روند تحول نقاشی قهوه‌خانه‌ای در چهار دهه اخیردر گفت‌وگو با رضا خلیلی

1404/7/13 ۰۹:۳۶

روند تحول نقاشی قهوه‌خانه‌ای در چهار دهه اخیردر گفت‌وگو با رضا خلیلی

نقاشی قهوه‌خانه‌ای، هنری با ریشه‌های عمیق در فرهنگ ایران، طی چهار دهه اخیر تحولی چشمگیر داشته است. در این گفت‌وگو با رضا خلیلی، به بررسی نقش او در شکل‌گیری و پیوستگی این جریان هنری می‌پردازیم.

در چهار دهه اخیر، نقاشی قهوه‌خانه‌ای به‌عنوان جریانی هنری در ایران، تحولات شگرفی را پشت سر گذاشته است. از روزهایی که این هنر در محافل عمومی و قهوه‌خانه‌ها توسط نقالان و پرده‌خوانان مطرح بود، تا تبدیل شدن آن به یک سبک معتبر در عرصه هنرهای تجسمی، شاهد تغییرات بنیادینی در عرصه‌های مختلف از جمله حمایت‌های دولتی، گردش اقتصادی، افزایش تعداد هنرمندان و نشر آثار تخصصی در این حوزه بوده‌ایم.

یکی از شخصیت‌های کلیدی در این تحول، رضا خلیلی است که با برگزاری نخستین نمایشگاه جمعی نقاشی قهوه‌خانه‌ای در ایران، نقش محوری در پیوستگی و گسترش این جریان ایفا کرده است. در این گفت‌وگو، با رضا خلیلی به بررسی سیر تحول نقاشی قهوه‌خانه‌ای، عوامل مؤثر در رشد و گسترش این هنر و تأثیرات آن بر جامعه هنری امروز پرداخته‌ایم...

********

میزان توجه عمومی به نقاشی قهوه‌خانه‌ای از بدو پیدایش تا ابتدای دهه هفتاد چگونه بود؟

نقاشی قهوه‌خانه‌ای از بدو پیدایش تا دهه هفتاد به‌صورت پیوسته مورد توجه رسانه‌ها و قشر دانشگاهی نبوده و در قهوه‌خانه‌ها توسط نقالان و پرده‌خوانان مورد توجه قرار گرفته است. از منظر برپایی نمایشگاهی در سال ۱۳۴۶، نمایشگاهی از آثار قوللرآقاسی و مدبر توسط انجمن ایران و آمریکا در خانه هنر ایران در پاریس برگزار می‌شود و مجموع مقالات و گفتگوهایی که از بدو پیدایش این سبک تا سال ۱۳۷۳ منتشر شده نیز انگشت‌شمار است که مهم‌ترین آن‌ها متعلق به کریم امامی، منوچهر کلانتری، ایرج نبوی و عباس بلوکی‌فر است. همچنین رسانه‌های ملی شامل رادیو و تلویزیون نیز در یک مورد که بنده اطلاع دارم، گفتگویی داشته‌اند با عباس بلوکی‌فر.

از سوی دیگر، اولین کتاب نقاشی قهوه‌خانه‌ای هم سال ۱۳۶۹ توسط هادی سیف منتشر می‌شود که آن هم در راستای سلسله کتاب‌هایی است که برای هنرهای سنتی نگاشته شده و در آن نه‌تنها توجهی به سیر تحولی این هنر نشده، بلکه حتی از تعدادی هنرمندان شاخص این هنر نامی برده نشده و صرفاً توصیفی از حال و احوالات و خاطرات معدودی از اساتید بوده است. در واقع، از بدو پیدایش این هنر تا سال ۱۳۷۳ هیچ‌گونه جریان پیوسته‌ای که منجر به تحول در حمایت‌های دولتی، ارتقاء اقتصادی و افزایش توجه عمومی شود، صورت نگرفت.

چه عواملی باعث ناپیوستگی جریان در این سبک هنری بوده است؟

رویکرد غرب‌زدگی اساتید دانشگاهی، محققان، پژوهشگران، نویسندگان، گالری‌داران و... که مدافع سبک‌های غربی بودند و در مقابل این هنر را فولکوریک عامیانه دانسته و تلاشی در جهت معرفی آن به‌عنوان یک سبک نقاشی نداشتند و به عبارتی در داد و ستد هنرهای تجسمی، ستدهایی داشتند بی‌داد! همچنین عدم برگزاری نمایشگاه‌ها و معرفی این آثار به‌ عنوان هنر تجسمی، دلیل دیگری است که در آن زمان جایگاه این هنر را در قهوه‌خانه‌ها، تکایا و یا توسط نقالان در بین اهالی کوچه بازار می‌دانستند. از سوی دیگر، اساتید بی‌بدیل این هنر در آن زمان مطالعات و آگاهی از دانش هنرهای تجسمی جهانی نداشتند و نتوانستند ارتباطی با رسانه‌ها یا مجامع تصمیم‌گیرنده برقرار کنند تا با آگاهی از راهبردهای کارآمد، نظرات آن‌ها را به این هنر ملی جلب کنند. طبیعی است که در این شرایط حاکمیت هم نمی‌تواند برای این هنر حمایت قابل‌توجهی داشته باشد.

نشر کتب، مقالات، مستندهای تلویزیونی، مصاحبه‌ها و اخبار رسانه‌ای، برگزاری نمایشگاه‌ها، فعالیت‌های دانشگاهی، حمایت‌های دولتی و... طی چهار دهه اخیر با ادوار گذشته قابل قیاس نیست. چه رخداد یا رخدادهایی چنین تحولی را در نقاشی قهوه‌خانه‌ای ایجاد کرد؟

دو تن از کارشناسان و مدیران شهرداری منطقه ۱۶ تهران به نام‌های مسعود شاهسون و عزت‌الله نژاد ظهراب که متأسفانه در هیچ‌ یک از منابع تحقیقاتی و پژوهشی سخنی از آنان یاد نشده، آغازکننده جنبش نوینی در نقاشی قهوه‌خانه‌ای بودند. پس از آنها نیز احمد خلیلی تا پایان عمرش باعث پیوستگی و استمرار این جنبش شد. در پاییز سال ۱۳۷۲، آن دو شخصیت به دعوت شرکت توسعه فضاهای فرهنگی به همراه محمدهاشم مهیمنی، شهردار وقت منطقه ۱۶ از مراحل اجرایی احیا و بازسازی قهوه‌خانه سنتی آذری در میدان راه‌آهن بازدید می‌کنند و در آنجا با توجه به ارتباط دوستانه خانوادگی که با احمد خلیلی داشتند به مدیران شرکت توسعه فضاهای فرهنگی پیشنهاد می‌دهند تا نقاشی قهوه‌خانه‌ای به‌صورت زنده در آن مکان اجرا شود.

مدیران اجرایی طرح بدون اینکه هدفی از پیش تعیین‌شده در این خصوص داشته باشند و صرفاً از منظر تبلیغی با این ایده موافقت کرده و در ابتدا عباس بلوکی‌فر و حسن اسماعیل را دعوت به همکاری می‌کنند و با توجه به عدم موافقت این اساتید، از استاد احمد خلیلی این درخواست را کرده که ایشان موافقت کردند. این اقدام برخلاف تصور مدیران وقت، مورد استقبال چشمگیری قرار گرفت و باعث شد به مدت 7 سال تا سال 1379 استاد احمد خلیلی در قهوه‌خانه سنتی آذری نسبت به خلق آثار اقدام کند. با توجه به اینکه در آن زمان قهوه‌خانه سنتی آذری مورد بازدید بسیاری از شخصیت‌های ملی و بین‌المللی اعم از سیاسی، لشگری، کشوری، فرهنگی و هنری قرار می‌گرفت، این هنرمند مورد توجه رسانه‌های داخلی و خارجی نیز قرار گرفت. و به موازات این رخداد، شرکت توسعه فضاهای فرهنگی طرح دیگری را اجرایی کرد و آن ایجاد ۲۲ نگارخانه آفرینش در ۲۲ منطقه شهری تهران بود و عبادالله رمضانی، معاون اجتماعی وقت شهرداری منطقه ۱۶ به‌ واسطه هنر احمد خلیلی(پدرم)، بنده را در تاریخ ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۷۲ به‌عنوان مدیر نگارخانه آفرینش آفتاب واقع در محله نازی‌آباد منصوب کرد و از طرف شرکت توسعه فضاهای فرهنگی مکلف شدم تا برای افتتاحیه نگارخانه، نمایشگاهی از نقاشی‌های کودکان را برگزار کنم. برای این کار احمد خلیلی(پدرم) پیشنهاد داد تا اولین نمایشگاه نقاشی قهوه‌خانه‌ای که در برگیرنده آثاری از تمام هنرمندان این سبک باشد برای اولین بار در تاریخ ایران برگزار شود.

بنده موضوع را با مدیران شرکت توسعه فضاهای فرهنگی مطرح کردم و با تردید و ابهام آن‌ها مواجه شده و در نهایت با اصرار و تاکیدی که داشتم موافقت کردند افتتاحیه این نگارخانه با برگزاری نمایشگاه جمعی نقاشان قهوه‌خانه‌ای برگزار شود. به فاصله 2 ماه از افتتاح قهوه‌خانه سنتی آذری که همچنان مورد توجه رسانه‌های عمومی قرار داشت، اول اسفند ماه سال ۱۳۷۲ اولین نمایشگاه جمعی نقاشی قهوه‌خانه‌ای در تاریخ ایران با ۴۰ اثر از آثار حسین قوللرآقاسی، محمد مدبر، حسن اسماعیل‌زاده، عباس بلوکی‌فر، حسین همدانی، گداعلی عباسی، غلامرضا حسینی، احمد خلیلی، محمد فراهانی، فتح‌الله قوللرآقاسی، علی لرنی و جواد عقیلی با حضور بسیاری از شخصیت‌های فرهنگی و هنری و اجرایی کشور برگزار شد و آن‌چنان مورد استقبال قرار گرفت که تا چند ماه به‌صورت پیوسته و بدون وقفه توسط شرکت توسعه فضاهای فرهنگی پس از نگارخانه آفرینش آفتاب در نگارخانه‌های آفرینش لاله، امیرکبیر، گلبرگ، شیخ هادی و... به نمایش گذاشته شد که مورد استقبال و توجه فوق‌العاده و بی‌نظیر رسانه‌ها قرار گرفت. پس از این رخداد تا به امروز نه‌تنها هیچ وقفه‌ای در سیر پیوستگی جریان نقاشی قهوه‌خانه‌ای به‌وجود نیامد، بلکه هرچه پیش‌تر می‌رود بر میزان توجه و علاقمندی به این هنر تجسمی افزوده می‌شود.

تأثیر و جایگاه استاد احمد خلیلی در حفظ و پیوستگی این جریان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بدون تردید حضور طولانی‌مدت ایشان در قهوه‌خانه سنتی آذری برای اجرای زنده نقاشی و همچنین مدیریت و تدابیر ایشان برای برگزاری اولین نمایشگاه تاریخ نقاشی قهوه‌خانه‌ای ایران که در برگیرنده حضور تمامی اساتید حاضر آن زمان بود و ماه‌ها بر روی دیوار نگارخانه‌های تهران جریان داشت، یکی از مهم‌ترین دلایل استمرار جریان پیوسته نقاشی قهوه‌خانه‌ای است. اما ویژگی‌های شخصیتی ایشان هم قابل‌تأمل و حائز اهمیت است. با اینکه ایشان تحصیلات آکادمیک نداشتند، اما در طول عمرشان بیشترین وقتشان صرف مطالعه می‌شد تا پرداختن به نقاشی. وقتی از آتلیه ایشان بازدید کنید، مهم‌ترین چیزی که جلب توجه می‌کند انبوهی از کتاب‌های ارزشمند تاریخی و هنری است تا بوم و رنگ و قلم‌مو. اعم مطالعات ایشان در زمینه تاریخ اجتماعی و هنر جهان و ایران بود و آگاهی بسیار خوبی از تاریخ و سیر تحولی سبک‌های هنرهای تجسمی در جهان داشتند و این مهم کمک می‌کرد تا در گفتگوها و مصاحبه‌ها، مطالبی را عنوان کنند که راهبردی و کارآمد باشد.

از سوی دیگر، ایشان با تکنیک‌های گوناگون، سبک‌های مختلفی از نقاشی را مانند: قاجاری، رئالیسم، سورئالیسم و... انجام می‌دادند که سبک سورئالیسم بسیار مورد توجه و علاقه ایشان بود و مجموعه آثاری در این سبک به نام «خواب‌ها و رویاها» دارند که یکی از مهم‌ترین آثار این مجموعه به نام «ظهور» نیز در سال ۱۴۰۲ طی مراسم و بزرگداشتی به نام «خلیل خیال» توسط وزارت میراث فرهنگی به موزه چهل ستون قزوین اهدا شد.

همچنین ایشان خوش‌نویس و در زمینه مجسمه‌سازی نیز تجربیاتی داشتند. از سوی دیگر نویسنده هم بودند و جدا از دفاتر خاطرات ایشان، یادداشت‌هایی دارند که برخی از آن‌ها در ماهنامه تندیس منتشر شده است. شاید فروتنی و تواضع ایشان که در تمامی مصاحبه‌ها، خود را کوچک‌ترین و شاگرد دیگر اساتید می‌دانست و از آن‌ها نام می‌برد؛ جملگی عوامل مهمی بود که رسانه‌ها به آن توجه داشتند و نتیجه آن شاهد هستیم که بین سال‌های ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۷ اکثریت مصاحبه‌های رادیو تلویزیونی، مطبوعاتی و مجموع رسانه‌ها از زبان ایشان است و نقش انکارناپذیری در جریان‌سازی پیوسته رسانه‌ای برای نقاشی قهوه‌خانه‌ای داشتند.

چرا در همایش‌ها، سمینارها، نشست‌ها و مقالات و کتبی که طی سال‌های اخیر منتشر شده، به این جنبش و جریان‌سازی پیوسته که از سال ۱۳۷۲ آغاز شد اشاره‌ای نشده است؟

نمی‌توانم قضاوت کنم که چرا از مطرح کردن چنین رخدادهای مهمی پرهیز کردند، در حالی که به دلایل کاملاً مستدل و مستند یقین دارم از آن آگاه بودند. اما می‌توانم مدعی باشم که ایجاد جریان‌سازی مستمر و پیوسته چهار دهه اخیر نقاشی قهوه‌خانه‌ای که منجر به تداوم و تحول آن در گردش اقتصادی و ورود حمایت‌های دولتی شد، نتیجه تلاش‌های استاد احمد خلیلی است و ای کاش پیش از این‌ها مدعیان دوستی و هنر که تألیفات و مقالات مختلفی منتشر کردند، به آن پرداخته بودند.

به هر حال از مهم‌ترین اقدامات جریان‌سازی ایشان، گرد هم آوردن اساتیدی است که هر یک به نوعی منزوی و در خلوت خود بودند و باعث شد تا اجتماع غیررسمی بین اساتید نقاشی قهوه‌خانه‌ای شکل بگیرد. وی در بسیاری از مصاحبه‌های خود تأکید بر تشکیل انجمن آن را داشت و در این راه موافقت دکتر حسن حبیبی، معاون اول وقت رئیس‌جمهور را اخذ کرد، اما در ادامه مسیر دیگر اساتید که وابستگی‌هایی به مراجع دیگر داشتند، همکاری لازم را به عمل نیاوردند. ایشان در بسیاری از مصاحبه‌ها تأکید و اصرار داشت تا این سبک از نقاشی وارد جریان دانشگاهی شود که این مهم انجام شد و پس از اکرم خطیبی به‌عنوان تنها بانوی نقاش قهوه‌خانه‌ای که در تاریخ نامی از ایشان وجود دارد، استاد احمد خلیلی نسل جدیدی از بانوان نقاش قهوه‌خانه‌ای را تربیت کرد که در اولین بینال دوسالانه نقاشی قهوه‌خانه‌ای در سال ۱۳۸۳ حضور فعال داشتند.

برگزاری ورکشاپ‌ها، نمایشگاه‌های متعدد، کمک به تهیه مقالات توسط دانشجویان، حضور در محافل و مجالس مختلف به‌عنوان سخنگوی اساتید نقاشی قهوه‌خانه‌ای و... از دیگر عوامل مهم جریان‌سازی پیوسته توسط ایشان بوده است. وی در بسیاری از مصاحبه‌های خود اصرار و تأکید داشت تا جوانان تحول و نوگرایی را در فرم این سبک از نقاشی ایجاد کنند که این اتفاق ابتدا توسط خود ایشان و سپس توسط هنرجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی انجام گرفت. در مجموع شکل‌گیری این جریانات باعث شد تا ضمن ورود دولت در سال ۱۳۷۶ با فعالیت‌هایی که به دستور دکتر حسن حبیبی معاون اول رئیس‌جمهور وقت در فرهنگسرای نیاوران انجام گرفت، اکنون شاهد رونق این هنر به اشکال مختلف در قالب تألیف کتب، مقالات، ساخت فیلم‌های مستند و خلق آثار بیشتر توسط هنرمندان و هنرجویان و... باشیم و با وجود اساتیدی چون منصور عباسی، محمدرضا حسینی، پورفرزانه، محمدرضا حمیدی، لشگری و مهدی طالعی‌نیا که نقاشان بسیاری را تعلیم و تربیت کرده‌اند، امید است تا ضمن مساعدت بخش خصوصی برای رونق اقتصادی در این هنر، وزارت فرهنگ و شهرداری تهران نیز حمایت‌های لازم را در تشکیل انجمن و تأمین مکانی به‌عنوان موزه نقاشی قهوه‌خانه‌ای به عمل آورند.

منبع: تسنیم

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: