1392/6/27 ۱۴:۰۵
نمایشهای آیینی هر ملتی، برخاسته از دین، فرهنگ و اسطورههای دیرینهی آن ملت است. آیینهای سنتی، گنجینههای ارزشمند تمدنی هستند که فرهنگ ملل برپایه آنها قوام و بقا مییابد از این رو می¬توان آنها را نشان هویتی ملتها دانست. پیوند بین هنر نمایش و آیین و رسوم در ایران پیوندی نا گسستنی است
نمایشهای آیینی هر ملتی، برخاسته از دین، فرهنگ و اسطورههای دیرینهی آن ملت است. آیینهای سنتی، گنجینههای ارزشمند تمدنی هستند که فرهنگ ملل برپایه آنها قوام و بقا مییابد از این رو میتوان آنها را نشان هویتی ملتها دانست. پیوند بین هنر نمایش و آیین و رسوم در ایران پیوندی نا گسستنی است. مطالعه تاریخ نشان می دهد که نمایش ابزاری بوده در خدمت مردم برای به جا آوردن رسوم و آیین های دینی و فرهنگی. یکی از آیین های موجود در تمام جوامع بشری، آیین به جا آوردن مراسم سوگواری است. شاید بتوان گفت سوگواری جزو رسومی است که بین اقوام ایرانی از تنوع گسترده ای برخوردار است، و به نوعی نشان از هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن قوم دارد. عمادالدین باقی از پژوهشگران و تاریخ دانان ایرانی چند سالی است که کار پژوهش و تحقیق درباره آیین های سوگواری مردم ایران را شروع کرده است.
او معتقد است که تعزیه بزرگترین هنر نمایشی از آیین سوگواری مردم ایران است «تعزیه و پرده خوانی را می توان مهم ترین آیین نمایشی برای سوگواری دانست. درواقع نمایش تعزیه به خصوص در شکل ثابت آن را می توان تجلی پیوند بین نمایش و رسوم سوگواری دانست.»
وی با اشاره به یکی از سفرهای تحقیقاتی خود به روستاهای ایران توضیح می دهد که «تعزیه در سنت مردم ایران به دو دسته تقسیم می شود تعزیه ثابت و تعزیه متحرک یا سیار. سال گذشته به روستای ضیابر گیلان در 50 کیلومتری رشت سفر کرده بودم. متناسب با ایام ماه محرم در این روستا تعزیه برگزار می شد که از روستاهای اطراف مردم برای دیدن این مراسم نمایشی به آنجا میآمدند. تعزیه های سیار به تعزیه هایی می گویند که به صورت نمایش در حال حرکت پشت دسته های سینه زنی و زنجیر زنی به ویژه در تاسوعاو عاشورا به راه می افتند و کاروان اسرای کربلا، شترانی که اهل حرم را سوار کرده اند و نظامیان شلاق به دست، مردی در پوستین شیر که به نشانه عزاداری مدام کاه بر سر خود می ریزد، همراه کاروان عزاداران حرکت می کنند.»
عمادالدین باقی می گوید نمونه هایی از این نوع تعزیه ها را می توان در بخش های مختلف ایران مشاهده کرد مانند تعزیه سیار بنی اسد که همه ساله از مولوی راه افتاده و به چهارراه سرچشمه می رود و از خیابان ری دوباره به طرف مولوی سرازیر می شود. هیات عزاداران بنی اسد سابقه 80 ساله در تهران دارد. تعزیه های ثابت نمایش هایی هستند که مانند تعزیه تکیه دولت در زمان قاجاریه در فضای معینی اجرا می شوند و سن و صحنه دارند و بازیگران در آن مکان ثابت و اطراف سن نمایش را اجرا می کنند و تماشاگران در جایگاه هایی که معین شده است می نشینند. در شهر ری همه ساله چنین نمایش هایی انجام می شود. در اغلب شهرهای ایران از جمله شهرهای خراسان مثل بیرجند و شاهرود و نیز کاشان همه ساله می توان هم نمایش های ثابت و هم سیار را مشاهده کرد.
ارتباط بین نمایش های آیینی مثل تعزیه با رسوم کهن ایرانیان و نسبت آن با هویت باستانی ایرانیان مسئله مهمی است که آن را باید در اجزاء و نمادهای این نمایشها جست. عمادالدین باقی توضیح می دهد که برخی افراد مانند دکتر علی شریعتی معتقدند بسیاری از آیین های سوگواری از جمله نمایش تعزیه از دوره صفویه به بعد پدید آمده است اما اسناد و شواهد نشان می دهند که این هنر نمایشی سابقه طولانی تری دارد «اسناد نشان می دهند قدمت هنر تعزیه به دوره پیش از صفویه باز می گردد و حتی برخی محققان باور دارند که این هنر پیش از اسلام هم در قالب سوگ سیاوش وجود داشته، نمایشی در قالب تعزیه که صحنه مرگ سیاوش را به تصویر می کشیده است و دوره اسلامی متناسب با نیازها و آیین تشیع تحولاتی یافته و محور و موضوع آن از سیاوش به امام حسین منتقل شده است. اگر تعزیه از نمایش سوگ سیاوش برگرفته شده باشد در طول تاریخ تحولات زیادی یافته است.» البته برخی دیگر هم با استناد به گزارشهایی، پیدایش تعزیه را مشخصاً از ایران پس از اسلام و مستقیماً از ماجرای کربلا و شهادت حسین و یارانش میدانند.
هنر تعزیه، در طول زمان تغییراتی را به خود دیده است اما هنوز هم جزو اصیلترین و پرسابقهترین هنرهای ایرانی و اسلامی مردمان ایران است هنری که به گفته عماد الدین باقی می توان ردپای فرهنگ سنتی و باستانی ایران را در آن یافت.
آثار و نماد تمدن ایران چه رابطه ای می توانند با هنرهای نمایشی داشته باشند؟ چگونه می توان به جست و جوی تمدن ایران در فرهنگ عزاداری ایرانیان پرداخت؟ این سوالات برای یافتن آثاری از هویت ایرانی در رسوم و آیین ایرانی نقش موثری دارند. عمادالدین باقی با توضیح اینکه در رسوم و آیین های مربوط به عزاداری باید دو مبحث را از هم جدا کرد توضیح می دهد «یکی از ابعاد عزاداری شناخت آن به عنوان یک مقوله عام است، که اختصاص به هیچ قوم و کشور و ملتی ندارد و عزاداری به عنوان واکنش طبیعی و عاطفی بشر به یک حادثه ناگوار شناخته می شود. واکنشی که در بدوی ترین اقوام هم وجود داشته و حتی حیوانات هم به آن واکنش نشان می دهند. این بعد از عزاداری تا این مرحله یک پدیده روانشناختی و عمومی است اما در مرحله تعین یابی وارد مرحله جامعه شناختی می شود. وقتی عزاداری به عنوان واکنش طبیعی از فرد به اجتماع می رسد ابعاد فرهنگی و اجتماعی پیدا می کند و از یک پدیده روانشناختی به یک پدیده اجتماعی و رفتاری جمعی و اجتماعی تبدیل می شود. در این بعد است که آیین و رسوم عزاداری متناسب با فرهنگ اقوام و فرهنگ مردم رنگ ها و شکل های مختلف به خود می گیرد.»
از نظر عمادالدین باقی وقتی بحث از تمدن می کنیم باید نگاه خود را معطوف به بعد تعین یافته آیین عزاداری کنیم. در این مرحله است که برچسب های قومیتی و فرهنگی و هویتی را می توان در آن جست و به سراغ مباحث هویت بخشی آن رفت.
در پژوهشی که عمادالدین باقی درباره رسوم و آیین سوگواری انجام داده است به سوگواری به مثابه یک پدیده چند وجهی که جنبه های قوی مردم شناسانه، اقتصادی، روانشناختی و جامعه شناختی دارد نگاه کرده که آن را به عنوان یکی از منابع مطالعه روحیات، اخلاقیات، اعتقادات و گفتمان های مذهبی و فرهنگی هر جامعه ای شناسایی و مورد بررسی قرار داده است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید