است.
در مضامين و مفاهيمي كه در ادعيه مربوط به اين روز وارد شده بازگشت به خويشتن خويش، تدبر در هستي و رنگ الهي دادن به زندگي فردي و جمعي موج ميزند. در پرتو اين تعاليم اميد و نشاط به زندگيها بازميگردد. و بارقههاي فروزاني از اعماق جانها برميخيزد كه در نتيجه آن سير الي الله و سلوك مدارا و نوعدوستي تحقق مييابد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید