1397/12/25 ۱۰:۰۸
علیاکبر دهخدا... مردی برآمده از یک روزگارِ پرتنشِ سیاسی که در دورههای مختلفِ عمرش به خاطرِ شرایطِ سیاسی ایران وضعیتهای گوناگونی را تجربه کرد. وضعیتهایی که هم در آنها میتوان اوجِ تنهایی و افسردهگی را دید نسبت به شرایطِ اجتماعی ایران، هم میلاش را به فعالیت. درواقع دهخدا برآمده از جریانی بود که سودای نجاتِ ایران را در سر داشتند با تئوریزهکردنِ ایدههای حقوقِ بشری مدرن و بیانِ مدنیتی که جامعهی ایرانی همیشه از آن محروم بود و درکی هم از آن نداشت.
مهدی یزدانی خرم: علیاکبر دهخدا... مردی برآمده از یک روزگارِ پرتنشِ سیاسی که در دورههای مختلفِ عمرش به خاطرِ شرایطِ سیاسی ایران وضعیتهای گوناگونی را تجربه کرد. وضعیتهایی که هم در آنها میتوان اوجِ تنهایی و افسردهگی را دید نسبت به شرایطِ اجتماعی ایران، هم میلاش را به فعالیت. درواقع دهخدا برآمده از جریانی بود که سودای نجاتِ ایران را در سر داشتند با تئوریزهکردنِ ایدههای حقوقِ بشری مدرن و بیانِ مدنیتی که جامعهی ایرانی همیشه از آن محروم بود و درکی هم از آن نداشت. دهخدا نمونهای از روشنفکرانی بود که با تمامِ وجودش شکستِ مشروطه را احساس کرد. درواقع تصویری که از او داریم در آن سالها بسیار رادیکالتر و انقلابیست اما همین مرد بعدِ جریانِ استبداد صغیر و در نهایت ناکامی کاملِ جریانِ مشروطه دست از فعالیتهای سیاسی و روشنفکرانهی کنشگرایاش برمیدارد و بخشِ عمدهای وقتاش را صرفِ زبانِ فارسی و البته لغت میکند. رفتاری که از او یکی از نمادینترین روشنفکرانِ ایرانی را میسازد.
تاریخی که باید روایت شود
علیاکبر دهخدا برعکسِ بسیاری روشنفکران و نویسندهگانی که در دورانِ مشروطه بالیدند و خود و نگاهشان را به عصرِ جدید و قرنِ تازهی خورشیدی که مصادف شد با به قدرترسیدن رضا خان، رساندند، انزوایی فعال پیشه کرد. شاید کمتر کسی باور کند که مردِ تند و تیز و پر شوری که «چرند و پرند» را نوشته و آن یادداشتهای شورانگیز را دربابِ آزادی چنین به گوشهی عزلت برود و عملن مردِ دانشگاه شود. دهخدا شمِ سیاسی قدرتمندی داشت. او خیلی زودتر از برخی همنسلاناش دریافت که نگاههای انقلابی در این بافت و ساختار نهتنها به توفیقی دست نمییابند بلکه باعثِ برخوردهای تندتر هم میشوند. او که سودای ایران در سر داشت و درکِ وجوهِ مختلفِ تاریخاش پروژهای را آغاز کرد که در نظرِ بسیاری کاری بود تیمی. دهخدا ایران را به عنوانِ یک ساختارِ صرفن مرزی درک نمیکرد. از سویی او بهخوبی معنای دورههای فترت را در ایران میشناخت. دورههایی که بهواسطهی فشارهای سیاسی و اجتماعی نویسندگان و شاعران به کنجِ خانه فرستاده میشدند و در وضعیتِ تلخِ افسردهگی قرار میگرفتند.
از این منظر عملن دهخدا نوعی زیستِ نو را پیشنهاد کرد. در فشارِ طاعنان و نیشِ حاکمان در گوشهنشینیاش پروژههایی برای خود تعریف کرد تا طیِ آنها بتواند تاثیری عمیقتر بگذارد. درواقع نوعی گذر از قساوتِ زمان و دیگران. دهخدا که فرانسه به نیکی میدانست و جهانِ سیاست را نیز تا حدی درک کرده بود بهتر دید تا در نیمهی عمر و درحالیکه فضا برای رفتارهای رادیکال کاملن بسته بود به حرکتی دست بزند که نمایانگرِ دغدغههای تاریخی او بود. در این وضعیت او تلاش کرد احیاءکنندهی بخشی از تاریخ ایران باشد که در بافتارِ زبان خود را نشان میداد. زبانی که با وجود سابقهی طولانیاش و ادبیاتِ غنیای که داشت طبقهبندیِ جدی دربارهاش صورت نگرفته بود. دهخدا به خوبی فهمید که این زبان مملو از لغات و واژههای قومیتهای مختلف است و باید به این واقعیت توجه کند که لغتنامهنویسی فقط ترسیمِ معنایِ یک زبانِ معیارِ درونِ پایتخت نیست. این نگاه او را به تعریفی مدرنتر از ایران دچار کرد. به تعریفی که درش کلیتِ فرهنگی ایران مدنظر بود و این کلیتِ فرهنگی بیش از هر جایی خود را در زبان متبلور میکرد.
در عینحال در این باور او به نهادهایی توجه کرد که قرار بود برای ایرانِ مدرن فرهنگسازی کنند از جمله دانشگاهِ تهران. دانشگاهی که بسیار نوپا بود و نخبهگانِ زیادی را جذب کرده بود. ملیگرایی دهخدا در این وضعیت نه به شکلی ناسیونالیستی که در وضعیتی کاملن فرهنگی بود و بدونِ بازگشت به عقب و استعانت به گذشتهی درخشانِ ایران. بهترین رفتار در این حالت ترسیمِ ایران بود بهعنوانِ یک مفهومِ زبانی و فرهنگی که داشت از خود وجوهِ مختلفی نشان میداد و روایت میکرد. دهخدا به درستی فهمیده بود که نمیتواند رفتارِ روشنفکرانهی خود را در حدِ یک انقلابی تندرو پیش ببرد و از سویی دریافته بود که در ایران جایی برای این جنس تندرویها وجود دارد. بنابراین رفتارِ سیاسی خود را بر اساسِ امری دیگر تعیین کرد. بر اساسِ زبانی که کمتر کسی به اهمیتِ آن فکر میکرد و واقف بود.
او دریافت باید ریشههای متعددِ این زبان را ثبت کند تا هویتِ فرهنگی ایران را به شکلِ حافظهی زبانی بازسازی کند. زبانِ فرانسه در سالهای طولانی به خاطرِ حضورِ اقوامِ مختلف مملو از کلمات و افسانههای پراکنده بود که در ذهن و حافظهی مردم حضورِ موثری داشت. دهخدا دریافت باید این کلیت را ثبت کند تا حافظهی تاریخی مخدوش نشود. آن هم در زمانی که زبانِ فارسیای به خاطرِ تغییرات اساسی زیستی و مدرنیتهای که در حالِ شکلگرفتن بود، در حالِ تغییر شکلِ جدی بود. این رویه دهخدا را به خود معطوف کرد و در عینحال در کنارش تصحیح متون و ثبت بسیاری از افسانهها و متلها را نیز در دستورِ کار خودش قرار داد. این فرآیند چند نتیجهی مهم در بر داشت.
نخست اینکه حاکمیت که با تندی با صداهای مخالف و منتقد برخورد میکرد و در عینحال نسبت به مشروطهخواهانِ کهنهکار نیز حسِ خوبی نداشت به این گمان رفت که شخصی مانندِ دهخدا از مدارِ روشنگری خارج شده است. دوم اینکه او به تنهایی توانست انجمنی را پایهریزی کند که تا امروز برای فرهنگِ ایران باقی مانده و هرچند فراز و فرودهای فراوانی دارد اما شیوه و منشِ او را دنبال میکند و در سختترین روزهای تاریخِ ایران به زبانِ فارسی بهعنوانِ یک باور جدیِ تاریخی نگاه میکند. سومین دستاورد او در حوزهی رفتارگرایی روشنفکر بود. او با آنکه از جامعه کنار رفت و ظاهرن گوشهی عزلت گزید اما با قدرت از ایامِ فترت استفاده کرد تا تاثیری دوچندان از خود برجا بگذارد. تاثیری که باعث شد نامِ او گره بخورد با تاریخ ایران و این همان چیزی بود که دهخدا دنبال آن بود. گرهخوردن با هویتِ فرهنگیای که خودش پیِ یافتنِ ریشهها و جوانباش بود. با تکرارِ نامِ دهخدا حافظهای کلی ساخته میشد که یادآورِ خونِ جوانان، استبدادستیزی و البته تلاش برای آزادیهای بیشتر بود. دهخدا در این وضعیت خودش را بهمثابه سوژه قرار داد و تلاش کرد ناماش یادآورِ برخی نفرات و اتفاقهای مهمِ تاریخِ مشروطه و بعدِ آن باشد.
از سویی دیگر او که به قانون بسیار علاقهمند بود و دستی جدی در حقوق داشت با این روش باعث شد بسیاری از منابعِ جدی به فارسی ترجمه شوند. پس از سویی با مردی روبهرو هستیم که حاکمیتِ وقت چندان نگرانیای بابتِ او ندارد و به گماناش صرفن پیرمردیست گوشهگیر و در حالِ جمعآوری فیشها و از سویی دیگر با مردی مواجه هستیم که زیرکانه به شکلِ تازهای از رفتارِ سیاسی دست مییابد. شکلی از روایتِ ایران با ظرفیتهای داستانی و زبانیاش. او چنین کنارِ ایران میایستد و اصولن روشنفکرانِ سنتیای چون او که مشروطه، برآمدن رضا شاه و سقوطِ ایران را درک کرده بودند مردانِ روزهای سخت بودند. محافظهکارانِ کُنشگرایی که تلاش میکردند حرکتشان کُند و آرام اما اثربخش باشد. به همین دلیل از سوی جریانهای انقلابی هیچگاه موردِ توجه قرار نگرفتند و در حدِ انسانهایی بیدغدغه و صرفن آکادمیک با آنها برخورد شد. چنین است که جامعهی روشنفکری ایران به دهخدا کمتوجهی میکند اما تاثیرِ جدی زیست و مدلِ بودناش را میتوانیم در سالهایی بعدِ مرگاش ببینیم. در مثلن سالهای دههی شصت که فضای بسته باعثِ خانهنشینی بسیاری از روشنفکران شد و آنها با تاسی به شیوهی دهخدا سراغ کارهای جدی پژوهشی و دانشگاهی رفتند که نتایجِ شگفتانگیزش را بعدها در دهههای بعد دیدیم. انواعِ تصحیحِ متون، بازخوانی تواریخ و تزریقِ روحیهی پرسشگری به نسلِ جدید بخشی از کارِ مذکور بود. دهخدا نشان داد که در سختترین شرایطِ زیستی و در استبدادِ محض میشود سیاسیترین رفتار را داشت اما بدونِ نمایشِ همهجانبه. بدونِ روایتی رادیکال و این برآمده بود از تجربهی مهمی که داشت از روزگارِ مشروطه و به توپبسته شدنِ مجلس.
اینکه ما مدام برای دهخدا ستایشنامههای فرمایشی و صفحهپرکُن بنویسیم توهینِ جدیست به کاری که او انجام داد. دهخدا تنها و بعد با حلقهی شاگرداناش بخشی از هویتِ زبانی فارسی، هویتی که حافظهی تاریخی را رقم میزد نجات داد و این بزرگترین عملِ روشنفکرانهی او بود. آن هم در زمانهای که همه سرمستِ ایدههای تازه و نو بودند او به دلِ سنت بازگشت. سنتی که بسیاری از بیخ و بُن در حالِ نفی و طردش بودند و او خود را موظف دید تا این میراث را از نو بازخوانی و بازآفرینی کند. اهمیتِ کارِ او چنین است که یک جریانِ جدی در رفتارهای روشنفکرانه ساخت بیآنکه مدلِ کارش شبیه باشد به روشنفکرانِ مرسوم و شناخته شدهی آن زمان. هرچند بسیاری از همان روشنفکران نیز در میانهی عمر اهمیت کارِ علیاکبر دهخدا را درک کردند و واردِ کار زبان هم شدند و ادبیات کلاسیک. کسانی مانندِ احمد شاملو یا حتا هوشنگ گلشیری. دهخدا یک عملگرای فرهنگی، سیاسی جدی بود که حافظهی ایران را روایت کرد.
نامِ یادداشت برگرفته شده از کتابِ ولادیمیر نابوکوف
منبع: سازندگی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید