1399/7/9 ۰۹:۵۲
محمدتقیخان پسیان به سال 1270ش در محله سرخاب تبریز دیده به جهان گشود. او ضمن فراگیری دروس اولیه متداول با تحصیل در مدرسه نظامی به درجه سروانی رسید و در فرماندهی نیروهای ژاندارمری مشغول به خدمت شد. كلنل بعدها به آلمان عزیمت و با دیدن دوره هوانوردی نام خود را به عنوان اولین خلبان ایرانی در تاریخ ثبت كرد.
این عاقبت وطنپرستی است
محمود فاضلی: محمدتقیخان پسیان به سال 1270ش در محله سرخاب تبریز دیده به جهان گشود. او ضمن فراگیری دروس اولیه متداول با تحصیل در مدرسه نظامی به درجه سروانی رسید و در فرماندهی نیروهای ژاندارمری مشغول به خدمت شد. كلنل بعدها به آلمان عزیمت و با دیدن دوره هوانوردی نام خود را به عنوان اولین خلبان ایرانی در تاریخ ثبت كرد. به پاس موفقیت در ماموریت همدان، از وزارت جنگ مدال طلای نظامی گرفت. كلنل در استان پرآشوب مشهد عهدهدار ماموریتی سنگین و دشوار میشود. به گفته پسیان «اشرار نامی خراسان كه با اردوهای دو، سه هزار نفری و مخارج گزاف دستگیریشان ممكن نبود دستگیر و به مجازات اعمال جنایتكارنه خود رسیدند و حل و تصفیه مسائل سرحدی، شروع به اصلاحات و شكل دادن به قوای نظامی از یادگارهای فراموش نشدنی دوره حكومت و ریاست من است.» كلنل پسیان پس از اطلاع از ماهیت كابینه سید ضیاء نسبت به آزادی جمعی از مستبدین و دستگیری برخی آزادیخواهان همچون مدرس معتقد بود كه تغییر سیستم حكومت به منظور اداره صحیح كشور الزامی است و این امر را از منطقه تحت نفوذ خود آغاز كرد.
دستگیری قوامالسلطنه
در تابستان 1300 پسیان با تصرف ادارات دولتی، نظامی و انتظامی استان خراسان، قیام خود علیه دولت قوامالسلطنه را در دوران حاكمیت رضاخان آغاز كرد. این رویداد، دو ماه پس از سقوط كابینه سیدضیاءالدین طباطبایی و آغاز بهكار دولت قوام صورت گرفت. هنگام كودتای سید ضیاء قوام والی خراسان بود و پسیان فرماندهی ژاندارمری این استان را برعهده داشت. پس از كودتا، خبر رسید كه قوام درصدد انجام اقداماتی علیه سیدضیاء است. سیدضیاء نیز مخفیانه به پسیان دستور داد تا او را دستگیر و روانه تهران كند. پسیان كه از ماهیت نخستوزیر كودتا مطلع نبود و از طرفی قوام را عنصری ضدمردمی میشناخت، دستور دولت را اطاعت كرده و 13 فروردین 1300 قوام و عدهای از مسوولان شهر را دستگیر و تحتالحفظ روانه تهران كرد.
دوماه پس از این واقعه، كابینه سیدضیاء سقوط كرد و قوام كه در زندان بود، آزاد و مامور تشكیل كابینه شد و مسلما قوام دستگیری خود را توسط پسیان از خاطر نبرده بود و همین امر موجب شد تا كشمكش میان پسیان با دولت به اوج خود برسد. او میپنداشت كه از انتقامگیری قوام در امان نخواهد ماند، غافل از اینكه هم حسن شهرت خاندان پسیان در تهران و هم فشار آزادیخواهان بیش از آن بود كه به قوام اجازه تندروی درباره پسیان را بدهد.
او به عنوان والی خراسان و تحت كنترل درآوردن شهر با استمداد از نیروهای ژاندارم و سرپیچی از اطاعت حكومت مركزی با سقوط كابینه 93 روزه سید ضیاء و تیرگی روابط با نیروهای انگلیسی مستقر در این منطقه، نارضایتی قبایل و عشایر از حكومت مركزی، عدم پذیرش والیان قوام و بازگرداندن ژنرال گلروپ به تهران، حركتی جدید را آغاز كرد. پسیان به محض دیدن «گلروپ» خطاب به او گفت:«میتوانم از جناب فرمانده كل قوای ژاندارمری ایران بپرسم كه در خراسان چه اتفاقی افتاده است كه شما با 5 كلنل ایران و آن همه ژنرال به سوی خراسان حركت كردهاید؟! آقای فرمانده! برخلاف اسلاف خودتان (شما) موجودی بینهایت ترسو، خائن، مزدور و پیش پا افتاده هستید. مگر شما به من دستور نداده بودید كه قوام را توقیف كرده او را به تهران بفرستم؟ اكنون چرا به فرمان همان زندانی گناهكار به خراسان آمده و میخواهید حاصل همه زحمات مرا بر باد دهید؟ كلنل پریدوكس نماینده سیاسی ارشد دولت انگلیس در خلیجفارس همچون قوام، كمر به دشمنی پسیان بسته بود به كلنل و بهادرخان از طرف قوامالسلطنه پیشنهاد میكند كه «حقوق دو سال خودتان را نقدا بگیرید و ایران را ترك كنید و چون احتمال میرفت كه به قول آقای رییس دولت اعتماد نكنید از این جهت واسطه این معامله من شدهام تا خیال شماها راحت شود.» او پسیان را تهدید كرد كه اگر آنچه میگویم عمل نكنید و اگر فورا این استان را ترك نكنید من بلافاصله به عشایر دستور میدهم كه به شما حمله كنند! كلنل در پاسخ گفت:«اگر یك قدم بر خلاف قوانین و حقوق بینالمللیبردارید به خدا سوگند شما را تحتالحفظ از مرز ایران بیرون میكنم.» دولت مركزی پس از دو ماه صبر و شكیبایی و موعظه سرانجام دریافت كه كلنل سرسازش با حكومت مركزی ندارد و در مخیله خود به فكر استقلال و خودمختاری خراسان است.» دولت ناچار شد اذعان كند كه كلنل از اوامر مركز سرپیچی و علنا به طغیان مبادرت كرده و ناگزیر بود علیه مشارالیه اقداماتی به عمل آورد.
سرپیچی كلنل پسیان از دستورات قوام
چون خبر نخستوزیری قوام انتشار یافت، پسیان بهطور ضمنی از اطاعت او سرپیچی كرد. قوام ضمن دریافت كمك از رضاخان و فرستادن نیروی نظامی به خراسان صمصامالسلطنه بختیاری را به حكومت خراسان منصوب كرد. صمصام پیش از حركت به خراسان تلاش كرد تا مشكل پسیان را از راه مذاكره حل كند. او به پسیان اطلاع داد كه با هدف مذاكره با او عازم خراسان است. پسیان نیز به او پاسخ داد كه «تنها در صورتی كه بدون نیروی بختیاری رهسپار خراسان شود، حكومت او را در این استان خواهد پذیرفت.» صمصام كه از حل مشكل پسیان با روشهای سیاسی و گفتوگو ناامید شده بود به قوام اطلاع داد كه با وجود پسیان در راس قوای نظامی ژاندارمری استان خراسان، قادر به حكومت بر این استان نخواهد بود. قوام طی تلگرافهایی كه برای حاكمان و خوانین منطقه میفرستاد، كلنل را یاغی و متمرد معرفی میكرد. پسیان 5 مرداد 1300با كمك نیروهای خود، تمامی مراكز اداری دولتی، نظامی و انتظامی استان خراسان را به تصرف كرد. قوامالسلطنه نیز درصدد سركوب پسیان برآمد و قزاقهای مسلح را روانه خراسان كرد.
سردار معزخان بجنوردی به كمك خوانین شیروان موفق به بسیج كردهای قوچان علیه پسیان شد. پسیان نیز برای دفع این شورش به قوچان آمد و با نیروی اندك خود در جعفرآباد قوچان با شورشیان مواجه شد. در جنگی كه روی داد، عدهای از ژاندارمها متواری شدند و كلنل نیز ناگزیر با حداقل نیروی باقی مانده به مقاومت پرداخت. سرانجام بقیه افراد نیز كشته شدند. كلنل به تنهایی به مقاومت ادامه داد تا اینكه به محاصره افتاد و با اصابت چند تیر زخمی شد و در نهم مهر 1300 در 31 سالگی جان خویش را در نبرد با اكراد قوچان از دست داد.
تشییع جنازه كلنل پسیان
به دنبال دعوت كلنل محمودخان نوذری از مردم مشهد جنازه محمدتقیخان پسیان تشییع شد. جنازه روی توپ بسته شده بود و موقع ورود به شهر از سوی مسوولان مراسم توپ انداخته شد. یك واحد نظامی جنازه را تا محل دفن بدرقه كردند. موقعی كه جنازه به درب دارالایاله رسید ناله مردم بلند شد و ازدحام جمعیت نزدیك به نیم ساعت مانع از ورود جنازه به حرم شدند. عكس بزرگی از كلنل را روی جنازه گذاشته بودند. همچنین عكسی هم از سر جنازه او گرفته شده كه در كنار آن شعر زیر نوشته شده بود:
این سر كه نشان سرپرستی است/ آزاد و رها ز قید هستی است / با دیده عبرتش ببینید/ این عاقبت وطنپرستی است
«علی آذری» در كتاب خود مراسم تشییع جنازه پسیان را اینگونه تشریح میكند:«مدارس و بازار مشهد تعطیل شده بودند، عدهای صاحبمنصبان و افراد ژاندارم نیز با تجلیل و احترام شایان توجه برای تشییع جنازه حاضر شده بودند. عارف، شاعر ملی از كثرت گریه چشمانش خونآلود و به سر و صورت خود مشت میزد، ناله و فریاد میكشید نفرین و ناسزا به مسبب اصلی این جنایت فجیع میگفت. جسد را روی توپ گذاشته و روی آن را مملو از گل كردند؛ جمعیت فوقالعاده بود، من تاكنون یك چنان جمعیتی را در هیچ تشییع ندیدهام، موزیك ژاندارمری در عزای این سرباز رشید و فرزند خلف ایران در پیشاپیش جنازه با نوای محزون و جگرخراش مترنم بود. مردم از روی خلوص و ایمان به آن فقید اكثرا در حال گریه و ناله، آهستهآهسته در حركت بودند.»
در مورد قیام كلنل دیدگاههای مثبت و منفی گوناگونی ارایه شده است. اجرای قانون، رعایت عدل و انصاف در حق مردم، سوادآموزی و تصفیه مملكت از فساد و استقلال ایران كه از نتایج منفی قرارداد 1919 بود، دو هدف عمده و مثبتی است كه برای قیام كلنل ذكر شده است. اعلام استقلال در خراسان، حمله به تهران و ساقط كردن حكومت مركزی و انگیزههای آزادیخواهانه، نظرات دیگری است كه درباره قیام او ارایه شده است. مطابق گفته دوستانش، او به هیچوجه خواهان حمله به مركز یا جدایی خراسان از ایران نبود و اسناد موجود دال بر این مطلب نیز ساخته دولت وقت بود. به لحاظ سیاسی نیز برخی او را وابسته به حزب دموكرات میدانند اما او در متمم رد دادخواهی كه به قلم خویش نگاشته است هرگونه وابستگی به احزاب و مداخله در امور سیاسی را رد میكند. او نه هدف ایجاد جمهوری در خراسان و استقلال این سرزمین را داشت و نه آرزو و خیال زمامداری بر مردم این كشور را در سر میپروراند. او خدمتگزاری صدیق و سربازی شجاع بود كه هدفی جز خدمت به ایران نداشت.
منبع: روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید