1390/11/23 ۰۳:۳۰
دکتر پرویز رجبی ؛ مورخ در جستجوی گمشده ها در گذشت.
ترجمه: نام نویسنده، نام اثر، سال سون هدین، کویرهای ایران، ۱۳۵۴ آلفونس گابریل، مارکوپولو در ایران،۱۳۵۴ و۱۳۸۱ کارستن نیبور، سفرنامه نیبور،۱۳۵۵ ویلهم لیتن، ماه عسل ایرانی، ۱۳۵۵و۱۳۸۵ هایدماری کخ، از زبان داریوش ده چاپ، ۱۳۸۳-۱۳۷۵ والتر هینتس، یافتههای نو،۱۳۸۵ والتر هینتس، داریوش و ایرانیان جلد ۱،۱۳۸۵ والتر هینتس، داریوش و ایرانیان جلد ۲، ۱۳۸۵ ، نامنامه ایران باستان، ۱۳۸۰ آماده چاپ والتر هینتس، شهریاری ایلام، 1389 ، ارنست گروبه، ارنست گروبه، هنر جهان اسلام مقالات صدها مقاله ی علمی در مجلات و دانشنامه ها ی معتبر کشور داستان ها • شهرما (مجموعه قصه)، ۱۳۵۲، ۱۳۸۴ • ماهی قرمز حوض همسایه (مجموعه قصه)، ۱۳۵۷ • دشنه و سیب گمشده (رمان)، ۱۳۷۹ • لاهوت (رمان)، ۱۳۸۴ • سیمرغ (رمان)، ۱۳۸۵ برخی از ویژگی های شادروان دكتر پرويز رجبي را مي توان اينگونه بر شمرد: 1-دقت در تتبع و پژوهش با استفاده از منابع معتبر و دست اول؛ 2- صداقت در استفاده از منابع با ذکر دقیق منبع و همکاران؛ 3-انجام کارهای عمیق و دقیق از جمله هزاره های گمشده و سده های گمشده كه در نوع خود كم نظيرند؛ 4-سبک ویژه نوشتاری،بگونه ای که مطالب تاریخی را با نقدهای اجتماعی و ادبیات سلیس رو ز مي آمیخت ، به طوریکه "حاشیه هایی بر تاریخ" او، کم اهمیت تر از متن های دقیق او نبود؛ تصویر سازی های بسیار زیبایش در نوشتن آنچنان بود که گویی در حال نگارش یک فیلم مستند است. صحنه ها را چنان مهیج می نوشت که مخاطب ، خود را در کاروزار و عرصه های مختلف مي ديد. گاهی گردن خواننده بجای گردن قهرمان داستان زیر تیغ دشمن احساس سوزش می کرد وگاهی لبخندی بر لب می نشاند از کاری مضحک که در تاریخ اتفاق افتاده است و یا پرسشی را در ذهن می کاشت كه هر روز براي بارور شدن رشد مي كرد و قد مي كشيد! 5- توجه به استانداردها و علاقه به افزایش و ارتقای سطح استانداردها در ارزیابی ها و ارزشیابی ها ، نقدها و تعریف ها و تمجیدها؛ 6-رجبی؛ همچون پرنده ای در جستجوی حقیقت شاخه به شاخه تاریخ را پر می کشيد، از هزاره های گمشده به سده های گمشده و از سده های گمشده به هر حقیقت گمشده دیگر .گویی استعدادش در یافتن گمشده ها بود...؛ 7- او الگوی پشتکار و تلاش در هر شرایطی بود ؛ شرایط سهل یا سخت. در حالیکه بیماری اهریمنی سرطان از هر سو به سویش حمله ورشده بود و هر روز از دري جديد وارد مي شد، درد را تحمل می كرد.صبوری و شکیبائی پیشه می كرد. پنجه در پنجه بیماری می افکند و بالاخره د ستان عاریه ای همسرش را به یاری می گرفت و بیماری را در مقابل آگاهی و تلاش به سخره می گرفت و کار و تلاش را تنها داروی موثر و راهکار مقابله با " درد" ها می دانست.به راستي كه: مرگ چنين خواجه نه كاري است خرد...
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید