بزرگداشتی برای یک استاد خوشنویس خوش شانس/ امیرخانی به تصرف رسیده است

1393/11/5 ۰۹:۵۵

بزرگداشتی برای یک استاد خوشنویس خوش شانس/ امیرخانی به تصرف رسیده است

در مراسم نکوداشت غلامحسین امیرخانی استاد خوشنویس، حسن بلخاری از او به عنوان کسی که در خط به مقام تصرف رسیده یاد کرد و امیرخانی نیز موقعیتش را مرهون همه شانس هایش در زندگی دانست.

 

در مراسم نکوداشت غلامحسین امیرخانی استاد خوشنویس، حسن بلخاری از او به عنوان کسی که در خط به مقام تصرف رسیده یاد کرد و امیرخانی نیز موقعیتش را مرهون همه شانس هایش در زندگی دانست.

مراسم نکوداشت غلامحسین امیرخانی استاد خوشنویس به مناسبت سالروز تولد وی از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران و با حضور جمع گسترده ای از ادیبان، خوشنویسان ودوستداران وی شامگاه گذشته شنبه 4 بهمن ماه در محل این انجمن برگزار شد.

مهدی محقق رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به عنوان میزبان نخستین سخنران این مراسم بود که با تشکر از حضور گسترده علاقمندان به غلامحسین امیرخانی درسخنانش گفت: امیرخانی نیازی به تمجید و تقدیر ندارد اما برگزاری این مراسم به این دلیل است تا  کسانی که راه او را می پیمایند و او را اسوه خود قرار می دهند، بدانند که در این مملکت افرادی چون او تجلیل می شوند و تقدیر از آنها در واقع قدردانی از علم و هنر است.

وی در ادامه به سیر تحول خط در ایران اشاره کرد و گفت: خط عربی و فارسی بعد از اسلام دشواری های خطوط پهلوی را در خواندن و نوشتن برطرف کرد.

محقق با اشاره به خوشنویسانی که خطوط مختلف را ابداع کردند، اظهار کرد که ما باید قدر این هنر را دانسته و آن را گرامی بداریم و امروز نیز مراسم نکوداشت یکی از بازماندگان این هنر را برگزار کرده ایم که من هم افتخار نوشتن مقدمه ای را بر یکی از کتاب هایی داشته ام که خوشنویسی آن را استاد امیرخانی بر عهده داشته است.

 

 امیرخانی از نوجوانی عارف بود

 محمد سلحشور از استادان خوشنویسی و همراه همیشگی غلامحسین امیرخانی در انجمن خوشنویسان ایران، سخنران بعدی مراسم بود که درسخنانش به ذکر ویژگی های رفتاری او پرداخت و گفت: بعد از انقلاب با حداکثر آرای اعضای انجمن به ریاست این انجمن انتخاب شد، رفتارش به گونه ای بود که انضباط را به شاگردانش می آموخت و با روی گشاده مدیریت می کرد که همین بزرگترین امتیاز او بود که انجمن را به سمت شکوفایی هدایت کرد.

وی افزود: درباره خوشنویسان گفته می شود که کمکم عارف می شوند اما امیرخانی از همان نوجوانی عارف بود.

سلحشور با اشاره به رشد و توسعه خوشنویسی درکشور گفت: درطول تاریخ بیش از 5 یا 6 خوشنویس زن بیشتر نداشته ایم اما امروز 1200 خوشنویس زن ممتاز داریم که حدود 5 یا 6 نفر آنها به درجه استادی رسیده اند و همه با واسطه و بی واسطه شاگرد استاد امیرخانی بوده اند.

محمدعلی اسلامی ندوشن سخنران بعدی مراسم بود که در سخنان کوتاهی به ارتباطش با این استاد خوشنویسی اشاره کرد و گفت: دو تا از کتاب ها من را وی خوشنویسی کرده و به زیبایی به چاپ رسیده است یکی «سرو سایه فکن» ود یگری «بهار در پاییز» و سابقه دوستی ما نیز به 25 سال قبل در مراسم بزرگداشت فردوسی در سازمان فرهنگی یونسکو باز می گردد.

وی افزود: من علاقه ای به هنر خوشنویسی هم دارم چرا که هنر اصیل ایرانی است و کلام را به زیبایی خط آراسته می کند که این گرانبهاست.

 

جایگاه امیرخانی در خط همچون حافظ و سعدی در شعر است

مهدی احمدی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین نیز در این مراسم حضور داشت که شعری را درباره امیرخانی خواند و از او به عنوان خوشنویس خطه خط خیز قزوین یاد کرد.

وی با اشاره به تشابه خوشنویسی با شعر و ادبیات یادآور شد: هرگاه از شعر و غزل سخن به میان می آید نام حافظ و سعدی به ذهن می رسد و هر گاه از خوشنویسی و نستعلیق سخن رانده می شود محال است نام میرعماد و امیرخانی به ذهن نرسد و این دو خوشنویس همان جایگاهی را در این هنر دارند که حافظ و سعدی در شعر فارسی دارند و پویایی و مانایی خط نستعلیق نیز مرهون تلاش، عشق و نبوغ امیرخانی است.

 

امیرخانی درخط به مقام تصرف رسیده است

حسن بلخاری عضو فرهنگستان هنر نیز در سخنان خود به فضائل اخلاقی امیرخانی اشاره کرد و گفت: من از مکارم و فضائل اخلاقی و علمی امیرخانی بسیار بهره گرفته ام و مباحثات بسیاری درباره مبانی بنیادی هنر داشته ایم که بخشی از آن به معرفت شناسی اختصاص داشت و او اطلاعاتی عمیق از مثنوی و مولانا را ارائه کرد.

بلخاری در سخنانش به نظریات ابن عربی و شیخ اشراق درباره مقام عارف اشاره ای کرد و ادامه داد: ابن عربی درکتاب فصوص الحکم در مقام عارف می گوید که قدرتی با عنوان «کن» دارد و خداوند نیز هستی را به «کن فیکون» ظاهر می کند. عارف در عرفان ما قائم مقام خداست و به اذن او قدرت «کن» دارد، ابن عربی در فصل 13 از «کن» به نام «همت» نام می برد و اشاره می کند که یکی از موارد ظهور این همت و «کن» تصرف است یعنی عارف قدرت تصرف دارد و می تواند به اذن خدا دست به ابداع و صنع بزند.

وی به ارتباط میان تصرف وخوشنویسی هم اشاره و تصریح کرد: من معتقدم که در هنر برخی به تصرف رسیده اند و امیرخانی از آن جمله است که در خط به تصرف رسیده است.

 

هیچ کس جای امیرخانی را نخواهد گرفت

بهروز غریب پور کارگردان تئاتر و مدیرعامل اسبق خانه هنرمندان ایران از جمله مدعوین این مراسم بود که در سخنان خود به  چگونگی شکل گیری خانه هنرمندان ایران و نقش غلامحسین امیرخانی در متقاعد کردن مسئولان آن زمان برای تشکیل این خانه برای هنرمندان اشاره کرد.

وی گفت: بسیاری از دوستان طیف های مختلف معتقد بودند که این خانه برای هنرمندان راه اندازی نخواهد شد اما خدا خواست و شد.

غریب پور در سخنانش با تأکید بر این که بسیاری اوقات رفتار مناسبی با بزرگان فرهنگ و هنر این کشور صورت نمی گیرد، تصریح کرد: زمانی که انجمن خوشنویسان استاد امیرخانی را کنار گذاشت و در یک کودتای فرهنگی ناگهان روش امیرخانی را در دادن سمت و لقب استادی به کنار نهادند و یک باره 75 استاد خوشنویس به جامعه اضافه شدند، ما و شما کجا بودیم.

وی تأکید کرد: ما مسئولیت داریم که در برابر ناعدالتی دفاع کنیم و این مردانگی و جسارتی می خواهد که من این ویژگی را از استاد امیرخانی یاد گرفتم.

غریب پور در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد که هیچ کس جای استاد امیرخانی را نخواهد گرفت چون هنر او که خوشنویسی است مهم نیست، بلکه دوست داشتن دیگران و نوع دوستی اوست که مهم است و به همین دلیل فکر می کنم به این زودی ها کسی بتواند جای امیرخانی را بگیرد.

علی شیرازی از استادان خوشنویس و شاگرد امیرخانی سخنران بعدی مراسم بود که در سخنان خود تأکید کرد امیرخانی هیچ جایگزینی ندارد.

وی در متنی که به مناسبت نکوداشت استادش نوشته بود به ویژگی های رفتاری و اخلاقی او اشاره کرد که چراغ انجمن خوشنویسان 65 ساله را روشن نگاه داشت و شاگردان و استادان بسیاری از دل آن سربرآوردند.

شیرازی از استادش به عنوان پدری دلسوز برای شاگردانش یاد کرد که خانواده بزرگ خوشنویسان را در انجمن گرد هم جمع کرد و در آموزش هنر با گشاده دستی و بی دریغ به هنرجویانش آموزش داد.

او از انصاف و تیزبینی امیرخانی در داوری آثار خوشنویسان سخن گفت و از تلاشی که برای شناساندن این هنر به صاحب منصبان داشته، تقدیر کرد و او را عاشق راستین هنر و خادم خوشنویسی معرفی کرد.

شیرازی در پایان سخنانش در حالی که به شدت متأثر شده بود، ادامه داد: او به جای سخن به نصحیت گویی، با عملش دست هنرجویان و قلمشان را گرفت تا قد بکشند. بسیاری برای قدر هنر از عافیت گذشتند و میراث سترگی به یادگار گذاشتند که امیرخانی از آن جمله است.

 

امیرخانی یک دیپلمات فرهنگی و اسطوره خوشنویسی است

جواد بختیاری هنرمند خوشنویس و شاگرد غلامحسین امیرخانی در ادامه پشت تریبون ایستاد و از استادش به عنوان منشور چند وجهی از اندیشه، راهبری و مهربانی یاد کرد.

وی افزود: او دارای شخصیتی کاریزماتیک از جنس هنر است و به واسطه استعداد و هوش و اعتقاد به توانایی هایش از اعتماد به نفس فوق العاده ای برخوردار است که این ابزار گران سنگی برای کسی است که کار هنری  می کند.

وی افزود: امیرخانی زندگی سختی داشته و از آنها پیروزمندانه بیرون آمده و برخاسته از دل سنت و قواعد اصیل فرهنگی این کشور است که تعاملی میان سنت و نگاه نو برقرار کرده است و به همین دلیل درمیان اقشار آوانگارد و سنتی طرفدارانی دارد.

وی افزود: ویژگی های شخصیتی او در خط او نیز بروز یافته است و خط و شخصیت استاد حالا دو روی سکه هستند، او علاوه بر نگاهی که به خطوط قدما داشته است، شیوه خاص خود را نیز به نام خودش دارد و بنابراین در سلسله خوشنویسان برتر تاریخ جایگاه ویژه ای دارد که شامل او، میرعماد حسنی و میررضای کلهر می شود.

بختیاری از امیرخانی به عنوان یک دیپلمات فرهنگی هم یاد کرد و گفت: امیرخانی در برابر زورگویان اجرایی همچون یک دیپلمات فرهنگی رفتار می کرد و می توان گفت که او اسطوره زنده فرهنگ و هنر خوشنویسی ایران است.

ادامه این مراسم به اهدای لوح تقدیر و سپاس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به غلامحسین امیرخانی اختصاص یافت که با حضور مهدی محقق، حجت الاسلام دعایی، محمدعلی اسلامی ندوشن، شیرین بیانی، محمد سلحشور انجام شد. لوح تقدیرهایی نیز از سوی موسسه محک، علی شیرازی، یک تابلو نقاشی از استاد دلزنده و دیگر علاقمندان این هنرمند به او هدیه شد.

 

امیرخانی: من فقط آدم خوش شانسی بوده ام

امیرخانی آخرین سخنران مراسم نکوداشت خود بود که تا پاسی از شب ادامه یافته بود.

وی در سخنانش ضمن تقدیر از حضور همه کسانی که در طول زندگی 70 ساله اش سهمی را در زندگی فرهنگی او ایفا کرده اند، تشکر کرد و گفت: من زبانی برای سپاسگزاری ندارم و باید در برابر این الطاف فقط سکوت کنم چرا که از شدت شرمندگی زبانم به لکنت می افتد.

وی افزود: همه ما در حلقه خوشنویسی این مملکت دارای یک مقام مشترک هستیم که همان محبت و عشق است. عشق راهنمای کسانی است که در مسیر آن قرار می گیرند و جان و جوانی خود را صرف آن می کنند.

ویدرباره زندگی خود چنین گفت: من از 4 سالگی این سعادت را یافتم که نگاهم، رفتارم و شخصیتم با مهربانی پرورش یافت. معلم در 4 سالگی به من خواندن و نوشتن آموخت و معتقدم من در مسیر زندگی ام فقط شانس خوبی داشته ام و اگرنه دیگرانی بودند که شایسته تر از من بوده اند.

این خوشنویس با بیان این که ریشه این شانس را از فرهنگ، زادگاه، خانواده، معلم، همسر و مقطعی خاص از تاریخ می توان سراغ گرفت، یادآور شد: اولین شانس من مادرم بود و نشنیده ام که کسی مادری چون من داشته باشد، مادری که در لحظه وداعش با دنیا، اصرار داشت چشم من به او در این حالت نیفتد و او در آن لحظات واپسین هم حاضر نبود من رنجیده خاطر شوم، دومین شانس زندگی من پدرم بود که اهل مطالعه بود و شاهنامه و قرآن را در طول سال می خواند، او از نسل جنگ اول جهانی بود که تبعاتش جمعیت ایران را نصف کرد، مردم ایران در آن سال ها با فقر، گرسنگی، وبا و سختی زندگی گذران می کردند و جنگ دوم جهانی هم ضربت دوم را وارد آورد و پدر من هیچ گاه ندیدم دراین دوران سخت زبان به شکوه و ناشکری بگشاید.

وی شانس سوم زندگی خود را وجود همسرش ذکر کرد و گفت: همسر من 13 سال از پدر خانه نشین من و 18 سال از مادرم مراقبت و پرستاری کرد و این نامش به جز شانس من در زندگی چه می تواند باشد.

رییس انجمن خوشنویسان ایران افزود: شانس دیگر زندگی من شاگردی 17 سال نزد استاد سیدحسین میرخانی بود که هنرش کمال و تداوم هنر عماد و کلهر بود.

وی با بیان این که یکی از خصوصیات استادش ذکر نام استادان پیش از خود بوده است، بیان کرد: این مرد بزرگ تنها کسی بود که در مدت 40 سال مجاورت من با وی، از استاد بزرگ خود علی اکبر کاوه به بزرگی یاد می کرد در حالی که شاگرد مستقیم او نبود و شاگردان مستقیم کاوه این خصلت را نداشتند.

امیرخانی، شانس دیگر زندگی اش را شاگردی احسان الله استخری بیان کرد و گفت: من مدت 20 سال با استاد مجتهد، ادیب وشاعر آشنایی داشتیم و کتاب او را خوشنویسی کردم.

او آخرین شانس خود را در زندگی پرداختن به ورزش ذکر کرد و تصریح کرد: من برخلاف بسیاری هنرمندان اهل ورزش بودم و  30 سال تیم ورزشی داشتم و فوتبال بازی می کردم.

این استاد خوشنویس در پایان سخنانش از استادان معاصر خود اخوین، خروش، سلحشور و ... یاد کرد و گفت: بسیاری از این استادان پیش از ما استاد بوده اند.

امیرخانی در بخش دیگری از سخنانش درباره انجمن خوشنویسان اظهار کرد: خوشنویسی به خاطر اصالت و نجابت و جایگاهی که دارد، بعد از انقلاب مخالفی نداشت و حتی فراگیرتر هم شد، ما آن زمان شاید 5 استاد خوشنویسی بیشتر نداشتیم اما در سایه انجمن امروز 250 شعبه انجمن در سراسر کشور داریم و استادان طراز اولی را در نسخ، ثلث، شکسته نستعلیق ونستعلیق داریم.

وی در پایان با ذکر خاطراتی از سفرهایش به علاقمندی مقامات مسئول دیگر کشورها نسبت به فرهنگ و هنر و ادبیات ایران زمین  اشاره و تأکید کرد: اگر چراغ راه ما فرهنگ و انسان شناسی ما باشد، دنیا شیفته ما خواهد شد.

خبرگزاری مهر

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: