1399/4/30 ۰۴:۳۰
عنایت مجیدی، نویسنده پژوهشگر است و نامش با نام بدیعالزمان فروزانفر پیوند خورده. دلیل این پیوند، عهدهدار شدن مسوولیت انتشار آثار به جا مانده از فروزانفر بعد از مرگ اوست. میگوید با اینكه با فروزانفر نزدیك بوده و خاطرات زیادی از او دارد اما تاكنون به خود اجازه نداده در مصاحبهای راجع به او حرف بزند. در دهههای گذشته، بخش مهمی از كار مجیدی انتشار آثاری از فروزانفر از جمله مقالات، دیوان و تاریخ ادبیات او بوده است.
هنوز امیدوارم ترجمه كامل فروزانفر از قرآن پیدا شود
عنایت مجیدی، نویسنده پژوهشگر است و نامش با نام بدیعالزمان فروزانفر پیوند خورده. دلیل این پیوند، عهدهدار شدن مسوولیت انتشار آثار به جا مانده از فروزانفر بعد از مرگ اوست. میگوید با اینكه با فروزانفر نزدیك بوده و خاطرات زیادی از او دارد اما تاكنون به خود اجازه نداده در مصاحبهای راجع به او حرف بزند. در دهههای گذشته، بخش مهمی از كار مجیدی انتشار آثاری از فروزانفر از جمله مقالات، دیوان و تاریخ ادبیات او بوده است. به تازگی كتاب «آیات منتخب كلامالله مجید» ترجمه بدیعالزمان فروزانفر به كوشش و گردآوری عنایت مجیدی از سوی بنیاد موقوفات زنده یاد محمود افشار با همكاری انتشارات سخن منتشر شد. با مجیدی به بهانه انتشار این كتاب گفتوگو كردیم. از مجیدی تاكنون آثاری چون «نامه قزوینی به فروزانفر، شرح احوال و آثار دكتر محمد معین، فهرست آثار دكتر زرینكوب، مجموعه مقالات نقد و نظر درباره حافظ، میمون دژ الموت (بررسی تاریخی و جغرافیایی) و... منتشر شده است.
**********
سابقه آشنایی شما با زندهیاد فروزانفر چنانكه پیشتر هم در جاهایی گفتهاید به سالهای جوانی برمیگردد. قبل از ورود به بحث كتاب، قدری از این سابقه و چگونگی شكلگیری ارتباط خود با ایشان بگویید. گرچه پیشتر در جاهایی گفتهاید اما بالطبع این موضوع همیشه میتواند زوایای ناگشودهای داشته باشد.
شانزدهساله بودم كه در 16 آذر 1338 با درخواست مرحوم محمدتقی مدرسرضوی، رییس وقت كتابخانه دانشكده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی كنونی) و موافقت مرحوم استاد فروزانفر در آن كتابخانه مشغول كار شدم. نخست، به مدت دو سال، از بودجه اختصاصی دانشكده، حقوق میگرفتم و بعد كه به سن قانونی رسیدم به استخدام رسمی درآمدم. اولین ماموریتی كه یافتم، تهیه فهرستی از كتابهای تازه انتشار یافته مناسب رشتههای دانشكده، از كتابفروشیها بود كه پس از تصویب كمیسیون خرید كتاب، متشكل از هر گروه آموزشی، كتابها خریداری میشد. سپس، مدتی كتابدار بخش مراجعان و بعد از آن، فهرستنویس كتابهای چاپی فارسی و عربی شدم. علاقه و شوق من نسبت به كتابداری، موجب شد كه در زمان ریاست مرحومان مدرسرضوی، حكمت آلآقا، محمدتقی دانشپژوه، حسینعلی هروی و آقای سید محمدباقر حجتی بر كتابخانه دانشكده، در حقیقت عملا معاونت آنجا را بر عهده داشتم. پس از مدتی، ریاست كتابخانه را بر عهده گرفتم و با همین سمت و با محاسبه دو سال سربازی ضمن خدمت، در 29/2/1370 بازنشسته شدم.
بیتردید به اقتضای كارم در كتابخانه، ارتباط و آشنایی نزدیكی با استاد فروزانفر داشتم تا آنكه ایشان در 1346 بازنشسته شد و در 16/2/1349 دارفانی را وداع گفت. پس از فوت ایشان و به سبب علاقهای كه در تهیه فهرست مقالات استادان دانشكده الهیات نشان داده و آن را به سرانجام رسانده بودم، به صلاحدید استادان محمدتقی مدرسرضوی، محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار و موافقت خانواده استاد، جمعآوری آثار چاپ نشده و مقالات و اشعار ایشان را آغاز كردم و این وظیفه را تا این لحظه ادامه دادهام. مصاحبت با استادانی كه ریاست كتابخانه دانشكده الهیات را بر عهده داشتند، برای من همواره مایه افتخار و مباهات بوده است: یاری دكتر حسینعلی هروی در شرح غزلهای حافظ و مجله مقالات و بررسیها، پیگیری طرح مهم شناخت منابع آثار شرقی استاد دانشپژوه كه به تصویب شورای دانشگاه رسید و در مقالهای ماجرای مفصل آن را در مجله آینده نوشتهام و تهیه فهرست پایاننامههای دوره فوق لیسانس و دكترای دانشكده كه به چاپ رسید، همه مایه افتخار من بوده است.
زمانی كه ایشان از دنیا رفتند، شما حدود 27 سال بودید. قبل از درگذشت ایشان چقدر در جریان كاری بودید كه ایشان روی قرآن انجام داده بودند؟
چنانكه گفتم، سابقه كوشش اینجانب برای جمعآوری مقالات، تقریرات و اشعار پراكنده استاد فروزانفر، به بعد از 1349 برمیگردد. نخست در 1353 كه در كتابخانه مركزی دانشگاه تهران به تنظیم یادداشتهای ایشان پرداختم، متوجه این ترجمه شدم و بعد از آن در نوشته استاد شفیعیكدكنی در مقاله فروزانفر و ترجمه قرآن مجید. باید یادآور شوم كه در آن تاریخ، توجه و مسوولیت بنده صرفا انتشار مقالات، تقریرات و اشعار استاد بود كه در چهار مجلد منتشر شد. ترجمه كامل قرآن موضوع قراردادی با اداره كل نگارش وقت بود و آنها در حقیقت مسوولیت انتشار آن را بر عهده داشتند. بنابراین از مسوولیت اینجانب خارج به نظر میرسید تا آنكه به توصیه مرحوم دكتر محمود بروجردی مشغول پیگیری موضوع شدم، اما بهرغم همه كوششهای بنده و دیگر مشتاقان كه پیش از من در جستوجوی این ترجمه بودند! متاسفانه تا هماكنون هنوز پیدا نشده است.
موضوع دیگری كه در مورد این كتاب وجود دارد و شما در موخره كتاب هم به آن پرداختهاید، سرنوشت ترجمه كامل قرآن زندهیاد فروزانفر است كه گویا گم شد و كسی از سرنوشت آن خبر ندارد؛ اولا تحقیقات شما چه اتفاقی را بیشتر از همه محتمل میداند؟ به نظر شما چه چیزی میتواند رخ داده باشد كه منجر به ناپدید شدن كتاب شده است؟ آیا كسی آن را ربوده؟ آیا انگیزه خاصی برای از بین بردن امكان انتشار آن میتواند وجود داشته باشد؟
به گمانم در سالهای 1345 تا 1349 كه هنوز استاد فروزانفر در قید حیات بود، این اثر میتوانست به سرانجام برسد، اما به سبب ملاحظات و شرایطی كه در واقع برایشان تحمیل شده بود، انتشار آن به تاخیر افتاد تا آنكه استاد دارفانی را وداع گفت. بعد از آن، دقیقا روشن نیست كه در بایگانی اداره كل نگارش و در جریان بعد از انقلاب چه اتفاقی افتاد: آیا علاقهمندی با استفاده از فرصت، این اثر را برداشته و نزد خود نگه داشته یا اتفاق تلختری پیش آمده است؟ امیدوارم كه چنین نباشد.
بعد از اینكه خاطرجمع شدید نسخه كامل ترجمه در دسترس نیست و كسی از وضعیت آن و اینكه دقیقا كجاست، اطلاعی ندارد، چقدر طول كشید كه به صرافت گردآوری آیات موجود افتادید؟ با توجه به اینكه شما خودتان را برای انتشار نسخه كامل ترجمه آماده كرده بودید، بالطبع مدتی باید گذشته باشد تا خودتان را در ارتباط با كار روی ترجمه موجود از تعدادی از آیات بازیابی كنید و تصمیم به این كار بگیرید. از حال و هوای آن مدت بگویید و اینكه دقیقا از چه زمانی بهطور كامل مصمم به انجام این كار شدید؟
این مساله برمیگردد به سالهایی كه به توصیه استاد ایرج افشار، مدرسرضوی، محمدتقی دانشپژوه به جمعآوری آثار پراكنده استاد پرداختم، یعنی بعد از 1349 كه به اوراقی از ترجمه برخی آیات دست یافتم و صلاح چنان دیده شد كه تا دسترسی به ترجمه كامل قرآن صبر پیشه كنم. اما پیگیری جدی موضوع، چنانكه اشاره كردم، به درخواست دكتر بروجردی بود كه داستان مفصل آن را در یادداشت پایانی ترجمه حاضر شرح دادهام. اما در این میان، واقعه دیگری نام بنده را با مساله ترجمه كامل قرآن پیوند بیشتری داد: بخشی از اشعار زندهیاد فروزانفر را در 1368 در سلسله انتشارات محترم كتابخانه طهوری منتشر كردم. در پاورقی مقدمه استاد شفیعیكدكنی بر این كتاب، آنجا كه سخن از ترجمه قرآن به قلم استاد فروزانفر به میان میآید، مناسب دیدم همین اندازه توجه دهم كه «مشغول تنظیم اوراق این ترجمه هستم». با این گمان كه اگر نسخهای از آن ترجمه نزد كسی باشد، با شروطی در دسترس علاقهمندان قرار دهد یا خود منتشر كند: هر دو صورت مطلوب بود. از آن تاریخ، چنین تصور رفت كه نسخه ترجمه كامل استاد نزد حقیر است. در صورتی كه مقصودم همین قدر ترجمه حاضر بود. مقصود دوم، همان نكتهای بود كه بدان اشاره كردم. به جهت اهمیت موضوع، جمعی از مشتاقان آثار استاد و برخی نهادهای فرهنگی در سالهای اخیر به جد پیگیر این ترجمه شدند. سرانجام ناگزیر همین قدر از ترجمه آیات را از خلال یادداشتها و كتابهای چاپ شده استاد گردآوردم و امیدوارم همین ترجمه مختصر نیز سهم ایشان را در ترجمه قرآن نشان دهد.
در موخره كتاب از دكتر محمدرضا شفیعیكدكنی نقل كردهاید كه ترجمه فروزانفر از قرآن بیشك بهترین ترجمه از این كتاب است. اگرچه نكاتی در باب این اظهارنظر هم به نقل از ایشان آمده اما موضوع باز نشده و پرسش این است كه ملاك و متر و معیار ایشان برای اینكه ترجمه فروزانفر از قرآن را بهترین میداند، چیست؟
درباره این موضوع بدیهی است كه شخص استاد شفیعیكدكنی بهتر از هر كس دیگری میتواند توضیح دهد، اما بنده اینطور استنباط میكنم كه موضوع ترجمه قرآن كریم بر خلاف آنچه برخی میپندارند، فقط به عربیدانی مربوط نیست و مترجم قرآن هر قدر كه بر پهنه معارف اسلامی و علوم ادبی تسلط داشته باشد، حاصل كار از هر جهت بهتر و مطلوبتر خواهد بود و از سوی دیگر، مساله تسلط بر ظرایف زبان فارسی هم هست. باید اذعان كرد كه در روزگار ما شخصی به اندازه استاد فروزانفر تا این حد بر پهنه معارف اسلامی و ادب عربی و فارسی مسلط نبوده است. از این جهت میشود گفت كه ترجمه فروزانفر میتواند شاخص قابل توجهی در این زمینه باشد.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید