1404/7/26 ۱۲:۰۱
در دو هفته پیش یكی از خبرسازترین سوژههای فرهنگی كشور، بستری شدن كامران فانی در خانه سالمندان بود كه موجب افسوس و حیرت بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر شد.
وای اگر بستری شدن كامران فانی رسانهای نمیشد
مریم آموسا: در دو هفته پیش یكی از خبرسازترین سوژههای فرهنگی كشور، بستری شدن كامران فانی در خانه سالمندان بود كه موجب افسوس و حیرت بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر شد. خبری كه پس از انتشارش گویی مدیران فرهنگی كشور را از خواب بیدار كرد تا قدمی برای سلامتی این خردمند فرزانه بردارند. نویسنده، مترجم و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی كه عمری را پای كتابداری، فرهنگنگاری و ترجمه گذاشت. در رسانهای شدن و پیگیری كارهای انتقال و بستری شدن كامران فانی، فروزنده اربابی تنها عضو ایرانی بنیاد بینالمللی مولانا، نقش كلیدی داشته و قاطعانه باید گفت كه اگر پیگیریهای او نبود، بیشك كسی مطلع نمیشد كه كامران فانی كجاست و در چه وضیعتی به سر میبرد. اربابی پیش از این نیز مشكلات مشابهی را برای تعدادی از نویسندگان و هنرمندان این كشور حل كرده كه شاید شرح آنها در این مجال نگنجد. این در حالی است كه رییس مركز روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگویی با خبرگزاری ایبنا عنوان كرد كه رسانهها نباید خبر بستری شدن كامران فانی را رسانهای میکردند! آنچه مغفول میماند، وظیفه ذاتی و ماهیتی روزنامهنگار است كه باید چشم بینای جامعه باشد و نه مجری آنچه در صلاحدید فلان دستگاه دولتی و حكومتی میگنجد. در قبال آنچه ایشان گفته، پرسش طبعا كنایی ما به عنوان روزنامهنگار این است كه نكند برای انجام تكتك وظایف حرفهای و انسانی و اجرای سوژههایی كه مدنظر داریم، باید از دستگاههای دولتی متولی فرهنگ اجازه بگیریم؟ بعید است ایشان یا هر كس دیگر بتواند به این پرسش آری بگوید. آن وقت با این سطح از محافظهكاری دوستان، هیچ بعید نیست كه با عذرهای بدتر از گناهی مانند «حفظ حریم خصوصی» و از این حرفها، اگر بدتر از اینها هم برای امثال كامران فانی پیش بیاید، آب از آب تكان نخورد. كدام حریم خصوصی؟ كامران فانی از آنچه درباره او در این دو هفته رسانهای شده، رضایت كامل دارد. بنابراین حرف زدن از عدم رعایت حریم خصوصی، عملا بیراه است و مصداق «كاتولیكتر از پاپ» شدن.
*******
سابقه دوستی شما با آقای كامران فانی به چه دورهای بازمیگردد؟
سالهای پیش از طریق بیژن جلالی با آقای خرمشاهی و كامران فانی آشنا و دوست شدم و زمانی هم كه جایزه بیژن جلالی را راهاندازی كردیم، در دو دوره، كامران فانی یكی از داوران ما بودند. بنابراین سابقه دوستی ما به بیش سی و چند سال پیش برمیگردد. حدود ۱۶ سال هم همواره در جلسات ادبی كه در منزل ما یا منزل استاد خرمشاهی برگزار میشد، همواره بزرگانی مانند كامران فانی حضور داشتند. شخصیت و وارستگی استاد فانی مثالزدنی است و خوشحالم كه دوستیمان ادامهدار بوده.
حدود دو سالی میشد میشنیدیم كه كامران فانی مثل خیلیهای دیگر به انزوایی خود خواسته تن داده و با كسی معاشرتی ندارد. در این مدت ما هم از احوال ایشان بیخبر بودیم. چگونه در جریان بیماری آقای فانی قرار گرفتید؟
دقیقا دو، سه روز قبل از اینكه از طریق روزنامه «اعتماد» این خبر را رسانهای كنم، از طریق آقای خرمشاهی مطلع شدم كه ایشان در تماسهای پی در پی كه با خانه كامران فانی داشتند، توانستند با خاله آقای فانی صحبت كنند و ایشان گفته كه در جستوجوی یك خانه سالمندان خوب هستند تا او را بستری كنند. باخبر شدم كه خاله آقای فانی در پی بستری كردن آقای فانی در خانه سالمندان هستند. وقتی این حرف را شنیدم برایم خیلی عجیب بود چون خاله آقای فانی بیش از 90 سال سن دارند و آقای فانی از ایشان مراقبت میكردند. شما میدانید كه آقای فانی همواره زندگی بسیار سالمی داشتند. اهل شب زندهداری نبودند و در خورد و خوراك همیشه امساك داشتند و اتفاقا هیچ بیماریای هم نداشتند. حتی از قند و فشار خون كه در این سن و سال عادی است، رنج نمیبردند. پرسش این بود كه چرا میخواهند او را در خانه سالمندان بستری كنند؟ خودم با خانه آقای فانی تماس گرفتم و در كمال ناباوری خاله ایشان گفت كه نوه خواهرم به من گفته كه آقای فانی در خانه سالمندان است اما من نمیدانم كجاست. چون كسالت داشتم و در بیمارستان بستری بودم، نوه خواهرم او را در خانه سالمندان بستری كرده. آب سرد روی سرم ریخته بودند. آقای فانی كه حال جسمیشان خوب بود چگونه از خانه سالمندان سر درآورده؟! دست به كار شدم و با روابطی كه دارم با تمام خانههای سالمندان تماس گرفتم و در نهایت ایشان را پیدا كردم و پس از آن، ماراتن بزرگی شروع شد تا با هر كسی كه فكر میكردم میتوانست در انتقال آقای فانی به بیمارستانی در تهران كمك كند، تماس گرفتم. حساب و كتاب تماسهایی كه گرفتم از دستم خارج شده است. حتی آقای خرمشاهی هم نمیدانستند كه آقای فانی از ۱۵ شهریورماه در خانه سالمندان بستری شدهاند و تازه با تماسها و پیگیریهای من همه مطلع شدند كه آقای فانی در خانه سالمندان بستری است. چون دیگر خاله تماسهای متعدد او را پاسخ نداد.
با توجه به شناختی كه از آقای فانی دارید، برایتان عجیب نیست كه ایشان را شبانه و در سكوت بستری به خانه سالمندان بردهاند؟
چرا! اولا استاد فانی خودشان در بلوار كشاورز خانه داشتند و اتفاقا همیشه او بوده كه از دو خالهاش مراقبت كرده. چطور شده ناگهانی او بیمار شده و به جای درمان به خانه سالمندان منتقل شده، سوالهای متعددی وجود دارد كه بیجواب مانده و ضرورت این وجود دارد كه بررسی شوند. حتی اگر فكر كنیم كامران فانی نیاز به مراقبت داشته، چرا اول به پزشك برده نشده؟ چرا برای مراقبت از او پرستار نگرفتند؟ اگر قرار بوده كسی به خانه سالمندان منتقل شود، چرا خاله را نبردند كه هم پیرتر و هم بیمار است؟ پرسش دیگر اینكه به چه دلیل ایشان را یك خانه سالمندان درجه ۴ بردند، آن هم خارج از تهران؟ كه دور از دسترس تمام دوستان و آشنایان باشد؟!
با وجود پیگیریهای مستمر شما برای انتقال كامران فانی به بیمارستان، چرا اینقدر زمان انتقال طولانی شد؟
من با تجربه سالها كار فرهنگی، فكر میكردم این كار به سرعت انجام میشود و متولیان فرهنگی خودشان برای این كار پیشقدم میشوند، اما چنین نشد. بالاخره پس از تماسهای متعدد به فكرم رسید با آقای علیرضا تابش تماس بگیرم و خوشبختانه شبانه ایشان با چند نفر صحبت كردند و پس از هماهنگیهای من سهشنبه هفته گذشته تیمی چند نفره با حضور آقای نیكنام حسینیپور، نماینده فرهنگستان و آقای جربزهدار به عیادت آقای فانی رفتند و چون من فكر كردم آقای فانی پس از ماجرایی كه سرش آمده، از دیدار افرادی كه نمیشناسد تعجب كند، پیشنهاد دادم عارف خرمشاهی این گروه را همراهی كند كه خوشبختانه آقای فانی او را شناخته بود؛ اما برای همین دیدار مدیرانی هم اعلام كرده بودند كه این گروه را همراهی میكنند، جایشان خالی بود. پس از این دیدار آقای علیرضا تابش، رییس پیشین بنیاد فارابی شرایطی را فراهم كردند كه با آقای كرمانپور ارتباط برقرار كردیم و پس از آن با اینكه پیشنهاد داده بودیم كه آقای فانی در بیمارستان آتیه بستری شوند، قرار شد در بیمارستان سینا بستری شوند و كارهای درمانیشان آنجا آغاز شود، اما از قطعی شدن خبر انتقال آقای فانی به بیمارستان تا تحقق آن چندین روز طول كشید و در نهایت قرار شد ۱۸ مهر در بیمارستان بستری شود. چون در پیگیریهایم آقای نیكنام حسینیپور جواب درستی به من نداده بودند، دیگر با او تماس نگرفتم. عارف خرمشاهی با من تماس گرفت و گفت طبق هماهنگیها با آقای حسینیپور، امشب با ماشینی كه دنبال من میفرستند دنبال آقای فانی میرویم تا او را از خانه سالمندان به بیمارستان منتقل كنیم كه من تصمیم گرفتم و با هزینه شخصی برایشان آمبولانس گرفتم و عارف خرمشاهی به همراه همسرش به دنبال آقای فانی رفتند و با آمبولانس او را به بیمارستان منتقل كردند. بیماری كه میگویند مشكل مغزی دارد، چطور ممكن است با ماشین و بدون امكانات درمانی و پزشك از كرج به تهران منتقل شود؟ این در حالی است كه از ساعت ۸ و نیم شب كه آمبولانس از تهران راه افتاد، تازه ساعت ۱۲ به تهران رسید و شما نگاه كنید اگر با ماشین شخصی قرار بود كامران فانی به تهران منتقل شود، چه سختیهای متحمل میشد.
در بیمارستان رسیدگیها چگونه بود؟
از زمان انتقال تا غروب فردایش من همراه استاد فانی بودم و تا انجام آزمایشهای لازم و بستری در اتاق وی.آی.پی دكتر كرمانپور تلفنی پیگیر كار بودند كه واقعا قدردان ایشان هستم. تا امروز هم رسیدگی خوبی به آقای فانی شده و دكتر و برخی از افراد كادر درمان آقای فانی را میشناسند و در جریان خدماتشان هستند. از این رو پیگیر احوال ایشان هستند و با همكاریهای به عمل آمده، پرستاری هم شبانهروزی از استاد مراقبت میكنند و همراه ایشان هستند.
الان وضیعت آقای فانی چطور است؟
وضیعت ایشان رو به بهبود است. متاسفانه پس از انتقال به بیمارستان، آنقدر رنجور و تشنه و گرسنه بود كه باوركردنی نبود. پس از دو روز واقعا حالشان خوب شد و حتی از روز دوم خودشان به تنهایی راه رفتند و هر كسی تلفنی با ایشان تماس گرفت، با او حرف زدند و همه را به خوبی به جا آوردهاند.
آیا در این راه كسانی بودند كه برای كمك به آقای فانی قولهایی داده باشند و بعد زیر قولشان بزنند؟
بله كم نیستند! اما چون نمیخواهم حرفهایی بزنم كه شرایط درمان آقای فانی را تحت تاثیر قرار بدهد، سكوت میكنم. زمانی كه وضیعت آقای فانی بهتر شد، حتما این سكوت را میشكنم. آدمهایی كه هیچ توجه نداشتند به اینكه افرادی مانند كامران فانی كه از گنجینههای معنوی و فرهنگی این سرزمین هستند را نباید در روزهای سخت تنها گذاشت. مدیران فرهنگی ما كه بسیاریشان نام و اعتبار خود را از بركت وجود كسانی چون كامران فانی كسب كردهاند، چطور میتوانند به این افراد و مشكلاتشان بیاعتنا باشند؟ آنقدر از ایشان خبر نگرفتند تا كسی خودسرانه ایشان را به خانه سالمندانی درجه 4 دور از تهران منتقل كرد! من به عنوان یك فعال فرهنگی كه از بودجه مالی خودم كار فرهنگی میكنم و به هیچ نهاد و ارگانی وابستگی ندارم، وظیفه خودم میدانم كه در شرایط سخت كنار این بزرگان باشم و این وظیفه بر دوش تكتك ماست و نباید از این كار شانه خالی كنیم. امیدوارم هر چه زودتر شرایطی فراهم شود تا خود استاد فانی لب به سخن باز كنند و به ما بگویند كه چرا از خانه سالمندان سردرآوردند.
در روزهای گذشته آقای نیكنام حسینیپور در گفتوگویی مطرح كردهاند كه نباید بستری شدن آقای فانی رسانهای میشد!
این حرف كاملا اشتباه است و من شخصا مسوولیت رسانهای شدن این موضوع را به گردن میگیرم. باید به افرادی كه چنین نظری دارند عرض كنم اگر خبر بستری شدن كامران فانی در خانه سالمندان منتشر نمیشد و ایشان زنده از خانه سالمندان بیرون نمیآمد، آن وقت باز هم این حرف را میزدند و پشت رسانهای نشدن موضوع میایستادند؟! اتفاقا اگر رسانهای نمیشد، مسوولان فرهنگی كشور كاری برای آقای فانی نمیكردند. ما این همه پیگیری كردیم، باز هم اینقدر تأخیر در انتقال ایشان صورت گرفت، وای به حال روزی كه او را تنها میگذاشتیم. كما اینكه در طول این ۴۰ سال بارها برای من پیش آمده كه مسوولان در موارد مشابه كاری نكردند و بار بستری كردن و تأمین هزینههای درمانی بر عهده خیرین یا فعالان فرهنگی بوده. من همینجا از شما كه شبانهروز همراه من بودید و در جریان لحظه به لحظه ماجرا بودید، قدردانم و همچنین از روزنامه «اعتماد» كه مسوولانه كنار ما ایستاد. باید به این نكته هم اشاره كنم شنیدهها حاكی از این است كه دلالانی در پی این هستند كتابخانه كامران فانی را صاحب بشوند اما به شهادت بهاالدین خرمشاهی و خودم و همسر مثنویپژوهم محمد بردبار، كامران فانی بارها عنوان كردند كه دوست دارند كتابخانهشان -كه كتابخانه بسیار بزرگی است- به كتابخانه ملی اهدا شود. در كتابخانه ایشان اسناد مهمی وجود دارد كه با توجه به وضیعت بیماری ایشان باید هر چه زودتر كتابخانه آقای فانی تا مشخص شدن وضیعتشان مهر و موم شود تا یك وقت به یغما نرود.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید