کامبیز درمبخش : افتادن در دام حراجی‌ها ریشه هنرمند را می‌خشکاند

1394/3/20 ۰۹:۲۵

کامبیز درمبخش : افتادن در دام حراجی‌ها ریشه هنرمند را می‌خشکاند

کامبیز درمبخش نامی آشنا برای فرهنگ و هنر ایران است، نیاز به معرفی ندارد. او در خردادماه‌ سال ۱۳۲۱ در شیراز به دنیا آمد و در حال حاضر از پیشکسوتان هنر کاریکاتور در ایران به شمار می‌رود. درمبخش از ۱۵ سالگی همکاری خود را با نشریات ایرانی از جمله توفیق شروع کرد و با دیگر مطبوعات ایرانی و خارجی همچون نیویورک تایمز، اشپیگل، نبل اشپالتر و... کارش را ادامه داد. درمبخش در مطبوعات داخلی و خارجی حضوری 48 ساله دارد. این هنرمند صاحب سبک، بیش از 32 نمایشگاه انفرادی در داخل و خارج از کشور برگزار کرده و در 30 نمایشگاه جمعی داخلی و خارجی حضور داشته ‌است.

 

 

  مریم آموسا: کامبیز درمبخش نامی آشنا برای فرهنگ و هنر ایران است، نیاز به معرفی ندارد. او در خردادماه‌ سال ۱۳۲۱ در شیراز به دنیا آمد و در حال حاضر از پیشکسوتان هنر کاریکاتور در ایران به شمار می‌رود.

درمبخش از ۱۵ سالگی همکاری خود را با نشریات ایرانی از جمله توفیق شروع کرد و با دیگر مطبوعات ایرانی و خارجی همچون نیویورک تایمز، اشپیگل، نبل اشپالتر و... کارش را ادامه داد. درمبخش در مطبوعات داخلی و خارجی حضوری 48 ساله دارد. این هنرمند صاحب سبک، بیش از 32 نمایشگاه انفرادی در داخل و خارج از کشور برگزار کرده و در 30 نمایشگاه جمعی داخلی و خارجی حضور داشته ‌است.

او برنده جایزه اول بزرگ‌ترین و معتبرترین مسابقات بین‌المللی کاریکاتور در کشورهای ژاپن، آلمان، ایتالیا، سوئیس، بلژیک، ترکیه، برزیل، یوگسلاوی و چندین جایزه بین‌المللی جنبی دیگر نیز بوده و در چند نمایشگاه بزرگ بین‌المللی کاریکاتور هم به عنوان داور مدعو حضور داشته است.

بسیاری از آثار درمبخش به موزه‌های معتبر دنیا راه پیدا کرده از جمله در موزه هنرهای معاصر، موزه کاریکاتور بازل در سوئیس، موزه کاریکاتور گابروو در بلغارستان، موزه هیروشیما در ژاپن، موزه ضد جنگ یوگسلاوی، موزه کاریکاتور اسلامبول در ترکیه، موزه کاریکاتور ورشو درلهستان و مجموعه شهرداری شهر فرانکفورت آلمان.

کتاب‌های متعددی در زمینه تصویرسازی و کاریکاتور تاکنون از او چاپ و منتشر شده‌است. ازجمله: بدون شرح، دفتر خاطرات فرشته‌ها، کامبیز، کتاب‌های مشترک طنزاندیشان امروز ایران، طنزاندیشان امروز ایران در خارج از کشور، میازار موری که دانه‌کش است، المپیک خنده، سمفونی خطوط، اگر داوینچی مرا دیده بود و چند اثر دیگر.

درمبخش فعالیت‌هایی درزمینه تبلیغات‌(طراحی روی جلد کتاب)٬ تصویرگری کتاب کودک٬ پوستر٬ فیلم کوتاه٬ کارت پستال٬ تقویم و مشابه آنها را دارد و از سال ۱۳۸۶ به بعد وارد عرصه انیمیشن‌سازی نیز شده است. اودر این زمینه همراه با پسرش رامین فعال است و نتیجه این همکاری، ساخت چندین فیلم انیمیشن کوتاه از جمله مجموعه «دلقک‌ها» است. درمبخش که در سال‌های اخیر بیش از گذشته نامش در عرصه بین‌المللی بر سر زبان‌ها افتاده و در یک سال اخیر تنها سه نمایشگاه در فرانسه برپا کرده است و کتاب «دنیا خانه من است» او از سوی یکی از ناشران معتبر فرانسوی منتشرشده است و جایزه پنج هزار دلاری ملانصرالدین را نیز از آن خود کرده است، در آبان ماه سال گذشته افتخاری دیگربرای ایران به ارمغان آورد ونشان شوالیه هنر و ادبیات دولت فرانسه را از دست برونو فوشه، سفیر این کشور در ایران دریافت کرد.

 نشانی که پیش‌تر توسط جلال ستاری، شهرام ناظری، لیلا حاتمی، محمدرضا شجریان، محمد‌علی سپانلو و تنی چند دریافت شده بود. اما درمبخش نخستین هنرمند تجسمی ایران است که این نشان را از آن خود می‌کند. در خردادماه سال‌جاری یک نقاشی دولته‌ای او درحراج تهران چکش خورد و اتفاقاً این اثر با اقبال خوبی روبه‌رو شد. این نخستین نقاشی کامبیز بود که در یک نمایشگاه و حراج در معرض دید علاقه‌مندان قرار می‌گرفت و تا پیش از این مخاطبان درمبخش با طراحی و کاریکاتورهای او آشنا شده بود. درمبخش در سال‌جاری همچون سال‌های پیشین برنامه هنری متعددی را در برنامه خود دارد از جمله برپایی سه نمایشگاه که یکی از آنها مروری بر آثار اوست و دو نمایشگاه شامل نقاشی و عکس است.

****

  همه شما را به عنوان کاریکاتوریست می‌شناسند و انتظار داشتیم حضور شما در حراج تهران برای چکش خوردن کاریکاتورهای‌تان باشد، اما دور از ذهن بود که شما در این حراج با یک نقاشی دو‌لته‌ای شرکت کردید؟

به نظر من نباید دور از ذهن باشد. من یک هنرمندم و اتفاقاً از نقاشی شروع کرده‌ام. اگر طراحی و کاریکاتور بلد نباشید نمی‌توانید کاریکاتور بکشید. من از 14 سالگی کارم را از نقاشی شروع کردم و بعد به مرور به سمت کاریکاتور و طراحی رفتم. ضمن اینکه برای شرکت در این حراج هم از من به عنوان نقاش دعوت کردند.

 

  چرا نقاشی را در تمام این سال‌ها به صورت حرفه‌ای ادامه ندادید؟

من نقاشی را خیلی دوست دارم و در تمام این سال‌ها همواره نقاشی می‌کردم، اما هیچوقت نقاشی‌هایم را درقالب نمایشگاه به نمایش نگذاشته‌ام. چون می‌خواستم خیلی سریع آن چیزی که در ذهنم می‌گذشت را با مخاطب در میان بگذارم، از این رو نقاشی ظرف مناسبی برای بیان افکار و ایده‌هایم نبود. چون نمایش یک نقاشی مستلزم برپایی یک نمایشگاه است و برای برپایی یک نمایشگاه حداقل باید

یک سال زمان صرف کرد، اما کاریکاتور قابلیت این را دارد که با چند ساعت فاصله زمان از خلق در مطبوعات منتشر شود و به دست مخاطبان برسد برای همین تصمیم گرفتم کاریکاتور را به صورت حرفه‌ای دنبال کنم. البته در تمام این سال‌ها من نقاشی و طراحی را فراموش نکرده‌ام و در کنار آن پژوهش‌های هنری را به شکل حرفه‌ای دنبال کرده‌ام ‌و دستی هم در سینما، مجسمه سازی، عکاسی و این اواخر گرافیک دارم.

 

 چرا تاکنون نقاشی‌های‌تان را ارائه نکرده‌اید؟

نمایشگاه طراحی برپا کرده‌ام اما نقاشی نه. البته یک‌سال پیش نمایشگاه طراحی در گالری ساربان را برگزار کردم که در این نمایشگاه چهره مردم کوچه و خیابان را به نمایش گذاشتم که در این نمایشگاه طراحی‌هایم به فضای نقاشی نزدیک شده بود. اتفاقاً امسال سال نقاشی است و در پاییز سال‌جاری مجموعه‌ای از نقاشی‌هایم را در امریکا و فرانسه در معرض دید مخاطبان قرار می‌دهم. این آثار حاصل تجربیات جدید من در نقاشی هستند. به احتمال زیاد تعدادی از این نقاشی‌ها را در گالری سیحون دو نیز خواهید دید. در گالری شیرین در نیویورک نیز نمایشگاه بزرگی از برگزیده بهترین‌های 50 سال اخیر من برپا خواهد شد که در این نمایشگاه نیز مجموعه جدیدی از نقاشی‌هایم به نمایش گذاشته خواهد شد. البته یک نمایشگاه هم در گالری راه ابریشم شعبه پاریس دارم که در این نمایشگاه هم برای نخستین‌بار عکس‌هایم را به نمایش خواهم گذاشت.

 

 چه شباهتی میان نقاشی‌ها و کاریکاتورهای‌تان به چشم می‌خورد؟

در نقاشی‌هایم همواره طنزی لطیف و محترمانه به چشم می‌خورد و بی‌شک وجه اشتراک این آثار هم در نوع تفکر من است. در نقاشی‌ها همواره تلاش کرده‌ام که نقبی به طنز و شوخی بزنم و در ضمن به مسائل سیاسی و اجتماعی هم بپردازم.

 

 با توجه به اینکه درکاریکاتورهای‌تان رنگ کمتر به‌کار می‌برید در نقاشی‌ها چگونه از رنگ‌ها بهره می برید؟

در نقاشی دست خودم را برای استفاده از رنگ‌ها باز گذاشته‌ام و هر‌جا که لازم باشد از رنگ مورد نظرم استفاده می‌کنم. البته این را هم باید در نظر داشت که چون خطوط من سیاه و سفید هستند، در نقاشی‌ها از رنگ‌های شاد و دکوراتیو استفاده می‌کنم و تکنیکم هم اکرولیک روی بوم است.

 

  درباره اثری که در حراج تهران ارائه کردید، قدری توضیح دهید؟

ابتدا قصد داشتم در حراج تهران یک اثر سه‌لته‌ای را به نمایش بگذارم. اما چون فضای کمی برای نمایش اثرم در اختیار داشتم یک لته از این اثر در خانه ماند و تنها دو لته آن به حراج راه پیدا کرد. در این اثر به نقاشی دوره صفویه توجه داشتم و به بازسازی دو نقاشی از آثار استاد بهزاد پرداختم. من در این اثر، دو نقاشی استاد بهزاد را با توجه به سبک هنرمندان غربی بازسازی کردم و با خلق این کار قصد داشتم که فضای نقاشی امروز ایران و گالری‌ها را نقد کنم. متأسفانه در حال حاضر نقاشی بسرعت در حال از دست دادن جنبه‌های ایرانی‌اش است و به سمت نقاشی غربی سوق پیدا می‌کند. برای همین وقتی وارد گالری‌های کشورمان می‌شویم گویی قدم در یک گالری در پاریس یا نیویورک گذاشته‌ایم و اصلاً احساس نمی‌کنیم که این اثر توسط یک هنرمند ایرانی خلق شده است که این موضوع برای هنر ما تبعات ناخوشایندی دارد.

 

  از نمایشگاه حراج تهران دیدن کردید؟

نه از من برای بازدید از نمایشگاه دعوتی نشد و بی‌شک هم در روز حراج حضور نداشتم و از طریق رسانه‌ها از فروش اثرم باخبر شدم اما امیدوارم بزودی برگزارکنندگان حداقل نسخه‌ای از کاتالوگ حراج را برایم

 ارسال کنند. نکته‌ای که به بهانه حضور اثرم در حراج تهران لازم می‌دانم عنوان کنم آن است که من هنرم را برای بیان و ارائه ایده‌هایم به نمایش می‌گذارم، اما بسیاری از هنرمندان متأسفانه در دام حراجی‌ها افتاده‌اند و مسیر اصلی‌ کارشان را گم کرده‌اند و براساس سلایق حراجی‌ها و نمایشگاه گردان‌ها کار می‌کنند تا اثرشان فروخته شود.  اما برای من بیان نظریاتم مهم است و یک هنرمند واقعی باید در آرامش بنشیند و اثرش را خلق کند و باقی داستان‌ها خودشان پیش می‌آیند. افتادن در دام حراجی‌ها ریشه خلاقیت هنرمندان را خشک می‌کند.

 

  باتوجه به اینکه دفتر کارتان را در یک کافه قرار داده  اید، چه ساعتی از شبانه‌روز را به نقاشی کردن می‌پردازید؟

من در تمام ساعاتی که در کافه هستم مشغول کار کردنم، طراحی می‌کنم، می‌اندیشم، کتاب می‌خوانم و... چون فضای خانه یا یک دفتر چیزی ندارد که به من بدهد و بودن در کنار مردم و معاشرت به آنها کمکم می‌کند تا ایده‌هایم را بیابم. بیشتر شب‌ها نیز از ساعت حدود هشت تا 12 و گاه نیمه شب مشغول نقاشی هستم. همیشه من این طوری زندگی کرده‌ام و اگر شیوه‌ام را تغییر دهم قطعاً بیمار خواهم شد.

 

  آیا در فضای کافه کار کردن و در کنار آدم‌ها و کتاب‌ها بودن تأثیری در آثار شما گذاشته است؟

آدم‌ها و کتاب‌ها تأثیرشان مثل سایر چیزهایی است که با آنها در طول شبانه روز سرکار دارم و حتماً در آثار من تأثیر گذاشته‌اند. من خیلی اهل پژوهش و مطالعه هستم و همواره تمام کتاب‌های تصویری که منتشر می‌شوند را مطالعه می‌کنم و به نظر من کار ما به گونه‌ای است که اگر مطالعه نداشته باشیم و خودمان را به روز نکنیم در کارمان خلل جبران ناپذیری به وجود خواهد آمد.

 

 از کتاب‌های تازه‌تان بگویید.

در حال حاضر کتاب‌های‌؛ پانتومیم روی کاغذ، مجموعه دلقک‌ها، داستان‌های دیدنی، کاریکاتورهای منتشر شده در همشهری داستان، کتاب هنرهای تجسمی(‌مجموعه آثار به نمایش گذاشته شده در گالری سیحون) و بهترین کاریکاتورهای 50 سال اخیرم را در دست انتشار دارم. همچنین با احمدرضا احمدی روی کتاب مشترک کار می‌کنم.

 

  درباره این همکاری مشترک با احمدرضا احمدی بیشتر می‌گویید؟

میان من و احمدرضا احمدی رفاقت دیرینه‌ای وجود دارد و او پیشنهاد کرد که به واسطه این دوستی دیرینه کتاب مشترکی باهم کار کنیم.

در واقع هنوز این کتاب شکل نگرفته و قرار است دیدارهای متعددی باهم داشته باشیم و دراین دیدارها به مرور خاطرات‌مان بپردازیم و بعد از آن بخش‌هایی از این خاطرات را احمدرضا به صورت طنز بنویسد و من هم بر اساس نوشته‌های او کاریکاتور بکشم. با اینکه هنوز این کار را شروع نکرده‌ایم اما فکر می‌کنم، تجربه خوبی از آب دربیاید.

روزنامه ایران

 

 

 

 

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: