1398/2/4 ۰۷:۱۱
احمد اقتداری، از برجستهترین پژوهشگران معاصر ایران روز سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ در ۹۴ سالگی بر اثر بیماری، چشم از جهان فروبست. او که به «پدر مطالعات خلیجفارس» شهرت داشت، نامش همجوار دو دیگر پژوهشگر بزرگ در زمینه خلیجفارس یعنی سدیدالسلطنه کبابی بندرعباسی و دریادار غلامعلی بایندر بر صفحه تاریخ ایرانزمین خواهد ماند.
نسرین مختاری: آنچه را که زندگی کرد، به قصد «نگهبانی، پاسداری و استواری فرهنگ لایزال ایران بود تا این سنگ گرانسنگ در طول قرنها باقی بماند» و تاریخ را که «قصه زندگی مردمان است»، به نوبه خود از گزند حوادث در امان دارد. اقتداری یکی از بزرگترین پژوهشگران و اندیشمندان ایران در حوزههای گوناگونی نظیر تاریخ، جغرافیا، باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی بود که در نتیجه «همدلی و همقلمی ایرج افشار و دوستان دلآگاه»، نسل امروز پژوهشگران را وامدار خود ساخت.
احمد اقتداری در گراش از توابع شهر لار در استان فارس در سال ۱۳۰۴ چشم به جهان گشود. پس از اتمام دوره دبیرستان به دانشسرای مقدماتی شیراز رفت و دو سال بعد با سمت آموزگاری برای پرداختن به این شغل به دیار خود بازگشت؛ دیاری که نیای خاندانش یعنی فتحعلی خان روزگاری حاکم آن بود. اقتداری پس از پایان دوره سربازی در سال ۱۳۲۷ ریاست فرهنگ لارستان و بنادر خلیجفارس را برعهده داشت و دویست و سی و شش مدرسه در لار و بنادر بنا کرد. اداره امور بنادر و جزایر جنوب ایران، مسئولیتی به جای مانده از اجداد او یعنی امامقلی خان در دوران صفویه بود.
اقتداری پس از قبولی در آزمون کنکور سال ۱۳۲۸ به دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی تهران راه یافت. او همزمان با تحصیل در دانشکده حقوق به تدریس در دبیرستانهای تهران پرداخت و در سال ۱۳۳۴ پروانه وکالت پایه یکم دادگستری را اخذ کرد. سال ۱۳۴۱ در نخستین سمینار خلیجفارس که به همت سید محمدمحیط طباطبایی و ریاست سعید نفیسی در باشگاه افسران برگزار شده بود، به سخنرانی در باب فولکلور و فرهنگ عامه خلیجفارس پرداخت.
او در این جلسه به پروفسور گیرشمن مورخ و باستانشناس مشهور که در باب جزیره خارک به زبان فرانسه سخنرانی میکرد، یادآور شد که چندین بار به جای خلیجفارس، به گفتن خلیج اکتفا کرده است که این هوشیاری منجر به عذرخواهی گیرشمن از حضار و تمام ایرانیان شد. اقتداری همچنین در سال ۱۳۴۹ در کنگرهی ایرانشناسی (کنگرهی تحقیقات ایرانی) که به همت ایرج افشار، یار دیرینه خود، برپا شده بود، شرکت جست. اقتداری پس از بازنشستگی از وزارت فرهنگ در سال ۱۳۴۸ به پیشنهاد حمید عنایت و تصویب دانشگاه تهران، از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶ در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی به تدریس در رشته تاریخ پرداخت.
کتابخانه خلیجفارس
احمد اقتداری در تمام این سالها به گردآوری، تالیف و ترجمه آثار متعددی پرداخت و در سال ۱۳۸۷ کتابخانه شخصی خود را که شامل مجموعه اسناد، عکسها، نقشههای کتابخانه شخصی و ملکی خود و بیش از ۵ هزار جلد کتاب در زمینه تاریخ ایران، زبانشناسی و... بود به مرکز دایرهالمعارف اسلامی تهران اهدا کرد. این مجموعه با عنوان کتابخانه خلیجفارس در کنار کتابخانههای شخصیتهایی نظیر ایرج افشار، عبدالحسین زرینکوب و جواد حدیدی جای گرفت.
پیش از این بنا بود این کتابخانه به بخش گراش لارستان فارس اهدا شود اما به دلیل ناتوانی در ایجاد شرایط کتابخانه مناسب در این محل توسط متولی این امر یعنی «آبشار اندیشه گراش»، از این اقدام صرفنظر شد. اقتداری سند اهدای مجموعه خود را با این جمله از عیسی مسیح که برسردر کلیسای «وست منیستر» لندن به زبان انگلیسی نگاشته شده است، به پایان برد: «من از این جهان میگذرم اما یک بار هر نیکی که میتوانم انجام دهم، یا هر نوع محبتی که میتوانم به هر موجودی نشان دهم، بگذارید هم اکنون انجام دهم، نه تأخیر را دارم و نه تعطیل، زیرا من نمیتوانم دوباره از این راه بگذرم».
سه جزیره
به باور اقتداری با مطالعه دقیق جغرافیای طبیعی خلیجفارس و دریای عمان میتوان دریافت که «حتی نام جزایری که امروزه متعلق به عربستان سعودی، کویت و عمان و ابوظبی و قطر و بحرین است غالباً ریشه در زبان فارسی و تهران و ایرانی دارند مانند یاس و ارزنه و سرخ و کمیلو دراز، باربار، خوشاب دارا، بوبیان ساج، تاروت، فارسی و امثال آنها». اقتداری علل اختلافات اعراب و ایرانیان بر سر این جزایر به ویژه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی را، «مداخلات انگلیس، مسئله باسعیدوی قشم (لافت) و انبار ذغال و سیم تلگراف بحری، پایین کشیده شدن پرچم انگلیس در لافت و باسعیدو، مذاکرات مجلس شورای ملی، مذاکرات آرنولد ویلسون و حسین علا در لندن و مشاجرات دراز مدت این قضیه در مجالس قانونگذاری انگلستان و ایران، ادعای شیخ رأسالخیمه و شیخ شارجه که هر دو از نوادگان طایفه جواسمی حکام اجارهدار و فرمانبردار کریم خان زند و سپس حکومت قاجار در بندر لنگه بودهاند»، ذکر میکند.
میرمهنا به روایت اقتداری
احمد اقتداری در مجله «راهنمای کتاب»، با نقدی بر کتاب «کریم خان زند و خلیجفارس» احمد فرامرزی به رد گفتههای او در باب بیاعتدالی و شیعهگری افراطی شاه عباس صفوی و همچنین نسبتهایی به میرمهنای بندرریگی مبنی بر اینکه مردی جبار و دشمن ایران داده بود، پرداخت. به باور اقتداری، این نسبتها نه عامداً و سهواً بلکه از روی تعصب مذهبی نویسنده که شافعی مذهب بود، داده شد. بنا به روایت اقتداری، میرمهنا به همراه پدرش میرناصر که ایرانی و مسلمان شیعی بودند، بحرین را از اعراب و انگستان پس گرفتند و این امر نظیر « اقدامات شجاعانه و وطنپرستی امامقلی خان در جنگ دوماهه با پرتغالیان و اخراج آنها از خلیجفارس و شرق آفریقا، و نظیر اقدامات اللهوردی خان پدر امامقلی خان و همین امامقلی خان و خواجه معینالدین فالی و تصرف بحرین و بیرون راندن اعراب عتوبی از بحرین بوده است». این اقدام اما نه اقدامی ملیگرایانه و وطنپرستانه به مفهوم امروزی آن، که از باب «خاندانپرستی، افتخارات قومی و نژادی و همشهریگری بوده است».
گناه نابخشودنی
اقتداری جدایی بحرین از ایران را بر مبنای یک «رفراندوم ساختگی و کاملا صوری» دانسته و از همان زمان تاکنون این اقدام را «گناه نابخشودنی شاه ایران و مجلس ایران» نامید. به گفته اقتداری، ۹۰ درصد مردم بحرین ایرانی و اهل کنگ، بوشهر و سایر مناطق جنوبی ایران و شیعه بودند و امکان نداشت علیه جدایی از ایران رأی بدهند. او در این باب در جلسه هیئت دولت به هویدا نخستوزیر وقت گفته بود: «به اعلیحضرت بفرمائید کاری را که احمدشاه در ضعف و پدر شما در اوج قدرت انجام نداد، شما نیز انجام ندهید». او همچنین فردای روز رفراندوم در دفتر وزیرخارجه وقت اردشیر زاهدی حاضر شد و کتاب آثار شهرهای باستانی سواحل جزایر خلیجفارس و دریای عمان نشریهی انجمن آثار ملی را برای او برده بود. زاهدی از ملاقات با اقتداری خودداری کرد و همان روز به مجلس شورای ملی رفته و جدایی بحرین از ایران را اعلام کرد.
آثار
شناخت عمیق و گسترده از تاریخ ایران و حساسیت کنجکاوانه احمد اقتداری را میتوان از لابلای حدود ۴۰ کتاب و حدود دویست مقاله در زمینه مردمشناسی، معماری، ادبیات، تاریخ ایران بهویژه حوزه جنوب کشور، لهجهشناسی، زبان و فرهنگ مناطق گوناگون ایران در مجلات فرهنگ ایران زمین، راهنمای کتاب، آینده، یغما، سخن و دیگر مجلات، شاهد بود.
ترجمه و تحشیه آثار پژوهشگران غیرایرانی، تصحیح و همت گماردن به انتشار دیوان اشعار شاعران، چاپ قصههای مثنوی، منطقالطیر و هزار و یک شب از دیگر خدمات ماندگار اقتداری به تاریخ و فرهنگ این کشور است.
احمد اقتداری در زمینه مطالعات خلیجفارس آثار فراوانی به نگارش درآورد که میتوان به کتب «خلیجفارس از دیرباز تاکنون»، «بندرعباس و خلیجفارس»، «صید مروارید در خلیجفارس»، «تاریخ مسقط و عمان و بحرین و روابط آن با ایران» و «سرگذشت کشتیرانی ایرانیان» و همچنین مقالات «زبانهای محلی و فولکلور خلیجفارس»، «اسناد فارسی، عربی و ترکی در آرشیو ملی پرتغال درباره هرمز و خلیجفارس»، «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیجفارس»، «تاریخ و جغرافیای خلیجفارس»، «خلیجفارس و آشنایی با امارات آن»، «محاکمه خلیجفارسنویسان» و «خلیجفارس و نام آن» اشاره کرد. «فرهنگ لارستانی» نخستین اثر احمد اقتداری است که در سال ۱۳۳۴ منتشر شد. مجموعه مقالات اقتداری با عنوان «کشته خویش» و مجموعه سخنرانیهایش با عنوان «از دریای پارس تا دریای چین» تاکنون به چاپ رسیده است. آخرین اثر اقتداری نیز با عنوان «درد، درمان، دارو در باورهای مردم جنوب ایران» به سفارش دانشگاه شهید بهشتی نگاشته شده است. همچنین این پژوهشگر روایت هفتاد سال فعالیت علمی و فرهنگی و گوشههایی از زندگی پربار خود را در کتابی با عنوان «کاروان عمر» در قالب خاطرات خودنوشت به نگارش درآورد.
تجلیل و سپاس
در سال ۱۳۸۸ در همایش بینالمللی زبان و مردمشناسی لارستان از تلاشهای احمد اقتداری به پاس تلاشهای او «در اشاعه فرهنگ غنی و گهربار ایران»، مراسم سپاسگزاری و تقدیر از سوی شهرداری و شورای اسلامی شهر لار به عمل آمد.
سال ۱۳۹۱ طی مراسمی در کانون زبان فارسی واقع در باغ موقوفات محمود افشار، بیست و یکمین جایزه ویژه مرکز موقوفات دکتر افشار با عنوان «جایزه تاریخ و ادبی دکتر محمود افشار برای زبان فارسی و وحدت ملی ایران» به احمد اقتداری اهدا شد. این جایزه که به فعالان در زمینه زبان و ادب فارسی در سراسر جهان اهدا میشود، به عنوان «تکریم و بزرگداشت مردی که تمامی عمر خود را به پای شناسایی جای جای ایران نهاده است»، به احمد اقتداری تقدیم شد. در سال ۱۳۹۳ طی مراسمی در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی با حضور محمدرضا شفیعی کدکنی، محمدباقر وثوقی و صادق رحمانی از تندیس احمد اقتداری به پاس «بیش از نیم قرن پژوهش و فعالیت فرهنگی در حوزه تاریخ و جغرافیای جنوب ایران به ویژه خلیجفارس» رونمایی شد.
سرگذشت کشتیرانی ایرانیان
کتاب سرگذشت کشتیرانی ایرانیان از دیرباز تا قرن شانزدهم میلادی، حاوی مطالبی در باب تاریخچه کشتیرانی ایرانیان، ارتش و نیروی دریایی ایران، جنگهای ایران و یونان، جنگهای ایران و روم و مطالبی از این دست پرداخته است. در بخشی از کتاب در خصوص تاریخچه دریانوردی ایرانیان آمده است: «ایرانیها در دوران گذشته رغبتی به بازرگانی دریایی نداشتند و تنها پس از سقوط دولت اشکانی، درک منطقیتری از اهمیت بازرگانی دریایی پیدا کردند و به اهمیت دریا، پی بردند. آنها از بازرگانان خردهپای هندی، که غالباً به بنادر مختلف خلیجفارس، رفتوآمد میکردند، آموخته بودند که میتوان با کمال سرعت و ایمنی، از خلیجفارس به دیگر نقاط جهان سفر کنند و از همین رو، کشتیهایی آراستند که سالی یکبار به این سفر مبادرت میکردند، و در ازای ادویه و دیگر کالاهای مملکت خود، کالاهای گرانبهای چین و هند و... را به کشور وارد میکردند».
خلیجفارس از دیرباز تاکنون
کتاب «خلیجفارس» که جایزه ویژه یونسکو در ایران را به خود اختصاص داده و تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است، در برگیرنده مطالبی در باب آداب و رسوم خطه خلیجفارس، تجارت و کشتیرانی این منطقه، نام خلیجفارس در متون و نقشهها، مداخلات انگلیس و روسیه در خلیجفارس، تاثیرات انقلاب مشروطه بر خلیجفارس و... است. نویسنده این اثر در باب تلاش استعمارگران اروپایی برای تحریف نام این «دریای پرماجرا» و «گهواره تمدن» مینویسد: «ایران یعنی مادر بوم کهن این دریای پرماجرا، از حدود یکصد سال پیش در گیرودار کشمکشهای سیاسی و فرهنگی با دول همسایه عرب خود و استعمارگران اروپایی، روسی و آمریکایی واقع شده است. در سالهای اخیر با جنگها و درگیریهای نظامی، مناقشات نفتی و دروغپردازیهای فرهنگی، ملل همسایه و غیرهمسایه مصرانه کوشش کردند که نام خلیجفارس را به نام خلیج عربی تحریف کنند و منافع ملی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی چند هزار ساله ما را در خلیجفارس مورد تعرض قرار دهند». اقتداری نخستین بار که اصطلاح مجعول خلیج عربی بهکار رفت را در جنگ کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر میداند.
شناساننده نیمه فراموش شده
اقتداری به روایت دیگران
صادق رحمانی، شاعر و مدیر رادیو فرهنگ: اقتداری خوشمجلس، ظریف و در عینحال بسیار صریحاللهجه و بیپرواست؛ آنچه را دوست دارد میستاید و بر آنچه ناخرسند است میخروشد... احمدخان نماد خستگیناپذیر انسانی است که حرفی جز ایران و فرهنگ جنوب و خلیجفارس بر زبان نمیراند... و اولین سکه واژها و اصطلاحات لارستانی و مقالات خلیجفارسشناسی و... در ضرابخانه فرهنگ و اندیشه او ضرب شده است. محمدباقر وثوقی، استاد تاریخ: وی قلم را با قدم همراه کرده است. تصحیح اثر نسل اول پژوهشگران خلیجفارس مانند اثر سدیدالسلطنه، شناساندن میراث باستانی در کرانههای خلیجفارس یا دیگر مقالات بیشمار وی میتوانند الگویی برای محققان جوان کشور ما باشد. اقتداری نیمه فراموش شده جنوب ایران، از بندر جاسک تا بندر چابهار را در آثارش جای داده است... حرفه وکالت وی نیز در پژوهشها و دفاع از عنوان خلیجفارس از سوی اقتداری بسیار به کار آمد.
اقتداری فردی صریحاللهجه و رکگوست اما در پس این رفتار، فردی مهربان، صمیمی و مردم دوست است که برای سعادت و تعالی هموطنانش تلاش میکند. میلاد عظیمی، استاد زبان و ادبیات فارسی: چندبار از او شنیدم که جلال آلاحمد به او و منوچهر ستوده و ایرج افشار لقب «سه تفنگدار» و «گورنگار» داده بود. اقتداری گورنگار بود؛ به این معنا که اهل تتبّع میدانی و مداقّه در بناهای کهن و سنگنبشتهها بود. دستاورد مرارتهایش ارزنده است و نامش را به عنوان ایرانشناسی متخصّص در شناخت صفحات جنوب ایران ماندگار میکند.
منبع: سازندگی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید