1394/3/17 ۱۰:۳۱
یکی از خصوصیات ویژه ایران زمین تنوع بسیار گسترده فرهنگی، مذهبی و البته زبانی است. این گستردگی به حدی است که در برخی اوقات یک ویژگی فرهنگی یا حتی زبانی تنها در روستایی خاص در کشور وجود دارد و مناطق مسکونی اطراف به رغم داشتن فاصلهای بسیار کم ، با آن خصوصیت بیگانه هستند. شهرستان آبیک نیز دارای یک همچنین روستایی است. روستایی با نام «زرگر» که زبان خاص مردم آن باعث شده تا نه تنها در سطح منطقه بلکه در کل کشور ویژه شود.
رضا سلیمان نوری: یکی از خصوصیات ویژه ایران زمین تنوع بسیار گسترده فرهنگی، مذهبی و البته زبانی است. این گستردگی به حدی است که در برخی اوقات یک ویژگی فرهنگی یا حتی زبانی تنها در روستایی خاص در کشور وجود دارد و مناطق مسکونی اطراف به رغم داشتن فاصلهای بسیار کم ، با آن خصوصیت بیگانه هستند. شهرستان آبیک نیز دارای یک همچنین روستایی است. روستایی با نام «زرگر» که زبان خاص مردم آن باعث شده تا نه تنها در سطح منطقه بلکه در کل کشور ویژه شود.
روستای زرگر در 17 کیلومتری شهرستان آبیک قرار گرفته و جزو روستاهای بخش بشاریات این شهرستان محسوب میشود.این روستا 14 کیلومتر مربع مساحت و 200 خانوار و بیش از یک هزار نفر جمعیت دارد و دارای دهیاری و شورای اسلامی است.
زبان مردم این روستا یعنی زرگری یکی از شاخههای زبان رومانو یا همان زبان کولیها بوده و از خانواده زبانهای هندی محسوب میشود. هر چند اهالی این روستا با توجه به تفاوت آشکار استخوانبندی و شکل ظاهری با سایر مردم منطقه و البته داشتن زبانی ویژه خود را مهاجرانی از اروپا میدانند که در گذشتههای دور به این منطقه آمده اند اما بر اساس اسناد موجود این افراد در دوران بهرام گور گروهی از خوانندگان و نوازندگان هندی برای شادی مردم به ایران مهاجرت کرده و در کشور پراکنده شدند.
اغلب این افراد که به دلیل نوع زندگی خود از سوی سایر ساکنان ایران «کولی» لقب گرفته بودند، بعدها به سمت شمال آفریقا ، شبه جزیره بالکان و سرانجام اروپا مهاجرت کردند به نحوی که اکنون حدود دو و نیم میلیون اروپایی کولی هستند. اما سرنوشت آنانی که در ایران باقی ماندند به گونه ای دیگر رقم خورد. بسیاری از آنان هنوز هم کولی وار زندگی کرده و با فروش لوازم چوبی مورد احتیاج خانه یا فالگیری و نوازندگی روزگار میگذرانند. در این بین وضعیت مردم روستای زرگر آبیک تا حدی با سایر کولیها فرق میکند.
این افراد به دلیل آنکه زندگی یکجانشینی را بر خلاف سایر هم نژادان خود برگزیدند و کمتر با سایر مردم ایران مراوده داشتند، هنوز هم ساختار فکری و فرهنگی و البته زبانی خود را حفظ کردهاند. بچههای تحصیلکرده زرگر چند سال پیش چند لغت به زبان رومانو در اینترنت منتشر کردند و از تمام مردم دنیا خواستند که اگر این لغات را میشناسند به ایران بیایند.
چند ماه بعد سه مسافر از فرانسه و انگلیس به روستای زرگر آمدند و در حالی که شادیکنان، ساز و دهل میزدند از اینکه همزبانهایشان را در ایران پیدا کردهاند دست از پا نمیشناختند. زرگریها میگویند این سه مرد از تجار بزرگ کشورشان بودند که ایتام زیادی را حمایت میکردند و اهل کار خیر بودند؛ اما تعجب میکردند از اینکه زرگرهای ایران، زبان رومانو را با زبان فارسی و ترکی آنچنان آمیختهاند که اصالت زبان به آن شکل که در اروپا تلفظ میشود از بین رفته است. رومانوهای اروپایی متعجب بودند از اینکه چرا رومانوهای ایران مثل همزبانان شناخته شده خود در اروپا، تشکیلات ندارند و در نشست سالانه آنها در ترکیه حضور ندارند و آواره و بیسروسامانند.
وقتی زرگرها به زبان رومانو با هم حرف میزنند فردی که شنونده است، حتی کلمات را هم تشخیص نمیدهد چه رسد به معنیشان؛ اما اینها که مردمی با محبت مردمان ایلاند سرعت حرفزدنشان را کم و شمرده شمرده کلمات را ادا میکنند تا غیر رومانوها هم چیزی بفهمند.
«قمیل» همان «کمل» انگلیسیها و شتر ما فارسی زبانهاست که زرگرها «ک» آن را «ق» تلفظ میکنند. «فاملا» هم همان «فمیلی» انگلیسی زبانهاست که ما به آن خانواده میگوییم.
«پپری» و «سمنتی» هم میشود ادویه و فلفل و سیمان که دیکته و تلفظش شباهت زیادی به کلمات انگلیسی دارد.
در روستای زرگر در گذشته برای مراسم عروسی هفت شبانهروز یعنی 21 وعده غذا داده میشد.برای دعوت مردم در مراسم عروسی کلهقندی به همراه کارت عروسی فرستاده میشد. البته اکنون نیز وقتی مراسم عروسی در این روستا به پاست، بازار عاشق کتاب، داغ است. زرگرها با اینکه آداب ازدواج و زندگی و لباس پوشیدنشان شباهت زیادی به تهران پیدا کرده، اما با این حال، عاشق کتاب و ضربههای مضرابش بر چوگور و داستانهای عاشقانهاش را به همه برنامههای سرگرمکننده مرسوم در مراسم ازدواج ترجیح میدهند.
یکی دیگر از نکات جالب زندگی اجتماعی زرگرها، نوع زندگی زناشویی آنان است. زنی که شوهرش میمیرد هرگز ازدواج نمیکند و باقی عمر را به پرورش فرزندان پدر مرده اختصاص میدهد.
مردی نیز که همسر دارد هرگز به سراغ زنی دیگر نمیرود و اگر کسی خلاف کند، از روستا طرد میشود یعنی اگر چه جسمش در روستاست، اما کسی اعتنایی به او نمیکند. آنها نه اهل طلاق هستند و نه اهل بیوفایی و خیانت.
زرگرها همچنین رسم دارند که با فرا رسیدن سال نو و در نخستین روز از نوروز به صورت گروهی برای تسلای بازماندگان فرد مرحوم شده در سال گذشته به منزل خانواده مصیبتدیده رفته و از گذشتهها سخن میگویند.
جوانان زرگر نیز هر چند اکنون نظر نوع پوشش، مشابه جوانان تهرانی شدهاند اما عقایدشان هنوز زرگری است. آنها به باورهای قومیشان احترام میگذارند و با اینکه کمتر از گذشته با همروستاییانشان وصلت میکنند، اما از زبان و خط و اصالتشان رومانوي خود حفاظت کرده و نسل به نسل منتقلش میکنند. آنان هر چند به نوزادان خود زبان فارسی را آموزش میدهند اما از آموختن زبان زرگری نیز به ایشان غافل نیستند و تمام تلاش خود را میکنند تا فرزندانشان در عین فراگرفتن مسائل روز یک زرگر باقی بمانند. سرانجام اینکه هر چند اکنون زرگر تنها روستای رومانوزبان ایران است اما دیرزمانی اهالی روستای وسمق شهرستان زرندیه استان مرکزی ومناطقی در قوچان و مغان نیز به این زبان سخن میگفتند که به مرور زمان در جمعیت غالب حل شده و زبان زرگری را فراموش کردند.
روزنامه قانون
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید