1404/6/22 ۱۲:۲۸
کسی مانند هانری کربن نمیتواند از بیان و اعلان آن حقیقت که رهایی آدمی از این غربت غربی در گرو آن است، کوتاه بیاید. در نظر او انسان مدرن غربی، و حتی انسان مدرن و غربزده شرقی، دستشان از این مسِ حکمت تهی است و از منابع آن بیخبرند. او منابع سرشار این گنج را در اسلام ایرانی مییابد
رهایی از غربت غربیسیده معصومه محمدی: جلد نخست از مجموعه چهار جلدی کربنشناسی نوشته انشاءالله رحمتی با عنوان پدیدار جان و جهان منتشر شد. در ادامه نگاهی خواهیم داشته به این اثر:
***
کربن شناسی اثری چهار جلدی است که با هدف معرفی و تفسیر اندیشههای هانری کربن تالیف شده است. نویسنده اثر حاضر بیش از دو دهه به کار ترجمه، تفسیر، و تدریس آثار این فیلسوف شرق شناس اهتمام داشته است. اینک حاصل آن تجارب و تحقیقات چونان درآمدی هم برای فهم اندیشه کربن و هم برای بهرهگیری از روش پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی او به قصد خوانش فلسفه، عرفان، و به طور کلی معنویت اسلام ایرانی در اختیار اهل نظر قرار میگیرد در هر یک از مجلدات چهارگانه این اثر به ترتیب به یکی از موضوعات زیر پرداخته می شود:
پدیدار جان و جهان؛ پدیدار کتاب قدسی؛ پدیدار عشق و زیبایی؛ پدیدار هستی معطوف به آن سوی مرگ.
فصول هفت گانه این اثر به شرح زیر است:
فصل ۱: احیاء حکمت
فصل ۲: طبقات اهل معنا
فصل ۳: پدیدارشناسی آسمان جهان
فصل ۴: پدیدارشناسی جسم جهان
فصل ۵: نیایش خلاق
فصل ۶: ربپرستی عرفانی
فصل ۷: خودشناسی و دگرخودشناسی
معنو یات اسلام ایرانی در اندیشه کربن
در ادامه چند بخش از جلد نخست از مجموعه چهار جلدی کربنشناسی را با هم می خوانیم:
اشراقیان، ادامه سینائیان
به اعتقاد سهروردی بارزترین اشارت در رساله حیبنیقظان به آن هنگامه بزرگ (طامهٔ کبری) همان است که در سطرهای پایانی این رساله آمده است.
ابنسینا در آنجا تاکید بلیغ میورزد بر تنزیه حق تعالی؛ اینکه با هیچ وصف و نعتی نمیتوان وی را آنگونه که سزای اوست توصیف کرد.
«ملک بیابانیتر است از ایشان و هر که او را به اصلی بازخوانده، از راه بشد. و هر که گفت او را بستایم به سزای وی ژاژ خائید.» (ابنسینا و تمثیل عرفانی، ص ۵۱۷)
اما در عین حال بر آن است که راه شناخت خداوند به تمامی به روی بشر بسته نیست، سهل است، بلکه حتی بشر به بارگاه عزت او راه میتواند یافت، هر چند که این موهبت فقط خواصی از ابناء بشر را دست میدهد. بنابراین مینویسد: «ای بسا یکی از مردمان به نزدیک وی شود، چندان نیکی به جای وی بکند که گرانبار گردد از زیر فضلهای او و مر ایشان را بیاگاهاند حقیری چیزهای این جهانی و چون از نزدیک وی بازگردند، با کرامتی بسیار بودند.
(همان ص ۵۱۸)( از صفحه ۱۵۰ کُربَنشناسی، جلد نخست)
تقریر کربن از جهانشناخت در فلسفههای مشرقی و اشراقی
سهروردی در تلویحات از مکاشفه هرمس در مقام پدر حکیمان، به تعبیر کربن قهرمان مثالی علم اشراقی، سخن به میان میآورد؛ مینویسد هرمس شبهنگام در پیشگاه خورشید در هیکل نور نماز گذارد.
پس از آن بود که «ستون صبح» شکافته شد و جان و جهان او دگرگون گشت.
(سهروردی ج .۱ ۱۳۷۲ ص ۱۰۸، بند ۸۳)( از صفحه ۲۳۴ کُربَنشناسی، جلد نخست)
مکتب سینایی شیعی
کربن فصلی از کتاب اسلام ایرانی را به میرداماد (۶۹۶ ۱۰۴۰ ق) اختصاص داده است. میرداماد به تعبیر کربن، «شخص اول» مکتب اصفهان، «استاد اندیشه» برای چندین نسل از فیلسوفان، و در یک کلام «معلم ثالث» است.
میتوان او را بنیانگذار «مکتب سینایی شیعی ایرانی» دانست. کربن در همان فصل برای آنکه نشان دهد که چگونه این مابعدالطبیعه سینایی در قامت اشراقی و شیعیاش به مابعدالطبیعه جذبه ختم میشود دو اعتراف جذبهآمیز (دو مکاشفه) میرداماد را روایت و تحلیل میکند: یکی «مکاشفه میرداماد در مسجد قم» است و دو دیگر مکاشفه او تست در خلوتی که در شهر اصفهان داشته است که کربن از آن به «شعف در خلوت» تعبیر میکند.
این دو مکاشفه اگرچه هر دو گواه بر ما بعدالطبیعه جذبه، و به عبارت دیگر گواه بر ختم شدن «حکمت به حکایت» است، و از این روی پیوستگی خاصی میان آنها موجود است، با این همه شمایل نگاری نفسانیشان متفاوت است.
مکاشفه دوم «از تحقق جهانشناخت سینایی در مقام تجربه» خبر میدهد، اما در مکاشفه نخست که در اینجا موضوع بحث ما است، «کل جهان درونی یک شیعه دلداده، ظهور دفعی شخصیتهای محبوب و مکرّم در سرّ قلب، بر آینهٔ فروزان شدهٔ جان» حکایت شده است.
(اسلام ایرانی، بخش نخست، ج ۴، ص ۲۰۴)
(از صفحه ۳۲۳ کُربَنشناسی، جلد نخست)
تحقق سوفیائیت
کربن در پی آن است که نشان دهد تطابق جالب توجهی میان اسپندارمتیکیه و فاطمیت موجود است، بدین صورت که هر دو اصطلاح بیانگر نوعی سوفیائیت است که از سویی در فرشتهبانویی که همان ارمایتی مقدس است و از سوی دیگر در شخص فاطمه سوفیا تمثل یافته است. (ارض ملکوت ص ۵۲-۵۳)
اما او این تحقیق را صرفاً چونان بحثی در زمینه دینشناسی مقایسهای یا ایرانشناسی دنبال نمیکند.
البته تا آنجا که به اقتضائات چنین مطالعاتی مربوط است همه کاوشها و ژرفسنجیهای لازم را معمول میدارد، لیکن افزون بر این در پی آن است که چه درسهای معنویای از این میتوان گرفت.
اگر اسپندارمتیکیه و فاطمیّت تجلیّات مثال اعلای واحدی چون سوفیائیت است، فعل و تأثیر مُثُل اعلا به طور کلی،
محدود به زمان و مکان نیست و بنابراین میتوان با شناخت این تجلیّات متناسب با هر زمان و مکانی که در آن قرار داریم، خویش را در پرتو تابش انوارشان قرار داد.
از این روی نه تنها اسپندارمت (اسپنتهارمایتی)، بلکه اسم معنای شکل گرفته از آن یعنی اِسپَنداَرمَتکِیَه نیز یک مفهومِ انتزاعی محض نیست.
اگر استاندارامت (اسفندارمذ) فرشتهٔ زمین چونان موجودی متشخص است، اسپندارمتیکیه به مثابت حقیقت آن فرشته متشخص، به مثابت ماهیّت سوفیایی اسپنته ارمایتی، معنایی است که باید فعلیت بیابد.
کربن درباره امشاسپندان، و از جمله اسپنه ارمایتی مینویسد:
امشاسپندان، «مقدسان نامیرا» هستند [یا مقدسان نامیرا نامیده میشوند]، ولی قداست آنان، فعل منتقل شونده (قدسیّت، سپند / سپنته هر امشاسپند است، فعلی است که با ایجاد چیزی که خودش «آن را میذاتد [یا محقق میکند]» وجود و تکامل وجود را منتقل میسازد.
اینها [این امشاسپندان] نه انتزاعیات مفهومیاند و نه صرف «وجوه» الوهیت متعالی، بلکه در آن واحد جوهر و فعلند.
سهروردی با [سعی بلیغ و] رنج بسیار همین حقیقت را از طریق تبدیل مابعدالطبیعهٔ ماهیات [یا اصالت ماهیت] خویش به نوعی فرشتهشناخت به بیان آورده است.
(اسلام ایرانی، ج ۲، ص ۵۴۵) (از صفحه ۳۲۶-۳۲۷ کُربَنشناسی، جلد نخست)
رهایی از غربت
بنابراین مهمترین کاری که آدمی میتواند کرد این است که پس از درک صحیح موقعیتی که در آن قرار دارد از این موقعیت به «غربت» به اعتبار دور افتادگیاش از نور تعبیر میشود، بازگردد و در خلاص خویش بکوشد.
در رساله غربت غربی، هدهد نامهای از پدر آن غریبان برای ایشان میآورد که راه بازگشت را نشان میدهد و در عین حال خود راهنمای ایشان میشود
در نامه نوشته بود: «ای فلان اگر خواهی که با برادرت خلاص یابی، در عزم سفر سستی مکن و دست در ریسمان ما زن و آن جوزَهَر فلک قدسی است مستولی بر نواحی کسوف.(سهروردی، ج. ۲ ۱۳۷۲، ص ۲۸۲)
جوزَهَر در نجوم پهلوی نام ستاره دنبالهداری است که به دور خورشید میگردد و گرفتن ماه و خورشید را با آن مرتبط میدانستهاند.
.....
در آن نامه نوشته بود: «پس چون به وادی مورچگان برسی دامن بیفشان… و بکش زنت را که او پس ماندنی است» (همان). ریسمانی که در آن چنگ باید زد، عقل است و عقل هم عقل نظری است و هم عقل عملی. از طریق عقل نظری میتوان درک صحیح از حقایق داشت، افق صحیح را معلوم ساخت، به طور کلی حق را از باطل بازشناخت. از طریق عقل عملی نیز میتوان صواب را از ناصواب تشخیص داد و گام در راه صواب نهاد.
سهروردی با رمز «وادی مورچگان» به حرص و با رمز «زن» به شهوت اشاره دارد. این هر دو رمز را از قرآن کریم الهام گرفته است. رمز نخست ناظر به داستان سلیمان (ع) است.
دستور دیگر این است که «زنت را بکش».
«زن» البته نه زن از آن جهت که زن است، بلکه آن زن که همانند زن لوط (ع) پلیدی میجوید و تباهی میکند. این زن رمز شهوت است، و آن کس که در آن غرق شود، همانند است به زن لوط (ع) که راهی به نجات، از آن شهر ویران شدنی، نیافت و در آن ماند تا هلاک شد.شهوت و هر آنچه از آن ناشی میشود، متعلق به شهر ویران دنیا است و نمیتوان آن را به همراه خود از آن بیرون برد.
بنابراین آن کس که غربت خویش را دریابد و قصد رحیل کند، فقط دست در آن متاعی میزند که بتواند به همراه خویشاش ببرد. اما شهوت متاعی نیست که باید به دورش افکند بلکه شهوت آدمی را پابست همه متاعهای ناپایدار، از لذت خورد و خوراک، تا لذت جنسی، و لذت جاه و جبروت میسازد، و این جزوی از سرشت ما است و کار ما با آن به صرف بیاعتنایی بدان راست نمیآید، بلکه باید چنان کرد که آتش شهوت، چونان اصلیترین «آفت این راه» در ما فرو بمیرد.
آفت این در هوا و شهوت است / ورنه اینجا شربت اندر شربت است
چشمْبند آن جهان، حلق و دهان / این دهان بربند، تا بینی عیان
ای دهان، تو خود دهانهٔ دوزخی / و ای جهان، تو بر مثال برزخی
(مثنوی، ۱۰۱۲ :۲)( از صص ۶۲۹-۶۳۰ و ۶۳۲-۶۳۳ کُربَنشناسی، جلد نخست)
اسلام ایرانی؛ منبع حکمت
اما کسی مانند کربن نمیتواند از بیان و اعلان آن حقیقت که رهایی آدمی از این غربت غربی در گرو آن است، کوتاه بیاید.
میتوان گفت در نظر او انسان مدرن غربی، و حتی انسان مدرن و غربزده شرقی، دستشان از این مسِ حکمت تهی است و از منابع آن بیخبرند.
او منابع سرشار این گنج را در اسلام ایرانی مییابد و در آن منابع نیز بیشتر از آنکه در استخراج وجه عقلیشان (برادههای آهن) بکوشد، در کشف مس حکمت در آنها و آتشین کردنشان میکوشد.
(از صفحه ۶۴۲، کُربَنشناسی، جلد نخست)
منبع: ایبنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید