1393/10/10 ۱۳:۲۱
دهم دی سالروز تولد محمدحسین بهجت تبریزی شهریار شعر ایران زمین است؛ او که با تلاش و کوشش فراوان، حیدربابای ادبیات فارسی لقب گرفت و با آثار ماندگارش توانست عنوان مُلک سخن شعر و ادب این دیار کهن معاصر را از خود کند.
آثار ارزشمند بزرگان علم و ادب ایران زمین سبب غنای زبان و ادبیات فارسی شده است، فرهیختگانی که با قلم شیوا و بیان رسای خویش سبب حیرت ادب دوستان شده اند و با یادگارهای ماندگار خود گنجینه ای جاودان را برای نسل های گوناگون به میراث گذاشته اند و در این میان آثار غنی سید محمدحسین بهجت تبریزی از برجسته ترین اثرهای ادبی ایران زمین به شمار می رود.
شاعری بزرگ و پرآوازه که در دهم دی 1285 هجری خورشیدی در محله ی چایکنار تبریز دیده به جهان گشود و بعدها از سرآمدان زمان خویش شد.
دوره ی کودکی او با رویدادهای مشروطیت همراه بود و با توجه به اینکه شهر تبریز از این رخدادها در امان نبود، وی همراه با خانواده رهسپار روستای قیش قورشان و خشکناب شد و در آن شهر به مکتب خانه رفت و قرآن، گلستان سعدی و دیوان حافظ را در آنجا فرا گرفت و پس از گذر مدتی برای ادامه ی تحصیل دگربار به تبریز بازگشت و در این شهر برای آموزش اصول جدید و مقدمات ادبیات عرب راهی مدرسه ی متحده شد.
محمدحسین تبریزی در این زمان به دلیل علاقه ی بسیار به شعر و شاعری، نخستین شعر رسمی خود را با ذوق و قریحه ی فراوان سرود و سپس به آموختن زبان فرانسه، علوم دینی و خوشنویسی همت گماشت. شهریار که لحظه های زندگی خویش را با سرودن شعرهایی ناب ثبت می کرد، توانست نظر بسیاری از ادیبان آن روزگار را جلب کند و بدین گونه سروده هایش در 13 سالگی با تخلص «بهجت» در مجله ی ادب انتشار یافت.
وی پس از پایان دوره ی راهنمایی در تبریز، برای ادامه ی تحصیل راهی تهران و با یاری لقمان الملک پزشک و جراح بنام آن روزگار، وارد مدرسه ی دارالفنون شد.
این شاعر برجسته از همان بدو ورود به تهران با استاد ابوالحسن صبا دیدار کرد و نواختن سه تار و مشق ردیف های سازی موسیقی ایرانی را از او آموخت و تخلص شهریار را با تفألی از حافظ برای خود برگزید.
پس از گذر چند سال، شهریار به مدرسه ی طب رفت و مشغول به تحصیل شد، اما دیری نپایید که به دلیل رویدادهای عاطفی و احساسی از ادامه ی تحصیل انصراف داد و کمی پیش از دریافت مدرک دکتری، پزشکی را رها کرد و به خدمات دولتی روی آورد. بدین منظور رهسپار نیشابور شد و در آن شهر از محضر نقاش بزرگ کمال الملک بهره های فراوانی کسب کرد.
پس از مدتی این شاعر گرانقدر به مشهد رفت و در آنجا از دانش بزرگانی چون استاد فرخ خراسانی، گلشن آزادی، نوید و دیگر شاعران گران مایه بهره مند شد.
شهریار با سرودن شعرهای فارسی و ترکی آذربایجانی و همچنین برجای گذاشتن اثر مشهور خود «حیدر بابایه سلام» نام خویش را بیش از پیش در میان دیگر بزرگان علم و ادب آن روزگار برجسته ساخت و هنگامی که مادرش را از دست داد، شعر به یادماندنی «ای وای مادرم» را برای او سرود و اثر ارزشمند دیگری را از خویش به یادگار گذاشت.
او با تلاش فراوان، نوشتن قرآن را به خط نسخ آغاز کرد و دیوان شعرهایش را چندین بار به چاپ رساند و به دلیل سرودن شعرهای کم نظیرش در مدح امیرالمومنان و ائمه اطهار چندین بار مورد تجلیل ادب دوستان این مرز و بوم قرار گرفت و لقب «شاعر اهل بیت» را از آن خود کرد. برپایه ی شمارشی که از کلیات اشعار شهریار به عمل آمده، دیوان های او دربردارنده ی 20 هزار و 600 بیت شعر سنتی و 15 منظومه و شعر آزاد در قالب های غزل، قصیده، قطعه، مثنوی و رباعی و قالب های نو و نیمایی است. شعرهای شهریار خاطره های تلخ و شیرین زندگی وی را بیان می کند و هـر نوع تـفسیر و تعـبـیـری کـه او در اثرهایش به کار می برد، بیانگر افسانه ی زندگی او است.
خـداشـناسی و معـرفـت شهـریار به پروردگار و دیـن را می توان در غـزل هـای جـلوه ی جانانه، مناجات، درس محـبت، ابـدیـت، بال هـمت و عـشق، درکـوی حـیرت، قـصیده تـوحـید و راز و نـیاز حس کرد.
شهـریار عـلاقـه به آب و خـاک وطن را در غـزل های عید خون و قصاید مهـمان شهـریور، آذربایـجان، شـیون شهـریور و مثـنوی تخـت جـمشـید بـیان کرده و عـشق هـای عارفانه اش در غـزل هـای انتـظار، جمع و تـفریق، وحشی شکـار، یوسف گـم گـشته، مسافرهـمدان، حراج عـشق، ساز صبا، نای شـبان و اشک مریم، 2 مرغ بـهـشتی و غـزل هـای ملال محـبت، نسخه جادو، شاعـر افسانه و ... بازتاب یافته است. همچنین مجموعه شعرهای هـذیان دل، حیدر بابا، مومیایی و افسانه ی شب از دیگر یادگارهای پادشاه شعر ایران زمین محسوب می شود.
شهریار شاعری است که در سایه ی عشق به پرودگار بی همتا اشعار زیبا و بی همتایش را برای مردمان ایران سرود و توانست مضمون و زبان را درهم بیآمیزد و اینگونه خاستگاه عاطفی شعر را پیدا کند.
سرانجام شهریار شعر زبان فارسی پس از سال ها سرودن اشعاری ماندگار در بیست و هفتم شهریور 1367 هجری خورشیدی در 83 سالگی در بـیـمارستان مهـر تهـران دیده از جهان فروبست و بـنا بر وصیـتـش در زادگـاه خود در مقـبرةالشعـرا سرخاب تـبـریـز به خاک سپـرده شد.
**در پایان به مناسبت سالروز تولد محمدحسین شهریار گذری کوتاه بر یکی از شعرهای این شاعر بزرگ ایران زمین داریم:
بهار آمد که بازم گل به باغ و بوستان خواند
به گوشم ناله بلبل هزاران داستان خواند
به مرغان بهاری گو که این مرغ خزان دیده
دگر سازش غم انگیز است و آواز خزان خواند
دل وامانده ام بس همرهانش کاروانی شد
اگر خواند به آهنگ درای کاروان خواند
چه ناز آهنگ ساز دل که هم دلها به وجد آرد
اگر از تازه ها گوید و گر از باستان خواند
اگر تار دل و مضراب سوز جادوان داری
به سازی پنجه کن جانا که سیمش جاودان خواند
دلا ما را به خوی خوانده ست دکتر مرتضای شمس
نه آخر شمس ملا را به آذربایجان خواند
به پشت اشتران کن شهریارا بار مولانا
که شمست مرحبا گویان سرود ساربان خواند
با الهام از: کتاب زندگی نامه ی استاد شهریار و اشعار وی
خبرگزاری ایرنا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید