گفت‌وگو با حسین بادامچی به مناسبت روز جهانی کورش

1404/8/6 ۱۰:۵۷

 گفت‌وگو با حسین بادامچی به مناسبت روز جهانی کورش

حسین بادامچی گفت: شاهان هخامنشی مبتنی بر احترام و به رسمیت شناختن این تفاوت‌ها بود. البته مفاهیم امروزی حقوق بشر و حق آزادی باورهای دینی در زمان کورش وجود نداشته است. به نظر من رفتار کورش نشان‌دهنده دیدگاه فضیلت‌محور است نه حق‌محور.

شهریار فضیلت‌محور

آناهید خزیر: استوانه کورش بزرگ یا منشور حقوق بشر کورش، لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کورش بزرگ هخامنشی، پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده است. نیمه نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمه پایانی آن، سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی نوشته شده است. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی در نیایشگاه اسگیله در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بریتانیا شهر لندن نگهداری می‌شود. استوانه کورش فرمانی را دربرمی‌گیرد که کورش بزرگ به هنگام فتح بابل منتشر کرد. این کتیبه از لحاظ نوع ادبی جزو کتیبه‌های شاهی و یادبودی است. از دیدگاه تاریخ‌نگاری کتیبه شاهی روایت یک طرفه و همراه با اغراق و زیاده‌گویی است که بیشتر نشان‌دهنده ایدئولوژی رسمی تا واقعیت‌های تاریخی است.

آنچه بازگو شد بخشی از کتاب «فرمان کورش بزرگ، ترجمه از زبان اکدی» است که دکتر حسین بادامچی نوشته و از سوی فرهنگ معاصر منتشر شده است. او بر این باور است که ابتدا متن کتیبه از اصل اکدی به طور کامل ترجمه شده و سپس با استناد به منابع خط میخی، روایت‌های عبری عهد عتیق و منابع یونانی درباره سیاست دینی کورش تحقیق شده است. با او به مناسبت روز جهانی کورش هخامنشی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

********

چرا در دو دهه اخیر به کورش هخامنشی گرایش بیشتری شده و همه به او اقبال یافته‌اند و در حافظه جمعی ایرانیان و حتی در عرصه بین‌المللی تا این اندازه ریشه‌دار شده است؟

این داستان کهن است و ریشه در ادبیات یونان باستان و عهد عتیق دارد به ویژه کتاب عزرا و نحمیا. تاریخ تولد و به تخت نشستن کورش را نمی‌دانیم. اما تاریخ غلبه بر ماد (۵۵۰) فتح بابل (۵۳۹) و فوت وی در ۵۳۰ ق‌م مشخص است. چون هرودوت در کتاب اول، بند ۲۱۴، می‌گوید که کورش به هنگام مرگ ۲۹ سال حکومت کرده بود، مورخان آغاز سلطنت وی را ۵۵۹ محاسبه می‌کنند. برای مدت زمان طولانی منابع اصلی اطلاعات ما از کورش بزرگ نویسندگان یونانی و آیات چندی در عهد عتیق بودند. کورش نزد یونانیان چنان برجسته، شایسته احترام و پر عظمت بود که نویسندگانی چون گزنوفون (متوفی ۳۵۵ یا ۳۵۴ ق م) نویسنده کتاب کورش‌نامه، شخصیت او را برای نشان دادن الگوی شاه خوب و تربیت اخلاقی به کار بردند. هرودوت اولین و کامل‌ترین روایت زندگی و فتوحات کورش را به دست می‌دهد؛ وی برای نشان دادن ریشه‌های دشمنی میان ایرانیان و یونانیان، در چندین فصل نبردهای کورش را روایت کرد. پس توجه به دستاوردهای کورش بزرگ و شیوه کشورداری او سابقه کهن دارد.

اگر در کتاب‌های درسی بخواهید متنی را درباره کورش هخامنشی منتشر کنید بیشتر بر کدام جنبه او تاکید می‌کنید و آیا انتشار این دسته از کتاب‌ها برای نسل جدید در مدرسه باعث می‌شود که اغراق‌گرایی درباره کورش کمتر شده و از این شخصیت افسانه‌زدایی شود؟

بهترین متن البته استوانه کورش است و من توصیه می‌کنم ترجمه معتبر متن مستقیم خوانده شود. سطرهای ۲۲ تا ۳۴ استوانه رفتار صحیح کورش با ملت مغلوب را تشریح می‌کند. او مطابق با اصول عمل می‌کند، و همه چیز را به حالت طبیعی بازمی‌گرداند. مسأله این است که نبونایید حالت طبیعی را به هم زده و بدعت ایجاد کرده بود، ولی کورش همه چیز را اصلاح می‌کند.

اصول سیاست کشورداری کورش اختصاراً به قرار زیر است:

۱. آوردن صلح و آرامش ۲. به بردگی نگرفتن مردم مغلوب ۳. محترم شمردن اموال ایشان ۴. لغو کار اجباری (نظامی و اقتصادی) که نبونایید به ناروا تحمیل کرده بود ۵. احترام به دین مردم بابل و اقرار به خداوندی مردوک.‌

در ترجمه‌های عمومی منشور کورش ممکن است بعضی برداشت‌ها بیش از حد احساسی یا ایدئولوژیک شده باشند. آیا تأکید بر دقت تاریخی و زبانی در ترجمه منشور، باعث کاهش ارزش نمادین آن در فرهنگ ایرانی می‌شود یا آن را واقعی‌تر و معتبرتر می‌کند؟

به دو نکته باید توجه شود. اول ترجمه صحیح متن اکدی. ترجمه بنده یا استاد دکتر عبدالمجید ارفعی خوب و دقیق هستند. دوم ژانر ادبی کتیبه‌های شاهی. از لحاظ نوع ادبی استوانه کورش در زمره کتیبه‌های شاهی و یادبودی (monumental) است. کتیبه‌های شاهی آثاری هستند که شاهان برای گرامیداشت واقعه‌ای خاص مانند پیروزی در جنگ یا ساخت معبدی برای خدایان می‌نوشتند و در واقع روایت رسمی تاریخ هستند. برخی کتیبه‌ها برای اطلاع عموم منتشر می‌شد و در معرض دید قرار می‌گرفت، مانند کتیبه داریوش که بر دل کوه ثبت شد تا از جاده قابل دیدن باشد. برخی نیز دفن می‌شد، مانند کتیبه کورش که برای گرامیداشت بازسازی معبد مردوک نوشته شد و در بنای معبد دفن شد.

تصویری که کتیبه‌های شاهی ارایه می‌کنند می‌تواند به شدت یک‌طرفه و اغراق‌آمیز باشد. برای نمونه به کتیبه یکی از شاهان دوره بابل قدیم اشاره می‌کنیم: سین کاشید، شاه اوروک (حدود ۱۸۵۰ ق.م.)، درباره پادشاهی خود چنین می‌گوید (Frayne 1990, 454):

در دوران پادشاهی او، بنا بر نرخ بازار، ۳ گور غله، ۱۲ مینا پشم، ۱۰ مینا مس، یا سه بان روغن گیاهی، تنها یک شقل نقره قیمت داشت. سال‌های حکومت وی سال‌های فراوانی بود.

براساس اسناد اقتصادی و حقوقی که از این دوره به دست آمده می‌توان دریافت که قیمت‌های واقعی سه برابر بیشتر بوده است. (Liverani 1995, 2353) روشن است که شاه برای نشان دادن شایستگی خود این گونه گزافه‌گویی می‌کند؛ پس تفسیر صحیح این متون نیازمند توجه به سیاق، اهداف و ادبیات نگارش چنین متونی است.

لیورانی (Liverani 1995, 2354 f.) می‌پرسد که مخاطب کتیبه‌های شاهی چه کسانی بودند؟ پاسخ رسمی می‌گوید که خدایان و شاهان آینده مخاطب هستند: به خدایان اطمینان داده می شود که شاه رسالتی را که خدایان به او داده‌اند، به نحو احسن انجام داده است، و شاهان آینده نیز راه و رسم حکومت و احترام به آثار شاهان پیشین را می‌آموزند. اما به نظر لیورانی با بررسی دقیق‌تر می‌توان سه گروه مخاطب را تصور کرد: اول، حلقه درونی و نزدیکان شاه است، حتی شامل کاتبانی که مسئول نگارش این گونه متون هستند؛ دوم، عموم شهروندان هستند که باید از رفتار صحیح و مشروعیت شاه اطمینان یابند، و سوم، مخاطبان خارجی هستند شامل دوستان و حتی دشمنان که باید بدانند که در این سرزمین شاهی دانا به اصول کشورداری حکومت می‌کند.

یکی از پرسش‌های اصلی کتاب من درباره فرمان کورش بزرگ این است که آیا اصلاحات مندرج در کتیبه کورش صرفاً تبلیغات شاهی است یا سیاست کشورداری بوده است. آیا در منابع همزمان یا نزدیک به دوره مورد مطالعه اطلاعاتی در مورد سیاست کشورداری کورش در دست است که بتوان با استناد به آنها درباره اجرایی شدن اصلاحات کورش تحقیق کرد؟

با توجه به اینکه شما «فرمان کورش بزرگ» را از زبان اکدی ترجمه کرده‌اید منشور کورش بیشتر به بازسازی معابد، مسائل حقوقی، انتقال تبعیدشدگان و تأمین نظم سلطنتی پرداخته و یا بیشتر سندی سیاسی دینی است؟ این مساله چه تأثیری بر نگاه مدرن به کورش به عنوان نماد آزادی و تسامح خواهد داشت؟

استوانه کورش فرمانی را دربردارد که کورش بزرگ به هنگام فتح بابل منتشر کرد. این کتیبه از لحاظ نوع ادبی جزو کتیبه‌های شاهی و یادبودی است. از دیدگاه تاریخ‌نگاری کتیبه شاهی روایت یکطرفه تاریخ و همراه با اغراق و زیاده‌گویی است که بیشتر نشان‌دهنده ایدئولوژی رسمی است تا واقعیت‌های تاریخی. این کتاب با استناد به منابع خط میخی، روایت‌های عبری عهد عتیق و منابع یونانی درباره سیاست دینی کورش تحقیق می‌کند و نشان می‌دهد که قسمت عمده ادعاهای کورش، برای نمونه ورود صلح‌آمیز به بابل و حمایت از دین‌های رایج، در منابع آن دوره تأیید می‌شود. علاوه بر استوانه، دو کتیبه دیگر از کورش به دست آمده که ویرایش و ترجمه آنها را در کتاب آورده‌ایم. احترام به دین مردم بابل بخشی از سیاست کشورداری کورش بزرگ است. شاهان هخامنشی به این نکته واقف بودند که تحمیل دین ایرانی بر اقوام تابع امپراتوری ممکن نیست و عاقلانه نیست زیرا که این امپراتوری از اقوام و ملیت‌های گوناگون تشکیل شده بود که هرکدام دین و سنت‌های خاص خود را داشتند. سیاست شاهان هخامنشی مبتنی بر احترام و به رسمیت شناختن این تفاوت‌ها بود. البته مفاهیم امروزی حقوق بشر و حق آزادی باورهای دینی در زمان کورش وجود نداشته است. به نظر من رفتار کورش نشان‌دهنده دیدگاه فضیلت‌محور است نه حق‌محور.

استوانهٔ کورش یا منشورِ کورش که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمانِ کورش هخامنشی نگاشته شد و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

آیا می‌توان گفت نقد به ترجمه‌های رایج منشور کورش در واقع نقدی غیرمستقیم به نحوه استفاده سیاسی و ایدئولوژیک از تاریخ در ایران معاصر است؟

اولاً باید ترجمه‌ای را مطالعه کرد که از زبان اصلی ترجمه شده باشد. نقد ترجمه بر اساس معیارهای مشخص زبان‌شناختی و تاریخی است. متن کتیبه کورش مشکلات زبانی خاصی ندارد و خوب فهمیده می‌شود. ثانیاً در تفسیر هر سند باید به اسناد همزمان یا تقریباً همزمان مراجعه کرد. البته ناآگاهان به زبان و تاریخ تفسیرهای زمان پریشانه ارایه می‌دهند.

امروزه در مراجعه به تاریخ ایران باستان بیشتر به سراغ منابع کمتر شناخته شده مثل سکه‌ها و کتیبه‌های باستانی که منابع غیرمرسوم نامیده می‌شود، می‌روند آیا درباره شناخت کورش هخامنشی نیز چنین است؟

در مطالعات تخصصی همه منابع مطالعه می‌شود. مثلاً به تازگی خانم هدیه اسکندری، از فارغ‌التحصیلان کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان، زندگی و فعالیت‌های اقتصادی دختران کورش در الواح اداری تخت جمشید را مطالعه کرده است.

اگر پژوهشگری بخواهد در حوزه تاریخ ایران باستان فعالیت کند چه نکته‌هایی از امپراتوری هخامنشیان و کورش هخامنشی مغفول باقی مانده است؟

بیشتر عرصه‌های تاریخ هخامنشی هنوز دست نخورده‌اند. هزاران سند خط میخی ایلامی و اکدی در انتظار مطالعه هستند.

منبع: ایبنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: