1393/12/16 ۰۹:۴۸
زندان قصر را رضاشاه برپا كرد روی قصر قاجارها؛ قصری كه حالا افتاده در حدفاصل سه راه زندان، پل سیدخندان، خیابان شریعتی و خیابان پلیس فعلی. حالا این بنا حیات دوباره پیدا كرده است. كاخ – موزه شده و بسیاری از خاطرات روزگاری كه بر ساكنان و زندانیان آن رفته را هنوز میشود در گوشه گوشه آن حس كرد.
از قوامالسلطنه، صارمالدوله، صولتالدوله و عبدالحسین تیمورتاش در آن به بند كشیده شدهاند تا بزرگ علوی و علیمردان خان بختیاری و ٥٣ نفر و تقی ارانی. زندان قصر هنوز خاطره زندانیهایش را از مهدی عراقی گرفته تا آیتالله طالقانی، مهدی بازرگان، مهدی سحابی، اكبر ناطق نوری و... فراموش نكرده. كم نبودند كسانی كه در اینجا حصر كشیدند. این زندان چند زندان فرعی دارد. زندان شماره یك بنایی كهنه و تیره است. این زندان در دوره افسران سوئدی ساخته شده و برای نگهداری كوتاهمدت اشرار و جانیان در طول زمان بازجویی استفاده میشده. بعدها این زندان تبدیل به محل نگهداری زندانیان سیاسی میشود.
این زندان كه از ابتدا انبار پایافزار اشتران اردوی شاهی در زمان مشروطه بود به خاطر مشكلات مملكتی و نبودن بودجه، دیواركشی شده و با ایجاد سلولهای كوچك به زندانی تبدیل شد كه گروه زندانیان معروف به ٥٣ نفر بزرگ علوی را در خود جای داده است. زندان شماره یك گرچه یادآور خاطره حضور شروری به نام اصغر قاتل هست اما دیوارنوشتههایی از فرخی یزدی را با خود داشت كه دیگر امروز خاطره كمرنگی از آن برجای مانده. دیوارهای این زندان البته خاطره حضور تیمورتاش را كه بعدها در بین همین دیوارها توسط جلاد رضاشاه، پزشك احمدی، كشته شد هم با خود دارد.
در همان زندان شماره یك بود كه سردار اسعد بختیاری، وزیر جنگ را مسموم كردند و چون كارگر نیفتاد، نصف شب دهم فروردین ۱۳۱۳، پزشك احمدی سراغش رفت و گردی از كیف خود بیرون آورد و در آب ریخت و به دست سردار تزریق كرد. در خاطرات زندانیها آمده كه فرار از این بندها كاری بس دشوار بود .تنها كسانی كه توانستند از این زندان فرار كنند، سیدفرهاد نامی از مخالفان رضاشاه بود و اشرف دهقان از مبارزان مسلح در زمان محمدرضاشاه. این فرارها از بزرگترین و معروفترین موردهای فرار از این زندان در تاریخ ثبت شدهاند.
عزتالله انتظامی
در جریان دستگیریهای فرمانداری نظامی تهران پس از كودتای ٢٨ مرداد، عزتالله انتظامی را نیز در خیابان دستگیر و پس از چند روزی كه در توقیفگاه اصلی تهران بازداشت بوده به دلیل كمبود جا به زندان قصر منتقل میكنند.
انتظامی كه با تعدادی دیگر از هنرمندان و برخی كاركنان رادیو همراه بود پس از انتقال به زندان قصر به بندی منتقل میشود كه احمد شاملو نیز یكی از زندانیان آن بند بوده. خودش تعریف میكند: در این بند تعدادی قاتل و سارق نیز حضور داشتند.
چند ماه بعد زمانی كه به دلیل نداشتن وابستگی به گروههای چپ و با دادن تعهد از زندان آزاد میشود، نقش نامهرسان را برای شاملو و تعدادی دیگر از همبندان ایفا میكند.
انتظامی در مجموع نزدیك به پنج ماه در زندان قصر میماند و به یاد دارد كه ملاقاتهای آن زمان مثل الان نبود كه خیلی شیك با یك تلفن بتوانی صحبت كنی. همه داد میزدند. به قدری همهمه بود كه كسی حرفهای طرف مقابلش را متوجه نمیشد. شرایط خیلی بد بود ولی با واسطه افسری كه دوست آقای (محمد علی) جعفری (یكی از همبندی ها) بود یكسری مزایا دریافت میكردیم. برای مثال او برای من، آقای جعفری و شاملو ملاقات خصوصی با خانوادههایمان ترتیب میداد.
فرخی یزدی
فرخی یزدی شاعر پرشوری كه سرودن اشعارش را از ١٥ سالگی آغاز كرد و به دلیل اشعاری كه علیه مدرسان و مدیران مدرسه یزد میسرود، از مدرسه اخراج شد، روزهای آخر عمر خود را در زندان قصر گذرانید. او كه با سرودن اشعاری علیه ضیغمالدوله قشقایی حاكم وقت یزد موجب عصبانیت شدید او شده بود با دوخته شدن دهانش تنبیه و محبوس شد تا با اعتراض و تحصن مردم پس از دو ماه از حبس رها شود؛ اما بعدها به یكی از زندانیان نامدار زندان قصر تبدیل شد.
فرخی كه پس از كوچ به تهران مقالاتی را درباره آزادی در روزنامهها منتشر میكرد پس از مخالفت با قرارداد ١٩١٩ در دوران نخستوزیری وثوقالدوله مجددا دستگیر و محبوس شد، اما آزادی او همزمان با وقوع كودتای سوم اسفند دوباره از دست رفت و همراه با بقیه آزادیخواهان مدتی را در باغ سردار اعتماد زندانی شد. فرخییزدی به عنوان نماینده مجلس شورای ملی در دوره هفتم قانونگذاری، از طرف مردم یزد انتخاب شد و در صف نمایندگان اقلیت مخالف رضاشاه قرار گرفت و وقتی كه در مجلس توسط حیدری، نماینده مهاباد مورد ضرب و شتم نیز قرار گرفت گفت كه حتی در كانون عدل و داد نیز امنیت جانی ندارد و ساكن مجلس شد و پس از چند شب، مخفیانه از تهران فرار كرد. فرخی در زندان قصر در شهریور ۱۳۱۸ به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشك احمدی كشته شد.
این سرودهاش بسیار معروف بود:
از یك طرفی مجلس ما شیك و قشنگ / از سوی دگر عرصه به ملیون تنگ / قانون و حكومت نظامی و فشار / این است حكومت شتر گاو پلنگ
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید