«جامعه‌شناسی دینداری» در گفت ‌وگو با امیر نیك‌پی، استاد دانشگاه شهید بهشتی

1399/9/17 ۱۰:۴۱

«جامعه‌شناسی دینداری» در گفت ‌وگو با امیر نیك‌پی، استاد دانشگاه شهید بهشتی

دین و دینداری به عنوان یك نهاد اجتماعی همواره در زندگی مردمان حضوری پررنگ و جدی داشته و كاركردهای متفاوتی ایفا كرده است. عموم انسان‌ها، دیندارند و تجربه‌های دینداری، به قول ویلیام جیمز، اندیشمند معاصر، متنوع و رنگارنگ است. امیر نیك‌پی، جامعه‌شناس و استاد دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی معتقد است نباید به هیچ‌یك از نهادهای اجتماعی نگاه حذفی داشت و باید به امكانات و ویژگی‌های هریك به ‌طور خاص نگریست و كارویژه‌های آنها را مورد ارزیابی قرار داد.

 

هیچ نیرویی در پی حذف دیگر نهادها نباید باشد

فاطمه افتخاری: دین و دینداری به عنوان یك نهاد اجتماعی همواره در زندگی مردمان حضوری پررنگ و جدی داشته و كاركردهای متفاوتی ایفا كرده است. عموم انسان‌ها، دیندارند و تجربه‌های دینداری، به قول ویلیام جیمز، اندیشمند معاصر، متنوع و رنگارنگ است. امیر نیك‌پی، جامعه‌شناس و استاد دانشكده حقوق دانشگاه شهید بهشتی معتقد است نباید به هیچ‌یك از نهادهای اجتماعی نگاه حذفی داشت و باید به امكانات و ویژگی‌های هریك به ‌طور خاص نگریست و كارویژه‌های آنها را مورد ارزیابی قرار داد. او به تازگی كتاب جامعه‌شناسی دینداری؛ سرگذشت اعتقاداتی به نام دین در دنیای امروز را به همت نشر نگاه معاصر منتشر كرده است. به این مناسبت با او گفت‌ وگویی صورت داده‌ایم كه از نظر می‌گذرد.

 *********

اجمالا اگر می‌خواهید در مورد كتاب مقدمه‌ای برای مخاطبان بفرمایید.

این كتاب در واقع بخشی از فعالیت‌های فكری از 40 سال پیش تاكنون در حوزه تحولات سیاست و تحولات دیانت و اهمیتی كه به شخصه این دو موضوع برای من داشته، است. در واقع نه تنها در رابطه با جامعه خود ایران بلكه در كارهای تطبیقی در سطح تحولات دین و سیاست و حتی در فضای كشورهای غربی و كشورهای امریكا جنوبی و امریكای لاتین با فضایی كه خودمان در آن تنفس می‌كنیم،كار شده كه برای من اهمیت داشته است. من با نتیجه 20 سال تحقیقاتم در این كتاب می‌خواهم این مساله را بررسی كنم كه جایگاه دین در جامعه جدید چیست و آیا دین برخلاف آنچه برخی جامعه‌شناسان كلاسیك می‌گفتند كه هر چه دنیا عقلانی‌تر شود [دین] از بین می‌رود یا اینكه تغییر چهره می‌دهد، [ تا چه میزان صحیح است]. اصلا دینداری چه نقشی در تحولات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی دارد و آینده دین چگونه می‌شود؟ اینها حوزه تحقیقاتی من بوده كه اخیرا نیز تحولات ادبی هم در كنارش آمده است. به عبارت دیگر تا حدود 20 سال پیش فقط تحولات دین و سیاست در اجتماع بود، یك دهه هست كه در كنار اینها، تحولات ادبی به ویژه ادبیات جدید و قالب‌هایی چون رمان و شعر نو و ارتباط اینها با تحولات دینداری اهمیت پیدا كرده است. اینها حوزه كار من بوده است. من سعی كردم كارهایی كه سابق انجام داده بودم به تدریج منتشر كنم كه البته قبلا مثلا به فرانسه چاپ كرده بودم یا در مجلات علمی آمده بود. حدود 15سال در دانشگاه‌های مختلف كشور درس جامعه‌شناسی ادیان دادم و اینكه با مجلات و روزنامه‌های مختلف در خصوص تحولات دینداری تجربه داشتم و یك‌سری ترجمه‌هایی كه انجام داده بودم و بعد از مدتی كه از آنها فاصله داشتم به نظرم آمد برای قرار دادن در اختیار عموم مفید است و تصمیم به انتشار آنها گرفتم. در واقع این كتاب از 4 قسمت شكل گرفته كه یك قسمت مقالات من، دیگری درسگفتارهای من، بعدی مصاحبه‌ها و یك قسمت نیز ترجمه‌هاست. البته از میان ترجمه‌ها نیز دو مطلب با ترجمه شخص خودم و دو مطلب دیگر نیز با همكاری خانم سارا شریعتی در دورانی كه در فرانسه دانشجوی دوره دكتری بودیم، منتشر شده است. به هر حال این مجموعه در یك كلام می‌خواهد رابطه دین و دنیا و جایگاه دین را تعیین كند و با نگاهی جامعه‌شناسانه و نه سیاسی به این مباحث و مباحثی چون سكولاریزاسیون نگاه كند. این كلیتی است كه در این كتاب مطرح است.

تفاوتی میان جامعه‌شناسی دین و جامعه‌شناسی دینداری وجود دارد؟ آیا این یك بازی كلامی است یا به لحاظ ماهوی تفاوت وجود دارد؟

به هیچ‌وجه بازی كلامی نیست. وقتی واژه دینداری را انتخاب كردیم می‌خواهیم از یك مساله پرهیز كنیم و آن این است زمانی كه شما از واژه دین استفاده می‌كنید، افكار و اندیشه‌ها به این سمت می‌رود كه از یك دین یك تعریف ذاتی و جوهری بدهد. وقتی واژه دین به كار می‌رود بیشتر معطوف به این قضیه است ولی وقتی كه واژه دینداری به كار برده می‌شود معطوف به این است كه هر دین و اندیشه و مكتبی وجود داشته باشد. اینجا دیگر آنچه اهمیت دارد این نیست كه در ذات آن چیست بلكه درك‌هایی كه از یك پدیده وجود دارد اهمیت پیدا می‌كند. به همین خاطر واژه دینداری را كه انتخاب كردیم می‌خواهیم تحولات و انواع نگاه‌هایی كه وجود دارد را طرح كنیم و همین است كه اهمیت دارد. اینكه ما در ذاتش بخواهیم بگوییم جامعه‌شناسی اسلام، معنی ندارد، جامعه‌شناسی مسلمانان و نوع نگاه‌هایی كه به اسلام هست اهمیت دارد. وقتی می‌گوییم جامعه‌شناسی دین‌داری غیرمستقیم این مساله را می‌خواهیم مطرح كنیم كه هیچ تعریف تنگ‌اندیشانه از هیچ پدیده‌ای ندهید. الان تا صحبت از اسلام و مسلمین می‌كنیم باید بدانیم كه نگاه‌ها به اسلام و مسلمین متفاوت است و مسلمان‌ها نگاه متفاوت دارند و یك نگاه ذاتی نباید خودش را معرف اسلام بداند. شما به پدیده‌ای در گذشته، حال یا آینده كه نگاه كنید، انواع نگاه به آن وجود دارد بنابراین نگاه‌های مختلفی به اسلام وجود دارد و نمی‌توان تنها از یك نگاه به اسلام سخن گفت.

3 سرفصل از كتاب به دینداری در دنیای مدرن می‌پردازد. آیا شكل دین در دنیای مدرن باید عوض شود یا می‌شود ارتباطی بین دین و دنیای مدرن برقرار كرد و هیچ‌كدام را به نفع دیگر كنار نزد.

در واقع، یك نگاه سنتی در جامعه‌شناسی وجود داشت به ویژه در بنیانگذاران جامعه‌شناسی یعنی كنت كه تاریخ را به 3 عصر كلان تقسیم كرده بود: عصر اسطوره‌ای، عصر كلان و عصر مدرن و عقلانی جدید. فرض بر این بود كه هرچه دنیا عقلانی‌تر و جدید‌تر می‌شود در واقع همان‌طوركه دنیای الهیاتی دنیای اسطوره‌ای را گذاشت كنار، دنیای جدید هم هر چقدر عقلانی‌تر شود دین را كنار خواهند گذاشت و ما با جامعه‌ای مواجه خواهیم شد كه با عقلانیت جدید اداره می‌شود. این فرض حدود 150سال پیش تاثیرگذاری زیادی گذاشت ولی كاری كه ما خواستیم انجام بدهیم این بود كه این نگاه دیگر نیست یعنی در واقع وقتی با زندگی در دوران جدید با دینداران مختلفی روبه‌رو هستیم و ما از زاویه كلان با دو نوع دیندار مواجه هستیم. یك نوع دینداری كه هر كار جدید كه می‌شود و هر حرف جدیدی كه زده می‌شود چه در داخل دین و چه در خارج دین، مقاومت می‌كند و آن را نفی می‌كند. همه‌اش می‌خواهد رو به گذشته داشته باشد و آنچه وجود دارد از آن دفاع كند كه پشت آن یك قدرتی خوابیده كه می‌خواهد قدرت را به هیچ‌وجه از دست ندهد كه معمولا در نهادهای رسمی دینی این نوع نگاه بیشتر است. اما در مقابل این نگاه یك نوع دینداران دیگر وجود دارند كه نه تنها نسبت به دنیای جدید بسته نیستند بلكه در آنچه ساخته می‌شوند نقش دارند. در واقع می‌خواستیم این را مطرح كنیم كه نوعی از دینداری هست كه در برابر هرگونه امر جدیدی مقاومت می‌كند و ضد هرگونه افكار جدید هست چنانكه دیندارانی نیز وجود دارند كه هماهنگ با دنیای جدید زندگی می‌كنند و اصلا در به وجود آوردن دنیای جدید هم نقش دارند. این دو نوع نگاه در همه جای دنیا و در همه كشورها هست.

به نظر شما در جامعه ایرانی كدامیك از این دو نگاه غالب است؟

بستگی به شرایط دارد. اگر تاریخ 100ساله ایران را مشاهده كنید به هر حال ما اساسا نهاد رسمی دینی را داریم كه این نهاد اكثرا در برابر دنیای جدید مقاومت كردند و اقلیتی از افراد نهادهای رسمی دینی هستند كه با دنیای جدید آشنا و همگام هستند و در روند جلو رفتن جامعه نقش دارند. البته دیندارانی نیز هستند كه خارج از نهاد رسمی دینی هستند و در روند نوسازی جامعه نقش‌آفرینی می‌كنند. این دو نوع گرایش بیش از 100سال است كه در جامعه ایران وجود دارند. بستگی به شرایط و حوزه‌ها دارد و گاهی اوقات یكی بر دیگری چیره می‌شود و زمانی دیگری بر آن ولی باید گفت كه هر دو در جامعه ایرانی نیز وجود دارند.

پیش‌بینی شما از وضعیت دین و دینداری در جامعه پساكرونا یا با كرونا در آینده چه خواهد بود؟

قبل از پاسخ به این سوال باید بگویم كه من الزاما كرونا را منفی ارزیابی نمی‌كنم چرا كه كرونا هم نقش آگاهی‌بخش دارد و هم نقش فاجعه‌آمیزی در حوزه بهداشت دارد. نقش آگاهی‌آفرین این بود كه انسان قرار نیست هر بلایی را سر طبیعت و جامعه بیاورد و تمام سرمایه‌های مادی جهان را نابود كند و انسان یك موجود ضعیف هست كه این ادعا را كه می‌خواهد بر همه‌ چیز حاكم باشد و به خدمت بگیرد، نگاه و ادعای درستی نیست و انسان باید یاد بگیرد كه در هماهنگی بیشتری با طبیعت زندگی كند. جنبه فاجعه‌اش نیز مشخص است كه در برابر فجایعی چون كرونا كه اتفاق می‌افتد با این آمار رسمی و غیررسمی مرگ‌ومیر و قشر محرومی كه هزینه‌ها را ندارند و از بین می‌روند.كلیه نوع نگاه‌هایی كه در واقع می‌خواهند امور را عقلانی را بررسی كنند و امور را به اركان‌های اجرا برسانند كه در مجموع یك منفعت مادی پشت قضیه هست عجیب با این مساله كرونا دچار مشكل شدند. این نگاه به دین مخصوصی نیز معطوف نیست و در همه ادیان این نگاه وجود دارد كه هرگاه بلای طبیعی به وجود می‌آید به جای اینكه به دنبال حل مشكلات به صورت عقلانی بروند با ارجاع به اركان‌هایی كه وجودشان چندان معنا‌دار نیست و بخواهند راه‌حل را از این فاجعه‌های طبیعی حل و فصل كنند با فاجعه‌های زیادی روبه‌رو شدند.

مطابق دسته‌بندی كه شما داشتید آیا كرونا در حال حذف دینداری سنتی است؟ آیا اینجا چرخش به سمت روشنفكران دینی در حال پدید آمدن است؟

الزاما روشنفكران دینی نیستند چراكه واژه روشنفكران دینی، واژه خاصی است. افراد زیادی هستند كه به صورت عقلانی به امور نگاه می‌كنند. وقتی در دوره آقای احمدی‌نژاد فلان وزیر با فلان نهاد رسمی قرارداد می‌بندد كه اگر ما به مشكل خوردیم شما بیا و مشكل ما را حل كن قطعا این نوع نگاه دچار اشكال جدی خواهد شد. تكرار می‌كنم كه این در همه جای دنیا دچار مشكل خواهد شد. آن عقلانیتی كه در میان نه الزاما روشنفكران دینی بلكه علمای دینی و روحانیون نیز وجود دارد كه عقلانی‌تر نگاه می‌كنند، آینده‌ای نیز اگر وجود داشته باشد از آن این افراد خواهد بود كه سراغ امور به روال منطقی‌تری بروند.

نكته‌ای اگر در پایان دارید بفرمایید.

ذات و جوهر این كتاب این است كه ما باید بدانیم یك جامعه از چند نهاد بزرگ اجتماعی تشكیل شده است. دیانت، سیاست، آموزش، خانواده و اقتصاد. اینها چند نهاد بزرگ اجتماعی است كه باید در كنار هم باشند و بر هم تاثیر بگذارند و هیچ‌كدام از این نهادها نباید به فكر این باشد كه نهادهای دیگر را به خدمت بگیرد و سلطه پیدا كند. هر نهادی كه بخواهد بر دیگری سلطه داشته باشد، جامعه را دچار فاجعه خواهد كرد. آینده‌ای اگر برای ما متصور باشد باید بدانیم كه همه نهادهای اجتماعی بر هم تاثیر می‌گذارند و در كنار هم باید باشند و هیچ نیرویی در حذف دیگر نهاد نباید باشد.

منبع: روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: