جشن ها و آیین های ایرانی در انتهای بهار در گفت و گو با دکتر یاسر ملک زاده

1394/3/5 ۱۰:۰۲

جشن ها و آیین های ایرانی در انتهای بهار در گفت و گو با دکتر یاسر ملک زاده

چند هزار سال از عمر تاریخ و فرهنگ ایرانی می گذرد و بسیاری از آداب و آیین ها و اعیاد ایرانیان باستان هنوز تازه و زیبا هستند. با وجود این امروزه دیگر استقبال چندانی از برگزاری جشن‌ها و آیین‌های کهن ایرانی نمی کنند و در عمل بسیاری از این آیین ها با وجود حفظ طراوت خود در طول هزاران سال، به یادگاری در گوشه بعضی تقویم ها و سالنامه های ایرانی تبدیل شده اند و در بهترین حالت تنها از سوی گروه هایی از مورخان یا علاقه‌مندان به تاریخ، انجمن های ایران باستان یا معدود زرتشتیان ساکن در شهرهایی مثل یزد گرامی داشته می شوند. این در حالی است که جشن های ایرانی علاوه بر جنبه شادمانی ای که دارند باورهای کهن و عمیق انسانی و اخلاقی را نیز با خود از میان هزاره ها گذر داده و به روزگار ما رسانده‌اند.

 

صديقه موسوي: چند هزار سال از عمر تاریخ و فرهنگ ایرانی می گذرد و بسیاری از آداب و آیین ها و اعیاد ایرانیان باستان هنوز تازه و زیبا هستند. با وجود این امروزه دیگر استقبال چندانی از برگزاری جشن‌ها و آیین‌های کهن ایرانی نمی کنند و در عمل بسیاری از این آیین ها با وجود حفظ طراوت خود در طول هزاران سال، به یادگاری در گوشه بعضی تقویم ها و سالنامه های ایرانی تبدیل شده اند و در بهترین حالت تنها از سوی گروه هایی از مورخان یا علاقه‌مندان به تاریخ، انجمن های ایران باستان یا معدود زرتشتیان ساکن در شهرهایی مثل یزد گرامی داشته می شوند. این در حالی است که جشن های ایرانی علاوه بر جنبه شادمانی ای که دارند باورهای کهن و عمیق انسانی و اخلاقی را نیز با خود از میان هزاره ها گذر داده و به روزگار ما رسانده‌اند.  دكتر یاسر ملک زاده، استاد و مدرس دانشگاه در رشته ایران باستان و تاریخ تمدن ، نویسنده مقالات حماسه ملی و روایت های مختلف در مورد رستم و بن مایه های حماسه ملی و روند تدوین و جغرافیای تاریخ در خصوص جشن هاي ماه خرداد با ما به گفت‌وگو پرداخته كه در زير مي خوانيد:

*****

   ایرانی ها برای هر ماه جشن های مخصوص آن ماه را برگزار می کردند، اساسا چرا آنها دوست داشتند جشن برگزار کنند و چه ارتباطی بین این جشن ها و فرهنگ ایرانی بوده؟

این موضوع بیشتر بر می گردد به فلسفه دینی ایرانی ها، یعنی اعتقادی که به وجود خودشان به عنوان انسان روی زمین داشتند. آنها بر اساس آموزه‌هاي «زرتشت» و حتي پيش از آن معتقد بودند؛ انسان بی خود به‌وجود نیامده و تولد و زندگي و پايان آن، در جهان هستی هدفی دارد، ایرانی ها در عقاید دینی باور داشتند که جهان هستی را اهورامزدا آفریده و از اين آفرينش هدفی داشته ، اساس فلسفه دینی زرتشتی این است که پیش از تکامل جهان هستي دنیای مینوی وجود داشته که اهورامزدا و اهریمن و سایر امشاسپندان در آن زندگی می کردند، اهورامزدا بر اساس پیش آگاهی که داشته متوجه می شود که جنگی با اهریمن پيش‌رو خواهد داشت و بر اساس خردی که دارد متوجه می شود که باید این جنگ در یک چهارچوبی برگزار شود که این چهارچوب نامش«زمان» است، براي شكست و در اختيار داشتن اهریمن، بنابراین در مناظره ای که با اهریمن دارد به او پیشنهاد می‌کند که در یک بازه زمانی این مبارزه صورت بگیرد و اهریمن به خاطر نادانی خود در این دام می افتد، زمینه جنگ و مبارزه اهریمن و اهورامزدا این هستی مادی است که از موقعی که به‌وجود آمده و زمین گردش خود را آغاز می کند این زمان هم شروع به حرکت می کند، بنابراین اهورامزدا شروع می کند به ساختن هستی مادی  و هستی مادی سلسله مراتبی دارد و از این که بگذریم می رسیم به آفرینش انسان. انسان در واقع یک ابزار است برای پیروزی اهورامزدا بر اهریمن، برای این که انسان یک ابزار کاربردی باشد و اهورا‌مزدا بتواند از آن استفاده کند بر ضد این پستی ها و پلشتی‌هایی که اهریمن به‌وجود آورده باید قوی باشد، برای این باید خوب بخورد، خوب زندگی کند، شاد باشد، شادی به دیگران دهد، با شادی دعا بکند، جشن بگیرد، ...همه این ها وسايل و ابزارهای برنده اهورامزدا هستند تا بتوانند بهتر و خوب تر با نيروهاي اهريمني مبارزه کنند، به خاطر همین است که  زهد و انزوا و کناره گیری و ...که در ادیان دیگر وجود دارد در سنت ایرانی نداریم.

 

  آيا ایرانی های باستان فصل بندی تقويمي بر اساس همین تقويمي كه در حال حاضر در دسترس ماست داشتند و با همين سالنامه جشن می گرفتند؟

تقويمی که در گذشته بوده کمی ماجرایش پیچیده است، سالی که ما در حال حاضر استفاده مي كنيم شمسی است، اساس این تقویم بر اساس تقویم جلالی است که حکیم «عمر خیام» بر اساس محاسبات نجومی دقیقی منظم کرده که بي نقص است، مشکل این تقویم زمان کبیسه است که یک روز به روزهای سال درهر چهار سال یک بار اضافه می‌شود، اما در گذشته کبیسه گیری ها فرق داشت و بر همین اساس ما دو گونه تقویم داشتیم؛  تقویم دینی و دولتی، بر طبق برداشتی که منجمان بین‌النهرینی ایران باستان داشتند روزهای سال 365 روز است و یک 5 روزی را در نظر می گرفتند به نام «خمسه مسترقه»، (5 روز دزدیده شده) که به سال اضافه می‌کردند و قرار مداری می گذاشتند که هر 120 سال یک سال به سال‌ها اضافه کنند این مسائل باعث شده بود که گهگاه این کبیسه گیری‌ها فراموش شود و یک اختلالی در زمان‌ها ایجاد شود یعنی مثل ماه‌های قمری که محرم یک بار تابستان است و یک بار زمستان این اتفاق برای تقویم شمسی هم افتاده و مهم‌ترین دلیل برای کبیسه گیری مسئله مالیات و کشت و زرع بوده که بسيار مهم بوده است.

 

   یعنی بر اساس کبیسه گیری این جشن‌ها جابه جایی زیادی نداشته و بر اساس همین اطلاعی که ما  داریم برگزار می شده؟

این اتفاق چندین بار افتاده که این زمان ها پس‌و‌پيش شده و این جابه جایی باعث سردرگمی شده، راه‌حلی که ارائه شده اين بود كه یک انجمنی از دانشمندان جمع می شدند و جشن های بزرگ و کوچک را می گرفتند، یعنی فرضا ما دو جشن آذر داریم یا به جای یک روز 10 روز را جشن می گرفتند، چون مطمئن نبودند روز دقیق کدام است؟ مثلا ما در آخر سال 10 روز جشن مردگان داریم و شاید این جشن «چهارشنبه سوری» هم ادامه همان سوری باشد، ایرانی ها بر بام آتش روشن می کردند که روان مردگان خانه خود را پیدا کنند، شاید این شمع روشن کردن روی قبور هم بازمانده همین ماجرا باشد، گهگاه این پس و پيش شدن وجود داشته و کاری که توانستند بکنند این بوده که به جای یک روز چند روز جشن برگزار کنند شاید یکی از این روزها آن روز واقعی باشد.

 

   فصل بهار فصل پرجشنی برای ایرانیان است، امشاسپند خرداد بانوی نگاه دارنده آب‌هاست چرا این جشن نگاه داشت آب‌ها در فروردین که فصل پربارشی است برگزار نمی‌شود و به خرداد موکول شده؟ خرداد چه ویژگی خاصی برای ایرانیان داشته ؟

قبل از صحبت در مورد خرداد در مورد گاه‌شماری ایرانی صحبت کنیم. ما 12 ماه داریم و هر کدام در تقویم ایرانی نامي دارد به نام یک ایزد یا امشاسپند، بر طبق سنت ایرانی 30 روز برای هر ماه در نظر گرفته شده وهر کدام به اسم یک ایزد است به جز دی که احتمالا خود ایزد اهورامزداست، و بین این 30 روز 12 روز هم‌نام این 12 ماهی است که داریم و هر کدام از این ماه ها اگر روزی داشته باشند که با اسم آن ماه همنام باشد این روز را به اسم آن ماه جشن می گیرند، خردادگان می شود 6 ماه خرداد که روز خرداد ماه خرداد است، از این روز مهم‌تر ما 6 فروردین را داریم که نوروز خردادی است نوروز بزرگ که یک متن پهلوی هم داریم که گفت‌وگوی بین اهورامزدا و زرتشت است و در این گفت‌وگو می‌توانیم یک استنباطی بکنیم برای خرداد ماه و جشن خرداد، با توجه به این که در مورد جشن خردادگان ما به اندازه کافی سند و مدرک کافی به آن اندازه که در مورد جشن های دیگر داریم نداریم، در این متن پهلوی اهورامزدا خیلی از اتفاقات خوب و نیک را می‌گوید که در این روز یعنی روز خرداد واقع شده که در همه ماه هاست و مهم‌ترین‌آن روز خرداد ماه فرودین است، خود اسم خرداد هم واژه اوستایی «هئوروتات» است و معمولا همیشه با «امرتات» می‌آید به معنای نامیرایی، خود هئوروتات هم می‌شود تندرستی و کمال، این ها جفت هم هستند و همه جای اوستا این واژه ها با هم می آیند،  اما این که بی مرگی و تندرستی و کمال چرا با هم آمدند، یک دانشمند فرانسوی به اسم «ژرژفندریک» که  روی همه اقوام هند و اروپایی تحقیق انجام داده و ارتباط‌های زیادی را بین اقوام هندی و ایرانی و اروپایی يافته مي گويد:  سه کنش در میان ایزدان این اقوام طبقه بندی شده، کنش اول پادشاهی و روحانی است و یک سری از ایزدان را در اين تقسیم بندی داریم، طبقه دوم جنگجو و جنگاور است و طبقه سوم همین ها هستند که معمولا جفتی می‌آیند، طبقه دهقان و کشاورز و طبقاتی که دارند جهان را به سمت پیشرفت و بنا کردن و کشت کردن می برند در ایران این به عهده دو امشاسپند خرداد و مرداد یا هئوروتات و امرداد گذاشته شده در اوستا هم به همین شکل است، در امشاسپندان ما که 7 عدد هستند 3 امشاسپند مونث داریم یکی «سپندارمذ»است یکی هئوروتات و ديگري امرداد که این ها در تغییر از زبان اوستایی به پهلوی تبدیل به خرداد و مرداد می شوند که اسم مذکر هستند اما سپندارمذ ایزد تقوا و زمین همچنان مونث می ماند.

 

   با اين توضيحات جشن خرداد گان در كجا قرار دارد و اساس این جشن چه بوده؟

ما در مورد جشن خردادگان اطلاعات نداریم، اما می توانیم حدس بزنیم که چه کارهایی در آن انجام می دادند، با توجه به این که خرداد اختصاصا متعلق به آب و موکل آب است مثل امرداد به صورت بینی کار می کنند در بین ایزدان دیگر برای بهسازی جهان، منابع جشن خردادگان ما يكي در كتاب «زردیزی» و ديگري در «آثار الباقيه» ابوریحان بیرونی است، که جشن ها و روزهایی را که ایرانیان داشتند را توضیح داده، در این دو منبع فقط  به این جشن ها اشاره شده و می دانیم که موضوع اصلی در این جشن آب است، در «بن دهش» در روز خرداد اشاره شده که حتما باید جامه نیکو پوشیده شود و بوی خوش بدهی و تفال گرفته شود چون نیک است و حتما در این روز فالگیری بکنیم و از آدم های بد دوری کنید، چون اگر در این روز این کارها صورت بگيرد این برکت برای کل سال خود را نشان می‌دهد، چون تمیزی همه از آب است خرداد سرور ماه ها و سال‌ها و روزها شمرده می‌شود و عاداتی دارد که مهم‌ترین‌آن سکوت در موقع غذاخوردن و نوشيدن آب است که بسیار رعایت می کردند و در بعد از اسلام هم ادامه يافت، زيرا ایرانی ها عدم رعايت اين موارد را  به نوعي توهین به خرداد و ایزد آب مي‌دانستند،  این مسائل در این روز وجود داشته، جالب است كه بدانيد یک اشاره قرآنی هم  در آيه 102 سوره «بقره» هست به دو تا فرشته به اسم «هاروت» و «ماروت» که به نظر می‌رسد این ها تحول یافته هئوروتات و امرداد است، البته به این صورت در قرآن به این ها اشاره نشده، درمشهورترین اثر تفسیری آن هم به فارسی است «ترجمه تفسیر طبری» اسم البرز کوه می آید و چاه بابل، با توجه به این تفسیر عقیده بر این است که این فرشتگان را به صورت سروته در چاه تشنه آویزان می کنند، به صورتی که دهان‌شان با سطح آب به اندازه یک شمشیر فاصله دارد، آنان قرار است  در حالی که همیشه تشنه باشند تا روز قیامت زجر بكشند، با توجه به این که خرداد ایزد موکل آب است و این اتفاق در چاه آب می افتد بعضی ها نظر دارند که این یک تحول یافته اسطوره ای است كه در مورد خرداد و امرداد که گفته می شود.

 

   به نظر شما آیا جشن های ایرانیان در کشورها و جغرافیای خاورمیانه و بین النهرین تاثیر گذار بوده یا آنها بر جشن های ایرانیان اثر خود را گذاشته اند؟

ما اصطلاحی داریم  به نام «اتیولوژی کال» يا  «اسطوره های منشا» این ماجرا در این حیطه است، اقوام مختلف جشن هایی را می گیرند و در دوره‌هایی فراموش می کنند که برای چه جشن می‌گیرند؟ البته باید گفت یک سری از جشن ها جهانی است مثل «جشن خرمن» و «برداشت محصول»، كه در هر نقطه از جهان به نوعي برگزار مي‌شده، اما در فراموش کردن منشا،همیشه در طول تاریخ سنت بسیار قوی تر از آیین و دین بوده است، مثلا در همين دین اسلام در بین مردم مسلمان ایرانی هم نگاه کنید شاید آنها بعضی واجبات دینی را انجام ندهند اما به تعزیه «امام حسین(ع)» می روند و مراسم سینه زنی و... را طرفداری می کنند، يا سنت سفره برای ائمه و... این‌ها در پیش از اسلام در ایران رایج بوده و در یک حالت تحول یافته در اسلام خود را نشان می دهد، مردم تعصب زیادی بر سنت ها دارند و این را نگاه می دارند بعضی از این سنت ها متحول می‌شوند، اما در هر صورت اين سنت ها و مراسم ها روي هم اثر گذار بوده اند و گاهي در قالب ديني رنگ مذهبي هم يافته اند و گاهي نمي توان منشا اصلي بسياري از آنها را پيدا كرد، در هر صورت بهتر است زیاد هم به این موضوعات پرداخته نشود اما این‌ها وجود دارد.

روزنامه قانون

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: