جلسه نقد و بررسی کتاب «اشکال یک اسطوره،گونه‌گونی شخصیت ادبی حضرت یوسف»

1391/12/15 ۰۹:۴۷

جلسه نقد و بررسی کتاب «اشکال یک اسطوره،گونه‌گونی شخصیت ادبی حضرت یوسف»

سطوره دروغ و گزافه نیست؛ حقیقتی است که بیرون از زمان و مکان جا دارد


اسطوره دروغ و گزافه نیست؛ حقیقتی است که بیرون از زمان و مکان جا دارد مترجم کتاب «اشکال یک اسطوره، گونه‌گونی شخصیت ادبی حضرت یوسف» گفت: اصطلاح اسطوره که مورد استفاده اسطوره‌شناسان است، به معنای گزافه‌گویی یا دروغ‌گویی نیست بلکه نوعی از حقایق است که بیرون از عرصه زمان و مکان قرار می‌گیرد و متعلق به یک دوره مکانی و زمانی خاص نیست.


جلسه نقد و بررسی کتاب «اشکال یک اسطوره، گونه‌گونی شخصیت ادبی حضرت یوسف» در آستانه‌ دومین سالگرد درگذشت دکتر سعید ارباب‌شیرانی نویسنده این اثر، سه‌‌شنبه شب 8 اسفند با حضور ابوالحسن نجفی، رضا نیلی‌پور، مجدالدین کیوانی، فرزان سجودی و علی‌اصغر محمدخانی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.


کیوانی در این برنامه گفت: استاد نجفی با سخنی که درباره سن و سال مترجمان گفتند، آب پاکی را روی دست من ریختند چون من ترجمه کتاب «اشکال یک اسطوره، گونه‌گونی شخصیت ادبی حضرت یوسف» را در سن 70 تا 75 سالگی‌ام انجام دادم و شما هم مجبورید آن را بخوانید‍! بهتر است من عنوان کتاب را محور سخنانم قرار بدهم و روی اجزایی که این عنوان را تشکیل داده‌اند، حرف بزنم. بخش اول عنوان کتاب «اشکال یک اسطوره» است و معنای آن این است که اسطوره‌ای وجود دارد ولی در فرهنگ‌های دینی و ملی مختلف، به گونه‌های مختلف وجود دارد.


وی افزود: قصد دارم روی کلمه اسطوره توقف کنم و بگویم به رغم این که اسطوره را بعضا به معنای گزافه و دروغ به کار می‌برند، این‌گونه نیست. اصطلاح اسطوره که مورد استفاده اسطوره‌شناسان است، به معنای گزافه‌گویی یا دروغ‌گویی نیست بلکه نوعی از حقایق است که بیرون از عرصه زمان و مکان قرار می‌گیرد و متعلق به یک دوره مکانی و زمانی خاص نیست. اسطوره در واقع عمومیت دارد و به قول فرنگی‌ها، یونیورسال است. رفتار و کردار بشر طبق این تعریف اسطوره، چیزهایی است که در تاریخ تکرار می‌شود. یعنی در تاریخ بی‌تاریخ بشر، رویدادهایی وجود داشت که گویی طبق یک الگو و طرح مثالی اولیه، تکرار شده و می‌شود.


مترجم کتاب «اشکال یک اسطوره، گونه‌گونی شخصیت ادبی حضرت یوسف» ادامه داد: طبق این نظریه، الگوهایی وجود دارد که در فارسی به آن‌ها، نوع اولیه یا الگوهای نخستین می‌گویند. چنین چیزی در متون مکتوب فلاسفه‌ای که از عبارت اسطوره استفاده کرده‌اند، وجود دارد تا بگویند که نمونه‌های آغازین در تاریخ وجود داشته است که اعمال و رفتار نسل‌های بعدی، طبق این الگو صورت می‌گیرد و نسخه‌هایی از آن الگوی مثالین و فرم نخستین است. رفتار بشر به صورت ادواری، مرتب رخ می‌دهد و چیزی نیست که تکرار نشود.


کیوانی گفت: کتاب مقدس و قرآن منابع اصلی داستان حضرت یوسف(ع) هستند و مثال‌های زیادی از تکرار اسطوره در آن‌ها وجود دارد. کار اسطوره این است که از این اتفاقات استفاده کند و موجب تولید داستان شود. در داستان یوسف، اگر می‌بینیم که یعقوب به یوسف محبت بیشتری دارد یا بهتر بگوییم بین او و بردارانش تبعیض قائل می‌شود، اگر می‌بینیم برادران به او حسادت می‌کنند و ... اتفاقاتی نیست که فقط در داستان،‌ زمان و خاندان یوسف رخ داده باشد. اسطوره می‌گوید، این وقایع تکرار ادوار اتفاقاتی هستند که در گذشته رخ داده‌اند. برادران یوسف به قدری به او حسادت می‌ورزند که ابتدا قصد دارند او را بکشند. نمونه اعلای حسادتی که منجر به قتل می‌شود، داستان هابیل و قابیل یا همان فرزندان آدم(ع) است. اتفاقا این تبعیض را هم طبق کتاب مقدس، یهو یا خدای یهودیان بین هابیل و قابیل قائل می‌شود که هدیه هابیل را پذیرفته و پیشکش قابیل را نمی‌پذیرد. مساله عشق نامشروع زلیخا به یوسف هم چیز تازه‌ای نیست و سابقه قدیمی دارد. کما این که ارباب شیرانی مساله سیاوس و سودابه را برای آن مثال می‌زند.


مترجم کتاب «فراسوی ایمان و کفر شیخ محمود شبستری» در ادامه گفت: اما بخش دوم عنوان کتاب، «گونه‌گونی شخصیت ادبی حضرت یوسف» است. این هم یکی از کژتابی‌های زبان فارسی است که وقتی می‌گوییم شخصیت ادبی، عده‌ای فکر می‌کنند آن شخصیت خودش تولید ادبی داشته است. اما منظور آثاری هستند که حول محور آن شخصیت تولید شده اند و و جهه او در آن‌ها به چشم می‌خورد. از نظر ادبی، در مورد این که چرا حضرت یوسف(ع) این همه مورد توجه قرار گرفته، صحبت بسیار زیاد است. ارباب شیرانی در کتاب مقداری از کتاب‌های ادبی مغرب‌زمین و مقداری هم از آثار مشرق زمین که تحت تاثیر داستان حضرت یوسف تولید شده‌اند، پرداخته‌ است و آن‌ها را معرفی کرده است. البته سهم بیشتر کتاب، پرداختن به ایران اسلامی و شرقی است.


وی گفت: شاید یکی از دلایلی که ارباب شیرانی بیشتر به یوسف و زلیخای جامی پرداخته این باشد: غربی‌ها به اندازه کافی با آثار خودشان در این زمینه آشنا هستند اما اطلاعی از آثاری که شرقی‌ها در این زمینه تولید کرده‌اند،‌ آشنا نیستند. بنابراین ارباب شیرانی در رساله «اشکال یک اسطوره، گونه‌گونی شخصیت ادبی حضرت یوسف»، بیشتر به ماجرای یوسف و زلیخای جامی پرداخته تا داستان‌هایی که توماس مان و دیگران درباره یوسف نبی نوشته‌اند. ارباب شیرانی در کتابش یک نقد تطبیقی انجام داده است.

 

 

منبع: مهر
 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

برچسب ها

اخبار مرتبط

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: