1392/7/11 ۱۲:۳۴
هرچند روحاني و اوباما ملاقاتي با يكديگر نداشتند و احوالپرسي ساده دوجانبه ميان روساي جمهور ايران و آمريكا برقرار نشد، اما اين باعث نميشود تغيير لحن و ادبيات قابل توجهي كه از سوي تهران و واشنگتن در دستور كار قرار گرفته را كم اهميت تلقي كنيم. باراك اوباما در سخنراني سالانه خود در مجمع عمومي سازمان ملل، 25 بار نام ايران را به زبان آورد، يعني بيش از همه كشورهاي ديگر. به زبان آوردني كه البته اينبار توهينآميز و تهديدگونه هم نبود. حسن روحاني هم در مقابل ضمن تاكيد بر گوش فرا دادن به سخنان آقاي اوباما، خواستار شنيدن صدايي واحد از واشنگتن شد. شايد تا چند ماه پيش، پيشبيني بيان چنين اظهاراتي از سوي رهبران دو كشور، به مزاحي ميماند، اما امروز صداي تغيير در راهرو روابط ايران و آمريكا به گوش ميرسد. دكتر محسن ميلاني ميگويد امروز فرصت استثنايي براي گفتوگو ميان ايران و آمريكا به وجود آمده است.
هرچند روحاني و اوباما ملاقاتي با يكديگر نداشتند و احوالپرسي ساده دوجانبه ميان روساي جمهور ايران و آمريكا برقرار نشد، اما اين باعث نميشود تغيير لحن و ادبيات قابل توجهي كه از سوي تهران و واشنگتن در دستور كار قرار گرفته را كم اهميت تلقي كنيم. باراك اوباما در سخنراني سالانه خود در مجمع عمومي سازمان ملل، 25 بار نام ايران را به زبان آورد، يعني بيش از همه كشورهاي ديگر. به زبان آوردني كه البته اينبار توهينآميز و تهديدگونه هم نبود. حسن روحاني هم در مقابل ضمن تاكيد بر گوش فرا دادن به سخنان آقاي اوباما، خواستار شنيدن صدايي واحد از واشنگتن شد. شايد تا چند ماه پيش، پيشبيني بيان چنين اظهاراتي از سوي رهبران دو كشور، به مزاحي ميماند، اما امروز صداي تغيير در راهرو روابط ايران و آمريكا به گوش ميرسد. دكتر محسن ميلاني ميگويد امروز فرصت استثنايي براي گفتوگو ميان ايران و آمريكا به وجود آمده است. با اين استاد دانشگاه فلوريدا كه كتاب «شكلگيري انقلاب اسلامي» او به فارسي هم ترجمه شده و منبعي ارزشمند براي تحولات سياسي پس از انقلاب بهشمار ميرود، گفتوگوي مفصلي پيرامون موانع و تحولات روابط ايران و آمريكا انجام داديم كه در پي ميآيد:
***
بخشي از نخبگان سياسي در ايران بر اين باورند كه پرونده هستهاي ايران و رابطه با آمريكا با يكديگر گره خوردهاند و پيوند تنگاتنگي ميان آنها برقرار است. نظر شما در اين زمينه چيست؟ آيا لازمه حل مساله هستهاي ايران برقراري رابطه با ايالات متحده است يا برعكس، برقراري رابطه با آمريكا در گروي حل و فصل برنامه هستهاي جمهوري اسلامي است؟
به باور من، پيشرفتهاي چشمگيري كه ايران در برنامههاي اتمي خود به دست آورده، در دوراني بوده كه جمهوري اسلامي ایران نهتنها رابطهاي با آمريكا نداشته، بلكه با آن كشور در حالت جنگ سرد به سر برده است؛ در عين حال، پيگيري اين برنامههاي اتمي براي ايران بسيار پرهزينه بوده و تحريمهاي شديد و فلجكننده يكي از آن عوارض و هزينهها بوده است. من فكر ميكنم، اگر جمهوري اسلامي در راستاي حل و فصل اختلافاتش با آمريكا بر سر مسالهاي هستهاي گام بردارد و براي باز كردن درهاي مذاكره با ايالات متحده همت جدي ورزد، منافع ملي ايران بيش از هر روند ديگري تامين خواهد شد و هزينههاي كمتري متوجه كشور و نظام خواهد شد. بنابراين من تصور ميكنم حل مساله هستهاي رابطه مستقيمي با حل رابطه سياسي با ايالاتمتحده دارد.
در چند هفته اخير ادبيات سران ایران و ايالاتمتحده در سطح قابل تاملي نرم شده و از لحن خصمانه طرفين نسبت به يكديگر كاسته شده است. ريشه اين تغيير در كجاست؟ چه اتفاقاتي در سپهر روابط سياسي طرفين بروز و ظهور پيدا كرده كه منجر به بروز چنين نرمشي شده است؟
به گمان من امروز دو كشور در فضايي قرار گرفتهاند كه هر دو نيك ميدانند ادامه روابط خصمانه، با منافع ملي آنها در تناقض است. بنابراين هردو كشور سعي كردهاند كه تنشزدايي را در دستور كار خود قرار دهند و باب گفتوگو و مذاكره را با يكديگر باز بگذارند. ضمن اينكه نبايد از این نكته نيز غفلت ورزيد كه طي 10 سال اخير در بسياري از مجادلات و مناقشات منظقهاي منافع جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده همسو و همجهت بوده است. در اين خصوص ميتوان به موارد افغانستان و عراق اشاره كرد. در جنگ افغانستان، ايران و آمريكا در كنار زدنِ طالبان با يكديگر همرأي بودند. اين روند در عراق هم تكرار شد و واشنگتن و تهران هر دو از سقوط صدام حسين استقبال ميكردند و گزينه ايدهآل هر دو، مشترك و همسان بود. حتي ما شاهد هستيم پس از سقوط صدام هم ايران و آمريكا درخصوص آينده عراق، باوري يكسان داشتند و هر دو از انتخابات آزاد در اين كشور حمايت ميكردند و از آن مهمتر هر دو كشور در به قدرت رساندن شيعيان، همفكر و همصدا بودند. درست در همان زمان، عربستان كه يكي از متحدان اصلي ايالاتمتحده در منطقه خاورميانه محسوب ميشود، با اين سياست مخالفت ورزيد. بنابراين با مطالعه پيشينه نهچندان دور روابط دو كشور، ميتوانيم موارد فراواني از منافع مشترك جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده آمريكا بر شمريم. حال امروز، ايران به عنوان يك قدرت منطقهاي در معادلات به ايفاي نقش ميپردازد. مناقشه و بحران سوريه يكي از همين موارد است. در همين راستا ما شاهد هستيم كه غربيها آرامآرام به اين نتيجه ميرسند كه بايد نقش ايران را در مديريت شرايط بحراني سوريه در نظر بگيرند و گمانهزنيها براي حضور ايران در اجلاس ژنو 2 بيش از هميشه قوت يافته است، طبيعتا اين هم نشانه مثبت ديگري در راستاي روابط دوجانبه فيمابين ارزيابي ميشود.
امروز از سوي دو طرف سيگنالهاي مثبتي در خصوص رابطه دوجانبه ايران و آمريكا مشاهده ميشود. روندهايي كه اگر نگوييم بيسابقه، يقينا ميتوان آنها را از ابتداي انقلاب تاكنون كمسابقه تلقي كرد. شما تا چه ميزان بر جدي بودن اين سيگنالها باور داريد و بهزعم شما چنين رويهاي تا چه حد ميتواند بر آينده روابط جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده آمريكا موثر واقع شود؟
من هم با شما همعقيدهام و اين سيگنالها را بسيار جدي ميبينم و به جرات ميتوان گفت كه امروز فرصت استثنايي براي مذاكره با آمريكا به وجود آمده است و همانطور كه شما هم اشاره كرديد از آغاز انقلاب اسلامي تا امروز چنين موقعيت برجستهاي وجود نداشته است. رئيسجمهور ايران با درايت قابل توجه، يك تيم بسيار پرتجربه و كارآزموده را در سياست خارجي تشكيل داده است و اين تيم توانمند و هوشمند توانسته در اين چند ماه اخير، تصوير جمهوري اسلامي در جهان را تا حد قابل توجهي تغيير بدهد. اين تغيير در مقياسي بوده است كه ديگر امروز در روزنامههاي آمريكا نقل قولي از ايران در خصوص مسائلي چون نقض هولوكاست يا نابودي اسرائيل كه آقاي احمدينژاد در طول هشت سال زمامداريشان مدام بر اين انگارهها تاكيد ميكردند، مشاهده نميشود. برعكس تمام صحبتها از اين قرار است كه رئيسجمهور جديد ايران از برقراري رابطه دوستانه و مبتني بر تعامل سازنده سخن به ميان ميآورد، ايران ميخواهد به جامعه بينالمللي بازگردد. هرچند نبايد اين نكته را هم از نظر دور نگاه داريم كه برخي جريانهاي راديكال در آمريكا با نخستوزير اسرائيل هماهنگ هستند و بر اين باورند كه رئيسجمهور جديد ايران در پي فريب جامعه جهاني است. همانطور كه نتانياهو در صحبتهايي مدعي شدند آقاي روحاني، شيري در لباس گوسفند هستند و در پي اين است كه با خنده بمب بسازد. اما بايد بر اين مساله نيز تاكيد ورزيد گروهي كه در آمريكا همواره در پي تغيير رژيم در ايران هستند و همچنين جريانهاي ديگري كه از اقدام نظامي عليه ايران حمايت ميكردند، فعلا يا سكوت كردهاند يا نهايتا سوالاتي در خصوص انگيزههاي آقاي روحاني مطرح كردهاند. فضايي كه اكنون در مقابل ادبيات جديد جمهوري اسلامي ایران در آمريكا مشاهده ميشود، عموما همراه با اشتياق و توام با اميدواري است و حتي جريانهاي هميشه مخالف با جمهوري اسلامي ایران هم در شرايط كنوني استراتژي انتظار را در پيش گرفتهاند و منتظرند عملكرد دولت جديد ايران را رصد نمايند. آقاي كلينتون رئيسجمهور اسبق آمريكا هم در صحبتهايي كه پيش از آغاز نشست سالانه مجمع عمومي سازمان ملل انجام داد، بر اين نكته تاكيد كرد كه دولت آمريكا بايد جدي بودن ايران براي انجام مذاكره و تغيير را بسنجد، بنابراين ميتوان چنين جمعبندي كرد كه در شرايط فعلي اكثر دولتمردان و كارشناسان آمريكايي با ديدي مثبت به آقاي روحاني و برنامههاي ايشان مينگرند و تصور مثبتي حول دولت جديد ايران شكل گرفته است.
بسياري از تحليلگران از مقايسه آقاي روحاني با روساي جمهور پيشين ايران بهويژه سيدمحمد خاتمي به اين نتيجه رسيدهاند كه شباهتهاي گفتماني فراواني ميان دكترين سياست خارجي دولت اصلاحات و دولت تدبير و اميد مشاهده ميشود، هرچند همين تحليلگران هم بر وجود تفاوتهاي محيطي و لايهاي ميان سيد اصلاحات و شيخ ديپلمات مهر تاييد ميزنند. از منظر شما شرايط امروزي كه آقاي روحاني با آن مواجه است چه شباهتها و چه تفاوتهايي با دوران رياستجمهوري آقاي خاتمي در خصوص روابط خارجي و بهويژه رابطه با آمريكا دارد؟
به رغم شباهتهاي قابل توجهي كه ميان آقاي خاتمي و روحاني ملاحظه ميشود، در برخي موارد تفاوتهاي قابل تاملي نيز ميان اين دو نفر وجود دارد. آقاي روحاني، از حيث نزديكي و قابل اعتماد بودن به رهبري انقلاب، در جايگاه رفيعتري نسبت به آقاي خاتمي قرار دارند و بيش از آقاي خاتمي و حتي احمدينژاد معتمد و مورد اعتماد مقام رهبری است. از سوي ديگر، مزيت ديگري كه آقاي روحاني نسبت به تمامي روساي جمهور ايرانِ پس از انقلاب دارد اين است كه آيتالله خامنهاي به ايشان اختيار تام براي مذاكره با كشورهاي غربي و آمريكا داده است كه اين اتفاق، رخدادي بيسابقه در تاريخ سياسي جمهوري اسلامي قلمداد ميشود و اين نخستين بار است كه رهبري انقلاب اسلامي به رئيسجمهوري اين اجازه را ميدهد كه در خصوص مساله هستهاي و مذاكره راسا اقدام كند و نحوه مديريت و پيگيري اين روند را به رئيس قوه مجريه اعطا ميكند. از سوي ديگر ما شاهد حمايتهاي تمام قد دو تن از روساي جمهور پيشين جمهوري اسلامي از آقاي روحاني هستيم. آيتالله هاشمي رفسنجاني و سيدمحمد خاتمي ضمن طرفداري كامل از دكترين سياست خارجي آقاي روحاني از تغيير در رويههاي سياست خارجي ايران كه با محوريت دكتر روحاني صورت ميپذيرد، حمايت ميكنند. در همين راستا، آقاي خاتمي مقالهاي در روزنامه گاردين انگلستان نوشته و در آن اظهار داشته كه امروز فرصت طلايي براي غرب به وجود آمده كه مسائل خود را با ايران حل كند.
رهبر معظم انقلاب در صحبتهايشان از نرمش قهرمانانه در سياست خارجي ياد كردند و به اين نكته اشاره كردند كه پيشتر هم چنين رويهاي در راهبردهاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ایران وجود داشته است. نرمش قهرمانانه را در چه چارچوب مفهومي تحليل و تبيين ميفرماييد؟
همانطور كه ايشان هم اشاره كردند، اين نخستين بار نيست كه از چنين راهبردي در خصوص سياست خارجي استفاده ميكنند. در دوران اشغال عراق توسط نيروهاي آمريكايي هم ايشان اجازه دادند، نمايندگان جمهوري اسلامي ایران با نمايندگان آمريكا در خصوص مسائل امنيتي در عراق مذاكره كنند.
تحول نوين ديگري كه در رابطه ميان ايران و آمريكا رخ داده است، حضور همزمان وزراي خارجه دو كشور در ميز مذاكره است. اتفاقي كه در پيشينه روابط دو كشور در سي و پنج سال اخير بيسابقه بوده است، اما اين رخداد با جلسه 1+5 و حضور آقاي ظريف و كري محقق شده است، اين تحول را شما چگونه تفسير ميفرماييد؟
اين تحول، نقطه عطف بسيار مهم و مثبتي در روابط دوجانبه ايران و آمريكا قلمداد ميشود. اگر ايران تنها بتواند مسائل مهم خود را با آمريكا در ميان بگذارد دستاورد قابل توجهي در خصوص روابط ايران و آمريكا به دست آمده است. نكتهاي كه نبايد از آن غافل شويم اين است كه درست است كه حل مساله و اختلاف اتفاق بسيار خوبي است، ولي در شرايط كنوني همين كه درهاي صحبت و مذاكره باز شود هم تحول قابل تاملي به شمار ميرود. درهايي كه به مدت سي و پنج سال بسته بوده است. هرچند، گاهي اوقات، ايران و در برخي موارد هم آمريكا اين درها را بهطور نامحسوس باز كردهاند، تعارفاتي هم با يكديگر داشتند و هريك اين باز كردن را منكر شدهاند اما به هر ترتيب امروز با عنايت به اقداماتي كه آقاي ظريف انجام داده و ديدارهاي ديپلماتيك گستردهاي كه در دستور كار خود قرار داده، درهاي رابطه به شكل قابل توجهي باز شده است. البته نبايد فراموش كرد پس از سي و اندي سال جنگ سردي كه ميان ايران و ايالات متحده وجود داشته، مسائل و مشكلاتي كه ميان دو كشور به وجود آمده يكشبه حل نخواهد شد و تنها با درايت از سوي طرفين و البته دستور كار قرار دادن شكيبايي، ميتوان برخي از اين مشكلات و اختلافات را به مرور زمان مرتفع كرد و با مد نظر قرار دادن تنشزدايي حقيقي به چارچوبي براي مديريت اختلافات جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده آمريكا دست يافت.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید